به گزارش خبرگزاری ایمنا، ساخت فیلم درباره شهدا و قهرمانان ملی، فراتر از یک فعالیت سینمایی صرف، رسالتی فرهنگی و تاریخی محسوب میشود؛ این آثار به مثابه آینهای تمامنما از ارزشها و آرمانهای جامعه هستند که هویت ملی و تاریخی یک ملت را به نسلهای مختلف معرفی میکنند.
فیلمهای زندگینامهای درباره این شخصیتها، تنها به بازگویی وقایع تاریخی نمیپردازند، بلکه احیاگر روحیه ایثار، شجاعت و میهنپرستی هستند؛ در عصری که نسل جوان با فاصله زمانی زیادی از رویدادهای سرنوشتساز قرار دارد، این فیلمها میتوانند پلی بین گذشته و حال باشند و ارزشهای اصیل را در قالبی جذاب و تأثیرگذار منتقل کنند.
علاوهبر این، چنین آثاری در حفظ میراث معنوی جامعه نقش بسزایی ایفا میکنند و مانع از فراموشی قهرمانان واقعی میشوند. آنها الگوهای عملی و ملموسی ارائه میدهند که میتوانند منبع الهام برای نسل امروز در رویارویی با چالشهای مختلف باشند.
با این حال، موفقیت این فیلمها در گرو خلق آثاری هنرمندانه، صادقانه و تأثیرگذار است که بتوانند پیام خود را به درستی به مخاطب انتقال دهند؛ در این راستا فیلم سینمایی «صیاد» به کارگردانی جواد افشار که برشی از زندگی سپهبد شهید علی صیاد شیرازی از فرماندهان ارتش ایران در دوران جنگ تحمیلی را به تصویر میکشد، از زمان رونمایی در چهلوسومین جشنواره فیلم فجر تاکنون، با نقدهای متفاوت و گاه تندی روبهرو شده است.

این فیلم میکوشد تا یکی از چهرههای کلیدی تاریخ معاصر ایران را به مخاطب معرفی کند، اما در این مسیر با چالشهای هنری متعددی روبهرو شده است؛ منتقدان، ضعف در «شخصیتپردازی» را یکی از بزرگترین کاستیهای این فیلم میدانند، به نظر میرسد فیلم نتوانسته است تصویری قهرمانانه، متمایز و به یادماندنی از صیاد شیرازی ارائه دهد و در عوض، با خلق شخصیتی منفعل و دیالوگمحور، فرصت همذاتپنداری را از تماشاگر گرفته است، در نقطه مقابل، برخی نقدها اشاره دارند که شخصیت منفی فیلم (ابوالحسن بنیصدر) که هومن برقنورد آن را بازیافته، پویاتر و حتی سمپاتیکتر از قهرمان داستان به نظر میرسد و این مسئله تعادل دراماتیک اثر را برهم زده است.

از دیگر انتقادات مطرح شده، میتوان به ساختار آشفته فیلمنامه اشاره کرد. به گفته منتقدان، فیلم با حجم انبوهی از وقایع تاریخی رو بهرو است که بدون ارائه بستر مناسب، مخاطب عام را در میان کلافی سردرگم رها میکند، همچنین ریتم تند فیلم و قطع شدن ناگهانی سکانسها در لحظه اوج، از جمله مواردی است که بهعنوان میراث کارگردان از تجربه سریالسازیاش مطرح شده و بهعنوان عاملی برای سردرگمی بیشتر تماشاگر شناخته میشود.
با این وجود، «صیاد» بدون نقطه قوت نیست. در کنار همه نقدها، بازی علی سرابی در نقش اصلی فیلم، توسط برخی تحسین شده است. اگرچه گریم او در نگاه اول ممکن است با ابهام روبهرو شود، اما نظرات حاکی از آن است که او به تدریج و با توانایی در نمایش «تردیدی پیوسته در نگاه و بدنش»، توانسته تصویری باورپذیر از یک فرمانده ارتش ارائه دهد.

این فیلم را میتوان اثری جسورانه در ژانر دفاع مقدس دانست که بهصراحت به اختلافات داخلی آن برهه حساس، هم در سطح حاکمیت و هم در رابطه بین ارتش و سپاه میپردازد. این رویکرد، خود میتواند بهعنوان یک نقطه عطف در این گونه سینمایی مورد توجه قرار گیرد.
حضور توأمان زوج واقعی علی سرابی و مارال بنی آدم در فیلم بهعنوان علی صیاد و همسرش و بدهبستانهای عاطفی این دو نیز نتوانسته ارتباط باورپذیری و متمایزی از یک رابطه عاطفی باورپذیر در سینمای جنگ ارائه دهد.





نظر شما