۱۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۰
پادشکننده؛ متفاوت و جسورانه

خواندن کتاب‌های متفاوت همیشه جذابیت دارد بویژه اینکه بدانیم نویسنده آن کتاب این کاره است و قلمی در دست دارد که می داند چگونه بنویسد که مخاطب امروز می‌طلبد. «پادشکننده» و مولف آن نیکلاس طالب از همین دست نویسندگان جسور است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، زندگی مملو از بالا و پایین‌ها است اما یک سوال؛ وقتی در زندگی سراغ چالش‌های تازه می‌رویم یا ریسک حساب شده می‌کنیم زمینه رشد و پیشرفت‌مان فراهم می‌شود یا وقتی در شرایط آرامی به کارمان ادامه می‌دهیم؟

هرچند شاید بیشتر ما زندگی با ریسک کم و نوسان پایین را بپسندیم اما قبول داریم چیزی که باعث رشد شخصیتی و قوی‌تر شدن ما می‌شود، چالش‌های بیشتر است.

کتاب «پادشکننده» اثر «نسیم (نقولا) نیکلاس طالب» درباره اهمیت همین چالش‌ها برای انسان‌ها، شرکت‌ها و حتی نظام‌های اقتصادی و اجتماعی است. این کتاب جسورانه و سرگرم کننده را در ادامه با نگاهی متفاوت معرفی کرده‌ایم.

نویسنده‌ای که خوب می‌نویسد

نسیم نیکلاس طالب را با کتاب معروف «قوی سیاه» می‌شناسیم. کتابی درباره یکی از رایج‌ترین خطاهای شناختی ما انسان‌ها درباره این‌که به اندازه زاویه دیدمان تصویر ناقصی از دنیا داریم و بعد که شرایط عوض شد به راحتی غافلگیر می‌شویم.

کتاب «قوی سیاه» باعث شد نیکلاس طالب به چهره‌ای جهانی تبدیل شود؛ رولف دوبلی کتاب معروف «هنر شفاف اندیشیدن» را که جامع‌ترین راهنمای مقابله با خطاهای شناختی ذهن است با الهام از همین اثر نیکلاس طالب نوشت هرچند این نویسنده سوئیسی از سوی نقولا طالب متهم به کپی برداری از قوی سیاه شد.

کتاب «پادشکننده» اثر بعدی این نویسنده نامدار لبنانی آمریکایی است که در ظاهر عنوانی گنگ دارد؛ اما درباره مفهومی جالب، فراگیر و ملموس صحبت می‌کند؛ کتابی که از بهترین‌های غیرداستانی در سایت آمازون و از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز شده است.

پادشکننده؛ پادزهر!

پادشکننده در حقیقت پروتکلی برای زندگی در جهان «قوی سیاه» است. در جای جای این کتاب رد پایی از خرد رومی، یونانی، قرون وسطایی و حکمت باستان به چشم می‌خورد. پیام طالب در کتاب پیش رو عالمانه، شوخ، شمایل‌شکن و انقلابی است و از ما دعوت می‌کند تا همه‌چیز را به‌شکلی پادشکننده بسازیم تا بتوانند با شرایط و وضعیت جهان واقعی خود را تطبیق دهند و بهبود بخشند.

از نگاه دیگر، درباره ساختارهایی است که در بحران‌هایی به‌جای این‌که آسیب ببینند سود می‌برند و بعد از عبور از بحران قوی‌تر هم می‌شوند.

چیزی شبیه یک بیماری ویروسی که ابتدا ما را ضعیف و بیمار می‌کند؛ اما وقتی بدانیم چطور با آن مقابله کنیم بالاخره خوب می‌شویم و بدن‌مان هم یک آنتی‌بادی قوی برای مقابله با آن دارد. مثل همان مثال معروف که می‌گوید «چیزی که مرا نکشد قوی‌ترم می‌کند.»

باد شعله یک شمع را خاموش می‌کند؛ اما همین باد باعث زبانه کشیدن شعله‌های آتش در یک دشت و گسترده‌تر شدن حریق می‌شود؛ عاملی ثابت با دو نتیجه متفاوت. نتیجه هم به ما بستگی دارد که تهدید را به فرصتی برای قوی‌تر شدن تبدیل کنیم یا نه؟

قوی باشیم یا شکننده؟

بسیاری از افراد جامعه تصور می‌کنند نقطه مقابل شکننده بودن قوی بودن است، درحالی که پادشکننده بودن را می‌توان نقطه مقابل شکننده بودن دانست. همان‌طور که نقطه مقابل لیوانی که به زمین خورده و شکسته، لیوانی نیست که روی میز قرار دارد و سالم است.، بلکه لیوانی است که در عین زمین خوردن سالم مانده و قوی‌تر هم شده است.

اگر با مفهوم پادشکنندگی آشنا شویم، شکست‌هایی که در طول زندگی با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم در حقیقت دیگر شکست نیستند بلکه تجربه‌هایی محسوب می‌شوند که تاب‌آوری ما را بالا بردند و از دل حوادث مختلف باعث قوی‌تر شدن شخصیت و بالا رفتن مهارت و آگاهی ما شده‌اند و کتاب هم به همین موضوعات می‌پردازد.

با خواندن این کتاب یاد می‌گیریم چطور پیله امن خود را بشکافیم و سعی کنیم قوی‌تر شویم. این کتاب به‌زیبایی مخاطب را با این موضوع مواجه می‌کند که سیستم‌های شکننده اعم از انسان‌ها، اقتصادها، شرکت‌ها و… محصول آرامش هستند و ناآرامی‌ها و ریسک‌ها سیستم‌های پادشکننده را ساخته است که از دل هر بحران یاد گرفته مسیرش را اصلاح کند تا ماندگارتر و موفق‌تر باشد.

بخشی کوتاه از کتاب:

«جرد گیگرنزر» روش ابتکاری ساده‌ای برای کار دارد. او می‌گوید هرگز از پزشک نپرسید باید چه کار کنید، درعوض بپرسید اگر جای شما بود چه می‌کرد. تفاوت پاسخ پزشک به شما، شگفت‌زده‌تان خواهد کرد. اگر چیزی در طبیعت وجود دارد که شما آن را درک نمی‌کنید، احتمالاً آن مفهوم در عمقی قرار گرفته که از ادراک شما خارج است. بنابراین منطقی در امور طبیعی وجود دارد که بسیار برتر و بالاتر از منطق ماست. این مسئله درست مانند قانون دوگانگی است.

همه بی‌گناه هستند تا زمانی که جرمشان اثبات شود، و درمقابل؛ متهم مجرم است مادامی که بی‌گناهی او اثبات شود. این قاعده درمورد منطق طبیعت هم صادق است. آنچه طبیعت انجام می‌دهد، مادامی که خلاف آن ثابت نشود، دقیق است. آنچه انسان و علم انجام می‌دهد تا زمانی که خلاف آن اثبات نشود، مشکلاتی دارد. فرآیند کنترل فکر این‌طور است:

هرچقدر بیشتر برای کنترل ایده‌ها و افکارتان تلاش کنید، انرژی بیشتری مصرف می‌کنید و درمقابل، ایده‌ها بیشتر شما را کنترل خواهند کرد. اکثر افراد اوقات آزاد خود را بیهوده هدر می‌دهند، چون اوقات فراغت آن‌ها را ناکارآمد، تنبل و بی‌انگیزه می‌کند. اجازه دهید تهاجمی‌تر رفتار کنم: ما به‌دلیل قانون پادشکنندگی می‌توانیم در انجام کارها بسیار بهتر از آنچه فکر می‌کنیم عمل کنیم. من ترجیح می‌دهم هوش زیادی نداشته باشم، اما پادشکننده رفتار کنم تا اینکه همیشه باهوش، اما شکننده باشم.

کد خبر 700268

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.