مدیریت سالمندی جمعیت ضرورتی راهبردی برای آینده‌ای پایدار

سالمندی جمعیت، پدیده‌ای آرام و بی‌صداست که ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع را دگرگون می‌سازد و در جوامعی که نرخ فرزندآوری کاهش و امید به زندگی افزایش پیدا کند، هرم جمعیتی به سوی پیری میل می‌کند؛ روندی که اگر به‌درستی مدیریت نشود، آینده‌ای با چالش‌های پیچیده را رقم خواهد زد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، سالمندی جمعیت، پدیده‌ای آرام و بی‌صداست که همچون نسیمی خزنده، ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع را دگرگون می‌سازد. در جوامعی که نرخ فرزندآوری کاهش پیدا کرده و امید به زندگی افزایش یافته است، هرم جمعیتی به سوی پیری میل می‌کند؛ روندی که اگر به‌درستی مدیریت نشود، آینده‌ای با چالش‌های پیچیده را رقم خواهد زد.

افزایش جمعیت سالمند، به‌تنهایی یک بحران نیست، بلکه چگونگی آمادگی ما برای مواجهه با آن، تعیین‌کننده فرصت یا تهدید بودن این تغییر جمعیتی است. برنامه‌ریزی برای پیشگیری از شتاب گرفتن این روند و بازآفرینی تعادل جمعیتی، ضرورتی است که باید در بطن سیاست‌گذاری‌های کلان کشور جای گیرد، در غیر این صورت پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت.

آثار سالمندی جمعیت، فراتر از صرف هزینه‌های بهداشت و درمان است. کاهش نیروی کار فعال، افزایش وابستگی اقتصادی، کند شدن رشد اقتصادی و فشار بر نظام‌های بازنشستگی، تنها بخشی از تبعات این پدیده است. جامعه‌ای که میانگین سنی آن به‌سرعت افزایش پیدا می‌کند، اگر فاقد زیرساخت‌های حمایتی و فرهنگی باشد، با رکود اجتماعی و انزوای نسلی مواجه خواهد شد.

از سوی دیگر، سالمندان ذخایر گران‌قدر تجربه، دانایی و تاریخ شفاهی یک ملت‌اند و تکریم آنها تنها یک وظیفه اخلاقی یا دینی نیست، بلکه فرصتی برای بهره‌مندی نسل‌های جوان از گنجینه‌های معرفتی و فرهنگی گذشته است. جوامعی که برای سالمندان خود جایگاه قائل‌اند، در حقیقت در حال صیانت از ریشه‌های هویتی خویش‌اند.

پیشگیری از بحران سالمندی جمعیت، در گرو نگاهی چندبُعدی و آینده‌نگر است. این مسئله، نیازمند هم‌افزایی نهادهای حاکمیتی، فرهنگی، آموزشی و اجتماعی است تا بتوان با سیاست‌گذاری دقیق، هم از شتاب جمعیت پیر کاست و هم کرامت و حضور اجتماعی سالمندان را در متن جامعه حفظ کرد.

مقام معظم رهبری نیز این مسئله را بسیار مهم برشمردند و در بخشی از سخنرانی خود در سال ۱۴۰۱ اظهار کردند: «ما امروز در کشورمان جوان خیلی داریم، امّا آیا فردا هم همین اندازه جوان خواهیم داشت؟ معلوم نیست. با این وضعی که من مشاهده می‌کنم، با این‌همه تأکیدی هم که کردیم، در عین حال نتایج، خیلی نتایجِ دلگرم‌کننده‌ای نیست؛ ممکن است فردا این‌همه جوان نداشته باشیم؛ ما باید کشور را برای آن روز ثروتمند کنیم. اگر آن روزی که ما جوان کم داریم، کشور ثروتمند نباشد، نمی‌تواند دیگر ثروتمند بشود. این هم دلیل چهارم برای اینکه امروز باید رشد ایجاد کنیم تا کشور ثروتمند بشود برای اینکه فردای محتمَل که این‌قدر جوان نداریم، واقعاً کشور بتواند خودش را اداره کند.»

به همین سبب پیرامون مسئله سالمندی جمعیت و پیامدهای آن برای کشور گفت‌وگویی داشتیم با هما مردان، روان‌شناس، مشاور و دکترای تخصصی سالمندشناسی، پژوهشگر و کنشگر جهادی حوزه جوانی جمعیت و حفظ حیات جنین که مشروح آن را در ادامه مطالعه می‌کنید:

مدیریت سالمندی جمعیت ضرورتی راهبردی برای آینده‌ای پایدار

ایمنا: وضعیت سالمندی در کشور به چه صورت است؟

مردان: بر پایه آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، در سال ۱۴۰۰ جمعیت سالمندان کشور به حدود ۹ میلیون نفر رسیده است. این عدد در قیاس با جمعیت حدود ۸۶ تا ۹۰ میلیونی کشور، نشان‌دهنده آن است که بیش از ۱۰ درصد از جمعیت ایران را سالمندان تشکیل می‌دهند؛ روندی که در دهه‌های آینده شتاب خواهد گرفت، به‌گونه‌ای که بعضی از پیش‌بینی‌ها حکایت از آن دارد که در نیمه قرن حاضر، شمار سالمندان از مرز ۳۰ میلیون نفر عبور خواهد کرد. در آن زمان، کشور با وضعیتی مواجه خواهد شد که نزدیک به دوسوم جمعیت را سالمندان تشکیل می‌دهند و تنها یک‌سوم، جمعیت جوان و فعال باقی خواهند ماند؛ وضعیتی که بار سنگینی بر دوش نسل جوان خواهد نهاد.

حقیقتی که مقام معظم رهبری در طی دهه اخیر به آن به‌عنوان اولویت نخست مسائل کشوری و منطقه‌ای نگاه کرده‌اند و تاکنون همواره تاکید و تکرار نموده‌اند به ویژه نیاز به قانون که در سال‌های اخیر با استمرار و تلاش، قانون جوانی جمعیت تصویب شد و برای تمام مسئولان و وزارتخانه‌ها وظایفی در نظر گرفته شده که نظارت دقیق بر اجرای صحیح آن بسیار ضروری‌تر است و مهم‌تر اینکه تمام آحاد جامعه باید با مطالعه این قانون از حقوق خود آگاه شوند و برای اجرای هرچه دقیق‌تر و مؤثرتر این قانون، از مسئولان مربوطه مطالبه‌گری کنند.

ایمنا: سالمندی جمعیت چه پیامدهایی برای کشور به همراه دارد؟

مردان: از پیامدهای جدی سالمندی، تغییر شکل هرم جمعیتی کشور است. در شرایط طبیعی، قاعده هرم جمعیت که شامل نوزادان، کودکان و نوجوانان است، پهن‌تر بوده و هرچه به سمت میانه و رأس هرم می‌رویم، از شمار افراد کاسته می‌شود؛ اما روند کنونی، این قاعده را به تدریج باریک‌تر می‌سازد و موجب می‌شود رأس هرم که شامل افراد سالمند است، گسترده‌تر و پایین هرم جمعیت باریک‌تر شود. کاهش نرخ زاد و ولد از عواملی است که موجب برهم خوردن تعادل در این هرم جمعیتی شده است.

در حالی که برخی کشورها همچون مالزی به این چرخش جمعیتی توجه داشته‌اند و راهبردهایی برای افزایش جمعیت جوان تدبیر کرده‌اند. کاهش موالید و آماده نبودن برای مواجهه با جمعیت سالمند، زنگ خطری است که بی‌توجهی به آن می‌تواند پیامدهایی جبران‌ناپذیر همچون افتادن سیاه چاله جمعیتی به دنبال داشته باشد که عواقب جبران‌ناپذیری با خود به همراه دارد.

ایمنا: با این وجود، چه اقدامی باید صورت بگیرد؟

مردان: در شرایط فعلی، مهم‌ترین گام، تدوین یک استراتژی ملی برای مواجهه با سالمندی جامعه است. این راهبرد باید با مشارکت کارشناسان حوزه‌های جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، سالمندشناسی و پزشکی، به تدوین چالش‌ها و فرصت‌ها پرداخته و برنامه‌هایی جامع در حوزه سلامت، رفاه و اقتصاد ارائه دهد که از جمله راهکارهای پیشنهادی می‌توان به بازنگری در سن بازنشستگی اشاره کرد. این عدد که در بسیاری از کشورها متغیر و قراردادی است، می‌تواند متناسب با توانمندی افراد مورد تجدید نظر قرار گیرد، همچنین پیشنهاد می‌شود در دو سال پایانی پیش از بازنشستگی کارکنان، دوره‌های آموزشی رایگان برای آنها برگزار شود تا مهارت‌های جدیدی بیاموزند که در راستای حرفه فعلی و متناسب با علایق شخصی‌شان باشد؛ اقدامی که از بیکاری سالمندان پس از بازنشستگی جلوگیری می‌کند.

مدیریت سالمندی جمعیت ضرورتی راهبردی برای آینده‌ای پایدار

ایمنا: در این مسیر با چه چالش‌هایی روبه‌رو هستیم و راهکار شما چیست؟

مردان: یکی از چالش‌های اساسی کشور در این زمینه، فقدان زیرساخت‌های متناسب با نیازهای سالمندان است. سیستم‌های بهداشتی، رفاهی، خدمات اجتماعی، حمل‌ونقل عمومی، مسکن و مراقبت‌های طولانی‌مدت، همگی نیازمند بازنگری و توسعه هستند به‌ویژه آن‌که بسیاری از جمعیت ۲۰ ساله‌ای که در زمان پیروزی انقلاب اسلامی جوان بودند، در حال حاضر به سنین ۶۰، ۶۵ سالگی و دوران سالمندی رسیده‌اند و باید تدابیر لازم برای حمایت و پشتیبانی از این گروه افراد بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد.

افزایش پوشش بیمه‌ای سالمندان، به‌ویژه برای گروه‌هایی همچون کارگران که حمایت‌های کافی ندارند، از دیگر اقدامات ضروری است، همچنین می‌توان با ایجاد مشوق‌هایی برای پس‌انداز شخصی و تقویت سهام‌گذاری و مشارکت مردم از امکانات صندوق‌های بازنشستگی، امنیت مالی پیشکسوتان را تضمین کرد.

در حوزه مسکن نیز ضروری است برنامه‌ریزی دقیقی صورت گیرد؛ ساخت واحدهای مسکونی روشن در یک طبقه یا اختصاص طبقات پایین ساختمان به گروه پیشکسوتان در مکان‌هایی که مجهز به به آسانسور نیستند، از جمله ملزوماتی است که باید در سیاست‌گذاری‌ها لحاظ شود، چرا که تغییر محیط زندگی برای سالمندان در سال‌های کهولت، به‌ویژه اگر ناگهانی و غیرقابل‌پذیرش باشد، می‌تواند پیامدهای روانی سنگینی داشته باشد و حتی به وخامت سلامت روان یا مرگ زودهنگام فرد سالمند منجر شود.

ضروری است سازوکاری برای حمایت قانونی از سالمندان تدارک دیده شود. راه‌اندازی نهادهایی همچون «وکالت سالمندی» برای آشنایی افراد با حقوق‌شان، و پیشگیری از سو رفتار و سوء‌استفاده‌های مالی یا جسمی و رفتاری با سالمندان، می‌تواند گامی مهم در این مسیر باشد. به علاوه پیشنهاد می‌شود سازمان‌های دولتی و غیردولتی، پس از بازنشستگی افراد، به‌جای واگذاری خدمات به پیمانکاران بیرونی، از تجربیات همان افراد بازنشسته خود بهره گیرند؛ مشروط بر آن‌که عدالت اجتماعی و بهره‌وری نیز رعایت شود.

از کارآفرینی تا هم‌زیستی نسلی، نسخه‌ای برای سالمندی سالم

کارآفرینی، آموزش مهارت‌های جدید و فعال‌سازی ذهنی سالمندان نه‌تنها به پویایی روانی آنها کمک می‌کند، بلکه از افت توانمندی‌های شناختی پیشگیری کرده و آنها را در متن جامعه با سلامت جسمی و روانی بیشتر نگاه می‌دارد. از سوی دیگر، مشارکت اجتماعی داوطلبانه نیز راهکاری ارزشمند برای تقویت حس مفید بودن در سالمندان به‌شمار می‌رود، چراکه سلامت جسمی، روانی و اجتماعی توأمان است.

یکی دیگر از چالش‌های عصر حاضر، افزایش شکاف بین‌نسلی است. در گذشته، خانواده‌های گسترده و زندگی سه‌نسلی رواج داشت؛ فرهنگی که هنوز در بسیاری از روستاها حفظ شده است و می‌تواند مزایای روانی و اجتماعی متقابل برای سالمندان و کودکان داشته باشد، چراکه افراد سالمند به همراه فرزندان و نوه‌های خود از احساس طراوت و مؤثر بودن بیشتر برخوردار می‌شوند و کودکان نیز با افراد نسل گذشته خود در ارتباط مداوم هستند. در برخی کشورها، برای تقویت این تعامل، خانه‌های سالمندان را در کنار مهدکودک‌ها احداث می‌کنند تا امکان ارتباط میان نسل‌ها افزایش پیدا کند؛ اقدامی که در کاهش احساس انزوا و بی‌فایدگی در سالمندان بسیار مؤثر است.

چنانچه این مجموعه اقدامات به‌طور جامع و هدفمند پیگیری شود، می‌توان امید داشت که جامعه‌ای پویا، همدل و سالم برای سالمندان ایران فردا رقم زده شود.

کد خبر 867057

برچسب‌ها