مشارکت مردم اساس رویکردهای نو در بازآفرینی شهری

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: مهمترین موضوعی که با بحث اجتماعات محلی ارتباط پیدا می‌کند، مطالباتی است که ذی‌نفعان دارند یا به عبارت دیگر مطالباتی است که در یک روند برنامه‌ریزی شده از سوی مردم وارد این سیستم می‌شود و برای ما داده‌هایی به وجود می‌آورد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، جمیله توکلی نیا در بیست و پنجمین نشست بازآفرینی شهری که به همت مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان به عنوان ریاست دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه دو کشور، به صورت برخط برگزار شد درباره موضوع «بازآفرینی شهری با رویکرد اجتماعات محلی» اظهار کرد: گام اول در حوزه بازآفرینی شهری، تشخیص مسئله شهر است؛ در برنامه‌ریزی شهری و مطالعات شهری بخشی از این مسائل در چهارچوب برنامه‌های خرد و کلانی مطرح می‌شود که به دست تصمیم گیران و تصمیم سازان تدوین و ارائه شده است.

تشخیص مسئله شهر باید با مشارکت مردم انجام شود

وی افزود: بخشی دیگر توسط مجریان و پژوهشگران یا تهیه کنندگان پروژه‌ها براساس ارتباطی که با کارفرما دارند تعریف می‌شود، اما مهمترین موضوعی که با بحث اجتماعات محلی ارتباط پیدا می‌کند، مطالباتی است که ذی‌نفعان دارند یا به عبارت دیگر مطالباتی است که در یک روند برنامه‌ریزی شده از سوی مردم وارد این سیستم می‌شود و برای ما داده‌هایی به وجود می‌آورد.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: تشخیص مسئله توسط مردم اهمیت بسیار زیادی دارد که در مباحث بازآفرینی شهری هم یکی از موضوعات بسیار مهم بوده که باید مورد توجه قرار گیرد، ما معمولاً در طرح‌های شهری کمتر به این مسئله توجه می‌کنیم و اغلب به تجربیات فردی و تجربه متخصصان تکیه می‌کنیم.

پیش از اجرای پروژه‌های شهری به ۶ سوال پاسخ دهید!

وی گفت: پیش از اجرای هر پروژه شهری باید به شش سوال پاسخ داده شود، این سوالات عبارتند از مسئله اصلی چیست، بیان مسئله چگونه باید باشد، چه روابطی بین متغیرها وجود دارد، دغدغه‌های اصلی در طرح کدام هستند، مسئله به چه روشی بیان می‌شود و خلاقیت و نوآوری مسئله پروژه چیست؟

عضو مرکز مطالعات ناحیه‌ای و آمایش، ضمن بیان نقل قولی از انیشتین مبنی بر اینکه «اگر یک ساعت برای فکر کردن بر روی مسئله وقت داشته باشم ۵۵ دقیقه آن را صرف صورت بندی و تعریف دقیق آن می‌کنم» تصریح کرد: اگر تبیین و صورت بندی مسئله اشتباه باشد، زمان، پول و انرژی هدر خواهد رفت، بنابراین تاکید من این است که دسته بندی مسائل و تعیین حدود آنها و تشخیص مسائلی که وجود دارند یا مسائلی که کمتر شناخته شده‌اند یا چالش‌هایی که به صورت بالقوه ممکن است در آینده به وجود بیاید؛ باید شناسایی شوند و این موضوع حائز اهمیت است.

پنج مرحله تا مسئله‌یابی بازآفرینی شهری

وی از سه روش «فرآیند گروهی»، «مسئله راهبری» و «سیستمی» به عنوان مهمترین روش‌های مسئله یابی در زمینه بازآفرینی شهری و بازآفرینی محلی نام برد و تاکید کرد: در فرایند گروهی، رویکرد مشارکتی است و به مشارکت مردم اهمیت داده می‌شود و این پاسخی است که به برنامه‌ریزی از بالا به پایین داده می‌شود، این رویکرد می‌تواند تا حد زیادی تشخیص مسئله و فراگیری آن را برای ما واضح‌تر کند.

توکلی‌نیا، افزود: پنج مرحله در این مسیر به ترتیب شامل جستجوی مسئله (به‌کارگیری گروه‌ها و مردم و راهنماهای نخستین)، جستجوی دانش (مشارکت افراد علمی بیرونی و متخصصان داخلی)، اولویت بندی (حضور فعال کنترل کنندگان منابع و مدیران کلیدی)، تدوین برنامه (درگیر مسئله شدن مدیران کلیدی و متخصصان فن)، ارزیابی برنامه (حضور فعال مردم و مدیران و کارکنان) می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: فقر، افت شهری، نابرابری، فرسودگی و ناکارآمدی از جمله مهمترین چالش‌های شهرها بوده که پنج عامل به عنوان راه‌حل‌ها از جمله حکمروایی خوب، رویکرد پایداری به شهر، رویکرد توسعه فضایی پایدار، بازآفرینی، رویکرد اجتماعی و مشارکتی مطرح است.

شهرها دوقطبی شده‌اند

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، در ادامه تاکید کرد: شهرها دو قطبی شده‌اند، یعنی شاهد تمرکز فضایی فقر هستیم، همچنین تفاوت در فرصت‌های زندگی، نابرابری اجتماعی و اقتصادی، جدایی گزینی مسکونی، تفاوت در کارایی مناطق شهری، پایداری تفاوت‌ها و تبعیضات شهری و توسعه فضایی نابرابر شهر از جمله نشانه‌های این موضوع هستند.

توکلی‌نیا، توضیح داد: نشانه‌های مختلفی برای تشخیص عرصه‌های ناهمگون و ناکارآمد وجود دارد که عبارتند از: وجود مکان‌های کنارگذاشته شده در جریان توسعه (عرصه خالی)، زمین و فضاهایی که قبلاً استفاده می‌شده (عرصه رهاشده)، زمین‌های فراموش شده شهری، فضاهای خالی بین نواحی ساخته شده، افت شرایط اقتصادی، تغییرات جمعیتی، تغییر در الگوی سکونت محدوده‌های دارای ضعف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی است.

بانک اطلاعاتی به‌روز نداریم، تحقیقات ناموفق می‌مانند!

وی در پاسخ به این سوال که آیا تحقیقاتی برای تشخیص و درمان این موضوع در شهرها انجام شده، افزود: تحقیقی در دانشگاه شهید بهشتی تهران درباره تشخیص عرصه‌های ناهمگون و سیاستگذاری این عرصه‌ها انجام شد، اما به دلیل نبود داده‌های به روز و بانک اطلاعاتی و نقشه‌های به روز، این طرح با موفقیت روبرو نشد و نتوانست شاخص‌های ناهمگون را احصا کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی نتایج احصا شده از تحقیق را به این ترتیب اعلام کرد: بیش از ۶۷ هزار بافت ناکارآمد و فرسوده در کشور با جمعیتی در حدود هشت و نیم میلیون نفر در ۳۸۳ شهر، وجود بیش از ۴۰ هزار هکتار سکونت‌گاه غیررسمی در کشور، شناسایی ۱۶۲ هزار هکتار بافت ناکارآمد در کشور شامل ۱۰۶ هزار هکتار بافت فرسوده و سکونت‌گاه غیررسمی است.

وی اظهار کرد: براساس منابع مطالعاتی، مشاوران شهری و مجلس شورای اسلامی، در شهرهای ایران شاهد فرسودگی، افت شهری و ناکارآمدی هستیم و این یعنی کاهش زیست‌پذیری، ایمنی، سرمایه گذاری، خدمات عمومی و ارزش مکانی که به دنبال خود فرسایش را در چهار بعد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی را به دنبال دارد و به نارضایتی، بی‌اعتمادی و عدم مشارکت ساکنان در بازآفرینی شهری منجر می‌شود.

گرفتاری‌های بافت‌های ناکارآمد و فرسوده

توکلی نیا افزود: در بافت‌های فرسوده، نظام زیستی به هم خورده و مشکلات اجتماعی در آن وجود دارد که رو به زوال و فرسودگی است و سکونتگاه‌های غیررسمی در محدوده‌های شهری قرار گرفته‌اند و فاقد مالکیت شهری و خدمات اجتماعی هستند.

وی تاکید کرد: شاهد افزایش جمعیت و وسعت بافت‌های ناکارآمد هستیم و مدیریت چند پارچه، نارسایی برنامه‌ها، غلبه تفکر کارکردگرایی، تشدید روندهای مهاجرت به شهر، زوال روزافزون بافت قدیمی، گسترش سکونت‌گاه‌های غیررسمی، قرارگیری کاربری‌های ناهمگون در درون محدوده شهر اتفاق افتاده است که نتیجه، ناپایداری اقتصادی و اجتماعی است، برآمد و نتیجه ناهمگونی‌ها نیز باعث کاهش قیمت زمین و مسکن، آلودگی زیست محیطی، جداسازی محله‌های شهری، ناپایداری اقتصادی اجتماعی و محیطی و کاهش کیفیت بصری می‌شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: بافت ناکارآمد اصطلاحاتی مانند ورشکستگی، فرسودگی، پژمردگی، حلبی آباد، سکونت‌گاه تصرفی، زاغه نشینی را شامل می‌شود، واژه‌ای در غرب با عنوان فرسودگی مطرح می‌شود و در ایران آنچه به آن می‌پردازیم فرسودگی و اسکان یا سکونت‌گاه‌های غیر رسمی است.

توکلی نیا در پاسخ به اینکه چه طور می‌توان بافت‌های ناکارآمد را تشخیص داد، تصریح کرد: شناسه‌های شناخت بافت ناکارآمد با رویکرد اجتماعی شامل درآمد، آموزش، ایمنی، همگرایی و احساس تعلق است.

وی، عنوان کرد: درآمد ناکافی برای تأمین نیازهای پایه، رشد کندتر درآمد سرانه در مقایسه با میانگین ملی و افزایش بیکاری در مقایسه با میانگین‌های ملی در بافت‌های ناکارآمد دیده می‌شود، همچنین ساکنین دسترسی کمتری به فرصت‌های آموزشی دارند و کارایی آموزشی آنها در مقایسه با میانگین شهری کمتر است، همچنین در این بافت‌ها شاهد خشونت نسبت به اقلیت‌ها، زنان و کودکان هستیم و سو مصرف مواد مخدر یا الکل، تخریب گری (نقصان ایمنی) نیز دیده می‌شود، میزان همگرایی نیز با وجود بالا بودن تنوع قومیتی و پایین بودن سابقه سکونت به صورت مطلق رخ داده و بافت جمعیتی فقدان احساس تعلق است.

روایت رویکردها و اقدامات ۴۰ ساله در بافت‌های ناکارآمد شهری

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به تاریخچه اقدامات در بافت‌های ناکارآمد شهری در ایران اشاره کرد و افزود: پیش از سال ۱۳۵۷ شاهد نوگرایی، سنت ستیزی و حضور دولت مرکزی اقتدارگرا بودیم که شیوه اقدام نیز تخریب و نوسازی‌های گسترده و تغییر ساختار موجود و جایگزینی عناصر جدید (گسترش بی رویه شهرها) و انزوای مراکز قدیمی بود.

وی اضافه کرد: پس از انقلاب تا سال ۱۳۶۸ رویکرد کالبدی حکمفرما شد و شیوه اقدام، به سمت طرح‌های روان‌بخشی و بهسازی موضعی محلات قدیمی و همزمان گسترش شتابان و افقی شهرها و زوال مراکز شهری و گسترش حاشیه نشینی رفت.

توکلی‌نیا توضیح داد: از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۲ رویکرد ایجاد تعادل بین بخش سنتی و جدید با راه‌اندازی شرکت عمران بهسازی رقم خورد و بهسازی مراکز شهری و بازسازی شهرهای آسیب دیده از جنگ در دستور کار قرار گرفت.

وی تاکید کرد: بازه زمانی سه ساله تا سال ۱۳۷۵ به تمرکز بر ابعاد کالبدی و رسیدگی به بافت‌های مسئله دار در قانون برنامه دوم اختصاص داشت و بازسازی گسترده محلات قدیم از طریق تملک و پاکسازی اراضی و تجمیع بافت مسئله دار انجام شد. سپس تا سال ۱۳۸۶ تصویب سند ملی ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه‌های غیررسمی و تشویق بخش خصوصی و سرمایه گذاران برای مشارکت در اجرای پروژه‌های نوسازی در دستور کار قرار گرفت.

توکلی‌نیا همچنین تصریح کرد: سپس تا سال ۱۳۹۲، تصویب قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن و تاکید بر نقش گروه‌های اجتماعی، تقویت جایگاه مالکان و ساکنان و توجه به نیازمندی‌های آنان به عنوان رویکرد جدید دیده شد که شیوه اقدام هم مبتنی بر تداوم اقدامات نوسازی شهری و ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه‌های غیررسمی بود.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی عنوان کرد: از سال ۱۳۹۳ تا بازه زمانی چهارساله بعدی، تصویب ماده قانون سند ملی راهبردی احیا، بهسازی، نوسازی و توانمندسازی بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری و تصویب نامه الحاقی و شیوه نامه شناسایی محله‌ها و محدوده‌های ناکارآمد هدف بازآفرینی شهری انجام شد و تهیه طرح‌های بازآفرینی شهری در دستور کار قرار گرفت.

اولویت‌های معاصر در دستور کار بازآفرینی شهری قرار بگیرند

توکلی‌نیا در پاسخ به این سوال که مفهوم «بازآفرینی شهری چیست؟» تصریح کرد: فرآیندی است که به خلق فضاهای شهری جدید با حفظ ویژگی‌های اصلی فضایی (کالبدی و فعالیتی) منجرمی شود، این مفهوم، عبارت است از دید جامع و یکپارچه داشتن و انجام مجموعه اقداماتی که به حل مسائل شهری بیانجامد به طوری که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و محیط زیستی بافتی که دستخوش تغییر شده را به وجود آورد.

وی افزود: راهبرد جامع و یکپارچه در محتوا و فرایند (توجه به ساختار اجتماعی، پایه‌های اقتصادی، شرایط محیطی و محیط زیست) در مسیر اهداف پایدار از جمله اصول اولیه بازآفرینی شهری هستند، در اصول بازآفرینی شهری جدید (متاخر) بر مشارکت حداکثری تمام ذی‌نفعان و دستیابی همگان به منافع مشروع حاصل از مزایای بازآفرینی در جهت عدالت اجتماعی توجه ویژه می‌شود.

توکلی نیا اظهار کرد: اولویت‌های معاصری که در دستور کار بازآفرینی شهری قرار گرفته‌اند عبارتند از ارتقای زیرساخت‌های محیطی و طبیعتاً لحاظ کردن ضرورت‌ها و الزامات پایدار، ارتقای حمل‌ونقل و ارتباطات ارتقای کیفیت زندگی، بهداشت و آموزش و مسکن، کاهش جرایم، ارائه خدمات پایه اجتماعی، تقویت چشم‌انداز اقتصاد شهری، اشتغال‌زایی، افزایش درآمد، فرصت‌های شغلی و مهارت‌ها. همچنین تصمیم سازی و مشارکت اجتماع محلی و درگیر کردن تمام دخیلان با شیوه رهبری و مدیریت است.

وی همچنین از سیر تحول بازآفرینی شهری نیز گفت و تاکید کرد: براساس نیازها و رویکردهای جدید، تاکید بر جنبه راهبردی، نگرش یکپارچه به مسائل، توجه به برنامه‌ریزی فضایی، توجه به موضوعات گسترده‌تر، تغییر رویکرد از موضوعات صرفاً کالبدی و کاربری زمین به موضوعات اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی و ضرورت تمرکززدایی در دستور کار قرار گرفته است.

رویکرد اجتماعات محلی در بازآفرینی، چگونه است؟

توکلی‌نیا در بخش دیگری از صحبت‌هایش به موضوع بازآفرینی با رویکرد اجتماعات محلی پرداخت و هدف از توجه به این موضوع را تمایل به افزایش سطح توسعه اجتماعی و اقتصادی، افزایش همکاری محلی و خودیاری، استفاده از تخصص سایر جوامع محلی و تقویت جوامع عنوان کرد و نتیجه را سالم‌تر، ثروتمندتر، امن تر، قوی‌تر و هوشمندتر شدن جوامع محلی دانست.

وی افزود: در مقیاس بازآفرینی با رویکرد اجتماعات محلی، امکان شناسایی علت‌های اصلی ایجاد مشکل، ارتباط علی و تودرتویی بین مشکلات مختلف و پیامدهای ناشی از مشکلات متفاوت وجود دارد، در رهیافت اجتماع محلی هم تهیه برنامه بازآفرینی در مقیاس محله آغازمی شود؛ اما محدود به این مقیاس نیست و متناسب با نوع و ماهیت مشکلات شناسایی شده ارتباط متقابل سطوح مختلف فضایی را مدنظر قرار می‌دهد.

پیشنهاد برای بازآفرینی شهری اجتماع‌محور

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به ارائه هفت پیشنهاد برای بازآفرینی شهری مبنی بر ایجاد سامانه اطلاع‌رسانی و ترویجی برای آگاهی یافتن مردم از حقوق و منافع خود، تخفیف عوارض نوسازی و اختصاص دادن یارانه و معافیت‌های مالیاتی برای ترغیب مردم و بخش خصوصی به تغییر محیط، تدوین قوانین و آئین‌نامه‌هایی به منظور رعایت کردن و در نظر گرفتن هویت بومی در ساخت و سازها با هدف بالا بردن حس تعلق ساکنان به پروژه، در نظر گرفتن کاربری‌ها و عملکردهایی متناسب با ماهیت و موقعیت پروژه که سبب تحرک اقتصادی و افزایش مشارکت در طرح شود و حمایت و برنامه‌ریزی برای ایجاد نهادها و انجمن‌های اجتماعی مرتبط با مباحث بازآفرینی شهری است، پرداخت.

کد خبر 693715

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.