به گزارش خبرگزاری ایمنا، نشخوار ذهنی را میتوان نوعی الگوی شناختی ناسازگار دانست که در آن ذهن بهجای حرکت رو به جلو، در گذشته یا آینده گیر میافتد و این الگو اغلب در پاسخ به احساسات ناخوشایند فعال میشود و بهجای حل آنها، باعث تثبیت و تشدید میشود؛ برخلاف واکنشهای هیجانی گذرا، نشخوار ذهنی، ساختاریافته و تکرارشونده است و میتواند به یک سبک تفکر مزمن تبدیل شود.
افرادی که درگیر نشخوار ذهنی هستند، به طور معمول احساس میکنند توانایی کنترل زندگی خود را از دست دادهاند و این نوع تفکر باعث میشود فرد بهجای تمرکز بر راهحلها، مدام به شکستها و ناتوانیهای خود فکر کند؛ در نتیجه، حس خودکارآمدی کاهش مییابد و فرد کمتر به دنبال اقدام یا تغییر میرود و این چرخه میتواند به نوعی فلج روانی منجر شود که در آن فرد حتی از تلاش برای بهبود شرایط خود نیز اجتناب میکند.
نشخوار ذهنی نهتنها بر ذهن فرد تأثیر میگذارد، بلکه روابط او را نیز تحتالشعاع قرار میدهد؛ فردی که مدام درگیر افکار منفی است، ممکن است دچار سوءبرداشت، حساسیت بیشازحد یا واکنشهای هیجانی شدید در تعامل با دیگران شود و این حالت میتواند باعث ایجاد فاصله عاطفی، سوءتفاهم و حتی قطع ارتباط شود، همچنین نشخوار ذهنی میتواند مانع از همدلی و حضور ذهن در روابط شود.
یکی از زمینههای مستعد برای نشخوار ذهنی، کمالگرایی افراطی است؛ افراد کمالگرا به طور معمول استانداردهای بسیار بالا برای خود تعیین میکنند و در صورت تحقق نیافتن آنها، دچار خود سرزنشی و تحلیلهای بیپایان میشوند و این نوع نشخوار ذهنی اغلب با احساس شرم، ترس از شکست و نگرانی درباره قضاوت دیگران همراه است. در نتیجه، کمالگرایی میتواند بهجای انگیزهبخشی، به منبع اضطراب و رکود تبدیل شود.

نشخوار ذهنی چیست و چه علائمی دارد؟
سمیه طاهری، روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه نشخوار ذهنی به فرایند بازگشت مکرر و غیرارادی ذهن به افکار منفی، تجربیات ناخوشایند یا اشتباهات گذشته گفته میشود، اظهار کرد: این نوع تفکر برخلاف تأمل سازنده، نه به حل مسئله منجر میشود و نه به رشد فردی، بلکه ذهن را در چرخهای از نگرانی، سرزنش و احساس ناتوانی گرفتار میکند و افراد مبتلا به نشخوار ذهنی به طور معمول نمیتوانند از افکار مزاحم فاصله بگیرند و درگیر تحلیلهای بیپایان درباره چرا و اگرها میشوند.
وی با بیان اینکه نشخوار ذهنی با علائمی همچون تمرکز ضعیف، تحلیل بیش از حد موقعیتها، تکرار ذهنی مکالمات یا اتفاقات گذشته و ناتوانی در تصمیمگیری همراه است، افزود: فرد ممکن است ساعتها درگیر یک فکر منفی باشد بدون اینکه به نتیجهای برسد و این حالت اغلب با احساس بیقراری، خستگی ذهنی و تمایل به انزوا همراه است، همچنین نشخوار ذهنی میتواند باعث اختلال در عملکرد روزمره، از جمله کاهش بهرهوری کاری و اختلال در روابط اجتماعی شود.
روانشناس و مشاور خانواده با اشاره به اینکه تحقیقات نشان میدهد که نشخوار ذهنی یکی از عوامل کلیدی در تشدید و تداوم اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب فراگیر است، تصریح کرد: در افسردگی، فرد به شکستها و فقدانها فکر میکند و احساس بیارزشی را تقویت میکند، در اضطراب، ذهن بهطور مداوم درگیر پیشبینیهای منفی و فاجعهسازی درباره آینده است و این افکار مزاحم نهتنها احساسات منفی را افزایش میدهد، بلکه مانع از تجربه لحظه حال و آرامش روانی میشود.
چگونه با نوشخوار ذهنی مقابله کنیم؟
طاهری با بیان اینکه نشخوار ذهنی میتواند به اختلالات جسمی نیز منجر شود، ادامه داد: افزایش سطح کورتیزول یا هورمون استرس در بدن، اختلال در خواب و مشکلات گوارشی از جمله پیامدهای جسمی این نوع تفکر است پ افراد مبتلا به این موضوع، به طور معمول شبها با افکار مزاحم درگیر هستند و دچار بیخوابی یا خواب سطحی میشوند و این اختلال در خواب، به نوبه خود، باعث تشدید خستگی، تحریکپذیری و کاهش توان مقابله با استرسهای روزمره میشود.
وی با بیان اینکه در روانشناسی، تأمل سازنده به معنای بررسی منطقی و هدفمند تجربیات برای یادگیری و رشد است، گفت: نشخوار ذهنی فاقد این ویژگیها است، چراکه به نتیجهگیری یا تغییر رفتار منجر نمیشود و تأمل سازنده با احساس کنجکاوی و پذیرش همراه است، در حالی که نشخوار ذهنی با احساس گناه، ترس و سرزنش خود شکل میگیرد و شناخت این تفاوت برای درمان و مدیریت افکار مزاحم بسیار حیاتی است.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه برای مقابله با نشخوار ذهنی، روشهایی مانند ذهنآگاهی، درمان شناختیرفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بسیار مؤثر است، اضافه کرد: تمرینهای تنفسی، نوشتن افکار و آموزش توقف فکر نیز میتواند به کاهش شدت نشخوار ذهنی کمک کند، همچنین تقویت مهارتهای حل مسئله، افزایش فعالیتهای بدنی و ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم نقش مهمی در پیشگیری از این نوع تفکر دارد.

به گزارش ایمنا، حافظه هیجانی که توانایی ذهن برای ذخیره و بازیابی احساسات مرتبط با تجربیات گذشته است، نقش مهمی در نشخوار ذهنی دارد، وقتی فرد تجربهای منفی را به یاد میآورد، نهتنها تصویر آن بلکه احساسات همراهش نیز فعال میشود و این فعالسازی هیجانی میتواند باعث شود فرد بارها و بارها به آن تجربه بازگردد، بدون اینکه بتواند از نظر روانی فاصله بگیرد یا آن را پردازش کند.
گرچه نشخوار ذهنی اغلب با نگرانی اشتباه گرفته میشود، اما این دو تفاوتهای مهمی دارد؛ نشخوار ذهنی بیشتر بر گذشته تمرکز دارد و با احساس افسردگی همراه است، در حالی که نگرانی آیندهنگر بر پیشبینیهای منفی درباره آینده متمرکز است و بیشتر با اضطراب مرتبط است، هر دو نوع تفکر میتواند ناسازگار باشد، اما نشخوار ذهنی بهدلیل ماهیت بازگشتی که دارد، بیشتر باعث احساس گیر افتادن و ناتوانی در تغییر میشود.
برای مقابله با نشخوار ذهنی، آموزش ذهن و تقویت آگاهی شناختی ضروری است و تمرینهایی مانند مشاهده افکار بدون قضاوت، فاصلهگذاری شناختی و تمرکز بر لحظه حال میتواند به فرد کمک کند تا از چرخه افکار مزاحم خارج شود، همچنین شناخت الگوهای فکری ناسازگار و جایگزینی آنها با افکار سازنده، نقش مهمی در بازسازی روانی دارد؛ ذهن انسان قابل تربیت است و با تمرینهای منظم میتوان آن را از نشخوار ذهنی به سمت تعادل و آرامش هدایت کرد.




نظر شما