نبرد در ذهن‌ها؛ راهبردهای پیروزی در میدان روایت‌ها

در دورانی که صدای گلوله‌ها خاموش شده اما غبار جنگ هنوز در فضاست، نبردی بی‌وقفه در ذهن‌ها و رسانه‌ها جریان دارد؛ نبردی که مرز نمی‌شناسد و لحظه‌ای از حرکت بازنمی‌ایستد. پیروزی در این میدان، نه با سلاح، بلکه با روایت و انسجام ملی ممکن است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، در روزگاری زندگی می‌کنیم که دیگر نشانی از آژیر خطر و صدای انفجار لازم نیست تا بفهمیم درگیر جنگیم. میدان نبرد، دیگر خاکریز و پادگان نیست؛ ذهن‌ها، باورها و روان ملت‌ها، هدف‌گیری شده‌اند. رسانه‌ها جای خمپاره را گرفته‌اند و روایت‌ها، مهماتی‌اند که یا جبهه می‌سازند یا آن را فرو می‌ریزند. امروز هر خبر، هر تصویر، هر هشتگ و هر روایت، می‌تواند معادلات امنیتی، روانی و اجتماعی یک ملت را دگرگون کند. در چنین شرایطی، جنگی نرم و پنهان با شدت و دامنه‌ای بسیار بیشتر از نبردهای کلاسیک در جریان است.

این نبرد، برخلاف جنگ نظامی، پایان مشخصی ندارد و نه شب می‌شناسد، نه مرز؛ بیست‌وچهار ساعته در جریان است و دشمن در آن، چهره ندارد، اما هدف دارد، تسلط بر ذهن.

در این میدان، آن‌چه ما را حفظ می‌کند نه قدرت آتش، بلکه انسجام ملی، رهبری هوشمندانه، فرهنگ مقاومت، و هوشیاری در روایت‌سازی است. گفت‌وگوی پیش‌رو با احمد فروزبخش، کارشناس مسائل سیاسی، تلاشی‌ست برای واکاوی ابعاد این جنگ بی‌صدا، اما ویرانگر؛ و راهبردهایی که می‌تواند ما را در این میدان نابرابر، به پیروزی برساند.

ایمنا: در جریان جنگ ۱۲ روزه، شاهد هماهنگی کم‌نظیری میان نهادهای نظامی، رسانه‌ای و مردمی بودیم. از نگاه شما، ریشه این انسجام راهبردی را باید در کجا جست‌وجو کرد؟ و نقش رهبری را در شکل‌گیری این هم‌افزایی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فروزبخش: در ابتدای بحث، انسجام را به دو بخش «انسجام درون گروهی» و «انسجام میان گروهی» تقسیم کنم. گاهی انسان‌ها، حول یک مفهوم واحد مانند وطن قرار می‌گیرند که مفاهیم دیگر ذیل آن جای می‌گیرد. در این حالت، هر انسجامِ میان گروهی به یک انسجام مستحکمِ درون گروهی تبدیل می‌شود. در جنگ ۱۲ روزه، مردم خودشان را جدا از حاکمیت و نیروهای نظامی ندیدند و بالعکس. یعنی در این جنگ، همه حول مفهوم میهن و دفاع از میهن، گرد هم جمع شدند و یک انسجام فوق‌العاده در یک گروه به نام گروه ایران ایجاد کردند.

طبیعی است که حاکمیت، تحت فرمان مقام معظم رهبری و مطابق سیاست‌های ایشان حرکت می‌کند. از طرفی مردم، رهبری را به عنوان اصلی‌ترین نماد حاکمیت به رسمیت می‌شناسند. از این رو رفتار، سابقه و نوع نگاه رهبری هم در ایجاد انسجام میان نیروهای حاکمیتی و هم در ایجاد انسجام توسط مردم حول محور ایران بسیار حائز اهمیت است. اگر بخواهم مصداقی از آن را هم ذکر کنم، می‌توانم به اصرار رهبری در خواندن نوحه خاص در مراسم عزاداری با مفهوم ایران (برگرفته از آهنگ ای ایران) اشاره کنم و از طرفی هم به دختران دهه هشتادی که عکس مقام معظم رهبری را در دست داشتند اشاره کنم.

ایمنا: با پایان این نبرد کوتاه اما عمیق، به‌نظر می‌رسد معادلات قدرت در منطقه دستخوش تغییراتی شده است. آیا می‌توان از آغاز «نظم جدید در منطقه» سخن گفت؟ در این نظم، جایگاه ایران را چگونه باید تعریف کرد؟

فروزبخش: تغییر معادلات قدرت پس از طوفان الاقصی به‌شدت شتاب گرفته و عمیق شده است. یکی از دلایل شروع این جنگ نیز تغییر همین معادلات بود. قاعدتاً این روزها با تعجب می‌توان گفت که هر چند ماه یک بار، آرایشی جدید در منطقه را مشاهده می‌کنیم. مثلاً تا قبل از سقوط دولت بشار اسد در سوریه، آرایش به کلی متفاوت بود اما اکنون آرایش جدیدی در حال شکل‌گیری است که هنوز بخشی از آن مبهم است.

شخصاً با عبارتِ نظم جدید، فعلاً موافق نیستم. مسلماً پس از جنگ تحمیلی، بخشی از توقعات و انتظارات یا تثبیت شده یا شکل جدیدی به خودش گرفته است. بنابراین تغییرات به‌شدت زیاد بوده اما حرف زدن از نظم جدید، شاید زود باشد. مثلاً اینکه ایران می‌تواند به منافع آمریکا به‌صورت مستقیم هم ضربه بزند، پیش از این هم مطرح بود. اما اکنون بعد از حمله به پایگاه آمریکایی العدید، تثبیت شده است. اگرچه کیفیت آن هنوز جای شکل گرفتن دارد. بدیهی است جایگاه ایران مسلماً یکی از مهم‌ترین جایگاه‌ها در آرایش جدید است.

ایمنا: برخی معتقدند رسانه‌های داخلی هنوز در مدیریت روایت‌های استراتژیک ضعف دارند و بیشتر از آنکه روایت‌ساز باشند، روایت‌پاسخ می‌شوند. آیا شما با این نگاه موافقید؟ برای پیروزی در جنگ رسانه‌ای، چه تغییر رویکردی باید انجام شود؟

فروزبخش: مسلماً دو بحث بسیار مهم در جنگ شناختی وجود دارد. نکته اول این است که چنین جنگی را به رسمیت بشناسیم و سپس بدانیم که جنگ شناختی نیز دقیقاً یک امر تخصصی است که نیاز به سرمایه گذاری مادی، نیروی انسانی و مدیریت دارد. دقیقاً در عرصه‌های جنگ نظامی، این سه مسئله را درک می‌کنیم اما در جنگ شناختی متأسفانه خیلی کار داریم تا به وضع مطلوب در فهم مسئله برسیم.

جنگ شناختی بر روی دو پایه استوار است: روایت و احساسات. از این رو روایت سازی بسیار مهم است. برای طراحی، تولید و توزیع روایت هم باید متخصصان وارد عرصه شوند. به نظر می‌رسد که در این زمینه هم ضعف جدی داریم. از این رو، رسانه‌های ما عموماً صبر می‌کنند تا روایتی ساخته شود و سپس به آن پاسخ دهند. بنابراین به نظر می‌رسد در بهترین حالت می‌توانند با دشمن مساوی بازی کنند اما اگر می‌خواهند که پیروز شوند، باید روایت بسازند و چنین امری با آموزش و هزینه در نیروی معنوی و مادی امکانپذیر است.

ایمنا: در مقابل ماشین دروغ‌پردازی رسانه‌های معاند، به نظر شما آیا تاکتیک‌های رسانه‌ای ایران در پاسخ‌گویی و افشای واقعیت‌ها کافی بود؟ یا هنوز با یک «تأخیر رسانه‌ای» مواجهیم که فرصت ابتکار را از ما می‌گیرد؟

فروزبخش: بی‌شک فرق میان جنگ نظامی و جنگ رسانه‌ای در استمرار آن است. جنگ رسانه‌ای، هفت روزِ هفته و ۲۴ ساعت در روز در جریان است. هیچگاه متوقف نمی‌شود. عرصه آن هم محدود به مکان نیست و در مغز و روان مردم دنیا در جریان است. از این رو به نظر نمی‌توان گفت که ما در حد کفایت توانسته‌ایم در این زمینه پیروز شویم و این ستیز، هر لحظه در جریان است.

به نظر من مهم‌ترین عامل پیروزی ما در جنگ که نقطه قوت ما در جنگ رسانه‌ای هم می‌تواند باشد، مردم و انسجام به‌وجود آمده در میان آنهاست. بحث‌های سیاسی و درگیری‌های جناحی سم مهلک برای این نقطه قوت ماست. سمّی که به سرعت و بدون اینکه بدانیم، این نقطه قوت ما را به نقطه ضعف و عامل شکست تبدیل می‌کند.

باید در جنگ رسانه‌ای از تاکتیک‌های جنگ چریکی استفاده کرد. باید سعی کرد نیروهای مخرب رسانه‌ای در کشور که توسط گروه‌های تند و جناح‌های سیاسیِ عصبانی مدیریت می‌شود، کنترل شود. سپس روی نقاط ضعف دشمن کار کرد. مثلاً نفرت جهانی از صهیونیزم به‌خاطر نسل کشی در غزه می‌تواند زیربنای خوبی در طراحی‌های رسانه‌ای برای داخل و خارج باشد.

تاکید روی فرماندهی بی‌بدیل رهبری، نگاه ملی جریان‌های سیاسی، انسجام بی نظیر مردم، فرهنگ و تمدن ذلت ناپذیر ایران، قدرت کم نظیر نیروهای مسلح و تکیه بر ادبیات مقتدر دینی از نمونه‌هایی از تاکتیک‌های رسانه‌ای است. با این حال به نظر می‌رسد که در کل، در طول ۱۲ روز با توجه به نگاه خوب مردم و مدارای گروه‌های سیاسی، ایران توانست فضای رسانه‌ای را مدیریت کند اما باید دقت کرد که اکنون در حالت «جنگ بین چنگ‌ها» هستیم. در این فضای خاکستری، شرایط با شرایط جنگ متفاوت است و تاکتیک‌های متفاوتی را می‌طلبد.

کد خبر 885063

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.