به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آتشبس تعرفهای» نوشت: «در پی توافق موقت سهماهه تاریخی ایالات متحده آمریکا و چین برای کاهش تعرفهها، بازارهای جهانی دوباره جهش یافتند. روز گذشته وزیر خزانهداری آمریکا اعلام کرد که این کشور و چین پس از مذاکرات فشرده در سوئیس به توافقی تاریخی برای کاهش قابلتوجه تعرفههای تجاری متقابل دست یافتهاند. این توافق که به مدت ۹۰ روز اجرا خواهد شد، شامل حذف بخش عمدهای از تعرفههای دو کشور بر کالاهای وارداتی است.
بر اساس این توافق، آمریکا تعرفه واردات کالاهای چینی را از ۱۴۵ درصد به ۳۰ درصد کاهش میدهد و در مقابل چین نیز تعرفه واردات کالاهای آمریکایی را از ۱۲۵ درصد به ۱۰ درصد کاهش خواهد داد. به دنبال این توافق عنوان شد که هر دو کشور با احترام متقابل و برای برقراری تجارتی متعادل و پایدار وارد مذاکره شدند و هیچ تمایلی به جدایی اقتصادی ندارند. همزمان با اعلام خبر این توافق، بازارهای مالی دنیا واکنش بسیار مثبتی نشان دادند؛ دلار در مقابل یورو یک درصد رشد کرد و قیمت اونس جهانی طلا با کاهش حدود یک رأی دلاری و ۳ درصدی مواجه شد. همچنین قیمت جهانی نفت هم بیش از ۳ درصد افزایش یافت.
تحلیلگران این توافق را سیگنال بسیار مثبتی برای بازار کریپتو میدانند و در انتظار جهش دوباره رمزارزها با این توافق هستند. قیمت بیت کوین که در چند روز اخیر برای دومینبار در چند ماه گذشته وارد کانال ۱۰۰ هزار دلاری شده بود، ۱۰۴ هزار و ۳۲ دلار معامله شد. اتریوم بیشترین صعود را در بین رمزارزهای بزرگ داشت و در یک هفته اخیر بیش از ۴۰ درصد رشد داشته است.
بازار بورس والاستریت با این توافق تاریخی که البته قابل پیشبینی هم بود و به نوعی شبیه به جنگ زرگری بود، افزایش یافت و دلار در برابر ارزهای امن دیگر در روز گذشته قویتر و امیدواریها برای برطرفشدن رکود جهانی در پی جنگ جهانی تعرفهای بیشتر شد. در کنار این اتفاقات، کاهش تنش و بحران در شبهقاره هند و فروکش کردن آتش جنگ بین هند و پاکستان و اعلام آمادگی رئیسجمهوری اوکراین برای مذاکره با رئیسجمهوری روسیه برای رسیدن به یک توافق آتشبس، همه اخبار خوبی برای بازارهای مالی جهانی بود.
کاهش قیمت اونس جهانی طلا نیز قابل پیشبینی بود، چراکه بخشی از افزایش قیمت اونس به دلیل تمایل سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در داراییهای امن همچون طلا، در پی افزایش تنشهای اقتصادی و کاهش پیشبینیپذیری بازارهای مالی دیگر بود که سرمایهگذاران را به سمت بازار طلا سوق داده بود و با کاهش تنشها و آتشبس تعرفهای هرچند موقت، دوباره بخشی از سرمایهها از بازار طلا به دیگر بازارهای مالی بازگشت.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بوی مرگ در لاذقیه، اینجا مردم را در خیابانها میکُشند!» نوشت: «گسترش جنایات و کشتارها علیه غیرنظامیان در سوریه نگاهها را به سمت حضور تروریستهای خارجی در این کشور جلب کرده است. خبرها حاکی از قتلِ کورِ مردم در لاذقیه است.
استان لاذقیه، به عنوان یکی از سنگرهای سنتی حکومت مرکزیِ سوریه در زمانِ دولت پیشین و زادگاه بسیاری از چهرههای مهم در ساختار حاکمِ پیشین، از ابتدای بحران سوریه (حدود ۱۴ سال پیش) نقشی استراتژیک در حفظ پیوستگی نظام ایفا کرده است. اما در سالهای اخیر، به ویژه پس از ورود بازیگران متعدد منطقهای و بینالمللی، معادلات امنیتی حتی در مناطقی که زمانی به نسبت آرام تلقی میشدند، دگرگون شدهاند. این وضع با حاکمشدن تروریستها بر سوریه پیچیدهتر هم شده است؛ چنانکه در سطور آتی خواهید خواند. تجربه سال گذشته نشان داد که بدون نهادینهسازی حاکمیت قانون و بازسازی ساختارهای مدنی، بستر برای گسترش فعالیت گروههای مسلح و خشونتهای کور فراهم است. آنچه اکنون در لاذقیه رخ میدهد، نمودی از همان روند فرسایشی است که در نبود یک ساختار سیاسی و امنیتی پایدار، خود را در قالب کشتارهای پراکنده و ناامنی اجتماعی نشان میدهد.
در همین رابطه خبرگزاری «مهر» به نقل از «الاخبار» نوشته، نگاهها به سمت استان لاذقیه سوریه جلب شده چرا که طی روزهای اخیر نشانههای نگرانکنندهای در خصوص افزایش موارد امنیتی و گسترش ترس و وحشت در میان شهروندان این کشور مشاهده شده است. «دیدهبان حقوق بشر سوریه» از ثبت بیش از ۱۱ مورد قتل از جمله ۲ کودک در استان لاذقیه خبر داده است. این جنایات بیانگر نبود امنیت در سوریه به ویژه بعد از گذشت ۲ ماه از حملات وحشیانه و کشتارها علیه مناطق ساحلی این کشور است. تنها در یکی از این موارد، عناصر تروریست سوار بر ۲ خودرو به سمت غیرنظامیان در ادلب آتش گشودند. برآوردهای میدانی حاکی از آن است که دستکم پنجهزار تروریست در سه منطقه اصلی در حومه جبله، سقوبین و قرفیص مستقر هستند که ۲ هزار تن از آنها را «عناصر خارجی» تشکیل میدهند. روستای قرفیص یک منطقه وابسته به طایفه علویها و نقطه راهبردی مشرف بر مسیر لاذقیه و طرطوس بهشمار میرود.
گفتنی است، رخدادهای اخیر در لاذقیه، اگرچه ممکن است در نگاه اول صرفاً یک بحران امنیتی محلی به نظر برسند، اما در سطحی عمیقتر، پیامدهای فرساینده جنگی طولانیمدتاند که جامعه سوریه را درهم شکسته و زمینه را برای ورود بازیگران غیربومی و بیپروایی کامل آنها فراهم کرده است. حضور هزاران عنصر مسلح، بهویژه نیروهای خارجی، در مناطقی با حساسیت طایفهای و ژئوپلیتیکی بالا، یادآور تجربه تلخ جنگ داخلی لبنان در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی است، جایی که خلأ حاکمیت ملی به عرصه تاختوتاز گروههای مسلح بدل شد. جالب است اگر در سوریه خلأ حاکمیت هم نباشد، خود حاکمان تروریست مشکل پیچیدهتری هستند! در چنین شرایطی، صرفاً اقدامات امنیتی نمیتواند راهحل باشد؛ بلکه بازسازی نهادهای محلی، پاسخگویی سیاسی، و مهار نفوذ خارجی باید در دستورکار قرار گیرد؛ که این هم وقتی سلاخها در کاخ دمشق باشند تا اطلاع ثانوی منتفی است. استمرار وضعیت فعلی نیز تنها به تعمیق زخمهای اجتماعی و دوری بیشتر از آشتی ملی خواهد انجامید.
حالی که زمین سوریه اینچنین در هرجومرج است، آسمانِ این سرزمین نیز میدان ترکتازی رژیم آپارتاید اسرائیل است. «الجزیره» به نقل از «یسرائیل هیوم» گزارش داد که جنگندههای رژیم صهیونیستی بر فراز دمشق پایتخت سوریه به پرواز درآمدهاند. رژیم صهیونیستی از رفتن «بشار اسد» تاکنون صدها بار مناطق مختلف این کشور را بمباران کرده است. جالب است که در بحبوحه ترکتازی ارتش رژیم آپارتاید، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی از تمایل تلآویو برای داشتن روابط خوب با الجولانی و سوریه خبر میدهد؛ نکته عجیبتر آنکه او گفته است «ما به دنبال ثبات هستیم» اما ما دغدغههای امنیتی داریم و این موضوعی قابل فهم است. تمام اینها هم در شرایطی است که تروریستهای حاکم بر سوریه بارها اعلام کردهاند که هیچ دشمنی با رژیم صهیونیستی ندارند!»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حماس حائل بین آمریکا و اسرائیل» نوشت: «در میانه جنگ فرسایشی غزه، گروه حماس به شکلی بیسابقه به نقطه افتراق میان آمریکا و اسرائیل بدل شده است. واشینگتن در مسیر یافتن راهحلی برای آتشبس، ناگزیر به گفتوگوهای غیرمستقیم با حماس روی آورده، در حالیکه تلآویو نهتنها این رویکرد را زیر سوال میبرد، بلکه اساساً به هرگونه توافق با این گروه اعتقادی ندارد و نتانیاهو به صراحت آن را اعلام کرده است. هرچند اختلاف نظر واشینگتن و تلآویو درباره جنگ غزه جدی نیست، اما اکنون اختلافات سیاسی بین دو متحد قدیمی برجسته شده است.
به گزارش «جوان»، در حالی که نوار غزه همچنان زیر آتش سنگین نیروهای صهیونیستی قرار دارد و بحران انسانی به سطحی بیسابقه رسیده است و خبری از برگزاری دور دوم مذاکرات بین رژیم صهیونیستی و جنبش حماس نیست، آمریکا برای نجات شهروندان خود به طور مستقیم وارد مذاکره با حماس شده است، اقدامی بیسابقه که نشاندهنده تغییر رویکرد واشینگتن در مواجهه با این بحران است. به گزارش الجزیره، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا روز دوشنبه از آزادی عیدان الکساندر، شهروند صهیونیست دارای تابعیت آمریکا در غزه ابراز خرسندی کرد.
وی در این باره در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی تروث نوشت: «خوشحالم اعلام کنم که عیدان الکساندر که از اکتبر ۲۰۲۳ در غزه به سر میبرد، پیش خانوادهاش بازمیگردد.» در این پیام آمده است: «این اقدام گامی بود که با حسننیت در قبال آمریکا و تلاشهای میانجیگرانه قطر و مصر، برای پایان دادن به این جنگ بسیار وحشیانه و بازگرداندن همه اسرا چه زنده و چه اجساد به عزیزانشان برداشته شد.»
پیش از این حماس در راستای نشان دادن حسننیت خود از آزادی عیدان الکساندر خبر داده بود. «ابوعبیده» سخنگوی نظامی گردانهای القسام (شاخه نظامی حماس) دیروز در بیانیهای رسمی اعلام کرد که تصمیم گرفته است «عیدان الکساندر» را آزاد کند. سازمان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد «استیو ویتکاف» فرستاده رئیسجمهور امریکا به خاورمیانه روز دوشنبه جهت آمادگی برای آزادی الکساندر وارد فرودگاه بنگوریون شد. همزمان، «جهاد طه» سخنگوی حماس نیز دیروز در گفتوگو با پایگاه «العربیالجدید» تأکید کرد: تلاش واسطهها و تحرکات واشینگتن را با تصمیم برای آزادی «عیدان الکساندر» پاسخ دادیم. آزادی اسیر اسرائیلی-امریکایی بخشی از تلاشها در راستای آتشبس و بازگشایی گذرگاهها است. طه خاطرنشان کرد: «امیدواریم این گام بسترساز مذاکراتی فراگیر در راستای آتشبسی کامل باشد.» خلیل الحیه، رئیس حماس در غزه نیز در بیانیهای گفته است: «در چارچوب تلاشهای میانجیها برای برقراری آتشبس، جنبش حماس تماسهایی را در روزهای گذشته با دولت آمریکا برقرار کرد و این جنبش حسننیت بالایی از خود نشان داد.» یک مقام بلندپایه مصری که در مذاکرات میان حماس و واسطههای بینالمللی مشارکت دارد، اعلام کرد: «حماس از طریق کانالهای مصری و قطری، تضمینهایی از دولت ترامپ دریافت کرده است مبنی بر اینکه آزادی این نظامی میتواند روند مذاکرات را به سود حماس تغییر دهد و حتی زمینهساز پایان جنگ شود.»
این گفتوگوها، هرچند با واسطههایی، چون قطر و مصر صورت میگیرد، اما نوعی دیپلماسی اضطراری برای توقف جنگ و کاهش تنشها تلقی میشود. در حالی که اسرائیل نسبت به هرگونه توافق با حماس بدبین است، ورود مستقیم آمریکا به خط تماس با این گروه، معادلات سیاسی و نظامی جنگ غزه را وارد مرحلهای تازه کرده است.
بهرغم تحرکات دیپلماتیک واشنگتن برای مهار زیان بیشتر در غزه و آزادی اسرا، کابینه افراطی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر صهیونیستی کماکان روی خواستههای جنگطلبانه خود اصرار میکند. دفتر نتانیاهو دیروز در بیانیهای اعلام کرد که تلآویو هیچگونه تعهدی برای توقف عملیات نظامی یا آزادی اسرا ندارد. طبق گزارش خبرگزاری رویترز، این بیانیه در پی انتشار اخباری از سوی حماس مبنی بر تصمیم آن برای آزادی «عیدان الکساندر» صادر شده است. بر اساس بیانیه رسمی دفتر نتانیاهو، آمریکا به اطلاع اسرائیل رسانده است که آزادی این زندانی بدون هرگونه شرط یا معاوضه و صرفاً به عنوان «حسن نیت نسبت به امریکاییها» انجام خواهد گرفت. در بیانیه دفتر نتانیاهو آمده است: آمادگی برای تشدید عملیات نظامی در غزه ادامه دارد و طبق سیاست اسرائیل، مذاکرات با دشمن تحت آتش ادامه مییابد و هدف نهایی، تحقق تمام اهداف جنگ است. نتانیاهو ادعا کرد که آنچه آزادی قریبالوقوع عیدان را ممکن ساخته، نه مصالحه، بلکه فشارهای نظامی اسرائیل و حمایت دولت آمریکا بوده است. وی اضافه کرد: «تلآویو به هیچوجه به آتشبس یا آزادی اسرای فلسطینی متعهد نشده و تنها مسیر امنی برای آزادی عیدان الکساندر را فراهم کرده است.»
کابینه نتانیاهو مدعی است که با افزایش حملات به غزه میتواند حماس را خلع سلاح کرده و این باریکه را تحت اشغال خود در آورد و به همین دلیل حاضر نیست پای میز مذاکره بنشیند. چیزی که ویتکاف هم آن را تأیید کرده و دیروز گفت که کابینه نتانیاهو جنگ در غزه را طولانی میکند. ویتکاف گفت: «خواستار بازگشت اسرا هستیم ولی اسرائیل برای پایان دادن به جنگ آماده نیست.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «اسنپبک یا بازگشت به تنش» را برگزید و نوشت: «وزیر امور خارجه کشورمان دیروز با انتشار مطلبی در صفحه ایکس خود، مجدداً به اروپا هشدار داد هر گونه تلاش تروئیکای اروپا برای سوءاستفاده از سازوکار موسوم به ماشه، میتواند پیامدهای جدی در پی داشته باشد. عراقچی روز یکشنبه نیز طی یادداشتی که در نشریه فرانسوی لوپوئن منتشر شد، طرح مکانیسم ماشه از سوی اروپاییها را یک خطای راهبردی برای این کشورها دانسته بود. با احتساب توئیت دیروز عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان طی ۲ روز، ۲ بار زنگ خطر را برای اروپاییها به صدا درآورده است.
اسنپبک یا همان مکانیسم ماشه، سازوکاری پیشبینی شده در مکانیسم حل اختلاف مندرج در برجام است. اگر عضوی از اعضای این توافق به این نتیجه برسد که عضو دیگری از توافق به تعهداتش ذیل برجام پایبند نیست، میتواند این موضوع را در کمیسیون مشترک برجام مطرح کند. سپس اگر بعد از ۳۵ روز این موضوع در کمیسیون مشترک برجام حل نشد، مساله به شورای امنیت ارجاع خواهد شد.
اروپاییها در ماههای گذشته به اشکال مختلف سخن از امکان استفاده از مکانیسم ماشه را به میان آوردهاند. در یکی از آخرین موارد، ۱۰ اردیبهشتماه، ژان نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه در یک کنفرانس مشترک خبری با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گفت: «اگر مذاکرات برای رسیدن به توافق درباره برنامه هستهای ایران به نتیجه نرسد و منافع امنیتی کشورهای اروپایی تأمین نشود، فرانسه این اختیار را دارد که مکانیسم بازگشت سریع تحریمها (SnapBack) را که اکتبر ۲۰۲۵ منقضی میشود، در شورای امنیت فعال کند و بدون هیچ تردیدی تحریمهای علیه ایران را مجدداً اعمال خواهد کرد». اروپا که خود پس از خروج یکطرفه آمریکا از برجام، عملکرد ضعیفی داشت و هرگز نتوانست مواضع قاطعی در این باره اتخاذ کند، اکنون بدون توجه به مذاکرات دوجانبه غیرمستقیم که بین ایران و آمریکا در جریان است، هر از گاهی ساز مخالف کوک میکند. در این باره سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان طی یادداشت مفصلی که در نشریه لوپوئن منتشر شد، به تشریح خطاهای اروپا در سیاستهای راهبردیاش پرداخت.
عراقچی در بخشی از یادداشت خود آورده بود: هنگامی که سال ۲۰۱۸ دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به صورت یکجانبه از برجام بیرون آمد، اروپا باید تصمیمی قاطعانه میگرفت. در همان زمان، برونو لومر، وزیر وقت دارایی فرانسه در واکنش به خروج یکجانبه ترامپ از برجام اعلام کرد اروپا «رعیت» واشنگتن نخواهد بود اما در عمل ۳ کشور اروپایی یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان نتوانستند این را ثابت کنند. وی در ادامه نوشته بود: امروز نتیجه همان الگوی بی تصمیمی راهبردی به درون خانه اروپاییها هم رسیده است؛ جایی که واشنگتن برای توقف جنگ اوکراین با بیاعتنایی به پایتختهای اروپایی، به صورت مستقیم با مسکو وارد گفتوگو شده است. همین بی تصمیمی راهبردی، در سیاست اخیر ۳ کشور اروپایی در قبال سازوکار موسوم به «ماشه» در برجام بیش از هر جای دیگر نمایان شده است. این سازوکار که به عنوان آخرین ابزار حل اختلاف در این توافق طراحی شده، اکنون توسط اروپاییها به عنوان یک اهرم فشار سیاسی استفاده میشود.
وزیر امور خارجه کشورمان سپس به کشورهای اروپایی هشدار داد: «ایران موضع خود در برابر احتمال استفاده اروپاییها از مکانیسم ماشه را به صورت شفاف اعلام کرده است. ما به صورت رسمی به تمام امضاءکنندگان برجام هشدار دادهایم سوءاستفاده از سازوکار ماشه عواقبی خواهد داشت؛ از جمله اینکه نهتنها به نقش اروپا در این توافق پایان میدهد، بلکه این اقدام به صورت بالقوه به افزایش تنشهایی غیرقابل ترمیم نیز منجر خواهد شد».
حالا عراقچی مجدداً هشدار خود به اروپاییها را تکرار کرده است. وی دیروز در صفحه ایکس خود خطاب به تروئیکای اروپا نوشت: «هرگونه سوءاستفاده از سازوکار اسنپبک پیامدهای جدی به دنبال خواهد داشت».
عراقچی همچنین نوشت: «ایران موضع خود را به روشنی اعلام کرده است؛ ما بهصورت رسمی به تمام امضاءکنندگان برجام هشدار دادهایم هرگونه سوءاستفاده از سازوکار «بازگشت خودکار تحریمها (SnapBack)» پیامدهایی به دنبال خواهد داشت. نهتنها پایان نقش اروپا در این توافق را رقم خواهد زد، بلکه ممکن است به تشدید تنشهایی منجر شود که بازگشتی برای آنها قابل تصور نیست». وی افزود: «۳ کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) باید از خود بپرسند چگونه کار به این بنبست کشیده شده است».

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «رمزگشایی از سفر پوتین به تهران» را برگزید و نوشت: «در نخستین سال حضور مسعود پزشکیان در پاستور و در میانه یکی از پیچیدهترین بزنگاههای ژئوپلیتیک منطقه، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، برای ششمینبار راهی تهران میشود؛ اما این بار نه بهعنوان میهمان نشستی چندجانبه، بلکه برای دیداری دوجانبه و نشانهگذاریشده در سطح عالی. این تمایز نه صرفاً در سطح دیپلماتیک بلکه در لایههای زیرین ساختار قدرت و تحولات راهبردی منطقهای و جهانی معنا مییابد. سفر پوتین به تهران، همزمان با چرخشهای احتمالی در پرونده هستهای ایران، پیشبینیپذیر شدن افق پایان جنگ اوکراین و تلاش تهران و مسکو برای بازتعریف نقش و نفوذ خود در نظم بینالمللی پسالیبرال، واجد دلالتهایی فراتر از چارچوب مناسبات دوجانبه است. در حالی که ایران و آمریکا بار دیگر درگیر گفتوگوهایی شکننده، هرچند مؤثر، برای احیای نوعی از توافق هستهای هستند و روسیه نیز همزمان با فرسایش تدریجی در جبهه اوکراین، بیش از پیش نیازمند تقویت پیوند با متحدان شرقی خود است، تهران و مسکو با شتاب و اشتیاق به تعمیق همکاریها میاندیشند.
بنابراین این سفر در شرایطی رخ میدهد که دولت چهاردهم، با رویکردی بهظاهر عملگرایانه، میکوشد تصویر جدیدی از سیاست خارجی ایران ارائه کند؛ تصویری که همزمان امکان گفتوگو با غرب و پیوند راهبردی با شرق را در خود دارد. به تعبیر دقیقتر، سفر پوتین به تهران، نه نشانهای از تعمیق صرف روابط ایران و روسیه، بلکه نمادی از تلاقی منافع دو کشور در جهانی است که در حال بازتعریف قدرت، نظم و ائتلاف است.
هرچند راوی خبر سفر پوتین به تهران فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت است که به معنای صحت خبر و قریبالوقوع بودن آن است، اما نه او و نه هیچ مسئول مطلع دیگری تا زمان تنظیم این گزارش درباره نوع سفر و جزئیاتش سخنی نگفته است، از این رو در گفتوگویی با حشمتالله فلاحتپیشه، استاد دانشگاه و کارشناس روابط بینالملل، به بررسی اهمیت این سفر و ابعاد مختلف آن پرداختیم که فلاحتپیشه با اشاره به اهمیت سفر آتی رئیسجمهور روسیه به ایران، اظهار کرد: سفرهای رؤسای دولتها معمولاً در سه قالب قابل تعریف هستند.
نخست، سفرهایی که در چارچوب سازوکارهای چندجانبه بینالمللی مانند نشست بریکس، اجلاس سران کشورهای حاشیه خزر یا سازمان همکاری شانگهای انجام میشوند. دوم، سفرهای دوجانبهای که با برنامهریزی قبلی صورت میگیرند و در تقویم دیپلماتیک و دفاتر تشریفات دو کشور ثبت میشوند. سوم، سفرهای فوقالعاده که در پی تحولات ناگهانی و شرایط خاص منطقهای یا بینالمللی برنامهریزی و اجرا میشوند. او در ادامه تأکید کرد: با توجه به لحن سخنگوی دولت ایران، نبود نشستهای بینالمللی در آینده نزدیک و نبود اطلاعرسانی رسمی درباره برنامهریزی قبلی این سفر، به نظر میرسد سفر ولادیمیر پوتین به ایران در قالب یک سفر فوقالعاده قابل تحلیل است.
پوتین پیشتر پنج بار به تهران سفر کرده بود، اما هیچیک از این دیدارها در قالب دوجانبه نبودهاند. از نشست سران روند آستانه تا مجمع کشورهای صادرکننده گاز، همگی در چارچوب چندجانبهگرایی منطقهای انجام شده بودند. اکنون اما، سفر تازه پوتین در فضایی رخ میدهد که چند متغیر ژئوپلیتیکی به طور همزمان در حال بازتعریف جایگاه ایران و روسیه در نظم امنیتی و اقتصادی آینده منطقه هستند.
البته پیش از این در اوایل آبان سال گذشته، مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، برای حضور در اجلاس بریکس به کازان روسیه سفر کرد و در حاشیه این اجلاس، با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، دیدار و گفتوگو داشت. در این دیدار، پوتین بر اهمیت روابط ایران و روسیه تأکید کرد و پزشکیان نیز گفت که مواضع ایران و روسیه در سطح بینالمللی بسیار نزدیک است و ابراز امیدواری کرد که سند راهبردی مشارکت جامع بین دو کشور بهزودی نهایی شود.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «سبقت عراقچی از ترامپ» را برگزید و نوشت: «عباس عراقچی یک روز پیش از سفر ترامپ به خلیجفارس با دو دستورکار به امارات و بحرین رفت؛ سفری در راستای تحکیم سیاست همسایگی و بازتنظیم فرمان با شیخنشینها. عراقچی روز شنبه و یکشنبه هم به عربستان، قطر و عمان سفر کرده بود.
شیخنشینهای خلیج فارس به محلی برای رایزنیهای هستهای و غیرهستهای وزیر خارجه ایران تبدیل شدهاند. سیدعباس عراقچی که روزهای شلوغ و پرکاری را سپری میکند، در چند روز گذشته به اغلب کشورهای جنوب خلیجفارس سفر داشته است. عراقچی که روز شنبه به عربستان سعودی و سپس قطر رفت، روز یکشنبه در عمان دور پنجم مذاکرات با آمریکا را با استیو ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد کاخ سفید، برگزار کرد. رئیس دستگاه دیپلماسی روز دوشنبه هم راهی امارات شد. برخی خبرها هم حاکی از آن است که عراقچی از ابوظبی راهی منامه پایتخت بحرین شده است. رایزنی در خصوص آخرین جزئیات توافق هستهای و تداوم سیاست همسایگی در آستانه سفر ترامپ به خلیج فارس دو دستور کار اصلی وزیر خارجه ایران در پایتختهای شورای همکاری است.
عراقچی پیشتر و در روز شنبه، آن هم یک روز قبل از دور چهارم مذاکرات با آمریکا، راهی ریاض شد تا مقامات سعودی را در جریان مذاکرات با آمریکا قرار دهد. وزیر خارجه در این رابطه گفت: «ما در این مذاکرات از ابتدا یک رایزنی مستمر و اطلاعرسانی دائم به کشورهای منطقه را داشتیم، چون فکر میکنیم که پایداری هرگونه توافق احتمالی به میزان زیادی به ملاحظات کشورهای منطقه بستگی دارد، از جمله نگرانیهای آنها در همین حوزه هستهای و منافع مشترکی که بین آنها و جمهوری اسلامی وجود دارد.»
تا به امروز برخی کشورهای منطقه چون عمان و قطر که نقش تسهیلگر را در این گفتوگوها ایفا میکنند نسبت به روند آن ابراز خشنودی و امیدواری کردهاند. در این رابطه روز گذشته و بعد از برگزاری چهارمین دور مذاکرات ایران و آمریکا که عراقچی آن را «رو به جلو» توصیف کرد، ماجد الانصاری، سخنگوی وزارت خارجه قطر، با تاکید بر نقش میانجیگرانه خود، از تلاشهای دولت آمریکا برای پیشبرد مسیر دیپلماسی با جمهوری اسلامی ایران حمایت کرد و گفت بر این باور است که امکان دستیابی به توافقی سازنده همچنان وجود دارد. وی افزود: «قطر در حال گفتوگو با هر دو طرف، یعنی ایران و آمریکاست و نقش حمایتی و تسهیلگر خود را در مسیر مذاکرات میان آنها ایفا میکند.» سخنگوی وزارت خارجه قطر در ادامه ابراز امیدواری کرد که روند کنونی گفتوگوها با حفظ شتاب و اراده سیاسی لازم، ادامه یابد.
پیشتر اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، با اعلام اینکه وزیر خارجه روز دوشنبه به امارات متحده عربی سفر میکند، گفته که عراقچی در این سفر که در چارچوب رایزنیهای مستمر جمهوری اسلامی ایران با همسایگان صورت میگیرد، با مقامهای عالیرتبه امارات در مورد روابط دوجانبه و تحولات منطقهای و بینالمللی گفتوگو و تبادل نظر خواهد کرد. با توجه به این دیدگاه تهران، یکی از مهمترین اهداف سفر عراقچی به امارات نیز در جریان قرار دادن مقامات این کشور در خصوص گفتوگوهای هستهای ایران و آمریکاست.
در میان گذاشتن روند گفتوگوهای تهران و واشنگتن با کشورهای عربی خلیج فارس و پیگیری روابط دوجانبه ایران با آنها از آنجایی اهمیت دارد که مناسبات با این کشورها در یکی دو سال گذشته با وجود تحولات پرفرازونشیب در منطقه بر ریل تعامل نسبی قرار داشته است. یکی از مهمترین فاکتورهایی که این روابط را به این سمت هدایت کرد، آشتی دیپلماتیک تهران و ریاض با میانجیگری پکن در اسفند ۱۴۰۱ است. همزمان با کاهش تنش میان ایران و عربستان، امارات متحده عربی هم مراودات سیاسی خود با تهران را آغاز کرد که تاکنون در سطوح مختلف ادامه یافته است.
مناسبات تهران و ابوظبی به عنوان دو کشور همسایه در حوزه اقتصادی و تجاری همواره پابرجا بوده اما حوزه سیاسی مناسبات از گزند تحولات منطقه و دخالتهای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در امان نبوده و به همین جهت روابط دو کشور در سالهای اخیر با فراز و فرودهایی همراه بوده است. هر چند این روزها این مناسبات در مسیر بهبود و همکاری بیشتر قرار دارد.»





نظر شما