به گزارش خبرگزاری ایمنا، برنامه اینترنتی «عشق ابدی» با اجرای پرستو صالحی، بازیگر سابق سینما و تلویزیون، بهتازگی در فضای مجازی و پلتفرمهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. این برنامه که به گفته تهیهکنندگان آن با هدف بررسی و روایت داستانهای عاشقانه و روابط عاطفی شکل گرفته، در عمل به تریبونی برای بازنمایی سطحیترین، کلیشهایترین و مخربترین شکل روابط انسانی تبدیل شده است. اما چرا از این برنامه باید حذر کرد؟

روابط عاشقانه یا روایتهای سانتیمانتال غیرواقعی؟
یکی از اصلیترین اشکالات برنامه «عشق ابدی» ارائه تصویری اغراقآمیز و غیرواقعی از عشق است. این روایتهای پر از احساسات افراطی و درامهای سطحی، نهتنها کمکی به درک واقعی از مفهوم رابطه انسانی نمیکنند، بلکه استانداردهای اشتباهی را در ذهن مخاطب بهویژه جوانان، شکل میدهند. در دورانی که جامعه با بحرانهای عاطفی، فروپاشی خانواده و افزایش طلاق روبهروست، چنین برنامههایی بسیار آسیبزننده است.
سوءاستفاده از تریبون برای دیده شدن
پرستو صالحی که مدتی از عرصه بازیگری فاصله گرفته بود، حالا با اجرای این برنامه تلاش میکند دوباره به جریان توجه بازگردد. اما این بازگشت نه با محتوای فرهنگی یا اجتماعی سازنده، بلکه با بهرهبرداری از مسائل عاطفی و خصوصی دیگران همراه است. سوالی که پیش میآید این است: تا چه حد باید اجازه داد شخصیتهای شناختهشده از آسیبپذیریهای روانی و عاطفی مردم به نفع برند شخصی خود بهرهبرداری کنند؟

نداشتن تخصص، مشکل مشترک سلبریتیها
برنامه «عشق ابدی» نه توسط روانشناسان اداره میشود و نه از مشاوران خانواده یا کارشناسان اجتماعی بهره میبرد. بیشتر قسمتها بر اساس تجربهها و قضاوتهای شخصی مجری شکل گرفته و همین امر موجب شده است تا توصیهها و پیامهای برنامه، گاه غلط و گمراهکننده باشند. در دنیایی که روانشناسی علم و تخصص خود را دارد، تبدیل کردن فضای عمیق روان انسان به یک شوی اینترنتی، چیزی جز آسیبرسانی نیست.
ترویج سطحینگری و گریز از مسئولیت
این برنامه با تمرکز بر قصههایی که معمولاً با جملات احساسی و نتیجهگیریهای سریع پایان مییابد، مخاطب را به سطحینگری در روابط سوق میدهد. هیچ تحلیلی از بسترهای اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی داستانها ارائه نمیشود و این موجب میشود بیننده به جای تفکر، تنها درگیر هیجان و همذاتپنداری مقطعی شود. این همان جاییست که رسانه، بهجای آگاهیبخشی، به ابزار سرگرمی بیمارگونه تبدیل میشود.

عشق ابدی یا گمراهی دائمی؟
برنامههایی همچون «عشق ابدی» اگرچه به ظاهر سرگرمکنندهاند، اما در عمق خود بازتابدهنده بحران جدی رسانهای هستند: فقدان محتوا، نبود نظارت تخصصی و سوءاستفاده از احساسات مخاطب.
بهتر است مخاطبان با نگاهی انتقادی به سراغ چنین تولیداتی بروند و فریب ظاهر رمانتیک آنها را نخورند. عشق یک مفهوم عمیق، انسانی و چندلایه است که نباید قربانی کلیشهسازی و نمایشهای سطحی شود.
چرا نباید عشق ابدی نگاه کنیم؟
- دوری از واقعیت جامعه و ترویج زندگی نمایشی
- مغایر بودن برنامه با فرهنگ ایرانی-اسلامی و نشان دادن وارونگی فرهنگی
- فروپاشی اخلاق و تعهد
- محتوای سطحی و بدون شناخت و خارج از تحلیل روانشناسانه
- تبدیل و تقلیل عشق به کالا و تنزل آن به روابط جنسی
- القای مدل رفتاری آسیبزننده به نوجوانان و جوانان و به انحطاط کشیدن نسل جدید و…
نقش رسانه چیست؟
ما سزاوار رسانهای هستیم که شعور احساسی، آگاهی فرهنگی و سلامت روانی ما را ارتقا دهد؛ رسانهای که مخاطب را به تفکر دعوت کند، عمق روابط انسانی را بشناسد و بهجای تحریک احساسات زودگذر، به پرورش ذهن و دل بپردازد. آنچه در برنامههایی مانند «عشق ابدی» میبینیم، بیشتر از آنکه ابزاری برای رشد فردی باشد، صحنهای است برای نمایش احساسات سانتیمانتال و جذابیتهای سطحی که بیش از آنکه مفید باشند، آسیبزا و گمراهکنندهاند.
چشمنوازی ظاهری نمیتواند جای خالی آگاهی را پر کند. نباید سلامت روان و بلوغ فرهنگی خود را فدای هیجانات لحظهای و جذابیتهای بصری کرد. رسانه خوب، مخاطب را بالا میکشد، نه اینکه او را در سطحیترین لایههای احساسات رها کند.




نظر شما