«پولین»؛ رمانی که تمام شخصیت‌های آن درگیر عشق‌اند

«پولین» نخستین رمان «گوتیک دوما» محسوب می‌شود که خود دوما به‌عنوان راوی، یک دوست قدیمی به‌نام آلفرد دِنروال را می‌بیند و این‌ دوست، قصه پولین را برایش روایت می‌کند.

به گزارش ایمنا، رمان «پولین» برای نخستین‌بار در سال ۱۸۳۸ منتشر شد اما ترجمه فارسی پیش‌رو براساس نسخه منتشرشده در سال ۱۸۷۲ انجام شده است. این داستان یکی از اولین رمان‌هایی است که «دوما» نوشت و نخستین رمان گوتیک او محسوب می‌شود.

شروع داستان در سال ۱۸۳۴ است که خود دوماً به‌عنوان راوی، یک دوست قدیمی به‌نام آلفرد دِ نروال را می‌بیند و این‌دوست قصه پولین را برای دوماً روایت می‌کند. پولین سال گذشته درگذشته است و هر دو مرد او را می‌شناسند. دوماً هم به‌عنوان آشنای این‌زن فقط خاطره مبهمی از او دارد.

تمام شخصیت‌های رمان پولین نوشته الکساندر دوماً، درگیر عشقی عجیب و پرشورند، اما آن را همچون صندوقی مهروموم‌شده در کنج اتاقی نگه می‌دارند. پولین زنی است پر از رمزوراز و سرشار از زیبایی‌هایی پیچیده که در هر کلامش یا در اوج‌وفرود روایت رمان، ابعاد پنهان آن بر مخاطب آشکار می‌شود. سرنوشت او را به مرزهای باریکی میان عشق و بی‌اعتمادی و زندگی و مرگ می‌کشاند.

پولین بارها برای دست یافتن به رؤیاهایش که درگرو حقیقت بودند، از آدم‌ها و واقعیت بی‌رحمشان فرار می‌کند و بارها سر از محل‌هایی برمی‌آورد که برایش تداعی‌کننده مرگ است. دوماً باور دارد که عشق به هرچیزی در نهایت بر ناامیدی پیروز خواهد شد و زندگی، دوباره از دخمه‌های تاریک سر بر می‌آورد.

درباره نویسنده

الکساندر دوماً در بیست‌وچهارم ژانویه سال ۱۸۰۲ در فرانسه به دنیا آمد. پدرش جنگاور بزرگی بود که در ارتش ناپلئون بناپارت خدمت می‌کرد و در ۳۱ سالگی توانسته بود به درجه ژنرالی برسد. اما همه چیز برای او خوب پیش نرفت و پدر الکساندر با نظرات ناپلئون درباره مصر مخالفت کرد و به زندان محکوم شد. او پس از دو سال از زندان آزاد شد، اما بعد از مدت کوتاهی از دنیا رفت. همین موضوع باعث شد الکساندر دوماً کودکی سختی را تجربه کند.

وی در سال ۱۸۲۲ به پاریس رفت و در آنجا خود را وقف ادبیات کرد. او در میانه انقلاب ۱۸۳۰ در فرانسه، شروع به نوشتن نمایش‌نامه‌های مختلفی در ژانر کمدی و درام کرد. سبک نوشتن الکساندر دوماً در این دوره با نویسنده معاصر او، ویکتور هوگو، مقایسه می‌شود.

دوماً نویسنده‌ای پرکار بود. او علاوه بر نمایش‌نامه و رمان، مقاله و سفرنامه نیز می‌نوشت. هر چند الکساندر در زمینه‌های مختلفی می‌نوشت، رمان‌های او که ابتدا به صورت سریالی منتشر می‌شد، او را در فرانسه و دیگر نقاط اروپا به شهرت رساند. از این رمان‌ها می‌توان به کنت مونت کریستو و سه تفنگدار اشاره کرد.

الکساندر دوماً با ماری لابی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج پسری بود که دوماً نام او را هم الکساندر گذاشت. الکساندر دومای پسر نیز راه پدر را در پیش گرفت و به دنیای ادبیات وارد شد.

الکساندر دوماً در پنجم دسامبر ۱۸۷۰ در خانه پسرش در فرانسه درگذشت. جسد او در سال ۲۰۰۲ به پانتئون منتقل شد تا او نیز در کنار دیگر بزرگان ادبیات فرانسه از جمله ویکتور هوگو، امیل زولا و ژان ژاک روسو دفن شود.

قسمتی از متن کتاب

«وقتی به هوش آمدم در دخمه بودم. لابد کنت از فریادی که کشیده بودم و از صدای افتادنم مرا در آزمایشگاه پیدا کرده و با استفاده از بیهوشی‌ام که چندین ساعت طول کشیده بود، به این مقبره آورده بود. روی سنگی کنارم چراغ و لیوان و نامه‌ای دیدم: لیوان حاوی زهر بود و به شما می‌گویم نامه چه بود.»

«به اعتراض گفتم: تردید دارید و نمی‌خواهید آن را به من نشان بدهید؟ اعتمادتان به من نصفه و نیمه است؟

«پولین جواب داد: آن را سوزاندم، اما خیالتان راحت باشد، کلمه‌ای از آن را فراموش نکرده‌ام.

پولین شما خواستید جنایت‌پیشگی در من تکمیل شود. شما همه چیز را دیدید و شنیدید، پس دیگر چیزی نیست که بخواهم به شما بگویم. می‌دانید من کیستم، یا بهتر است بگویم چه کاره‌ام.

اگر رازی که کشف کردید فقط به من مربوط می‌شد، اگر پای زندگی کسی جز من در میان نبود، آن را به خطر می‌انداختم، اما حاضر نمی‌شدم تارمویی از سرتان کم کنم. قسم می‌خورم، پولین.

اما چه بسا پرده‌دری ناخواسته، اشاره‌ای ناشی از وحشت که از حافظه‌تان درز کند یا کلمه‌ای که در خواب از دهانتان بیرون بیاید نه فقط من، بلکه دو مرد دیگر با هم پای سکوی اعدام ببرد. مرگ شما ضامن زندگی سه نفر است، بنابراین باید بمیرید.

لحظه‌ای از ذهنم گذشت شما را در بیهوشی بکشم، اما جرأت نکردم، چون شما تنها زنی هستید که دوست داشته‌ام پولین. اگر به نصیحتم گوش کرده بودید، یا بهتر است بگویم دستورهایم را اطاعت کرده بودید، در این لحظه پیش مادرتان بودید. شما برخلاف میل من آمدید. بنابراین به خاطر این سرنوشت باید خودتان را سرزنش کنید.

رمان پولین با ترجمه محمود گودرزی در ۱۸۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار تومان در سال ۱۴۰۱ توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

کد خبر 646816

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.