به گزارش خبرگزاری ایمنا، هر شهر، چهرهای رسمی دارد و چهرهای پنهان؛ یکی در قاب کارتپستالها میدرخشد، دیگری در پشت تپهها و کوچههای فراموششده نفس میکشد؛ حاشیهنشینی، زاییده شکاف عمیق میان شهر رسمی و شهر غیررسمی است؛ جایی که امکانات، عدالت و فرصتها متراکم در مرکزند و نیاز، فقر و نادیدهشدن در اطراف پراکنده که این نابرابری، مرز تازهای میان شهروند و ساکن ترسیم کرده است؛ مرزی که نه بر نقشه، بلکه بر روح شهر کشیده میشود.
در سایه برجهای سر به فلک کشیده، خانههایی از بلوک و حلبی قد کشیدهاند و سقفهای کوتاه، کوچههای خاکی، نبود خدمات بهداشتی، کمبود امکانات آموزشی و ضعف زیرساختها، تصویری است از روزمرگی میلیونها نفر که سهمشان از توسعه تنها گرد و غبار آن بوده است؛ اینجا کودکان در کوچههایی بازی میکنند که تا چند متر آنسوتر، شهرِ هوشمند و مدرن با چراغهایش میدرخشد و دو جهان در فاصلهای کوتاه اما بیپایان از هم هستند.
حاشیهنشینی، تنها مسئلهای فیزیکی یا مکانی نیست؛ بحرانی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است، آنچه در ظاهر به عنوان سکونتگاه غیررسمی دیده میشود، در واقع نتیجه دههها سیاستگذاری نابرابر، رشد بیبرنامه شهری و تمرکز امکانات در مرکز است و هر فردی که از روستا یا شهر کوچک به امید کار و زندگی بهتر به حاشیه شهرها پناه آورده، در واقع قربانی چرخهای ناعادلانه از فقر، بیکاری و مهاجرت است.
در دهههای اخیر، گسترش بیرویه حاشیهنشینی به یکی از مهمترین چالشهای شهری در ایران تبدیل شده است، از مشهد تا اهواز، از تبریز تا اصفهان، کمربندهای حاشیهای هر روز گستردهتر میشوند که در این میان، اصفهان نیز با وجود شکوه تاریخی و زیرساختهای توسعهیافته، با مسئله گسترش سکونتگاههای غیررسمی در اطراف خود روبهرو است.
مناطقی که روزی زمینهای کشاورزی یا روستاهای کوچک بودند، امروز به محلههایی پرجمعیت اما کمامکانات بدل شدهاند؛ مردمانی که صبحها به مرکز شهر میروند تا چرخ اقتصاد را بچرخانند و شبها به حاشیه برمیگردند، به جایی که هنوز «شهر» نامیده نمیشود.
درد حاشیهنشینی تنها در فقر نیست؛ در دیدهنشدن است؛ در نبود صدا و حضور در تصمیمگیریها است که این مناطق اغلب از برنامهریزی شهری کنار گذاشته میشوند و همین امر، چرخه فقر را تداوم میبخشد، اما با این حال، در همین سکوت و محرومیت، فرهنگهای زندهای شکل گرفته است و همسایههایی که همچون خانواده با هم زندگی میکنند، زنان کارآفرینی که از خانههای کوچکشان کسبوکارهای خرد راه میاندازند، و جوانانی که با دستان خالی اما با رؤیای بزرگ، به دنبال فرصتی برای دیدهشدن هستند.
حل معضل حاشیهنشینی نیازمند نگاه چندوجهی و انسانی است و تنها با پاکسازی فیزیکی یا جابجایی نمیتوان این مسئله را حل کرد، باید عدالت فضایی برقرار شود؛ خدمات، آموزش، بهداشت و فرصتهای شغلی باید از مرکز به پیرامون گسترش یابد و فناوریهای نوین و برنامههای هوشمند شهری میتوانند در توانمندسازی این مناطق نقشی کلیدی ایفا کنند؛ ایجاد مراکز فرهنگی، آموزش مهارتهای دیجیتال و تسهیل دسترسی به زیرساختها میتواند حاشیه را از مسئله به ظرفیت بدل کند.

شورای شهر اصفهان سیاست خود را بر توسعه متوازن شهری و عدالت در خدماترسانی استوار کرده است
محمدرضا فلاح، عضو شورای اسلامی شهر اصفهان به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: پدیده حاشیهنشینی را نمیتوان صرفاً یک تهدید اجتماعی دانست، بلکه اگر با نگاه برنامهمحور و عدالتمحور به آن پرداخته شود، میتواند به فرصتی برای بازآفرینی شهری و توسعه پایدار تبدیل گردد و شورای اسلامی شهر اصفهان در همه دورههای خود، بهویژه در دوره ششم، با تأکید بر رویکرد «اصفهان، شهر زندگی»، سیاست خود را بر توسعه متوازن شهری و عدالت در خدماترسانی استوار کرده است.
وی ادامه میدهد: در همین راستا، شورا با همکاری شهرداری در حال اجرای برنامههایی نظیر بهبود زیرساختهای خدماتی، ارتقای شبکه حملونقل عمومی، بازآفرینی کالبدی و اجتماعی محلات کمبرخوردار و نیز حمایت از اشتغال محلی و مهارتآموزی است تا زمینه پایداری اجتماعی و اقتصادی در این مناطق فراهم شود.
عضو شورای اسلامی شهر اصفهان تاکید میکند: در سالهای قبل، مرکز پژوهشهای شهرداری اصفهان با تأکید شورای اسلامی شهر، مطالعات جامعی در حوزههای مختلف از جمله الگوی مهاجرت به مناطق حاشیهای، وضعیت خدماترسانی، کیفیت محیطی و شاخصهای زیستپذیری انجام داده است و نتایج این مطالعات نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از مهاجرت به سکونتگاههای غیررسمی، ناشی از کمبود فرصتهای شغلی در استانهای همجوار و شهرستانهای اطراف، گرانی مسکن در مرکز شهر و نبود زمین مناسب برای اقشار کمدرآمد است.
فلاح میگوید: این دادهها مبنای تصمیمسازی در حوزه بازآفرینی شهری و توزیع عادلانه خدمات در دوره کنونی شورا قرار گرفتهاند.
وی اضافه میکند: یکی از وظایف مهم شورای شهر، ایجاد هماهنگی بین نهادهای مختلف خدمترسان و حمایتی است که در این زمینه، شورا از طریق کمیسیونهای تخصصی خود بهویژه کمیسیون عمران و شهرسازی و کمیسیون فرهنگی-اجتماعی، نقش تسهیلگر را ایفا میکند.
وی ادامه میدهد: ما با ایجاد کارگروههای مشترک و انعقاد تفاهمنامههای همکاری با دستگاههایی مانند بهزیستی، کمیته امداد، آموزشوپرورش و نیروی انتظامی تلاش کردهایم تا خدمات اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و عمرانی به شکل منسجم و همافزا به مناطق حاشیهای ارائه شود.
بدون مشارکت واقعی ساکنان، هیچ طرح بازآفرینی شهری به نتیجه مطلوب نمیرسد
عضو شورای اسلامی شهر اصفهان تاکید میکند: بدون مشارکت واقعی ساکنان، هیچ طرح بازآفرینی شهری به نتیجه مطلوب نمیرسد و شورای اسلامی شهر اصفهان با همین باور، سازوکارهایی برای جلب مشارکت مردم در تصمیمسازی و اجرا پیشبینی کرده است که از جمله میتوان به دیدارهای مردمی، کمیتههای نظارتی، ارتباط با نخبگان و معتمدین محلی، خانههای محله و نشستهای گفتوگوی محلهمحور اشاره کرد که در قالب طرحهای محلهمحور شهرداری فعال هستند.
فلاح میگوید: در این سازوکارها، نظرات و نیازهای مردم در طراحی و اجرای پروژهها لحاظ میشود و تجربه نشان داده که حضور مردم موجب افزایش حس تعلق و پایداری اجتماعی در محلهها میشود.
وی اضافه میکند: در بازنگری طرح جامع و تفصیلی اصفهان، یکی از محورهای اصلی، یکپارچهسازی فضایی و عملکردی مناطق پیرامونی با بدنه اصلی شهر است که در این طرح، مناطق حاشیهای دیگر به عنوان بخشهای جداافتاده دیده نمیشوند، بلکه بخشی از ساختار یکپارچه شهری محسوب میشوند.
عضو شورای اسلامی شهر اصفهان خاطرنشان میکند: تقویت شبکههای ارتباطی، ایجاد کاربریهای خدماتی متوازن، توسعه فضاهای سبز و بهبود دسترسی حملونقلی از جمله اقداماتی است که برای پیوند اجتماعی و کالبدی بین مرکز و پیرامون شهر در نظر گرفته شده است.
فلاح میگوید: بیتردید نبود عدالت فضایی یکی از مهمترین زمینههای شکلگیری حاشیهنشینی است. در شورای ششم، ما عدالت را صرفاً به معنای توزیع فیزیکی امکانات نمیدانیم، بلکه آن را مفهومی چندبعدی میدانیم که شامل دسترسی برابر به فرصتهای اقتصادی، فرهنگی و خدماتی نیز است.
وی ادامه میدهد: شورا پروژههای عمرانی و خدماتی را بر پایه شاخص عدالت فضایی و اولویتبندی محلات کمبرخوردار مصوب میکند تا فاصله توسعهای میان مناطق مختلف کاهش یابد و نگاه ما ایجاد شهری متوازن است که همه شهروندان از امکانات برابر بهرهمند باشند.
عضو شورای اسلامی شهر اصفهان تصریح میکند: سیاست شورا در قبال سکونتگاههای غیررسمی کاملاً همسو با رویکرد ملی توانمندسازی بهجای جابهجایی است که در این راستا، شورا از طرحهایی همچون ایجاد مراکز مهارتآموزی و اشتغال محلی، حمایت از کارآفرینی خرد، توسعه فعالیتهای فرهنگی و هنری در محلات هدف، و ارتقای آموزش شهروندی و هویت محلی پشتیبانی میکند.
فلاح اظهار میکند: هدف از این اقدامات، تقویت اعتمادبهنفس اجتماعی، ارتقای سرمایه فرهنگی و افزایش پایداری اجتماعی و اقتصادی ساکنان است و باور ما این است که بازآفرینی شهری فقط در کالبد نیست، بلکه پیش از هر چیز در بازسازی هویت و سرمایه اجتماعی محله معنا پیدا میکند.

بازآفرینی شهری؛ ابزاری برای احیای عدالت فضایی
مرضیه کیانی، کارشناس ارشد نوسازی و بهسازی شهری با تأکید بر ضرورت توجه ویژه به پدیده حاشیهنشینی در سایه شهرها به خبرنگار ایمنا میگوید: حاشیهنشینی دیگر صرفاً یک مسئله اجتماعی یا کالبدی نیست، بلکه به معضلی چندوجهی در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی تبدیل شده است که هویت و پویایی شهر را تحتتأثیر قرار میدهد.
وی با بیان اینکه رشد بیرویه شهرنشینی بدون برنامهریزی و نبود تعادل میان توسعه کالبدی و توسعه اجتماعی، زمینهساز شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی در پیرامون شهرها شده است، ادامه میدهد: ساکنان این مناطق بهدلیل فقدان زیرساختهای مناسب، خدمات شهری ناکافی و کمبود فرصتهای شغلی، از چرخه توسعه شهری بازماندهاند و در عمل در «سایه شهر» زندگی میکنند.
کیانی اظهار میکند: برخورد صرفاً فیزیکی با سکونتگاههای حاشیهای نهتنها کارآمد نیست، بلکه موجب گسترش شکافهای اجتماعی و تعمیق نابرابری میشود.
کارشناس ارشد نوسازی و بهسازی شهری تاکید میکند: برای کاهش اثرات این پدیده باید نگاه کلنگر و انسانمحور جایگزین رویکردهای سنتی شود و سیاستهای نوسازی و بهسازی با محوریت مشارکت واقعی ساکنان، اجرا شود.
وی با تأکید بر اهمیت بازآفرینی شهری بهعنوان ابزاری برای احیای عدالت فضایی تصریح میکند: حاشیهنشینان شهرها شهروندان درجهدو نیستند، بلکه بخشی از بدنه جامعه شهریاند که حق بهرهمندی از فرصتهای برابر را دارند.
کیانی خاطرنشان میکند: راهکار مؤثر در مقابله با گسترش حاشیهنشینی، ایجاد پیوند میان سیاستهای توسعه شهری و عدالت اجتماعی است؛ بهگونهای که در کنار بهسازی کالبدی، برنامههای فرهنگی، آموزشی و اشتغالزایی نیز در این مناطق به اجرا درآید.
کارشناس ارشد نوسازی و بهسازی شهری تأکید میکند: شهر سالم و پایدار شهری است که در آن هیچ منطقهای در سایه و حاشیه نماند و تمامی شهروندان، فارغ از محل سکونت خود، از امکانات، فرصتها و کرامت انسانی یکسانی برخوردار باشند.
به گزارش ایمنا، شهر زمانی زیبا است که همه شهروندانش سهمی از آن داشته باشند و هیچ شهری درخشان نخواهد بود اگر سایههایش تاریک بمانند؛ حاشیهنشینی نه فقط چالشی برای مدیریت شهری، بلکه آزمایشی برای وجدان اجتماعی ما است؛ آزمونی که در آن باید یاد بگیریم عدالت، تنها در خیابانهای تمیز و برجهای بلند معنا نمییابد، بلکه در بازگرداندن کرامت به خانههای کوچک و دلهای بزرگ نهفته در حاشیه است.
شهر اگر بخواهد آیندهای پایدار و انسانی داشته باشد، باید سایههای خود را بپذیرد، روشنایشان کند و بداند که توسعهی واقعی، از مرکز آغاز نمیشود؛ از همانجایی شروع میشود که هنوز دیده نشده است.


نظر شما