در نقطه صفر مرزی ایران-آذربایجان، جایی که آبی آسمان و دریا به رنگ غم آمیخته شده، بالگرد حامل رئیسجمهور شهید و یارانش، ناگهان در مهِ تقدیر گم شد.
لحظاتی که نفسهای یک ملت در سینه حبس و تکهای از ماه در قلب جنگلهای ورزقان گم شد و چشمان منتظر را به آسمان دوخت؛ در میان مه و جنگلهایی که حالا عزیزانی را از ما گرفته بود، فریادهای "هارداسان" در قاب خاطرات و ذهنهایمان باقی ماند و تا وقتی که خبر شهادت آن عزیزان ایران اسلامی را در سوگ نشاند، چشمها بهدنبال مردی بود که وعدههایش رنگ عمل میداد؛ اینبار، پرواز آنها با آن بالگرد آبیرنگ معروف نه به سوی مردمان چشم انتظار، که به سوی افق جاودانگی بود؛ شهیدانی که در مسیر خدمت، نامشان تا ابد در دل تاریخ میدرخشد.
نظر شما