به گزارش خبرگزاری ایمنا، در سالهای اخیر، خیابانهای بسیاری از شهرهای ایران شاهد ظهور نماهایی بودهاند که با ستونهای عظیم، سرستونهای کلاسیک و سنگهای سفید، یادآور معماری روم باستاناند.
این نماها که روزگاری نماد قدرت و شکوه امپراتوریها بودند، امروز به نشانهای از «پرستیژ» و «تمایز» در بازار ساختوساز تبدیل شدهاند، اما پشت این انتخاب به ظاهر ساده، مجموعهای پیچیده از عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نهفته است.
میل به نمایش ثروت و جایگاه اجتماعی، رقابت میان سازندگان برای جلب مشتری و خلأ هویت معماری معاصر که نتوانسته است پاسخگوی نیازهای زیباییشناسانه جامعه باشد موجب شده است این نماهای شهری چهره شهرهای ما را مخدوش کند.
نماهای رومی نه تنها به یک مد معماری، بلکه به یک زبان مشترک برای بیان «شکوه» در فضای شهری تبدیل شدهاند؛ زبانی که بیش از آنکه ریشه در تاریخ و فرهنگ بومی داشته باشد، بازتابی از گرایش به تقلید و مصرفگرایی در شهرهای امروز ایران است.

رواج نماهای رومی در شهرهای ایران بیش از آنکه حاصل یک انتخاب سلیقهای باشد، نتیجهی خلأهای قانونی و ضعف نظارت در حوزه معماری و شهرسازی است، در بسیاری از شهرها، آئیننامهها و دستورالعملهای مربوط به طراحی نما یا بهروز نشدهاند یا در عمل جدی گرفته نمیشوند.
این بیتوجهی موجب شده است سازندگان بدون هیچ محدودیتی به سمت نماهایی بروند که تنها ظاهر پرزرقوبرق دارند و هیچ نسبتی با هویت معماری ایرانی برقرار نمیکنند. مشکل اصلی اینجاست که قوانین موجود یا دارای ضمانت اجرایی کافی نیست یا دستگاههای مسئول توان و اراده لازم برای اعمال آنها را ندارند.
لازم است برای هر شهر یک سری ویژگیها به لحاظ رنگ و مصالح تعریف و شهر پهنهبندی شود، ضوابطی که بر پهنه بافت تاریخی حاکم است با پهنه میانی، طبیعی، حاشیهنشین، صنعتی و شهرکها تفاوت دارد و این مهم باید در طراحی نماها مدنظر قرار گیرد
نظارت بر ساختوسازها درعمل به حداقل رسیده و میدان برای سلیقههای فردی و رقابتهای اقتصادی باز شده است، این وضعیت نه تنها سیمای شهرها را دچار آشفتگی کرده، بلکه نشاندهنده ضعف مدیریت شهری در هدایت جریان معماری به سمت الگوهای بومی و پایدار است.
نبود چارچوب قانونی روشن و نظارت مؤثر، ریشه اصلی گسترش نماهای رومی در ایران است، مشکلی که اگر رفع نشود هر روز بیش از پیش هویت معماری ایرانی را به حاشیه خواهد برد.
در بسیاری از کلانشهرها، تنوع نماها بهدلیل نبود چارچوب مشخص به آشفتگی بصری و تضاد با معماری ایرانی منجر شده است، همین خلأ قانونی و مدیریتی موجب شده است سازندگان بدون محدودیت به سمت نماهای پرزرقوبرق بروند و معماری بومی به حاشیه رانده شود.
اسفند ۱۴۰۲، شورای عالی شهرسازی و معماری ایران برای مقابله با این روند، «ضوابط عمومی طراحی نماهای شهری» را تصویب کرد، این ضوابط بر ضرورت هماهنگی نماها با بستر طبیعی، تاریخی و فرهنگی شهر و ایجاد کمیتههای تخصصی نما در سطح استانها تأکید دارد.
با این حال اجرای این ضوابط همچنان با چالشهای جدی روبهرو است و ضمانت اجرایی کافی برای کنترل بازار ساختوساز وجود ندارد. امروزه کلانشهرهای ایران ترکیبی از نماهای رومی، مدرن و سنتی را در خود جای دادهاند، در تهران و کرج نماهای رومی بیشترین سهم را دارند و بهعنوان نماد لوکس بودن معرفی میشوند.
در مشهد و تبریز، نماهای مدرن با خطوط مینیمال و متریالهای ترکیبی رواج پیدا کردهاند و در اصفهان و یزد هنوز نمونههایی از نماهای آجری و الهامگرفته از معماری ایرانی دیده میشود، هرچند این سبکها کمتر مورد توجه سازندگان جدید قرار میگیرد.

ضوابط بالادستی و سندهای سیما و منظر در شهرها وجود ندارد
حسن سجادزاده، استاد تمام شهرسازی و معماری دانشگاه بوعلی سینای همدان به خبرنگار ایمنا میگوید: ساختار مناسبی در بحث نماهای شهری برای طراحی، کنترل و نظارت، آنطور که در ساختار سیستم نظام مهندسی وجود دارد و نقشهها از نظر فنی و ضوابط کنترل میشود، وجود ندارد.
وی میافزاید: طراحی نماهای شهری در اختیار سازندگان و طراحان است و چندان در اولویت و اهمیت شهرها و کلانشهرها نیست.
دکترای طراحی شهری عنوان میکند: لازم است سند نماهای شهری برای هر شهر متناسب با وضعیت فرهنگی، تاریخی، هویتی و بومی تنظیم شود تا به لحاظ اجرایی نیز دستورالعمل و سلسله مراتبی از زمان طراحی تا اجرا وجود داشته باشد.
سجادزاده تصریح میکند: ضوابط بالادستی و سندهای سیما و منظر در شهرها وجود ندارد تا بتوانیم آن را به عنوان یک دستورالعمل اجرایی کنیم، البته کمیته سیما و منظر در شهرها تشکیل شده است با این حال افراد این کمیتهها تحصیل کرده رشتههای مختلف هستند، امکان برخورد سلیقهای وجود دارد و چندان اثرگذاری روی کیفیت نماهای شهری نداشته است.
وی خاطرنشان میکند: الگوی خاصی به سازندگان ارائه نشده است، به علاوه دارایی نباید تنها ملاک وارد شدن فرد به عرصه ساختوساز باشد بنابراین نظارت بر افراد، آموزش، آگاهیبخشی به سازندگان و افزایش دانش و بینش آنها درباره نما اهمیت دارد.
این استاد دانشگاه اضافه میکند: رعایت نکردن این مولفهها موجب شده است تا شهرهای ما با اغتشاش بصری و یکنواختی روبهرو شوند.

لزوم تدوین ضوابط سه گانه برای طراحی نماهای شهری
سجادزاده میگوید: بهتر است در مورد نماهای شهری سه حکم صادر شود، یکی احکام سلبی است که در مورد بعضی نماها همچون رومی صدق میکند، نباید استفاده شود و لازم است در تمام اجزای نمای ساختمان از جمله بالکن، تراس مورد توجه قرار گیرد.
وی ادامه میدهد: بعضی احکام ایجابی است، به عنوان مثال لازم است تنوع مصالح در ساختوساز نما بیشتر از سه مورد نباشد، بعضی احکام نیز باید تشویقی و توصیهای باشد تا فرهنگسازی به درستی صورت گیرد و سازندگان و شهروندان به استفاده از نماهای باهویت شهری ترغیب شوند.
دکترای طراحی شهری اظهار میکند: لازم است برای هر شهر یک سری ویژگیها به لحاظ رنگ و مصالح تعریف و شهر پهنهبندی شود، ضوابطی که بر پهنه بافت تاریخی حاکم است با پهنه میانی، طبیعی، حاشیهنشین، صنعتی و شهرکها تفاوت دارد و این مهم باید در طراحی نماها مدنظر قرار گیرد.
سجادزاده تاکید میکند: باید در تنظیم ضوابط نماهای شهری در نظر داشت که کنترلها با واقعیتها هماهنگی داشته باشد در حالی که در پهنه بندی شهر دو بافت تاریخی و غیر تاریخی مدنظر قرار میگیرد که موجب شده است کنترل نماها از دست ما خارج شود.
وی میگوید: تنوع نماها باید متناسب با فرهنگ، تاریخ و هویت منطقه باشد و از ایجاد نماهایی که سلبی است و تناسبی با هویت، فرهنگ و سبقه تاریخی ما ندارد، پرهیز شود.

به گزارش ایمنا، ریشه اصلی وضعیت کنونی نماهای شهری در کلانشهرهای ایران، نبود نظارت کافی، ضعف قوانین اجرایی و فشار بازار ساختوساز است، اگرچه تلاشهایی برای اصلاح این روند آغاز شده است، اما تا زمانی که مدیریت شهری نتواند با جدیت ضوابط مصوب را اجرا و الگوهای بومی و پایدار را جایگزین سبکهای وارداتی کند، سیمای کلانشهرهای ایران همچنان در معرض آشفتگی و از دست دادن هویت تاریخی و فرهنگی خواهد بود.
بهناز عربزاده




نظر شما