به گزارش خبرگزاری ایمنا، در میان ابزارهای تربیتی و درمانی کودکان، کتاب جایگاهی ویژه دارد؛ گاه یک داستان تصویری میتواند کاری کند که چند جلسه گفتوگو و درمان از انجام آن ناتوان باشد. اگر به ظرفیتهای نهفته در کتاب کودک توجه کنیم، خواهیم دید که داستانگویی نهتنها بستری برای آموزش، بلکه راهی برای ترمیم روان کودک است.
در روزگاری که اختلالات رفتاری و هیجانی کودکان افزایش یافته و خانوادهها به دنبال راهکارهای درمانی و تربیتی مؤثر هستند و اغلب به روانشناسان، مشاوران و جلسات درمانی متعددی متوسل میشوند؛ اما یک ابزار کمهزینه، ساده و در دسترس اغلب نادیده گرفته میشود: کتاب کودک.
در فضای تربیتی امروز، کتاب تنها یک ابزار آموزشی نیست، بلکه پلی است میان جهان درونی کودک و مفاهیم پیچیدهای مانند همدلی، اضطراب، مرزگذاری و حل مسئله. کودکانی چون دارای تفکر عینی هستند، نیاز دارند مفاهیم را زندگی کنند، نه اینکه صرفاً بشنوند. در این میان، داستان و قصه همان بستر زیستهای است که کودک از خلال آن، معنا میسازد.
با این حال چالشهایی در این حوزه نیز وجود دارد؛ بخشی از کتابهای کودک موجود در بازار ترجمههاییاند که با فرهنگ زیسته کودک ایرانی سنخیتی ندارند یا به دلیل ضعف در ترجمه و تصویرگری از اثربخشی زیاد، تهی شدهاند.
هدی عطریان، مشاور کودک و نوجوان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: کتاب داستان یکی از ارکان اثرگذار در تربیت و درمان است؛ فضای تربیتی یعنی زمانی که مسئله حادی وجود ندارد، ولی خانواده به دنبال رشد و توسعه است.
وی افزود: در سالهای اخیر کتاب داستان رونق بیشتری پیدا کرده است؛ قالبهای مختلفی برای کتاب داستان مانند تصویر، شعر و متن وجود دارد. از یک بازه سنی به بعد که کودک وارد فضای تکلم میشود، داستانها و قصهها مانند یک نماد یا قراری در ذهن کودک میمانند و کودک از این مفاهیم در زندگی روزمره استفاده میکند.
این مشاور کودک و نوجوان ادامه داد: ذهن کودکان در بازه کودکی تفکری عینی است؛ بر این اساس کودکان بهدنبال تجربههای عینی هستند تا با مفاهیم ارتباط برقرار کنند. زمانی که کتاب یک موقعیت را به تصویر میکشد کودک میتواند خودش را در آن داستان بگذارد و با مفهوم درگیر شود. این حالت اثرگذاری بیشتری نسبت به صحبت کردنِ صرف درباره مفاهیم دارد.
عطریان مطرح کرد: در سالهای اخیر از کتاب داستان در مدارس نیز استفاده میشود؛ در آموزش مفاهیم جمعی مانند همکاری، همدلی مرزگذاری و حل مسئله کتاب بسیار مؤثر است. همچنین ورود محتواهای مختلف روانشناختی، فرهنگی و دینی به کتب کودک ارزشمند است.
وی افزود: حجم زیادی از کتابهای فضای کودک، کتابهای ترجمه است؛ برخی از آنها ترجمه خوبی ندارد و ترجمه غیر حرفهای باعث میشود نتوانیم با کتاب ارتباط بگیریم، از طرفی برخی کتب ترجمهشده با تجربه زیسته کودک ایرانی همخوانی ندارد. بهطور مثال پررنگ بودن مفهوم خودمحوری در کتب ترجمهشده در مواردی با فرهنگ ایرانی مغایرت دارد.
این مشاور کودک ادامه داد: بسیاری از کتابهای فعلی سناریو ندارند؛ یعنی چند جمله درباره یک مفهوم گردآوری شده و شخصیتپردازی ندارد. سیر داستانی در بسیاری از کتب ترجمه دیده نمیشود؛ همچنین تصویرگریهای کتابها بسیار مهم هستند و در برخی کتب ترجمه، به درستی منتقل نمیشوند؛ ترجمه حرفهای، تصویرگری مناسب، داشتن خط داستانی و سناریوپردازی در انتخاب کتاب کودک مهم است.
عطریان اشاره کرد: در برخی موارد کتاب داستانی که خوب و مناسب باشد، کار چند جلسه صحبت را انجام میدهد؛ بهطور مثال در مسائل روانشناختی مانند اضطراب جدایی در کودکان میتوان با استفاده از کتاب این مسئله را برای کودکان حل کرد.
به گزارش ایمنا، اگر میخواهیم کودکان با مهارتهای ارتباطی و توانایی حل مسئله پرورش دهیم، باید کتاب کودک را جدیتر بگیریم. سرمایهگذاری روی تولید محتوای بومی، تصویرگری متناسب و داستانهای باکیفیت، نهتنها در تربیت بلکه در درمان هم مؤثر است. کتاب کودک اگر درست دیده و نوشته شود، میتواند درمانگری خاموش ولی عمیق باشد.


نظر شما