به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، مدیریت فرهنگی و هنری در شهرها نقش بسیار مهمی در حفظ پویایی شهری و ایجاد برند متمایز برای شهر ایفا میکند. این شیوه مدیریت با ایجاد توسعه پایدار، انسجام اجتماعی، رونق اقتصادی و نوآوری خلاقانه، به رشد و شکوفایی شهر کمک میکند. مدیریت فرهنگی مؤثر، سیاستهای عمومی، همکاریهای بخش خصوصی و مشارکت جامعه را در هم میآمیزد تا اکوسیستمهای فرهنگی زندهای ایجاد کند که استعدادها، گردشگری و سرمایهگذاری را جذب میکند.
شهرها میتوانند با مدیریت فرهنگی مؤثر فرهنگ و خلاقیت را بهصورت استراتژیک در برنامهریزی شهری، سیاستهای اجتماعی و توسعه اقتصادی ادغام کنند تا محیطهایی زنده، فراگیر و پایدار ایجاد کنند که ساکنان، بازدیدکنندگان و سرمایهگذاران را جذب میکند. برای این منظور میتوانند از روشهای کلیدی همچون فعالسازی فضاهای عمومی، ترویج انسجام اجتماعی، افزایش توجه به فرهنگ و ادغام فرهنگ در بازسازی شهری استفاده کنند.

در دهههای اخیر، شهرها بهطور فزایندهای تلاش کردهاند تا فعالیتهای هنری و فرهنگی را از چهارچوبهای سنتی همچون موزهها، گالریها و سالنهای تئاتر فراتر ببرند و آنها را به فضاهای عمومی شهری منتقل کنند. هنگامی که هنر و فرهنگ به فضاهای عمومی همچون خیابانها، پارکها، میدانها، دیوارهای شهری و حتی ایستگاههای مترو منتقل میشود، امکان دسترسی برای همه گروههای جامعه فراهم میشود، حتی کسانی که به سالنهای فرهنگی دسترسی ندارند. این امر موجب میشود فرهنگ بهعنوان یک حق عمومی و نه یک کالای لوکس یا انحصاری دیده شود.
رویدادهای هنری و فعالیتهای فرهنگی که در محیطهای عمومی اجرا میشوند، به مردم کمک میکنند تا با محله و شهر خود ارتباط عمیقتری برقرار کنند. این فعالیتها میتوانند هویت محلی را بازتاب دهند، تاریخ و فرهنگ بومی را به نمایش بگذارند و حس افتخار و تعلق را در میان ساکنان تقویت کنند.
رویدادهای برگزارشده در فضاهای عمومی همچون جشنوارهها، نمایشهای خیابانی، کنسرتهای رایگان و هنرهای تعاملی، مردم را به گردهمایی و تعامل دعوت میکنند. این تجمعات، فرصتهایی برای گفتوگو، تبادل فرهنگی و ایجاد شبکههای اجتماعی فراهم میآورند که به انسجام اجتماعی کمک میکند. نیویورک بهعنوان یکی از پایتختهای هنر خیابانی جهان، با دیوارنگارههای بزرگ و رنگارنگ در محلههایی همچون بروکلین و کوئینز، فضای شهری را به گالریهای باز تبدیل کرده است. این پروژهها نهتنها زیبایی بصری به شهر اضافه کردهاند، بلکه پیامهای اجتماعی و فرهنگی مهمی را نیز منتقل میکنند.
هنرهای عمومی میتوانند فضاهای شهری را از حالت یکنواخت و خستهکننده خارج و آنها را به مکانهایی جذاب، الهامبخش و دلپذیر تبدیل کنند. این موضوع به افزایش حضور مردم در خیابانها و محلهها منجر میشود که خود عاملی برای امنیت بیشتر و رونق اقتصادی است.

رسانههای دیجیتال، واقعیت افزوده(AR)، هنرهای تعاملی و تابلوهای دیجیتال، امکانات جدیدی برای نمایش آثار هنری و فرهنگی در شهرها فراهم کردهاند. این فناوریها میتوانند تجربههای فرهنگی را شخصیتر، جذابتر و تعاملیتر سازند و مخاطبان گستردهتری را جذب کنند. هر سال در ملبورن، جشنوارهای برگزار میشود که طی آن فضاهای عمومی شهر با نورپردازیهای هنری، نمایشهای تعاملی و اجراهای خیابانی سرزنده و پویا میشوند. این رویداد شبانه، هزاران نفر را به خیابانها میآورد و حس زندهدلی و تعلق به شهر را تقویت میکند.
هنرهای دیجیتال در خدمت فرهنگ توکیو
توکیو بهعنوان بوم نئونی مشهور است به دلیل استفاده گسترده از بیلبوردهای دیجیتال و نصبهای تعاملی، به ویژه در مناطق پرجنبوجوشی مانند شیبویا و شینجوکو. این مناطق محیط شهری را به یک نصب هنری پویا و همیشه در حال تغییر تبدیل میکنند که تجربیات فیزیکی و دیجیتال را ترکیب میکند.
در توکیو، تقاطع فرهنگ و هنرهای دیجیتال به وضوح از طریق رسانهها و پلتفرمهای مختلف نشان داده میشود و ترکیب منحصربهفردی از سنت و مدرنیته را به نمایش میگذارد. نصبهای هنری تعاملی، موضوعات فرهنگی را به تصویر میکشند. بسیاری از نصبهای هنری دیجیتال از فرهنگ سنتی ژاپن، افسانهها و زیباییشناسیهای آن الهام میگیرند. به عنوان مثال، نمایشگاههای تعاملی ممکن است شامل موتیفهایی از اوکیوئه (چاپهای چوبی) یا جشنوارههای سنتی باشند که از طریق فناوری دیجیتال بازآفرینی شدهاند. این ترکیب به بازدیدکنندگان این امکان را میدهد که با روایتهای فرهنگی به شیوههای نوآورانه درگیر شوند. پروژکتورهای بزرگمقیاس بر روی ساختمانها ممکن است رویدادهای تاریخی یا نمادهای فرهنگی را به تصویر بکشند و هنر را برای مخاطبان وسیعتری قابل دسترس کنند و حس جامعه را تقویت کنند.
رویدادهایی مانند جشنواره هنر دیجیتال توکیو و توکیو آرت بیت، طیف وسیعی از آثار هنری دیجیتال را به نمایش میگذارند که مسائل معاصر، میراث فرهنگی و پیشرفتهای فناوری را منعکس میکنند. این جشنوارهها معمولاً هنرمندان محلی را به نمایش میگذارند که تکنیکهای سنتی را با ابزارهای دیجیتال مدرن ترکیب میکنند و به تحول هنر ژاپنی اشاره دارند.
توکیو یک مرکز جهانی برای انیمه و بازی است که در آن هنر دیجیتال نقش مهمی در داستانگویی و طراحی شخصیتها ایفا میکند. تصاویر زنده انیمه و بازیهای ویدئویی فرهنگ معاصر ژاپن را منعکس میکند و اغلب عناصر و مضامین سنتی را در بر میگیرد. رویدادهایی مانند اکسپو انیمه و نمایشگاه بازی توکیو این پدیده فرهنگی را جشن میگیرند و هنر پشت این خلقهای دیجیتال را به نمایش میگذارند.
فناوریهای واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) به ایجاد تجربیاتی کمک میکنند که به کاربران این امکان را میدهد تا سایتها و روایتهای فرهنگی را به شیوههای جدید کشف کنند. به عنوان مثال، تورهای مجازی از نقاط تاریخی ممکن است شامل عناصر تعاملی باشند که بینشهایی درباره اهمیت آنها ارائه میدهند و آموزش را با سرگرمی ترکیب میکنند.

ترویج فرهنگ با هنر
بارسلونا با پروژههای هنر دیجیتال و واقعیت افزوده، تجربههای فرهنگی نوینی را در فضاهای عمومی ارائه میدهد. بهعنوان مثال، بازدیدکنندگان میتوانند با استفاده از اپلیکیشنهای موبایل، آثار هنری روی دیوارها را با محتوای چندرسانهای و داستانهای تاریخی همراه کنند که این امر تجربه فرهنگی را تعاملی و جذاب میسازد.
فرهنگ بهعنوان یک اهرم قدرتمند در فرایند نوسازی شهری به ویژه در مناطق تاریخی و فرسوده به کار گرفته میشود تا با حفظ و احیای سایتهای میراثی، زندگی جدیدی به محلهها ببخشد. مدیریت فرهنگی که با برنامهریزیهای خلاقانه و نوآورانه همراه است، مشارکت گروههای مختلف جامعه را تشویق میکند و با افزایش گفتوگوی اجتماعی، تنشهای شهری را کاهش میدهد. شهرها میتوانند با شناسایی و ترویج تنوع فرهنگی، محیطهای فراگیری ایجاد کنند که در آن گروههای مختلف احساس تعلق و ارتباط میکنند و این به ثبات اجتماعی و پویایی شهری کمک میکند.
تورنتو بهعنوان یکی از متنوعترین شهرهای جهان، با بیش از ۲۰۰ گروه قومی و فرهنگی مختلف، نمونهای برجسته از مدیریت فرهنگی فراگیر است که مشارکت گروههای گوناگون جامعه را تشویق میکند. این شهر با برگزاری جشنوارهها و رویدادهای فرهنگی متنوع همچون کارناوال کارائیب، جشن سال نوی چینی و جشنوارههای محلی در محلههای ایتالیاییها و چینیها، فضایی ایجاد کرده است که در آن فرهنگهای مختلف به نمایش گذاشته میشوند و شهروندان با یکدیگر تعامل برقرار میکنند. این رویدادها فرصتی برای گفتوگوی فرهنگی و تبادل تجربیات فراهم میآورد و به تقویت حس همبستگی و کاهش تنشهای اجتماعی کمک میکند. سیاستهای فرهنگی تورنتو با تأکید بر فراگیری و احترام به تنوع، به ایجاد یک جامعه پایدار و صلحآمیز منجر شده است و نمونهای موفق برای سایر شهرهای جهان در مدیریت تنوع فرهنگی و ارتقای پویایی شهری است.

شهرها با حمایت و پرورش صنایع خلاق همچون طراحی، رسانه، موسیقی و صنایع دستی، زمینهساز خلق فرصتهای شغلی نوین و تحریک روحیه کارآفرینی میشوند که در نتیجه، اقتصاد محلی را به شکلی متنوع و پویا شکل میدهند. این جریان زنده اقتصادی، با جذب استعدادهای خلاق و سرمایهگذاریهای هدفمند، نهتنها به ارتقای پویایی شهری کمک میکند، بلکه فرهنگ را به موتور محرکهای برای نوآوری و توسعه پایدار تبدیل میکند.
پویایی شهری با حضور مستمر و فعال مردم در محلهها مرتبط است. فعالیتها و امکانات فرهنگی نیازهای شهروندان را برآورده میکند و آنها را تشویق میکند تا زمان بیشتری را در محل زندگی خود بگذرانند. این روند به اهداف توسعه پایدار کمک میکند و جوامعی سرزنده، امن و مقاوم ایجاد میکند. شهرها میتوانند با همکاری ذینفعان محلی، بخش خصوصی و شبکههای بینالمللی همچون شبکه شهرهای خلاق یونسکو، بهترین روشها را به اشتراک بگذارند، سیاستهای مبتنی بر فرهنگ را توسعه دهند و از داراییهای فرهنگی برای توسعه متوازن شهری بهره ببرند.

نمونههای متمایز مدیریت فرهنگی در سراسر جهان
سئول، پایتخت کره جنوبی، بهعنوان یکی از پیشروترین شهرهای هوشمند و خلاق جهان، رویکردی منحصربهفرد را در توسعه شهری در پیش گرفته است که در آن، فرهنگ و فناوری به شکلی یکپارچه، پویایی و نوآوری را رقم میزنند. این شهر با بهرهگیری از پدیده جهانی «هالیو(Hallyu) » یا «موج کرهای» که شامل صادرات گسترده فرهنگ پاپ کرهای از جمله موسیقی (کیپاپ)، سریالهای تلویزیونی (کیدراما)، فیلم و سایر محصولات فرهنگی است، توانسته است هویت جهانی خود را تقویت کند و به یک قطب فرهنگی و فناوری تبدیل شود.
شهر مدابا در اردن، معروف به «شهر موزاییکها»، نمونهای برجسته از تأثیر مدیریت فرهنگی و هنری در ارتقای پویایی شهری است. این شهر با حفظ و مرمت آثار موزاییکی باستانی، هویت تاریخی خود را تقویت کرده و با سرمایهگذاری در آموزش و تربیت نسل جدید صنعتگران موزاییکساز، هنر سنتی را زنده و پویا نگه داشته است. این رویکرد موجب شده است هنر موزاییکسازی نهتنها بهعنوان میراث فرهنگی بلکه بهعنوان یک صنعت فعال و خلاق در شهر جریان داشته باشد. مدیریت فرهنگی مدابا با تبدیل این میراث به دارایی گردشگری و محرک اقتصادی، توانسته است رونق گردشگری فرهنگی را افزایش دهد و فرصتهای شغلی و منابع درآمدزایی جدیدی برای جامعه محلی ایجاد کند.
برازاویل، پایتخت جمهوری کنگو، با تمرکز ویژه بر توسعه و حرفهایسازی صحنه موسیقی سنتی خود، توانسته است فرهنگ موسیقایی محلی را به یک عامل مهم در انسجام اجتماعی و توسعه اقتصادی تبدیل کند. این شهر با ساخت فضاهای اختصاصی اجرای موسیقی، از جمله سالنهای کنسرت و باشگاههای موسیقی، فضایی مناسب برای هنرمندان فراهم کرده است تا آثار خود را بهصورت حرفهای اجرا کنند. علاوهبر این، تأمین سازهای موسیقی و حمایت مالی و آموزشی از موسیقیدانان محلی موجب شده است این حرفه به یک مسیر شغلی پایدار تبدیل شود. این اقدامات منجر به جذب گردشگران علاقهمند به فرهنگ و موسیقی آفریقایی شده و به توسعه گردشگری فرهنگی در برازاویل کمک بسیاری کرده است.

سانتوس، شهری بندری در برزیل، بهعنوان یکی از اعضای شبکه شهرهای خلاق یونسکو در حوزه فیلم، نمونهای موفق از کاربرد فرهنگ و اقتصاد خلاق در ارتقای پویایی اجتماعی و اقتصادی است. این شهر با اجرای برنامهها و پروژههای متنوع در زمینه تولید فیلم و آموزشهای مرتبط، به ویژه در محلهها و گروههای آسیبپذیر، فرصتهای جدیدی برای اشتغال و توانمندسازی اجتماعی ایجاد کرده است. سانتوس با حمایت از فیلمسازان محلی، ایجاد فضاهای تولید و نمایش فیلم و برگزاری جشنوارههای سینمایی، زمینهای فراهم کرده است تا فرهنگ بهعنوان ابزاری برای توسعه فراگیر و کاهش نابرابریهای اجتماعی به کار گرفته شود. این رویکرد موجب شده است که فرهنگ نهتنها بهعنوان یک فعالیت هنری، بلکه بهعنوان موتور محرک توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطح محلی شناخته شود.
آنگولم، شهری در جنوب غربی فرانسه، با بهرهگیری از صنعت کتابهای کمیک، موفق شده است توسعه اجتماعی، اقتصادی و شهری خود را بهطور چشمگیری پیش ببرد. این شهر با برگزاری جشنواره بینالمللی کمیک، ایجاد موزهها و مراکز تخصصی در زمینه هنرهای کمیک و حمایت از هنرمندان و ناشران این حوزه، خلاقیت فرهنگی را به یکی از بخشهای کلیدی اقتصاد محلی تبدیل کرده است. صنعت کمیک در آنگولم نهتنها به جذب گردشگران و علاقهمندان هنر کمک میکند، بلکه فرصتهای شغلی متعددی در زمینههای مختلف از جمله نشر، طراحی، آموزش و تبلیغات ایجاد کرده است. تمرکز بر هنر کمیک به تقویت هویت فرهنگی شهر انجامیده و آنگولم را بهعنوان «شهر کتابهای کمیک» در سطح جهانی مطرح کرده است.

راهبردهای مدیریت فرهنگی و هنری مؤثر
ابزارهایی همچون «شاخص شهرهای فرهنگی و خلاق» بهعنوان چهارچوبی جامع، عملکرد شهرها را در ابعاد مختلف فرهنگی و خلاقانه مورد سنجش قرار میدهند. این شاخصها بهطور معمول سه حوزه اصلی پویایی فرهنگی، اقتصاد خلاق و محیط مساعد برای رشد خلاقیت را ارزیابی میکنند. در حوزه پویایی فرهنگی، عواملی همچون تنوع و سرزندگی فرهنگی، میزان مشارکت شهروندان در فعالیتهای فرهنگی و وجود زیرساختهای فرهنگی بررسی میشود.
در بخش اقتصاد خلاق، شاخصها به توانمندی شهر در جذب و پرورش استعدادهای خلاق، حمایت از کارآفرینی فرهنگی و نوآوریهای مرتبط با صنایع خلاق میپردازند. محیط مساعد نیز شامل شاخصهایی از قبیل کیفیت آموزش، زیرساختهای نرم و سخت، حکمرانی خلاق و ظرفیت تحملپذیری فرهنگی است.
این ابزارها به سیاستگذاران و مدیران شهری کمک میکنند تا نقاط قوت و ضعف شهر خود را بهصورت دقیق شناسایی کنند و بر اساس آن، برنامهریزیهای هدفمند و استراتژیک برای توسعه پایدار فرهنگی و اقتصادی انجام دهند. بهعنوان مثال، چهارچوب شاخصهای ارائهشده توسط چارلز لندری، نظریهپرداز و مشاور برجسته در حوزه شهرسازی خلاق که با کتاب معروف خود «شهر خلاق: ابزاری برای نوآوران شهری» شناخته میشود، شامل ۱۰ حوزه کلیدی است که از جمله آنها میتوان به مدیریت استراتژیک، تنوع فرهنگی، نوآوری و قابلیت یادگیری اشاره کرد.

این شاخصها علاوهبر معیارهای کمی، معیارهای کیفی را نیز دربرمیگیرند و به شهرها کمک میکنند تا با ایجاد محیطی باز، انعطافپذیر و خلاق، ظرفیتهای فرهنگی و اقتصادی خود را بهطور مؤثر به کار گیرند و در شبکههای بینالمللی همچون شبکه شهرهای خلاق یونسکو مشارکت فعال داشته باشند. شهرهایی همچون ولینگتون نیوزیلند، سیاستهای خلاقانهای را دنبال میکنند که مشارکت جوامع متنوع را تضمین میکند تا پویایی فرهنگی برای همه شهروندان سودمند باشد.
سیاستهای جامع رویداد که رویدادهای فرهنگی را در برنامهریزی شهری ادغام میکنند، به نوسازی شهری و تعامل مستمر فرهنگی کمک میکنند. این سیاستها فراتر از برگزاری رویدادهای منفرد و پراکنده عمل میکنند و با نگاه کلان و بلندمدت، رویدادها را بهعنوان ابزارهای استراتژیک برای تحقق اهداف توسعه شهری در نظر میگیرند. یکی از ویژگیهای کلیدی این سیاستها، همسویی رویدادهای فرهنگی با سایر بخشهای شهری همچون حملونقل، زیرساختها، فضای عمومی، گردشگری و اقتصاد محلی است.
برنامهریزان شهری تلاش میکنند تا زمانبندی، مکانیابی و محتوای رویدادها را بهگونهای تنظیم کنند که بیشترین تأثیر مثبت را بر زندگی شهری داشته باشند. بهعنوان مثال، برگزاری جشنوارههای فرهنگی در محلههای تاریخی یا مناطق در حال بازسازی میتواند به جذب بازدیدکنندگان، افزایش فعالیتهای اقتصادی محلی و ارتقای کیفیت فضای شهری منجر شود.


نظر شما