تربیت باید از کودکی انقلابی باشد

مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی گفت: ما بچه را قالب‌پذیر می‌کنیم؛ اما می‌خواهیم وقتی که بزرگ شد، قالب‌شکن بشود. قالب‌شکنی باید از بچگی شروع شود. بت‌شکنی باید از بچگی و خردسالی شروع شود؛ یعنی به او اجازه پرواز بدهید و برایش حصار در حصار نیاورید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی درباره چگونگی تربیت فرزندان به‌ویژه تربیت حماسی آن‌ها در کتاب رشد این‌طور نوشته است:

«وقتی وضعیت مسلمان‌ها را با وضعیت کفار مقایسه کنیم، می‌بینیم که مسلمان‌ها از حق مشروع خودشان محروم می‌شوند و کفار، تجاوزهای خودشان را مستور می‌کنند؛ جانیان عالم به صورت ناصحان و خیرخواهان، و ناصحان عالم به صورت تجاوزگران و اشرار معرفی می‌شوند. حال این سوال پیش می‌آید که چرا اینها نمی‌توانند و چرا آنها می‌توانند؟

هیچ لاشخوری سراغ موجود زنده نمی‌رود. اگر استعمار، لاشه‌خوار است، این اعتراف است به اینکه استعمار شونده، مُرده است و او مردارخوار است. لاشخورها تا جانور تکان می‌خورد، نزدیکش نمی‌شوند؛ اما وقتی مطمئن شدند که تمام شده و جان خودش را کنده، می‌آیند سراغش؛ ریشه این مردن یا مردار شدن در کجاست؟ ریشه در اوایل زندگی دارد که در اواخر زندگی آشکار می‌شود. در طفولیت اِشکالی به وجود آمده که در بزرگسالی به صورت دیگری جلوه می‌کند.

ما به عنوان حفاظت از بچه و مراقبت از سلامتش و اینکه عقلش نمی‌رسد و هنوز ناقص است، او را محجور می‌کنیم و قالبی بار می‌آوریم؛ یعنی از همان اول که می‌خواهد به چیزی دست بزند، قالب‌بندی‌اش می‌کنیم و او را کوچک بار می‌آوریم؛ بعد می‌خواهیم وقتی که بزرگ شد، کشورِ استعماری برایش قالب درست نکند؛ ما بچه را قالب‌پذیر می‌کنیم؛ اما می‌خواهیم وقتی که بزرگ شد، قالب‌شکن بشود. قالب‌شکنی باید از بچگی شروع شود. بت‌شکنی باید از بچگی و خردسالی شروع شود؛ یعنی به او اجازه پرواز بدهید و برایش حصار در حصار نیاورید.

همه مادرها وقتی می‌بینند بچه سر سفره به سمت لیوان می‌رود، یا دستش را عقب می‌کشند یا تشر می‌زنند و داد می‌زنند و پرخاش می‌کنند که بچه دست نزن یا همین کار را با ملایمت بیشتر می‌کنند و می‌گویند: بچه نباید دست به لیوان بزند یا لیوان را از دست او دور می‌گذارند یا او را از لیوان دور می‌کنند.

اما دیدم عروسم که یک اتریشیِ مسلمان‌شده است، وقتی بچه‌اش سر سفره دست به سمت لیوان آب برد، فوری از آشپزخانه یک لیوان خالی آورد و گذاشت جلویش و این بچه شروع کرد آب را از این لیوان ریخت در آن لیوان و دوباره از آن لیوان برگرداند در لیوان اول تا ارضا شد، اقناع شد، راحت شد، اشباع شد و لیوان را گذاشت و آمد کنار؛ از مادرش پرسیدم: چی شد؟! گفت: وقتی آمد به سمت سفره، دیدم دارد به من پیام می‌دهد که می‌خواهم آب‌بازی کنم. من هم وسایل بازی را برایش فراهم کردم.

همه ما دیده‌ایم که وقتی بچه‌ها دستشان را توی گِل گلدان می‌کنند، هر کدام از مادرها متناسب با فرهنگشان، با پرخاش و تندی دستش را تکان می‌دهند و او را به دستشویی می‌برند و دستش را می‌شویند؛ می‌گویند: لباسش را کثیف کرد، دستش را کثیف کرد، محیط را کثیف کرد؛ اما دیدم این مادر وقتی بچه‌اش دست در گلدان کرد… مقداری ماسه تمیز ساحلی برایش آورد و در یک وان گذاشت و بچه را گذاشت جلوی ماسه‌های ساحل.

وقتی که بچه می‌خواهد آب‌بازی کند و شما لیوان را از جلویش برمی‌دارید، هزار معنای منفی در این کار است: نمی‌فهمی، نمی‌دانی، نمی‌توانی بفهمی، نمی‌توانی بدانی، هنوز کوچک‌تر از آن هستی که به لیوان دست بزنی، لیوان از تو بزرگ‌تر است، تو ناتوانی، تو نادانی، تو نالایقی، تو مهارت این کار را نداری.

پس دو روش برای تربیت داریم: یکی اینکه وقتی بچه چیزی را می‌خواهد، یعنی دارد پیام می‌دهد و ما پیامش را درک کنیم. در این صورت، بچه آقا و امیر می‌شود و وقتی در طفولیت امیر شد، در هفتاد سالگی اسیر نمی‌شود؛ روش دیگر این است که ما لیوان را از جلوی دستش برداریم. یعنی ما داریم با هزار زبان به او می‌گوئیم: شأن لیوان بالاتر از آن است که در دسترس تو باشد. همین است که بعدها جمله برژینسکی می‌شود: نفت شأنش بالاتر از آن است که در اختیار اعراب یا مسلمان‌ها باشد. نفت را یهود و صهیونیست‌ها باید اداره کنند.؛ از باب احتیاط، از باب دلسوزی، از باب محبت می‌گوئیم: لیوان شکستنی است، اما معنایش اسارت است؛ معنایش عدم رشد است.

امام حسین (ع) بیعت کردن را نپذیرفت و مقاومت کرد تا آنها شرارت کردند و با شرارتشان خلع سلاح شدند، همین موقعیت، موقعیت فعلی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌هاست؛ اگر مسلمان‌ها مقاومت نکنند، آن‌ها هم مجبور نیستند شرارت کنند و وقتی شرارت نکنند، شناسایی نمی‌شوند و خلع سلاح نمی‌شوند. کِی این مقاومت از ناحیه عالم اسلام صورت می‌گیرد؟ وقتی که از بچگی لیوان را از جلوی دستش برندارند.»

کد خبر 878479

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.