به گزارش خبرگزاری ایمنا، امروز بر همه روشن است که برای داشتن جامعهای کتابخوان، تنها شعار کافی نیست، بلکه تشویق و ترغیب به مطالعه از همان سن کم به کودکان، میتواند گام بلندی در این مسیر باشد، در این راستا ارائه آموزشهای لازم توسط والدین در کنار برنامهریزی در این حوزه و در سطح کلان ضروری است، اما نکته اینجاست که همانقدر که کتاب خواندن مهم است، کتاب خوب خواندن نیز اهمیت دارد.
کتابها بهویژه برای کودکان میتوانند نقش ستونهایی در ساختمان شخصیت آنها را داشته باشد، بر آن شدیم که با علیاصغر سیدآبادی، مروج کتابخوانی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان به گفتوگو بنشینیم؛ کسی که هنگامی که نوجوان بود، مسئولیت کتابخانه روستای زادگاهش را برعهده گرفت؛ او ایدههایی تازه و ناب داشت که او را به مقام کتابدار برگزیده روستایی شهر نیشابور رساند، بعدها در بزرگسالی ایدههایش را که در راستای ترویج فرهنگ مطالعه بود، گسترش داد؛ یکی از این طرحهای ترویجی جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان بود که مشارکت شهرها و روستاهای بسیاری را به خود دید.
ایمنا: یک کتاب خوب برای کودک و نوجوان باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
سیدآبادی: یک کتاب خوب برای کودک و نوجوان، قبل از هر چیز، باید این قر را با خود، همراه و کششی داشته باشد که کودک و نوجوان را به خواندن ترغیب کند، طوری که از خواندنش لذت ببرند و حس کنند که چیزی از آن گرفتهاند؛ رمز و راز، خیالپردازی، تازگی زبانی و ادبی و موضوعی که به تجربههای آنها نزدیک باشد، از ویژگیهای مهم چنین کتابهایی است؛ کتاب کودک و نوجوان فقط اطلاعات نمیدهد، بلکه تجربهای تازه میسازد.
ایمنا: مهمترین ویژگی کتاب کودک و تفاوت آن با کتاب نوجوان در چه مباحثی است؟
سیدآبادی: در نظریههای ادبیات کودک و نوجوان، تفاوت این دو را در میزان تصویرگری، حجم متن و پیچیدگی مفاهیم میبینند؛ کتاب کودک تصویریتر است و روایت سادهتری دارد، درحالیکه کتاب نوجوان، بیشتر بر داستان، شخصیتپردازی و دغدغههای هویتی تمرکز میکند، اما شاید این فقط بخشی از ماجرا باشد، شاید تفاوت اصلی از خود کودک و نوجوان ناشی میشود، از نیازها و دغدغههایی که در هر دورهای از زندگی دارند؛ نوجوانها به دنبال پیدا کردن جایگاه خود در دنیا هستند، در حالی که کودکها بیشتر میخواهند دنیا را کشف کنند.
ایمنا: آیا میتوان گفت ذائقه کودک و نوجوان امروز دچار تغییر شده است؟ در این راستا باید چه تحولاتی در زمینه کتاب این قشر به وجود آید؟
سیدآبادی: بله، تغییر کرده است، اما نه به این معنا که هرچه در گذشته جذاب بوده است، دیگر مخاطب ندارد، بعضی موضوعات همیشه مهماند، اما شیوه روایت آنها باید متناسب با دنیای جدید باشد؛ فناوری، سرعت و شکل ارتباطات تغییر کرده است و کودکان و نوجوانان امروزی انتظار دارند کتابهایی بخوانند که این تغییرات را در خود منعکس کند. ما باید کتابهایی بنویسیم که به زبان آنها نزدیکتر باشد، اما در عین حال، چیزی فراتر از آنچه هر روز در گوشیها و شبکههای اجتماعی میبینند، به آنها ارائه دهد.
ایمنا: نقش والدین در راستای تشویق کتابخوانی از همان سن کم به چه صورت میتواند انجام شود؟
سیدآبادی: هنوز هم کودکان، آینه والدینشان هستند؛ اگر میخواهیم کودکانی کتابخوان داشته باشیم، باید در خانهای زندگی کنند که کتاب بخشی از آن باشد. پدر و مادر اگر کتاب بخوانند، اگر از کتاب گفتوگو کنند، اگر برای کودکشان داستان بخوانند، احتمال اینکه کودک به کتاب علاقهمند شود، بیشتر خواهد شد؛ کتاب باید چیزی باشد که کودک آن را در محیط اطراف خود ببیند، لمس کند، دربارهاش حرف بشنود؛ توصیه و نصیحت برای کتابخوان کردن بچهها کافی نیست، باید خودمان هم کتاب بخوانیم.
ایمنا: نقش نهادها و فعالان حوزه کتاب را در ترویج کتابخوانی در کودکان چطور ارزیابی میکنید؟
سیدآبادی: کتاب یک عادت است؛ اگر جامعهای میخواهد نسل آینده کتابخوانی داشته باشد، باید از خانه، مدرسه، خیابان و کتابفروشیها شروع کند؛ کودک و نوجوان اگر ببیند که کتاب خواندن بخشی از زندگی روزمره است، خودش هم به آن علاقهمند میشود، به همین دلیل، حمایت از کتاب و کتابخوانی، یک مسئولیت مشترک است: از نویسندگان و ناشران گرفته تا خانوادهها، مدارس و سیاستگذاران فرهنگی؛ ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم نسل آینده کتابخوان شود، اگر کتاب را در زندگی روزمرهاش نبیند.
ایمنا: داستانهای ادبیات فارسی چگونه میتواند بهصورت داستانی قابل فهم برای کودکان مورد استفاده قرار گیرد؟ آیا این مسیر تا امروز بهخوبی طی شده است؟
سیدآبادی: داستانهای کهن فارسی گنجینهای بزرگاند، اما همه آنها به شکل امروزی برای کودکان قابلفهم نیستند؛ بازنویسی و بازآفرینی این داستانها با زبانی تازه، بدون اینکه روح و زیبایی اصلی آنها از بین برود، کاری است که هنوز جای کار زیادی دارد. تا امروز تلاشهایی انجام شده است، اما هنوز فاصله زیادی بین آنچه در ادبیات کهن داریم و آنچه میتوانیم به کودک و نوجوان امروز دهیم وجود دارد! این داستانها فقط بازنویسی نمیخواهند، بلکه بازآفرینی میخواهند، طوری که با زبان، احساس، و درک کودک امروزی همخوانی داشته باشند.
ایمنا: توصیه شما به نویسندگان جوان این حوزه چیست؟
سیدآبادی: نویسندگان جوان قبل از هر چیز، باید صدای خودشان را پیدا کنند؛ کتابی که مینویسند باید بازتاب خودِ آنها باشد، نه تکرار چیزی که دیگران نوشتهاند، اما این خود را باید غنی کرد، باید کتاب خواند، باید با کودکان و نوجوانان گفتوگو کرد، باید دنیای آنها را شناخت؛ از همه مهمتر نباید فراموش کنند که کتاب کودک و نوجوان فقط «آموزشی» نیست، فقط «پیام» نیست؛ کتاب باید تجربهای باشد که کودک و نوجوان آن را زندگی کند، لذت ببرد و دوست داشته باشد.
نظر شما