۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۳
نشان صلح بر سینه قصاب

وقتی سیاست معکوس می‌شود و جنایت‌کار جنگی، حامی صلح لقب می‌گیرد، طنز تاریخ خود را در قالبی خونین نمایان می‌کند، در میانه خاک و خون غزه، نتانیاهو با دستان آلوده‌اش، ترامپ را برای جایزه صلح نوبل معرفی می‌کند؛ «نشان صلح» بر سینه «قصاب»، نقطه اوج این وارونگی است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، در روزی که ترامپ در تقویم ریاست‌جمهوری‌اش دور عدد ۱۷۰ خط کشید، سومین دیدارش با نتانیاهو را کلید زد؛ دیداری که قرار بود به نام «جشن پیروزی بر ایران» ثبت شود، اما بیشتر شبیه مراسم ختم غرور سیاسی‌شان بود. بله، همان ترامپی که از بی‌بی بیشتر از هر رهبر خارجی استقبال کرده، این بار می‌خواست جام پیروزی را در میانه شعله‌های یک توهم بنوشد.

نتانیاهو اما نه برای سلام، که برای استغاثه آمده بود؛ او با زانوانی لرزان، از واشنگتن خواست که هرچه زودتر وارد میدان شود، شاید تل‌آویو را از چنگال ایران بیرون بکشد. آنچه آغازش را جشن نامیدند، به التماس برای آتش‌بس رسید؛ جنگی که صهیونیست‌ها آغازش کردند، اما پایانش را ایران نوشت؛ با جوهر موشک و امضای مقاومت.

قطر در آتش

سه نقطه زیرزمینی را آمریکا هدف گرفت؛ سه نقطه‌ای که تنها روی نقشه آسیب دیدند. در عوض، پایگاه‌های آمریکایی در قطر با موشک‌های ایرانی به لرزه افتادند و خاک سوریه و عراق، گور تازه‌ای برای تجهیزات نظامی ایالات متحده شد. سکوت کاخ سفید درباره حملات مقاومت عراق، از فریادهای بی ثمرش سنگین‌تر است.

ترامپ، که حتی هنگام فاجعه، عادت به شوخی را کنار نمی‌گذارد، بارها کوشید ضربه‌های ایران در قطر را با زبان طنز کمرنگ جلوه دهد؛ اما درد شوخی‌بردار نیست. خنده‌های ساختگی، نمی‌توانند دیوارهای فروریخته را دوباره بالا ببرند.

در یک سوی میدان، موشک‌های نقطه‌زن ایران و عملیات‌های بی‌وقفه مقاومت؛ در سوی دیگر، کابوسی به نام خاورمیانه برای ژنرال‌های آمریکایی. آن‌ها آمده بودند جشن بگیرند، اما با دست‌های خالی و غروری شکسته برگشتند. آری، این بار نقشه‌های کاخ سفید، روی خاک تهران نخواند که بر سینه‌های داغ دیده‌ای خوانده شد که با فریاد «هیچ غلطی نمی‌توانید بکنید» به استقبال طوفان رفتند.

نوبل برای جنگ

جشن خیالی ترامپ و نتانیاهو تنها بر خاکستر شکست‌شان نبود، بلکه چاشنی طنز تلخ تاریخ را هم با خود داشت. در اوج این نمایش مضحک، آن‌گاه که هنوز بوی دود از تل‌آویو به واشنگتن نرسیده بود، نتانیاهو همان که به جرم کشتار ۵۷ هزار زن و کودک در غزه تحت تعقیب دیوان کیفری بین‌المللی است، نامه نامزدی ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل را تقدیمش کرد.

طنز روزگار آن‌جا بود که رئیس‌جمهور جنگ‌افروز آمریکا، در کنار قصاب غزه، با لبخند از اینکه توسط یک جنایتکار جنگی برای صلح نامزد شده، ابراز خرسندی مضاعف کرد. نوبل را می‌خواست، اما از مسیری عبور کرد که در آن، خون کودکان هنوز خشک نشده و ویرانی خانه‌ها به دیوارهای حافظه تاریخ چسبیده است.

ترامپ شاید اگر تنها در جنگ اوکراین دخالت می‌کرد یا در آتش اختلافات هند و صهیونیست‌ها فوتی می‌کرد، بختی برای دست یافتن به نوبل داشت؛ اما بستن سرنوشتش به بنیامین نتانیاهو، نه‌تنها اشتباه که یک خودزنی سیاسی بود اکنون باید صلح‌طلبی‌اش را با امضای کسی ثابت کند که نامش در فهرست سیاه جنایت‌های قرن ثبت شده است.

اما این نمایش ناتمام، حتی به سادگی هم برگزار نشد؛ مقاومت فلسطین در میانه همان جشن کذایی، ضربه‌ای سهمگین زد، ده‌ها نظامی صهیونیست را به خاک انداخت و نخست‌وزیر را از جلسه مهمی بیرون کشید تا عزادار، دست در دست ترامپ، عکسی به‌یادماندنی بیندازد. تصویری که نه از شکوه پیروزی که از درماندگی در شکست حکایت داشت.

کد خبر 883009

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.