به گزارش خبرگزاری ایمنا، پهنه تاریخ شیعی و عمومی اسلام از حیث معناداری و استمرار تشیع کیفیتی ویژه مییابد: «اربعین حسینی». این روز که در متنِ معناییِ اسلامِ تاریخی بهعنوان چهلمِ وفات یا شهادت شناخته میشود، در مورد حسین بن علی (ع) واجد بار روایی، فرهنگی و اجتماعیِ فراتر از یک مناسک مرسوم است. در ادامه میکوشیم با رویکردی علمی، انتقادی و تحلیلی متنِ روایتها، زمینههای تاریخی-سیاسی و روند شکلگیری سنتِ زیارت اربعین را مورد بررسی قرار دهیم و در عین حال نسبت میان روایات سنتی و تحولات اجتماعی را بازتابهای اخلاقی را روایت کنیم.

واژه، چارچوب و معنایِ عرفیِ اربعین
«اربعین» در لغت به معنای «چهل» و در عرف ادبیاتِ دینی به روز چهلم پس از مرگ یا شهادت فرد اطلاق میشود. در متون روایی و تاریخیِ شیعی، اربعین امام حسین (ع) بهصورت مشخص برای روز چهلم پس از عاشورا شناخته شده و برای آن دستهای از روایات و اختلافنظرهای تاریخی ثبت شده است. این معنا را نه یک علامت زمانسنجی تقویمی، که نشانهای نمادین درباره استمرارِ حزنِ جمعی و بازتولیدِ یادِ شهید میتوان دانست.
روشنسازی روششناختی: چگونه درباره تاریخِ اربعین تحقیق میکنیم؟
برای بررسیِ تاریخی-رواییِ اربعین باید دو حوزه را جداگانه و سپس تلفیقشده تحلیل کرد:
- متنهای روایی و اسنادی (مصادرِ حدیثی و تاریخی همچون آثار شیعه و سنی، اسناد زیدیه و…)
- زمینههای اجتماعی-سیاسیِ پس از عاشورا (نقش حکومت اموی، مسیرهای جابجایی کاروان اهلبیت، وضعیت مناطق عراق و شام)
در تحلیل متون روایی باید به مسائل اعتبار اسناد (اسنادِ سلسله راویه — اسنادِ «اسناد» و «متن»)، تداومِ روایت در منابع مختلف، و احتمالِ لِقاحِ روایتها (یعنی اضافهگویی یا شکلگیری روایت در دورههای بعدی) توجه کرد. بدیهی است که روایتِ واحدی که در متون قرنهای متأخر ثبت شده ممکن است بازتابِ حافظهی جمعیِ نوپدید باشد (تا گزارشِ بصری معاصرِ واقعه).

روایاتِ کلیدی و نقش جابر بن عبدالله انصاری
در میانِ روایاتی که به زیارت اربعین اشاره میکنند، نامِ «جابر بن عبدالله انصاری» بهعنوان اولین زائر برجسته میشود. متونِ شیعی و برخی منابعِ اهل سنت جابر را بهمثابهی شاهدی که خود پس از واقعه به زیارت آمده و حالات معنوی و تشریفاتِ آن زیارت را نقل کرده، ثبت کردهاند. منابعی همچون «مصباح المتهجدِ شیخ طوسی» و «الخصالِ صدوق» روایتهایی درباره غسل در شط فرات، بستنِ احرام، تکبیرها و بیهوشیِ جابر بر سر مزار امامحسین (ع) گزارش میدهند. از نگاه تاریخی، اعتبارِ این روایات را باید با دو معیار اعتباریابیِ سند (اسناد راویانِ متصل و پایدار) و تطبیقِ متن با شرایطِ سیاسیِ زمان (آیا عبور و زیارت در آن مقطع زمانی معقول بوده؟) سنجیده شود.
جابر، از اصحابِ پیامبر (ص) و از کهنسالانِ صحابه، بهدلیل قرابتِ زمانی با پیامبر و اهلبیت و نیز شهرتِ فردی و معنویاش، بهعنوان راویِ موردِ اتکایی در حافظهی شیعی تلقی شده است، این ویژگی به روایتِ زیارتِ او وزنِ تاریخی بخشیده؛ اما باید توجه داشت که نقلِ حالاتِ بسیار احساسی همچون بیهوشی و افتادن بر قبر میتواند واجد عنصرِ نمادین هم باشد که برای القای شدتِ حزن و قداستِ عمل بهکار رفته است.

آیا اهلبیت در اربعین وارد کربلا شدهاند؟ بررسیِ اختلافروایی
یکی از محورهای اختلاف در متون تاریخی، مسألهی حضورِ اهلبیت در کربلا در روز اربعین است. برخی منابع، از جمله نقلهایی که از سید بن طاووس و علامه جبل عاملی نقل شده، از عبورِ کاروان اسرا و بازگشتِ اهلبیت از شام به مدینه و توقفِ آنان در کربلا یاد میکنند؛ روایتهایی که از دفنِ سرهای شهدا در کربلا و مراسمِ عزاداری توسط زنان و مردمِ محلی نیز سخن میگویند. در مقابل، محدثانی همچون محدّث قمی این ورود را بعید دانستهاند و بر دشواریهای لجستیکی و سیاسیِ آن در دورهی فشار اموی تأکید میکنند.
برای رویارویی با این اختلاف باید چند نکته را در نظر گرفت: نخست، منابعِ اولیه و قرائنِ تاریخیِ زمانِ حمله (نظم راهها، کنترل نظامیِ شام و عراق توسط حجاج و دیگر فرمانداران، وضعیتِ اسارت و انتقالِ کاروان)؛ دوم، وحدت یا چندگانه بودنِ نسخِ روایت (آیا روایتِ توقفِ اهلبیت در کربلا مستقل و منبعی مستقل دارد یا بازتولیدِ روایتِ اولیه است؟)؛ و سوم، تحلیلِ انگیزهها: روایتِ ورودِ اهلبیت میتواند به تقویتِ مشروعیتِ زیارت و تمرکزِ دینی بر خاکِ کربلا کمک کرده باشد.
بهطور خلاصه، نمیتوان با قطعیت تاریخی واحدی اعلام کرد که اهلبیت بیچون و چرا در روزِ مشخصی به کربلا آمدهاند؛ اما مجموعهای از روایاتِ تکرارشونده و نیز تداومِ آئینی نشان میدهد که این احتمال از منظرِ اعتقادی و حافظهی جمعی دارای قوت است، حتی اگر در بُعدِ مستندسازی تاریخی دارای شک و تردیدهایی باشد.
دفنِ سرها و اقداماتِ پس از عاشورا
بخشِ دیگرِ روایتهای تاریخی به موضوعِ دفنِ سرهای شهدا برمیگردد. گزارشها حاکی است که هنگام عبورِ کاروان اسرا از مسیرها، سرهای جداشده را به کربلا بازگردانده و دفن کردهاند. در نقلهای متأخر اشاره شده که اهالیِ محلی و زنان در مراسمِ سوگواری شرکت داشتهاند. این قبیل گزارشها در راستای نشان دادنِ بازپسستاندنِ کرامتِ شهدا و شکلدهیِ مکانِ زیارتیِ کربلا قابل تفسیر است؛ امری که به تثبیتِ جغرافیای مقدسِ شیعی کمک کرده است.
ریشههای فرهنگی و تطبیقیِ «چهلم» و آئینهای جمعی
سنتِ گرامیداشتِ چهل (چهلم) تنها در میان مسلمانان وجود نداشته و در تمدنها و ادیانِ منطقه سابقه دارد؛ چهلم بهعنوان نمادی از پایانِ دورهی سوگواری یا گذارِ جمعی از حالتِ اندوه به یادبود، در بسیاری از فرهنگها تثبیتشده است. در اسلام هم نمونههایی از توجه به چهلم ذکر شده است و درباره امامان و شهدا نیز بازتاب پیدا کرده است، این پیوست فرهنگی نشان میدهد که آیینِ اربعین از ترکیبِ عناصرِ محلی، روایی و نیازهای اجتماعی شکل گرفته است.

آئینها، عملکردِ اجتماعی و پیامِ اربعین در فرهنگِ شیعی
اربعین امروزی ترکیبی از چند کارکرد است: (۱) کارکردِ عبادی و زیارتی (ابراز ارادت و زیارت مرقد)، (۲) کارکردِ تربیتی-نمادین (بازنماییِ مقاومتِ اخلاقی در برابر ظلم و شهادتِ در راه حق)، و (۳) کارکردِ اجتماعی-ارتباطی (تراکمِ میلیونها زائر، شکلگیریِ نهادهای مردمیِ پذیرایی و همدلی). آنچه اربعین را به یک پدیدهی جهانی تبدیل کرده، همانا توان آن در پیوند دادنِ روایتِ تاریخی با خواستِ اجتماعیِ حاضر برای همبستگی و نمایشِ نمادینِ مقاومت است.
اربعینِ معاصر: از روایت تا تودهواره
تحولِ اربعین از یک رویداد محلی / منطقهای به یکی از بزرگترین تجمعات مذهبیِ جهان متأثر از چند عامل است: گسترشِ شبکههای ارتباطی، تحکیمِ روایتهای هویتی شیعی، و نیز کارکردِ نمادینِ امام حسین (ع) بهعنوان شاهعلامتِ مقاومت در برابر ستم. افزون بر این، نهادهای صنفی و مردمی در مسیرها (از پذیرایی تا کمکرسانی) نقشی تعیینکننده در نگهداریِ این سنت ایفا میکنند.
دید انتقادی و محدودیتها
در رویارویی علمی با اربعین لازم است دو هشدار مطرح شود:
- حساسیتِ استفاده از روایتهای بعدی بهعنوان شواهدِ قطعیِ تاریخی
- خطرِ خوانشِ معاصرِ انگیزهها و معانیِ گذشته بر بسترِ ارزشها و نیازهای امروز
پژوهشِ تاریخی باید میانِ حافظهی دینیِ زنده و اسنادِ همعصرِ واقعه تمایز قائل شود و به پرسشهای انتقادی درباره ساختِ روایت پاسخ دهد.

اربعین، پیوندِ تاریخ و تجربهی جمعی
اربعین حسینی پدیدهای چندبُعدی است که هم ریشه در روایات و متونِ صدرِ اسلام دارد و هم تابعِ تحولاتِ اجتماعی-سیاسی و فرهنگی در گذرِ زمان بوده است. حضورِ جابر بن عبدالله انصاری در روایتِ سنتی بهعنوان نخستین زائر، اهمیتِ این روز را در حافظهی شیعه تثبیت کرده و روایتهایی درباره دفنِ سرها و ورودِ اهلبیت به کربلا، هرچند محلِ اختلاف، به تثبیتِ مکانِ کربلا بهعنوان زیارتگاهِ مرکزی کمک کردهاند. اربعین امروز نشان میدهد که چگونه یک یادِ تاریخی با گذر زمان به تجربهای جمعی، هویتساز و جهانی بدل میشود؛ فرایندی که در آن روایت، آئین و جامعه بهطور مستمر یکدیگر را بازتولید میکنند.




نظر شما