به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، جنبش باغشهر که در اوایل قرن بیستم توسط ابنزر هاوارد مطرح شد، به عنوان پاسخی نوآورانه به مشکلات ناشی از صنعتی شدن و رشد بیرویه شهرها شکل گرفت. هاوارد در کتاب «فردا: راهی آرام به سوی اصلاح واقعی» طرحی نو برای شهرنشینی ارائه داد؛ شهرهایی با جمعیت ۳۰ هزار نفر که در حلقهای از کمربند سبز کشاورزی احاطه شدهاند تا مزایای زندگی شهری و روستایی را یکجا داشته باشند. هدف او رشد کنترلشده، اصلاحات اجتماعی و هماهنگی با محیط زیست بود.
ایدههای هاوارد که ترکیبی از زندگی شهری و روستایی را در قالب شهرهایی سبز و خودکفا پیشنهاد میکرد، بهسرعت فراتر از مرزهای بریتانیا گسترش پیدا کرد و تأثیر عمیقی بر برنامهریزی شهری در سراسر جهان گذاشت. در آسیا که شهرها با چالشهای ویژهای همچون تراکم بالای جمعیت، اقلیمهای متنوع گرمسیری و بارانی و مسائل پس از استعمار روبهرو بودند، جنبش باغشهر به شکلهای متفاوتی پذیرفته و بازتعریف شد. جنبش باغشهر در آسیا به مذاکرهای دائمی میان ایدههای غربی و واقعیتهای محلی بدل شد و الگوهای تازهای را برای برنامهریزی شهری به جهان عرضه کرد.
در دوران استعمار، قدرتهای غربی تلاش کردند تا الگوهای نوین برنامهریزی شهری را در مستعمرات آسیایی خود پیاده کنند و جنبش باغشهر یکی از این الگوها بود که به عنوان راهکاری برای ساماندهی فضای شهری و ایجاد محیطی سبز و سالم مورد توجه قرار گرفت. دولت بریتانیا با ساخت مناطقی همچون منطقه پیک در هنگکنگ، فضایی با توسعه کنترلشده و بهرهگیری از فضای سبز فراوان ایجاد کرد که نمونهای اولیه از اصول باغشهر بهشمار میرفت. این مناطق بهگونهای طراحی شدند که ضمن حفظ زیباییهای طبیعی، از تراکم بیش از حد و رشد نامنظم شهر جلوگیری کنند.

برنامهریزی شهری دوران استعمار در کوالالامپور نیز با تلفیق خیابانهای درختکاریشده و محلات مسکونی مجهز به معماری سازگار با اقلیم گرمسیری، تلاش کرد تا آسایش و خنکی طبیعی را در کنار امکانات شهری فراهم آورد. این رویکردها، اگرچه بهطور عمده در خدمت منافع استعمارگران و طبقات مرفه بود و اغلب به ایجاد محلاتی انحصاری منجر میشد، اما پایهای برای شکلگیری برنامهریزی دولتی و توسعه شهری جامع در کشورهای آسیایی پس از استقلال فراهم آورد و زمینهساز پذیرش و تطبیق مفاهیم باغشهر در چهارچوب شرایط بومی و نیازهای خاص هر منطقه شد.
طرح لوکوربوزیه برای شهر چاندیگار که به عنوان پایتخت جدید ایالت پنجاب پس از تقسیم هند و پاکستان طراحی شد، نمونهای برجسته از تلفیق اصول باغشهر هاوارد با رویکردهای مدرنیستی بود. این شهر با ساختاری شبکهای و شطرنجی، محلاتی خودکفا را در کنار پارکها و فضاهای سبز وسیع جای داد تا تعادل میان زندگی شهری و طبیعت حفظ شود. موفقیت چاندیگار در حفظ این ساختار برنامهریزیشده و توانایی سازگاری با رشد جمعیت، آن را به الگویی الهامبخش برای توسعه شهرهای جدید در سراسر آسیا تبدیل کرده است و نشان میدهد چگونه میتوان ایدههای باغشهر را با نیازهای معاصر و شرایط محلی هماهنگ کرد.

از باغشهر تا شهر در باغ
در دهه ۱۹۶۰، سنگاپور با هدف تبدیل شدن به «باغشهر» مسیر توسعه شهری خود را آغاز کرد و امروزه با تحقق شعار «شهر در باغ»، به الگویی پیشرو در تلفیق طبیعت با زندگی شهری تبدیل شده است. این کشور، با وجود محدودیت شدید زمین و اقلیم گرمسیری، توانسته است با بهرهگیری از طراحی عمودی، ایجاد باغهای مرتفع و توسعه شبکههای سبز پیوسته، مدل نوینی از باغشهر با تراکم بالا ارائه دهد. دولت سنگاپور با اجرای استانداردهای اجباری ساختمان سبز و برنامههای گسترده جنگلکاری شهری، موفق شده است محیطی زیستپذیر و پایدار خلق کند که نهتنها برای آسیا، بلکه برای جهان نیز الهامبخش است.
شهر چنگدو در چین نمونهای موفق از انطباق ایدههای باغشهر هاوارد با مقیاس یک کلانشهر مدرن بهشمار میرود. این شهر با ایجاد کمربند سبز پیرامونی و توسعه شهرکهای اقماری که از طریق راهروهای سبز به یکدیگر متصل شدهاند، ساختاری چندمرکزی برای مدیریت رشد شهری و حفظ طبیعت به وجود آورده است. در این مدل، اصول باغسازی سنتی چین با رویکردهای اکولوژیک و برنامهریزی مدرن تلفیق شده است تا تعادلی میان توسعه شهری و حفاظت از محیط زیست برقرار شود.

چنگدو در حال توسعه طولانیترین شبکه مسیرهای سبز شهری جهان به نام «تیانفو گرینوی» است که تقریباً ۱۷ هزار کیلومتر طول خواهد داشت. این مسیرها پارکها، فضاهای سبز پراکنده و مناطق طبیعی را به هم متصل میکنند و شهر را به یک پارک بزرگ تبدیل میکنند. این شبکه امکان پیادهروی و دوچرخهسواری در محیطی طبیعی و سالم را برای ۲۰ میلیون ساکن فراهم میآورد.
در برنامهریزی چنگدو، فضای سبز تنها به عنوان بخشی از اکوسیستم دیده نمیشود، بلکه به صورت یک ساختار منسجم و چندلایه در سراسر شهر طراحی شده است. این ساختار شامل کمربندهای سبز، کریدورهای اکولوژیکی، پارکها، تالابها و زمینهای کشاورزی است که با هم شبکهای پیوسته و متصل را شکل میدهند.
در اندونزی، پروژه ساخت پایتخت جدید نوسانتارا در شرق کالیمانتان، گامی بلند در جهت تحقق آرمانهای باغشهر در عصر معاصر است. این شهر قرار است با جمعیتی بالغ بر ۱.۵ میلیون نفر، بیش از ۶۵ درصد پوشش جنگلی خود را حفظ کند و توازنی پایدار میان توسعه شهری و حفاظت محیط زیست برقرار سازد. نوسانتارا با تکیه بر فناوریهای نوین، زیرساختهای سبز و رویکردی مبتنی بر همزیستی با طبیعت، الگویی نوین از شهرسازی پایدار در جنوب شرق آسیا ارائه میدهد.
اقدامات شامل استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، سیستمهای مدیریت آب و فاضلاب هوشمند و حملونقل عمومی کارآمد میشود. نوسانتارا اولویت را به حفاظت از گیاهان و جانوران محلی میدهد و با ایجاد کریدورهای حیاتوحش و حفاظت از زیستگاههای طبیعی، به حفظ تعادل اکولوژیک و ترویج تنوع زیستی در محیط شهری کمک میکند.
یکی از پروژههای مهم هانوی ویتنام «هانوی گاردن سیتی» است که در زمینی به مساحت حدود ۳۲ هکتار اجرا میشود. این پروژه شامل ساخت واحدهای مسکونی، پارکهای خطی و یک پارک مرکزی با فضای سبز وسیع است که هدف آن فراهم کردن محیطی آرام و طبیعی برای زندگی ساکنان است.
هانوی برنامه دارد تا تا سال ۲۰۳۰ تعداد پارکها را به ۶۰ پارک افزایش دهد. این برنامه شامل ایجاد ۱۸ پارک جدید و بهروزرسانی ۴۲ پارک فعلی است. علاوه بر این، خیابانها و معابر اصلی شهر با کاشت درختان متنوع و ایجاد فضای سبز پوشیده خواهند شد.

چالشها و آینده باغشهر در آسیا
بزرگترین چالش پیش روی جنبش باغشهر در آسیا، پارادوکسی است که از تضاد میان مدل کمتراکم و گستردهای که ابنزر هاوارد در طرح اولیه خود ارائه داد، با نیازهای واقعی و پیچیده شهرهای آسیایی ناشی میشود. مدل اصلی باغشهر بر اساس فرض وفور زمین و رشد جمعیت متوسط شکل گرفته بود، شرایطی که در بسیاری از کشورهای آسیایی امروز وجود ندارد. شهرهای آسیایی با جمعیتهای بسیار فشرده و محدودیت شدید زمین روبهرو هستند و این موضوع موجب شده است که اجرای مدل سنتی باغشهر با تراکم پایین، به شکل مستقیم امکانپذیر نباشد.
برای پاسخ به این چالش، شهرهای مختلف آسیا راهکارهای نوآورانهای را به کار گرفتهاند. به عنوان مثال، در سنگاپور مفهوم باغشهر به سمت طراحی عمودی و ایجاد باغهای مرتفع تغییر پیدا کرده است؛ بهطوری که طبیعت به زندگی آپارتمانی وارد شده و فضای سبز بهصورت عمودی و در ارتفاعات ساختمانها گسترش یافته است. این رویکرد، امکان حفظ کیفیت زیستمحیطی در شرایط تراکم بالا را فراهم کرده است.
پروژههای سبز سنگاپور شامل شبکه مسیرهای سبز است که شامل بیش از ۳۶۰ کیلومتر مسیرهای سبز متصلکننده پارکها، باغها و مناطق مسکونی است که امکان پیادهروی، دویدن و دوچرخهسواری در فضای سبز را برای ساکنان فراهم میکند. با توجه به محدودیت زمین، سنگاپور از سال ۲۰۰۹ برنامهای برای تشویق توسعه فضاهای سبز عمودی و بامهای سبز راهاندازی کرده است. تا سال ۲۰۲۳ بیش از ۱۰۰ هکتار باغهای بام و دیوارهای سبز در شهر ایجاد شده که به کاهش اثر جزیره گرمای شهری و بهبود کیفیت هوا کمک میکند
باغهای کنار خلیج سنگاپور پروژه بزرگ و نمادین شامل سه باغ جهانی در اطراف خلیج مارینا است که در سال ۲۰۱۲ افتتاح شد. باغها دارای سازههای عمودی معروف به «سوپرتریها» هستند که علاوه بر زیبایی، عملکردهای محیطزیستی مانند تولید انرژی خورشیدی و جمعآوری آب باران را نیز دارند. این مجموعه بیش از ۱.۵ میلیون گیاه از ۱۵ هزار گونه مختلف را در خود جای داده و سالانه بیش از ۱۰ میلیون بازدیدکننده جذب میکند

در هنگکنگ نیز، شهرکهای جدید با ترکیب تراکم بالای مسکونی و پارکها و فضاهای سبز وسیع، نمونهای موفق از تطبیق اصول باغشهر با واقعیتهای شهری پرتراکم ارائه دادهاند. این شهرکها بهگونهای طراحی شدهاند که ضمن استفاده بهینه از زمین، فضای سبز کافی برای رفاه ساکنان فراهم شود.
ژاپن نیز با تجربه شهرهای جدیدی همچون تاما، نشان داده است که اصول باغشهر میتواند در محیطهای پرتراکم نیز قابل تطبیق باشد، هرچند این مدل با چالشهایی همچون سالمندی جمعیت و انزوای اجتماعی روبهرو شده است که نیازمند راهکارهای اجتماعی و فرهنگی جداگانهای است. این پارادوکس میان نیاز به تراکم بالا و حفظ فضای سبز، محرک اصلی نوآوری در طراحی ساختمانهای سبز، توسعه زیرساختهای اکولوژیک و برنامهریزی شهری در آسیا است.
شهر هانگژوی چین نمونهای برجسته از مفهوم شهر باغی در برنامهریزی شهری است که در طرحهای توسعه جدید و مناطق تازه تأسیس این شهر به خوبی دیده میشود. در این برنامهها، تأکید ویژهای بر حفظ محیط زیست، هماهنگی با چشماندازهای طبیعی، حفظ میراث فرهنگی و ارتقای کیفیت زندگی مردم شده است.
یکی از ویژگیهای مهم برنامهریزی شهری هانگژو، ادغام فضای سبز و اکولوژی با ساختار شهری است. مناطق جدید مانند منطقه جدید یوهانگ و شهر جدید لیانگژو به گونهای طراحی شدهاند که از طریق ایجاد کریدورهای سبز و آبی، کاشت گیاهان متنوع، استفاده از سقفهای سبز و راهکارهای کاهش دمای شهری، تعادل اکولوژیکی حفظ شود و محیطی پایدار و سالم برای ساکنان فراهم گردد.
همچنین توسعه این مناطق با هدف کاهش انتشار کربن و ایجاد محلههایی دوستدار محیط زیست و پیادهرو محور انجام شده است. ترکیب کاربریهای مسکونی، تجاری و فرهنگی در این مناطق، فضایی زنده و پویا ایجاد کرده که زندگی شهری را با حفظ طبیعت و فرهنگ محلی تلفیق میکند.

شبکه ارتباطی قوی، فضاهای باز و عمومی مناسب مانند پارکها، مراکز فرهنگی و مسیرهای پیادهروی، از دیگر ویژگیهای برنامهریزی شهری هانگژو است که به تقویت تعاملات اجتماعی و دسترسی آسان کمک میکند. همچنین، تعیین محدوده توسعه شهری باعث شده تا از گسترش بیرویه شهر جلوگیری شود و زمینهای کشاورزی و مناطق طبیعی اطراف شهر حفظ شوند.
در آسیا، توسعههای شهری دولتی موفقتر از بازار خصوصی در تحقق چشمانداز باغشهر عمل کرده است، هرچند مشارکت عمومی و عدالت اجتماعی همچنان از چالشهای مهم باقی ماندهاند. طراحی سازگار با اقلیم و انطباق دقیق با شرایط محلی، از عوامل کلیدی موفقیت این پروژهها بهشمار میرود.
جنبش باغشهر در آسیا، باوجود موفقیت در ایجاد محیطهای زیستپذیر، با محدودیتهایی دیگری همچون تشدید نابرابری فضایی و پاسخگویی ناکافی به مسائل مربوط به توان مالی گروههای مختلف نیز روبهرو است. آینده این جنبش نیازمند تمرکز بیشتر بر ابعاد اجتماعی و نوآوری در مدیریت تراکم جمعیت است تا بتواند پاسخگوی نیازهای متنوع و پیچیده شهرهای آسیایی باشد.


نظر شما