۲۲ تیر ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۸
علوم روز متأثر از خوارزمی

شهرت علمی خوارزمی مربوط به فعالیت‌هایی است که در ریاضیات، به‌ویژه در رشته جبر، انجام داده است، به‌طوری‌که هیچ‌یک از ریاضیدانان سده‌های میانه مانند وی در فکر ریاضی تأثیر نداشته‌اند و وی را «پدر جبر» نامیده‌اند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، محمد بن موسی خوارزمی (زاده حدود سال ۷۸۰ میلادی و درگذشته ۸۵۰ میلادی) ریاضیدان، ستاره‌شناس، فیلسوف، جغرافیدان و مورخ مشهور ایرانی در دوره عباسیان است. وی در حدود سال ۷۸۰ میلادی (قبل از ۱۸۵ قمری) در خوارزم متولد شد.

لقب وی معمولاً اشاره به شهر خوارزم دارد که همان خیوه کنونی واقع در جنوب دریاچه آرال مرکزی و بخشی از جمهوری ازبکستان کنونی است. شهرت علمی وی مربوط به فعالیت‌هایی است که در ریاضیات، به‌ویژه در رشته جبر، انجام داده به‌طوری‌که هیچ‌یک از ریاضیدانان سده‌های میانه مانند وی در فکر ریاضی تأثیر نداشته‌اند و وی را «پدر جبر» نامیده‌اند.

دستاوردهای خوارزمی

گفته شده است قبل از اینکه محمد بن موسی خوارزمی در دارالحکمه مستقر شود وی را به سرزمین هند فرستادند تا حساب هندی را بیاموزد؛ خوارزمی پس از بازگشت از هند دو اثر «حساب الهند» و دیگری «الجبر و المقابله» را به رشته تحریر در آورد. وی نتایجی را که یونانیان و هندیان به‌دست آورده بودند را تلفیق کرد و به این ترتیب سبب انتقال مجموعه‌ای از معلومات جبری حسابی شد که در ریاضیات قرون وسطی تأثیر شگرفی داشت.

خوارزمی در دربار مأمون عباسی بسیار مورد توجه بود، وی بزرگترین ریاضیدان دربار و از منجمان و مشاوران رصدهای بیت الحکمه عباسی به حساب می‌آمد. بنابر اسناد مأمون بخش‌های مربوط به هند را به‌خوارزمی واگذار کرده بود که این نشان از آشنایی وی به علوم و سرزمین‌های هند دارد. خوارزمی مسئول تهیه اطلسی از نقشه‌های آسمان و زمین بود.

جبر در نگاه خوارزمی

خوارزمی در قرن سوم هجری، علمی را برای نخستین بار تدوین کرد که خود آن را «الجبر و المقابله» نامید؛ علمی که تمام شرایط یک دانش واقعی را داشت. این ریاضی‌دان توانست با این دانش تمام معادلات درجه دوم زمان خود را حل و راه را برای حل معادلات درجه بالاتر تسهیل کند.

بر اساس آثار برجای‌مانده از محاسبه‌گران هندی در عهد باستان، مردمان بابل و هند موفق به حل حالات خاصی از معادلات درجه دوم شده بودند، اما آن‌ها راه‌حل‌های خود را فقط به صورت دستور ارائه کردند؛ یعنی این راه‌حل‌ها برای رفع نیازهای زندگی روزمره آنان ارائه شده بودند و نه به منظور گسترش دانش ریاضی، فاقد برهان‌های علمی بود.

خوارزمی نخست همه معادلات درجه دوم شناخته شده زمانش را بررسی می‌کند؛ در مرحله دوم روش حل هریک از آن‌ها را ارائه می‌دهد؛ سرانجام در مرحله سوم، این روش‌ها را با کمک علم هندسه اثبات می‌کند؛ مؤلفه‌هایی که در مجموع علم جدیدی به نام «جبر» را تشکیل می‌دهند.

این علم که از طریق ترجمه‌های لاتینی کتاب خوارزمی در قرون وسطی به اروپا راه یافت؛ هم در قرون وسطی و هم در عصر رنسانس تحول بزرگی در علم ریاضیات را ایجاد کرد چنان‌که در قرن شانزدهم میلادی نیکولو تارتالیا و کاردان، ریاضیدانان ایتالیایی که با ترجمه لاتینی جبر و مقابله، آشنا بودند روش این ریاضیدان ایرانی را برای حل معادله درجه سوم تعمیم دادند و به این ترتیب گام دیگری در گسترش ریاضیات برداشتند.

خوارزمی کارهای دیوفانتوس را در رشته جبر را دنبال کرد و به گسترش آن پرداخت با توجه به این ابداع بزرگ ثابت کرد که علم نژاد و فرهنگ نمی‌شناسد و محصول ذهن انسان‌های متفکری است که در این عرصه تلاش می‌کنند.

جبر خوارزمی کتابی مقدماتی در ریاضیات است که هدف آن بنا به گفته وی فراهم آوردن شرایطی است مردم پیوسته درباره مسائل ارث و انجام دادن معاملات گوناگون با یکدیگر به آن نیاز دارند. در واقع فقط قسمت نخست این کتاب را می‌توان مربوط به جبر و مقابله به معنی کنونی این اصطلاح علمی دانست. قسمت دوم کتاب درباره اندازه‌گیری‌های علمی است و قسمت سوم آن به مسائل وصیت و تقسیم ارث اختصاص دارد.

جبر در نگاه خوارزمی همان معادلات درجه اول و به‌صورت ویژه درجه دوم است؛ وی نظریه‌ای علمی برای حل معادلات درجه دوم ارائه می‌کند. البته مراد از نظریه علمی حل یک معادله درجه دو برای نخستین بار نیست، چراکه بابلیان و هندیان پیش از خوارزمی دستورهایی برای حل بعضی از معادلات داده بودند.

رساله حساب خوارزمی

اثر ریاضی دیگری که چندی پس از جبر نوشته شد، رساله‌ای مقدماتی در حساب به نام «الجمع و التفریق» است که ارقام هندی (یا ارقام عربی) در آن به کار رفته بود و نخستین کتابی بود که نظام ارزش مکانی را (که آن نیز از هند بود) به نحوی اصولی و منظم شرح می‌داد. این کتاب تنها از طریق ترجمه لاتینی آن به ما رسیده است و نسخه منحصربه‌فرد این ترجمه به زبان لاتین و با عنوان Algorithmi numero indorum در کتابخانه دانشگاه کمبریج نگهداری می‌شود.

خوارزمی در کتاب حساب خود نشان می‌دهد که چطور می‌توان هر عدد دلخواه را به کمک ۹ رقم هندسی و صفر نوشت. سپس اعمال مزبور به جمع و تفریق، دو برابر کردن، نصف کردن، ضرب، تقسیم و جذر گرفتن از اعداد صحیح همچنین عملیات محاسبه‌ای مربوط به کسرهای شصت شصتی را شرح می‌دهد.

نجوم

عنوان کتاب نجومی خوارزمی «زیج السند هند» است. اصل آن به زبان سانسکریت است که توسط یکی از اعضای هیئت سیاسی در عصر منصور عباسی به جهان اسلام انتقال پیدا کرد. «زیج» به معنی دسته‌ای از جداول نجومی بوده و «السند هند» نیز تحریفی از کلمه سانسکریت «سدهانته» عنوان اصلی کتاب است.

خوارزمی در تهیه زیج خود تنها تابع سند هند یا مجسطی بطلمیوس نبوده و به آثار منجمان ایرانی نیز نظر داشته و مطابق با رأی خود مطالب را اختیار کرده است. مهم‌ترین شخصیت علمی که از زیج خوارزمی فراوان استفاده کرده، ابوریحان بیرونی است که حتی وی کتابی درباره تحلیل علل زیج خوارزمی نوشته است. در سده دهم هجری این زیج توسط مسلمة بن احمد مجریطی تهذیب شد و در سال ۱۱۲۶ میلادی توسط آدلار آوباث به زبان لاتین ترجمه شد.

ساختار ریاضی و مقادیر بنیادین پارامتر کلیه جدول‌ها در ترجمه لاتین «زیج السند هند» خوارزمی بررسی شده است و بر اساس اطلاعات ریاضی که به‌دست آمده است می‌توان اصل و منشأ این جداول را به تحقیق مشخص کرد، یکی از جدول‌هایی که ساختار ریاضی آن هنوز مشخص نشده، جدول مربوط به «تعدیل زمان» در زیج خوارزمی است.

محمدبن موسی همچنین دو کتاب در اسطرلاب دارد که اسم‌هایی تقریباً نزدیک به هم دارند: یکی کتاب «عمل الاصطرلاب» درباره چگونگی ساختن اسطرلاب و دیگری اثر «العمل بالاصطرلاب» در چگونگی به کار بردن و استفاده از این وسیله اندازه‌گیری نجومی.

خوارزمی مقاله‌ای هم با نام «مقاله فی استخراج تاریخ الیهود و اعیادهم» دارد که با دقت در نام این اثر متوجه می‌شویم که وی هم از وجه منجم بودن و هم جغرافیدان و مورخ بودنش در تنظیم این مقاله استفاده کرده است. می‌توان فهمید که این دانشمند فن‌شناس، تنها در حوزه مطالعات خاور فعال نبوده و نیم نگاهی هم به باختر عالم داشته است، آن هم در حوزه‌ای مثل یهود با آن همه حساسیت‌هایی که همواره در جهان اسلام نسبت به این قوم و آئین وجود داشته و چنین حرکتی جای تأمل بیش از پیش در کار وی و هم عصرانش را می‌طلبد.

تاریخ و جغرافیا

در بخش معرفی نخست این مطلب از محمدبن موسی الخوارزمی با عناوین مورخ و جغرافیدان نیز یاد شد که ذکر این موارد بی دلیل نبوده و دلیل آن ارجاع به کتابی تحت عنوان «صورة الارض» است البته از کتابی نایافته ولی منتسب به خوارزمی تحت نام «التاریخ» نیز در این میان نام برده می‌شود.

جغرافیای خوارزمی با عنوان صورةالارض، تمام آن عبارت از طول‌ها و عرض‌های شهرها و محل‌های مختلف روی ربع مسکون بود و در هر بخش مکان‌ها برحسب «هفت اقلیم» مرتب شده بود که این تقسیم‌بندی پیش‌تر نیز سابقه داشت. نام‌های بسیاری از مکان‌های که در کتاب بطلمیوس آمده است، در کتاب خوارزمی نیز دیده می‌شود و مختصات ذکر شده بر آنها، گاه یکسان یا بنابر روشی منظم متفاوت است اما بسیار دور از آن است که ترجمه یا اقتباسی از رساله بطلمیوس بوده باشد و ترتیب نقشه‌ها و کتاب از ریشه متفاوت است. این کتاب شامل ۶ بخش بود:

  • فهرست اسامی شهرها
  • کوه‌ها و مختصات نقاط دو طرف استقرار آنها
  • دریاها و مختصات با ذکر نقاط برجسته واقع بر خط‌های کرانه‌ای و توصیف اجمالی آنها
  • جزیره‌ها با ذکر مختصات مرکز و طول و عرض آنها
  • نقاط مرکزی نواحی جغرافیایی
  • رودها با ذکر نقاط برجسته و شهرهای واقع بر کرانه‌های آنها
کد خبر 673155

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.