ردِپای نیروهای بسیجی در تغییر سرنوشت جنگ

ردپای نیروهای بسیجی در برتری ایران اسلامی در برابر نیروهای تا بن دندان مسلح رژیم بعثی عراق آنچنان برجسته است که حضور داوطلبانه آن‌ها در میدان جهاد به فرمان امام (ره) توانست سرنوشت جنگ را تغییر دهد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، نادیده گرفتن نیروهای مردمی در عرصه دفاع از کشور، سیاستی بود که «ابوالحسن بنی‌صدر» به عنوان فرمانده کل قوا به هنگام تجاوز رژیم بعث عراق به خاک ایران در پیش گرفته بود، اما پیامد این سیاست چیزی جز شکست و اشغال خاک کشور نبود و شهرهای مرزی یکی پس از دیگری سقوط می‌‎کردند.

بنی‌صدر نه‌تنها تمایلی به بهره‌برداری از توان نیروهای مردمی برای مقابله با بعثی‌ها نداشت که به درخواست کمک آنها نیز پاسخ منفی می‌داد، در خاطرات آیت‌الله «عبدالله محمدی»، امام جمعه وقت خرمشهر در این ارتباط آمده است: «نیروهای ما در داخل شهر در حال دفاع از خرمشهر بودند… در این مدت هرچه تقاضای کمک و نیرو می‌کردیم تا نیروهای ما تقویت شوند، خبری از کمک نبود، در آن زمان بنی‌صدر به اهواز آمده بود؛ ما دو نفر را مأمور کردیم تا به اهواز بروند و با بنی‌صدر دیدار کنند و بگویند که حداقل چند گلوله توپ و خمپاره به ما بدهد، بنی‌صدر هم جواب داده بود که گلوله توپ و خمپاره مگر نقل و نبات است که به شما بدهم؟ دوستان ما هم با دست خالی برگشتند، از طرف دیگر توپخانه اصفهان برای دفاع از خرمشهر و جلوگیری از سقوط آن عازم خرمشهر شده بود اما این توپخانه در شادگان که ۵۰-۶۰ کیلومتر با خرمشهر فاصله داشت متوقف شده بود. به آنها گفته بودند که صلاح نیست جلوتر بروید، ما رفتیم و با فرمانده توپخانه صحبت کردیم و گفتیم: شما برای چه به اینجا آمده‌اید؟ گفت: ما آمده‌ایم که از خرمشهر دفاع کنیم. گفتیم: پس چرا به خرمشهر نمی‌آیید؟ خرمشهر در محاصره است و در معرض سقوط است، گفتند: چه کنیم که به ما اجازه نمی‌دهند، می‌ترسیدند که بگویند بنی‌صدر اجازه نداده است.»

ردِپای نیروهای بسیجی در تغییر سرنوشت جنگ

تدبیر امام (ره) در به صحنه آوردن قوای مردمی در کارزار جنگ

اما رویکرد امام خمینی (ره) استفاده از نیروهای مردمی مانند بسیاری دیگر از عرصه‌های اجتماعی و سیاسی بود و زمانی که قوای مردمی با فرمان امام (ره) وارد کارزار جنگ شدند، پیشروی ارتش بعث عراق در خاک ایران متوقف شد و با عزل بنی‌صدر از فرماندهی قوا و تغییر سبک مدیریت جنگ، نیروهای بسیجی فرصت نقش‌آفرینی پیدا کردند و صحنه‌های بی‌بدیلی از این اثرگذاری را در تاریخ دفاع مقدس برجای گذاشتند.

محمد درودیان، نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس درباره این تدبیر امام (ره) در اعلام «فراخوان برای حضور مردم در صحنه سیاسی کشور» گفته است: «با برقراری ثبات سیاسی در داخل کشور، به تدبیر امام مجدداً آن قدرتی که منجر به سقوط رژیم پهلوی شده بود، با گسترش حضور مردم در جبهه‌ها شکل گرفت. این همان چیزی بود که ارتش عراق محاسبه نکرده بود. برای این‌که عراق فقط به ارتش نظامی ایران نگاه می‌کرد و می‌دید که نه تغییر انسانی داشته و نه تغییر تجهیزات و ادوات جنگی. اما این بُعد را نمی‌دید که «مردم» گروه گروه به سمت جبهه‌ها در حال حرکت‌اند. تا جایی که مردمی که در ابتدای جنگ به صورت «دسته» اند و نهایتاً در عملیات ثامن‌الائمه تبدیل به «گردان» می‌شوند، در طریق‌القدس به «تیپ» تبدیل می‌شوند و در فتح‌المبین و بیت‌المقدس به «لشکر»! از عملیات ثامن‌الائمه تا فتح خرمشهر فقط ۹ ماه است، اما در همین مدت کم، لشکرهایی از مردم تشکیل می‌شود. این را ارتش عراق اصلاً نمی‌توانست پیش‌بینی کند.»

ردِپای نیروهای بسیجی در تغییر سرنوشت جنگ

نقش نیروهای مردمی در آزادسازی خرمشهر

اتخاذ این رویکرد از سوی امام (ره) و به صحنه آوردن مردم به عرصه جنگ، زمینه پیروزی‌های بزرگی را برای رزمندگان اسلام فراهم آورد، نقش قوای مردمی در عملیات آزادسازی خرمشهر به قدری عیان بود که از دید رسانه‌های خارجی هم پنهان نماند، به طوری که یکی از مطبوعات فرانسه از حضور ۶۰ تا ۸۰ درصدی بسیجیان «داوطلب» در عملیات بیت‌المقدس خبر داد و نوشت: «۶۰ تا ۸۰ درصد از نیروهای ایرانی را بسیجیان داوطلب تشکیل می‌دهند.» همین خبر در ادامه از قولِ یکی از فرماندهان سپاه پاسداران افزود: «اغلب آنها جوانان ۱۴ تا ۱۷ ساله هستند که پاسداران به آنها آموزش کوتاه مدتی می‌دهند و سپس آنها را به جبهه اعزام می‌کنند.»

سردار فتح‌الله جعفری، از فرماندهان ارشد دوران دفاع مقدس و بنیان‌گذار یگان زرهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز درباره نقش مردم در عملیات بزرگ بیت‌المقدس در کتاب «جنگ به روایت فرمانده» گفته است: «اولین مسئله‌ای که موفقیت عملیات بیت‌المقدس را تضمین کرد نقش و حضور فعال مردم در پشتیبانی و صحنه نبرد بود، به‌طوری که ما در این عملیات ۷۰ هزار نیروی بسیجی و مردمی داشتیم که از امتیازات بسیار ارزشمندی محسوب می‌شد.»

خاطرات فراوانی از رشادت‌ها و از جان‌گذشتگی نیروهای بسیجی و پای کار بودن آنها در سخت‌ترین شرایط جنگ در تاریخ دفاع مقدس به ثبت رسیده است؛ در بخشی از کتاب «تاریخ شفاهی سردار احمد فاتحی» در این ارتباط آمده است: ««نی‌های شکسته لباس غواصی را پاره می‌کرد و ما یک بسیجی را از شهر یا روستا وارد چنین نبردی کرده بودیم. آیا او با علم نظامی وارد شده بود؟ آیا اصلاً چنین رفتارهایی با علم نظامی می‌خواند؟ این‌ها مصداق‌های بارز مقاومت بسیج در عرصه نبرد است که نباید از آن‌ها غافل شویم.» یا در جای دیگری از کتاب بیان شده است: «برای شکستن خط دشمن گردان ویژه درست می‌کردیم. گردان‌هایی مثل حضرت رسول (ص) یا گردان کوثر که در سخت‌ترین شرایط و سردترین آب و هوا در باتلاق‌های تالاب شادگان آموزش می‌دیدند و سپس در نیزارهای جزایر مجنون توانستند خط دشمن را بشکنند.»

ردِپای نیروهای بسیجی در تغییر سرنوشت جنگ

نقش بسیج در پشتیبانی از جبهه

حضور داوطلبانه نیروهای بسیجی تنها به خط مقدم محدود نشد، آنها به علت روحیات خاص خود، فضای سخت جنگ را چنان تلطیف و نزدیک به فضای جامعه کردند که گروه‌های مختلف مردم را تمام قد به پشتیبانی از فرزندان رزمنده خود کشاندند و باعث افزایش روحیه رزمندگان حاضر در جبهه‌ها شد.

از آن جایی که قوای مردمی بدون کوچک‌ترین چشم‌داشتی در جبهه حاضر می‌شدند، خانواده‌های ایرانی با تعلق خاطر بیشتری نسبت به برآورده ساختن نیازهای رزمندگان اهتمام پیدا می‌کردند، بنابراین ورود بسیج به دفاع، باعث شد قسمت عمده‌ای از هزینه‌های جنگ را مردم تقبل کرده و بار مالی سنگین دولت را در آن شرایط کاهش دهند.

نقش مردم و بسیج در پشتیبانی از جنگ جنبه‌های مختلفی داشت، هر کس از هر تخصص و تجربه‌ای که برخوردار بود برای کمک به جبهه‌ها استفاده می‌کرد، در بخشی از کتاب «تاریخ شفاهی سردار احمد فتوحی در این ارتباط آمده است: «در مقطعی با تعداد زیادی خودروهای آسیب دیده روبه‌رو شدیم. تعداد قابل توجهی از بسیجی‌ها که مکانیکی بلد بودند، آمدند یک سوله بزرگ تحت عنوان «واحد بازسازی ماشین‌آلات» راه انداختند و کمک زیادی برای تعمیر این ماشین‌های آسیب دیده کردند، اگر کمک بسیجی‌ها نبود، در خیلی از موارد کار جنگ لنگ می‌ماند، یا فالوده‌فروش‌های قم یک گروه بسیجی تشکیل داده بودند و در خط مقدم به رزمنده‌ها فالوده می‌رساندند، «اصغر فالوده‌فروش» و «ابوالفضل مرگ بر شاه» دو نمونه از نیروهای مردمی بودند که در پشتیبانی از جبهه‌ها بسیار فعالیت داشتند، ابوالفضل در دوران انقلاب روی اتومبیل‌ها می‌رفت و زیاد شعار مرگ بر شاه می‌داد، به همین دلیل به او ابوالفضل مرگ بر شاه می‌گفتند. اصغر هم فالوده‌فروش سرشناسی در قم بود.»

تأمین امنیت شهرها در دوران جنگ نیز بخشی از وظایف نیروهای داوطلب مردمی بود که با نام بسیجی شناخته می‌شدند، در آن دوران این نیروها فعالیت‌های ویژه‌ای مانند برقراری حالت آماده‌باش نیروهای آموزش دیده، حفاظت از برخی نقاط حساس نظیر منابع آب، نیروگاه برق، همچنین همکاری با ستاد امنیت شهرهای مختلف در مواقع اعلام وضعیت قرمز، اعزام نیرو برای حفاظت، توزیع و کنترل بنزین، اعزام تیم‌های گشتی و دستگیری افراد ضدانقلاب و کشف خانه‌های تیمی عناصر ضدانقلاب را بر عهده داشتند.

این نیروها هم‌زمان با جنگ وارد عرصه سازندگی و محرومیت‌زدایی نیز شدند، حضور آنها در این عرصه با دستاوردهای شگرفی همراه بود، نیروهای بسیجی در قالب جهاد سازندگی و بعد از آن گروه‌های جهادی اقدامات گسترده‌ای در نقاط مختلف کشور انجام دادند، اقداماتی که با استقبال مردم روبه‌رو شد.

کد خبر 707163

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.