روایتی از آخرین خواسته شهید آیت‌الله صدوقی در جوار امام رضا(ع) / یار صدیق رزمندگان اسلام

یازدهم تیرماه سال ۱۳۶۱، سالروز شهادت عالمی وارسته‌ای است که در محراب نماز به آرزویش دیرینش رسید، آرزویی که خودش خطاب به دشمنان اسلام بارها بر زبان آورده بود: ««به فرض آن که مرا ترور کردید، چه می‌شود؟ مرغابی را از آب می‌ترسانید؟»

به گزارش خبرنگار ایمنا، آرام و شمرده حرف می‌زند. لهجه زیبایش مرا به یاد صفا و صمیمیت مردمان یزد می‌اندازد و بال خیالم تا دیار دارالعباده پرواز می‌کند. زمانی که متوجه موضوع مصاحبه می‌شود، شور و اشتیاقش برای پاسخ دوچندان شده و با تمام وجود از سومین شهید محراب سخن می‌گوید.

هنوز می‌توان ارادت شدیدش به شهید آیت‌الله محمد صدوقی را از لابه‌لای صحبت‌هایی که بر زبان می‌آورد، احساس کرد. گاهی کلامش به اشک آمیخته می‌شود و تمایل دارد مصاحبه را این‌گونه آغاز کند: «مجسمه تقوا، الگوی صبر و مقاومت، مجاهد خستگی‌ناپذیر، یاور محرومان و مستضعفان، فخر روحانیت، شیفته خدمت.»

پاسدار جانباز محمدحسن دهقان‌منشادی از هشتم آبان‌ماه سال ۱۳۵۹ این افتخار را یافت تا همراه فردی شود که مقام معظم رهبری درباره او فرمودند: «درباره مرحوم آیت‌الله شهید صدوقی گفتنی بسیار است و فضائل اخلاقی و معنوی و روحی و فکری ایشان شایسته آن است که درباره‌اش ساعت‌های متوالی بحث شود و من یک نفر هم برای بیان همه ابعاد شخصیت ایشان کافی نیستم بلکه باید از مجموعه دوستان و آشنایان قدیمی ایشان سخنانی درباره ایشان شنید تا بتوان چهره‌ای از آن بزرگوار ترسیم کرد.»

روایتی از آخرین خواسته شهید صدوقی در جوار امام رضا(ع)/ یار صدیق رزمندگان اسلام

شهید آیت‌الله محمد صدوقی در سال ۱۳۲۷ هجری قمری در خانواده‌ای روحانی در یزد متولد شد، ایشان فرزند مرحوم میرزا محمدرضا کرمانشاهی یکی از علمای بزرگ این استان بود.

وی از یاران صدیق و باوفای امام خمینی (ره) بود، که به‌حق در عمل ارزش‌های والای انقلاب اسلامی را به درستی ترویج و مکتب اسلام ناب محمدی را حتی در دوران سیاه پهلوی پاسداری کرده است.

شهید صدوقی در سال ۱۳۴۸ قمری، برای ادامه تحصیلات به اصفهان مهاجرت کرد و در مدرسه چهارباغ که اکنون مدرسه امام صادق (ع) نام دارد، مشغول تحصیل شد. یک‌سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۹ قمری برای ادامه تحصیل با خانواده به طرف قم رفت و اقامت آنها در این شهر ۲۱ سال به‌طول انجامید و دو سه روز پس از ورود به شهر قم، با امام خمینی (ره) آشنا شد.

آشنایی شهید صدوقی با امام خمینی (ره) به قدری بالا گرفت که برخی مواقع تمام مدت شبانه‌روز را با همدیگر سپری می‌کردند، از جمله کسانی که شهید صدوقی را برای آمدن به یزد سفارش کرد، امام خمینی (ره) بود که در نهایت بنا به سفارش، این اقدام، اجرایی و منشأ برکات فراوان برای مردم دارالعباده شد.

شهید صدوقی، عالمی سیاستمدار و باهوش بود

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آیت‌الله صدوقی به امامت جمعه یزد منصوب شد، همچنین از طرف مردم یزد به عنوان نماینده به مجلس خبرگان راه پیدا کرد، اما مبارزه وی با پیروزی انقلاب اسلامی به پایان نرسید و با تیزبینی مثال‌زدنی، خطر منافقان را درک کرد و به مقابله با آنان و روشنگری علیه این گروهک پرداخت.

محمدحسن دهقان‌منشادی، محافظ سومین شهید محراب در خصوص این عالم برجسته می‌گوید: «شهید صدوقی، عالمی سیاستمدار و باهوش بود و هنگامی که تصمیمی اتخاذ می‌کرد، هیچ فردی نمی‌توانست مانع تحقق اهداف وی شود. در یزد، صبح‌های زود به تنهایی و بدون هیچ محافظی به مسجد محل می‌رفت، جسارت وی در این زمینه بسیار ستودنی بود.»

روایتی از آخرین خواسته شهید صدوقی در جوار امام رضا(ع)/ یار صدیق رزمندگان اسلام

مرد شماره دو انقلاب ترور شد

زمانی که رژیم بعث عراق تهاجم همه‌جانبه خود به مرزهای ایران را آغاز کرد، وظیفه‌ای دیگری نیز بر دوش آیت‌الله صدوقی گذاشته شد، وظیفه‌ای که البته خود او تعیین کرده بود: «سال ۱۳۵۹ جنگ آغاز شد و آیت‌الله صدوقی در سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید، اما در طول این مدت کوتاه، این عالم مجاهد نسبت به سایرین، بیشترین حضور را در خطوط مقدم جبهه داشتند. برای رزمندگان جای تعجب بود که با وجود سن بالایی که داشت، مسافت طولانی را از یزد تا جبهه می‌پیمود. این صحبت همیشه بر زبان آیت‌الله صدوقی جاری بود که من باید به خطوط مقدم جبهه بروم، جان من فدای اسلام و قرآن. توجه و اهتمام ویژه ایشان به پشتیبانی مستمر مالی و معنوی از رزمندگان و حضور او در جبهه‌ها به‌رغم بیماری شدید، یکی از مؤثرترین حربه‌ها در راستای خنثی‌سازی تبلیغات دشمنان و موجب دلگرمی رزمندگان بود. این عالم با روحیه بالا و اخلاص بی‌نظیرش در تقویت ایمان جوانان و هدایت آنان، جایگاه ممتازی را در دل آنان باز کرده بودند.»

آیت‌الله صدوقی با وجود کهولت سن بارها در سنگر حاضر می‌شد. حتی در دوران کسالت شخصاً به خط مقدم و دیدار رزمندگان اسلام می‌رفت و روزهایی با رزمندگان هم‌نشین بود و به آنان روحیه می‌داد. حضور پررنگ و حساس وی در طول تاریخ انقلاب باعث شد که منافقان بارها دست به ترور او بزنند که در بسیاری از موارد نافرجام بود اما بالاخره توانستند وی را به درجه رفیع شهادت برسانند. وقتی ایشان به شهادت رسید، بعضی رادیوهای بیگانه اعلام کردند که مرد شماره دو انقلاب ترور شد.

محافظ شهید صدوقی از سفر ایشان به کرمانشاه، سنندج و پاوه می‌گوید؛ از سفری که خطر نیروهای کومله و دموکرات هم مانع حضور این عالم ربانی در جمع رزمندگان اسلام و بازدید از این مناطق که درگیر با جنگ شده بودند، نشد.

دهقان‌منشادی با اشاره به دیدار شهید صیادشیرازی و شهید آیت‌الله صدوقی قبل از آغاز عملیات بزرگ بیت‌المقدس که به آزادسازی خرمشهر منجر شد همچنین سفر آنها به مشهد می‌گوید: «شهید صدوقی در این سفر و در جوار امام رضا (ع) از خداوند دو درخواست می‌کند، اول پیروزی رزمندگان در این عملیات و دومی شهادت. بعد از این سفر همراه ایشان به قرارگاه کربلا رفتیم و شهید صدوقی پیش از آغاز عملیات بیت‌المقدس برای رزمندگان سخنرانی کرد تا باعث تقویت روحیه آنها در این عملیات شود. این عالم ربانی چند روز بعد از پایان عملیات هم دوباره در جمع رزمندگان حضور پیدا کرد.»

روایتی از آخرین خواسته شهید صدوقی در جوار امام رضا(ع)/ یار صدیق رزمندگان اسلام

مرغابی را از آب می‌ترسانید؟

خواسته اول شهید صدوقی محقق شده بود و خواسته دوم هم در مرحله اجابت قرار گرفت، خواسته‌ای که آرزوی دیرین او بود و بارها خودش خطاب به دشمنان اسلام آن را به زبان آورده بود: «به فرض آن که مرا ترور کردید چه می‌شود؟ مرغابی را از آب می‌ترسانید؟»

تقویم، تاریخ دهم رمضان ۱۴۰۲ هجری قمری، مصادف با روز جمعه، یازدهم تیرماه سال ۱۳۶۱ را نشان می‌دهد، نماز جمعه به امامت آیت‌الله محمد صدوقی به پایان رسیده است، یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام رضا ابراهیم‌زاده در عملیاتی انتحاری به نماینده امام (ره) در استان یزد نزدیک می‌شود و پس از دست دادن او را در آغوش می‌گیرد.

کد خبر 670785

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.