به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، در دل مراکش، زنان در دورهمیهای کوچک ساعتها تلاش میکنند و هستههای آرگان را با دست آسیاب میکنند. تولید یک کیلوگرم روغن آرگان که دو روز زمان میبرد، تنها حدود ۲.۶۰ یورو برایشان درآمد دارد. این کار سخت، نهفقط منبع مالی بلکه میراثی است که نسلبهنسل منتقل شده است.
با اینکه روغن آرگان سابقاً فقط در بازارهای محلی مراکش عرضه میشد، حالا قفسههای فروشگاههای سراسر جهان پر از محصولات لوکسی است که نام آرگان را یدک میکشند؛ موضوعی که فشار بیسابقهای بر جنگلهای آرگان وارد کرده است. برداشت غیر اصولی و خشکسالی، بار مضاعفی بر درختانی است که تا دیروز مقاومترین گونه در برابر شرایط سخت به شمار میآمدند.
درختان آرگان قرنهاست زیست و معیشت ساکنان تپههای خشک مراکش را تأمین کردهاند. این درختان که ریشههایی به عمق ۳۵ متر دارند، میتوانند دماهای تا ۵۰ درجه سانتیگراد و کمتر از یک اینچ بارندگی سالانه را تاب بیاورند. بزهایی که روی شاخههای این درختان میچرند و میوهها را میخورند، دانهها را پخش و به بازتولید جنگل کمک میکنند. با این وجود، امروزه شاخههای این درختان خشک، محصولشان کمتر و بخش عظیمی از عرصه جنگل به زمینهای کشاورزی اختصاص یافته است. طبق دادها، جنگلهای آرگان که اوایل قرن حاضر حدود ۱۴ هزار کیلومتر مربع وسعت داشتهاند، ۴۰ درصد از مساحت خود را از دست دادهاند؛ روندی که دانشمندان آن را فاجعه زیستمحیطی میدانند.

تغییرات اقلیمی موجب آغاز زودهنگام فصل رشد و لذا به هم خوردن نظم طبیعی شده است. بزها و شترها نیز نهتنها نقش سنتی خود در احیای جنگل ایفا نمیکنند، بلکه با تغذیه بی رویه از نهالها و شاخهها، آسیبهای غیرقابل جبرانی به این اکوسیستم میزنند. کوچ دامداران از مناطق خشکتر به جنگلهای آرگان و کاهش کنترل اجتماعی بر مراتع هم به بحران افزوده است.
در حال حاضر، روغن آرگان عمدتاً توسط زنان تولید میشود اما سود اصلی به جیب واسطهها و شرکتهای چندملیتی مانند زیر مجموعههای لورئال و یونیلیور میرود. قیمت هر لیتر روغن خام در مراکش به ۶۰۰ درهم (۵۷ یورو) رسیده که نسبت به سه دهه پیش بیست برابر شده است. با این حال، کارگران از دستمزد پایین و نبود عدالت در زنجیره ارزش شکایت دارند.
در سال ۲۰۱۸ دولت مراکش طرحی را برای کاشت ۱۰۰ کیلومتر مربع آرگان در اراضی خصوصی آغاز کرد و امید داشت با روشهای جدید مثل کشت تناوبی با گیاهان مقاوم به خشکی، هم از منابع آب محافظت کند، هم درآمد روستاییان را افزایش دهد و فشار بر جنگلهای طبیعی را کاهش دهد اما تا به امروز بهدلیل تداوم خشکسالی، این درختان جدید هنوز محصولی ندادهاند.
زنجیره تأمین نیز چالش بزرگی است؛ میان کشاورزان روستایی و خریدار نهایی، چهار واسطه حضور دارند که هرکدام سهمی از سود برمیدارند. نبود زیرساخت مناسب ذخیرهسازی، تولیدکنندگان را ناچار میکند محصول را به قیمت پایین به اولین خریدار بفروشند. دولت تلاشهایی جهت راهاندازی مراکز ذخیرهسازی انجام داده که تاکنون موفق نبوده، اما قرار است نسخه جدیدی با دسترسی آسانتر تا سال ۲۰۲۶ راهاندازی شود.


نظر شما