به گزارش خبرگزاری ایمنا، عصر دیجیتال فرصتها و تهدیدهای جدیدی را برای تربیت کودکان و نوجوانان ایجاد کرده است. والدین باید با شناخت این چالشها و بهرهگیری از فرصتها، به فرزندان خود کمک کنند تا در این دنیای نوین بهطور سالم رشد کنند، از مزایای فناوری بهرهمند شوند و در عین حال از خطرات احتمالی آن مصون بمانند. حقیقت این است که عصر دیجیتال موجی از پیشرفتهای تکنولوژیک را آغاز کرده که شیوه زندگی، کار و تربیت فرزندان را تغییر داده است. از رسانههای اجتماعی گرفته تا آموزش آنلاین، فناوری دیجیتال شمشیری دولبه است که هم فرصت و هم چالش میسازد.
فناوریهای دیجیتال فرصتهای بینظیری برای یادگیری و رشد فراهم کردهاند؛ از اپلیکیشنهای آموزشی تا پلتفرمهای خلاقانه. ابزارهای دیجیتال میتوانند به کودکان کمک کنند مهارتهای جدید بیاموزند و شناخت عمیقتری از دنیای پیرامون خود پیدا کنند. با این حال، استفاده بیرویه از فناوری مشکلاتی مانند اعتیاد به بازیهای آنلاین، کاهش تعاملات اجتماعی و آسیبهای جسمی نظیر مشکلات بینایی به همراه دارد. والدین باید با مدیریت صحیح این چالشها مواجه شوند.
اهمیت مدیریت درست استفاده از فضای مجازی در این است که به فرزندان کمک میکند اینترنت و رسانههای دیجیتال را بهطور ایمن، مسئولانه و مفید به کار بگیرند و از آسیبها دور بمانند. مدیریت صحیح فضای مجازی برای کودکان شامل نظارت بر محتوای مصرفی، محدود کردن زمان استفاده، آموزش مهارتهای امنیتی و پیشگیری از وابستگی به فناوری است. این مدیریت برای نوجوانان شامل آموزش استفاده مسئولانه، تدوین قوانین خانگی، تقویت تفکر انتقادی و ارائه جایگزینهای سالم است.

اهمیت مدیریت صحیح استفاده از فضای مجازی برای فرزندان
مهرداد دشتی، روانشناس، زوجدرمانگر و مشاور خانواده در توضیح اهمیت مدیریت صحیح استفاده از فضای مجازی میگوید: اگر والدین استفاده فرزندان از فضای مجازی را بهطور کامل محدود کنند، کودکان و نوجوانان قطعاً مقاومت میکنند و حتی ممکن است آسیب ببینند. آنها این فضا را میشناسند و اگر از آن عقب بمانند، از بسیاری مزایا مانند یادگیری زبان، دسترسی به اطلاعات و ارتباط با دوستان محروم میشوند. در آینده نیز ناگزیرند در دنیایی زندگی کنند که بخش عمده آن در فضای مجازی جریان دارد.
وی میافزاید: بنابراین والدین نمیتوانند اصل وجود فضای مجازی را با محدودیت از بین ببرند و مانع ارتباط فرزندان با دوستان و جهان بیرون شوند. در عین حال نمیتوان تهدیدهای این فضا را نادیده گرفت. فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان اعتیادآور است، زیرا هورمونهای لذت، مانند دوپامین، هنگام استفاده ترشح میشود. بازیهای رایانهای و مصرف کنترلنشده محتوا باعث افت تحصیلی، فقر حرکتی، تغییر خواب، تغذیه نامناسب و سایر عوارض میشود. خانوادهها باید این واقعیتها را بپذیرند.
روانشناس و مشاور خانواده تأکید میکند: خانواده باید مزایا و تهدیدهای فضای مجازی را همزمان ببیند و برنامهای کارآمد برای مدیریت آن داشته باشد. والدین باید ترسهای خود را کنار بگذارند و بهجای محدودسازی صرف، راهکاری برای پیشرفت بهتر روابط و زندگی خانوادگی بیابند.
وی ادامه میدهد: والدین باید سه اصل مراقبت، مشارکت و سپس محدودیت را در نظر بگیرند. ابتدا باید مراقب رابطه خود با فرزندان باشند و اجازه ندهند فضای مجازی این رابطه را مخدوش کند. سپس مشارکت کنند؛ یعنی سواد رسانهای خود را افزایش دهند و همراه فرزندان وارد فضای مجازی شوند. پس از آن است که میتوان محدودیتهای منطقی و واقعبینانه تعیین کرد تا فرزندان بدون آسیب در این فضا فعالیت کنند. آموزش حریم خصوصی، تقویت تفکر نقادانه و توانمند کردن نوجوان در این مسیر ضروری است.
دشتی با اشاره به ضرورت نظارت هوشمندانه بیان میکند: والدین باید بدانند فرزندشان چند ساعت در روز از فضای مجازی استفاده میکند، با چه افراد یا محتواهایی در ارتباط است، آیا این استفاده عملکرد تحصیلی و رفتاری او را مختل کرده، آیا پرخاشگری ایجاد شده یا خطر سوءاستفاده وجود دارد؟ در چنین شرایطی خانوادهها باید مسیر پیشگیرانه را در پیش بگیرند و با فرزندان گفتوگو کنند تا علایق، محتوای مصرفی و اهداف آنها را بشناسند.

لزوم مشارکت والدین با فرزندان در فضای مجازی
وی در مورد اهمیت مشارکت والدین میگوید: والدین باید اشتیاق همراهی نشان دهند و حتی از فرزندان بخواهند فضای مجازی را برای آنها توضیح دهند. این گفتوگوی دوطرفه، مشارکت را تقویت میکند و درِ گفتوگو را باز نگه میدارد. والدین باید بیشتر شنونده باشند و در کنار آن، از فرزندان خود بپرسند آیا خطرات فضای مجازی را میشناسند؟ آیا با محتوای نامناسب مواجه شدهاند؟ و اینکه چرا نباید اطلاعات خصوصی خود را منتشر کنند.
زوجدرمانگر ادامه میدهد: اگر والدین از فرزندان سوال بپرسند، نوجوان احساس نمیکند تحت تقابل و قضاوت قرار گرفته است. این رویکرد نشان میدهد والدین هم خطرات را میبینند و هم فرصتها را. چنین گفتوگویی باعث کاهش نگرانی والدین و افزایش خودمراقبتی در فرزندان میشود. پدر و مادر باید قابلیت گفتوگو را حفظ کنند و نگاهشان تنها تنبیهی نباشد.
وی میگوید: والدین نباید بیتفاوت باشند که فرزندشان دائماً با گوشی سرگرم است، اما نباید کنترلگر افراطی هم باشند. باید هم مراقب فرزندان باشند و هم مراقب رابطه خود با فرزند. مشارکت فعال، بهروز نگهداشتن دانش رسانهای و همراهی در تجربههای دیجیتال باعث میشود فاصله والدین با دنیای نوجوانان کمتر شود.
دشتی تأکید میکند: باید به کودکان مهارتهای لازم برای استفاده ایمن از فضای مجازی را آموخت. والدین نباید به سمت حذف یا تنبیه حرکت کنند، بلکه باید ارتباط و مشارکت را تقویت کنند. این همراهی میتواند فرصتی برای تقویت رابطه والد و فرزند باشد؛ مثلاً میتوانند با هم بازی کنند، فیلم ببینند و همزمان اصول امنیت دیجیتال را بیاموزند.
راهکارهایی برای کاهش استفاده افراطی از فضای مجازی
وی میگوید: فرزندان باید مهارت تشخیص محتوای سالم از ناسالم را داشته باشند. والدین باید تفکر انتقادی خود را تقویت کنند و به فرزندان بیاموزند که پیش از مصرف محتوا یا شروع یک بازی، ابتدا از خود بپرسند این محتوا چقدر واقعی است، چه تأثیری بر احساس آنها میگذارد و چه پیامدی دارد.
در مورد راهکارهای کاهش وابستگی به فضای مجازی نیز توضیح میدهد: والدین نباید صرفاً نصیحتگر باشند، بلکه باید با طرح سوال و گفتوگو، فهم فرزندان را افزایش دهند. خانواده باید ساعات مشخصی را به عنوان ‘زمان بدون گوشی’ تعیین کند، حتی فقط یک ساعت در روز. بهتر است این زمان قبل از خواب باشد. هنگام غذا خوردن و دورهمیهای خانوادگی نیز بهتر است گوشیها کنار گذاشته شود.
وی میافزاید: داشتن فعالیتهای لذتبخش خارج از فضای مجازی مانند بازیهای خانوادگی، وقتگذرانی در طبیعت و تفریحهای مشترک، نقش مهمی در کاهش استفاده افراطی دارد. این تمرینها به مدیریت صحیح کمک میکند و پیوند خانوادگی را تقویت میکند.

خانوادهها سواد رسانهای خود را افزایش دهند
نرگس عطریان، متخصص حوزه مطالعات فرهنگی و علوم رفتاری، درباره ضرورت سواد رسانهای اظهار میکند: در جهان امروز نمیتوان رسانهها را تنها ابزار اطلاعرسانی دانست؛ چراکه این ابزارها به بخش مهمی از زندگی روزمره، الگوهای رفتاری و تصمیمسازی خانوادهها تبدیل شدهاند. سواد رسانهای دیگر یک مهارت جانبی نیست، بلکه ضرورتی حیاتی برای همگان بهویژه کودکان، نوجوانان و والدین به شمار میرود و میتواند تهدیدات فضای مجازی را برای خانوادهها به شکل قابل توجهی کاهش دهد.
وی در توضیح اهمیت این موضوع میافزاید: کاربران روزانه با حجم گستردهای از دادهها، تصاویر و روایتهای جذاب مواجه هستند که همگی معتبر و صحیح نیستند. در چنین فضایی اگر فرد مهارت تحلیل پیام را نداشته باشد، ممکن است تحت تأثیر جذابیت بصری یا احساسی یک محتوا قرار گیرد و بدون بررسی صحت آن، پیام نادرست را بپذیرد یا بازنشر کند. این مسئله افزون بر آسیبهای فردی، پیامدهای اجتماعی نیز در پی دارد و بنابراین تقویت سواد رسانهای یک ضرورت عمومی است. سواد رسانهای مانند واکسن ذهنی عمل میکند؛ واکسنی که افراد را در برابر فریبهای اطلاعاتی، شایعات و روایتهای جهتدار مقاوم میسازد. هر اندازه خانوادهها توانمندتر باشند، کنترل و مدیریت محیط رسانهای برای آنان آسانتر میشود. هدف اصلی این مهارت، تبدیل مخاطبان به ناظران هوشمند است؛ کسانی که پیش از پذیرش هر پیام، آن را میسنجند و ساختار و هدف پسزمینه آن را ارزیابی میکنند.
این متخصص علوم رفتاری با اشاره به نقش رسانهها در شکلدهی به جهان ذهنی افراد توضیح میدهد: رسانهها جهانی جذاب و پرزرقوبرق را نمایش میدهند، جهانی سریع و بیوقفه که در بسیاری مواقع با واقعیت زندگی روزمره تفاوت دارد. اگر افراد نتوانند میان دنیای واقعی و دنیای مجازی مرز مشخصی ترسیم کنند، ممکن است دچار سردرگمی، فشار ذهنی یا اختلال در تصمیمگیری شوند.
وی یادآور میشود: گرچه کودکان و نوجوانان امروزی هوشمند، خلاق و آگاه هستند، اما این ویژگیها جایگزین مهارت تحلیل پیام نیست. نوجوانانی که روزانه در شبکههای اجتماعی با حجم گستردهای از محتوا روبهرو میشوند، اگر توانایی تفکیک منابع معتبر از منابع غیرمعتبر را نداشته باشند، ناخواسته در معرض اطلاعات گمراهکننده و آسیبهای پنهان فضای مجازی قرار میگیرند.
عطریان با تأکید بر نقش خانواده در این حوزه میافزاید: آموزش سواد رسانهای باید از والدین آغاز شود. والدینی که خود در تحلیل رسانهای ضعف دارند، نمیتوانند نظارتی مؤثر بر رفتار فرزندان در فضای مجازی داشته باشند. بنابراین آگاهیبخشی به خانوادهها از طریق دورههای آموزشی، برنامههای رسانهای و راهنماییهای ساده و قابلفهم اهمیت زیادی دارد.
وی درباره وظایف رسانههای رسمی نیز ادامه میدهد: رسانههای معتبر اگر با استناد، شفافیت و صداقت عمل کنند، میتوانند الگوی مناسبی برای کاربران باشند و میزان اعتماد عمومی را افزایش دهند. در چنین شرایطی مخاطب بهطور طبیعی در برابر پیامهای غیررسمی و منابع ناشناس محتاطتر میشود.
این پژوهشگر علوم رفتاری با اشاره به اثرات استفاده بدون هدف از شبکههای اجتماعی هشدار میدهد: نوجوانانی که بدون برنامه وارد این فضا میشوند، ممکن است زمان، تمرکز و انرژی خود را از دست بدهند. زندگی مجازی نباید جایگزین تجربههای واقعی شود و لازم است افراد به مرزهای استفاده سالم از رسانه آگاه باشند.
وی خاطرنشان میکند: ارتقای سواد رسانهای یک سرمایهگذاری بلندمدت برای سلامت روانی، فرهنگی و اجتماعی جامعه است. اگر خانوادهها، مدارس و رسانهها در کنار یکدیگر فعالیت کنند، میتوان نسلی آگاه، نقاد و مسئول تربیت کرد که نهتنها مصرفکننده منفعل رسانهها نباشد، بلکه تولیدکنندهای متعهد و تحلیلگر نیز باشد.
در پایان باید گفت فضای مجازی هم مزایا و هم تهدیدهایی جدی برای کودکان و نوجوانان دارد. دسترسی آسان به اطلاعات، آموزش و ارتباط اجتماعی در کنار خطر اعتیاد، محتوای نامناسب و آسیبهای روحی و جسمی قرار میگیرد. نوجوانان نسل دیجیتال هستند و حضور آنها در این فضا اجتنابناپذیر است، بنابراین والدین باید سواد رسانهای خود را افزایش دهند، همراه فرزندان باشند و مشارکت مؤثر داشته باشند تا این مسیر پیچیده و پرشتاب برای نوجوانان امنتر و سازندهتر شود.




نظر شما