به سفیدی امید، به سیاهی طلاق!

طلاق، رها شدن از قید نکاح و پیمان زناشویی است که نه تنها منجربه ازهم‌گسیختگی بنیادی‌ترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده می‌شود، بلکه اثرات سوء آن، تمام ابعاد جامعه را دربرمی‌گیرد، فرزندان پناهگاه اصلی خود را از دست می‌دهند و در دریای مواج اجتماع، گرفتار ناملایمت‌های بسیاری می‌شوند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، پدیده «طلاق» گذار از تأهل به تجرد مجدد و به عقیده کارشناسان، وضعیتی در نقطه مقابل ازدواج است، به شکلی که آثار مخرب و ویرانگر آن حتی بر نرخ جمعیتی و آمار ازدواج یک جامعه نیز تأثیرگذار است.

طلاق از عوامل مهم در کاهش میل ازدواج و تشکیل خانواده در جوانان و زمینه‌ساز افزایش آمار ازهم‌پاشیدگی کانون گرم و صمیمی خانواده محسوب می‌شود.

افزایش آمار طلاق در جوامع در حال توسعه از آسیب‌هایی بوده که بروز آن طبیعی است، اما افزایش بی‌رویه آن می‌تواند بسیار خطرناک باشد و سبب تضعیف کامل بنیان خانواده شود.

یکی از نگرانی‌های اخیر موجود در کشور، آمار رو به افزایش طلاق است، اما باید بدانیم برخی کارشناسان آمار طلاق را در مقایسه با غرب قابل قبول می‌دانند و برخی آن را از لوازم صنعتی شدن به حساب می‌آورند.

طبق آمار منتشرشده در سال ۱۳۹۹ توسط سازمان ثبت‌احوال کشور، تعداد ازدواج‌های ثبت شده در این سال حدود ۵۵۶ هزار و ۷۳۱ مورد بوده که نسبت به سال ۹۸ حدود ۴.۴ درصد رشد کرده، اما تعداد طلاق‌های ثبت شده در این سال نیز رشد قابل توجهی داشته و تعداد ۱۸۳ هزار و ۱۹۳ مورد طلاق در سال ۹۹ ثبت شده که نشان‌دهنده میزان رشد ۳.۶ درصدی طلاق در ایران نسبت به سال ۹۸ بوده است.

درواقع به‌ازای هر سه ازدواجی که در سال ۹۹ ثبت شده، یک طلاق نیز به ثبت رسیده، یعنی نسبت ازدواج به طلاق در کشور سه به یک بوده و بیشتر طلاق‌های رخ داده متعلق به زوج‌هایی بوده است که بین یک تا پنج سال از زمان ازدواج آن‌ها می‌گذرد.

لازم است بدانیم آثار و عوارض طلاق، تنها منتهی به افراد خانواده نمی‌شود و جامعه نیز باید تاوان آن را در قالب هزینه‌های مختلف ازجمله افزایش بعضی جرایم و بزه‌های اجتماعی بپردازد.

بارزترین تأثیر طلاق روی کودکان است و بی‌گمان برخی از بزهکاران جوان، متعلق به خانواده‌هایی هستند که در معرض تعارض و کشمکش‌های خانوادگی و عاطفی قرار دارند.

بیشتر کارشناسان و صاحب‌نظران اجتماعی بر این باور هستند که عواملی مانند فشارهای اقتصادی و بالا رفتن هزینه‌های زندگی، فشارهای روانی، نبود تفاهم، خیانت، اعتیاد، بالا رفتن توقعات زوجین، ازدواج با توجه به ظواهر، در مواردی تناسب نداشتن تحصیلات زوجین در بروز این پدیده رو به افزایش، نقش دارند.

مشکلات اقتصادی؛ اولین علت پدیده طلاق

علیرضا شریفی‌یزدی، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، اظهار می‌کند: امروزه به طور مشخص نخستین و پراهمیت‌ترین عامل طلاق در کشور شامل مشکلات اقتصادی مانند تورم، رکود، بیکاری و هم‌خوانی نداشتن درآمد با هزینه‌ها است و دومین علت اصلی طلاق پدیده اعتیاد محسوب می‌شود که بخش بزرگی از جامعه را درگیر خود کرده است و به سمت طلاق سوق می‌دهد.

وی با بیان اینکه دخالت خانواده‌ها در امور زندگی فرزندان، سومین دلیل اصلی طلاق محسوب می‌شود، می‌افزاید: نداشتن شناخت کافی زوجین از یکدیگر در دوران پیش از ازواج نیز از سایر دلایل اصلی طلاق است؛ درواقع شناخت‌های ناکافی که در دوران پیش از ازدواج شکل می‌گیرد و افراد با همان شناخت به زندگی مشترک ورود می‌کنند، ازدواج را در معرض شکست قرار می‌دهد.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه خیانت یکی از زوجین نیز از عوامل مهم و اصلی طلاق است، تصریح می‌کند: طلاق در هر جامعه‌ای در گروه آسیب‌های اجتماعی قرار می‌گیرد، اما برخلاف ذهنیت موجود باید در نظر داشت که افزایش آمار طلاق همیشه بد نیست؛ لذا در جامعه‌ای که آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی سیر صعودی داشته باشد و در جامعه‌ای که میزان توانمندی و آگاهی زنان افزایش یابد، سیر صعودی طلاق را شاهد خواهیم بود.

تبعات طلاق در جامعه

وی با بیان اینکه اگر طلاق در وجه اول بیان شده رخ دهد، انتخاب بین بد و بدتر است، ادامه می‌دهد: بالا رفتن آمار طلاق رسمی به این معنا است که افراد مجبور نیستند به صورت اجباری و با وجود آسیب‌های گوناگونی که در معرض آن قرار می‌گیرند، طلاق عاطفی را به علت فشارهای اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی تحمل کنند.

شریفی‌یزدی با اشاره به تبعات طلاق در جامعه، می‌گوید: تزلزل کیان خانواده یکی از تبعات مهم پدیده طلاق محسوب می‌شود و براساس قائده تقلید، هنگامی که افراد طلاق می‌گیرند، دیگران نیز ترغیب به انجام آن می‌شوند، زن و مردی که درگیر پدیده طلاق می‌شوند، انواع آسیب‌های روحی و روانی را تا مدت‌ها تجربه می‌کنند که مهم‌ترین آنها افسردگی، اضطراب و نشخوار فکر است.

وی با بیان اینکه افزایش روابط نامتعارف و خارج از چارچوب‌های قانونی، عرفی و شرعی در جامعه از سایر پیامدهای منفی طلاق در جامعه است، اضافه می‌کند: فرزندانی که شاهد طلاق والدین خود هستند، ممکن است به علت محرومیت نسبی از وجود پدر یا مادر درگیر مشکلاتی در رشد و تربیت شوند که در سال‌های بعدی زندگی، گریبان‌گیر آن‌ها می‌شود.

گاموفوبیا یا ازدواج‌هراسی

این جامعه‌شناس با بیان اینکه با افزایش پدیده طلاق در جامعه، با تعدادی زیادی زن یا مرد مجرد روبه‌رو هستیم که درگیر برخی روابط نامتعارف می‌شوند و این موضوع آسیب‌های دیگری نیز به همراه دارد، اظهار می‌کند: طلاق برای زنانی که توانمندی تأمین نیازهای اولیه زندگی را ندارند، سبب به خطر افتادن امنیت اقتصادی آنها می‌شود.

وی با اشاره به تأثیر افزایش نرخ طلاق بر کاهش نرخ ازدواج در یک جامعه، می‌افزاید: هنگامی که یک فرد زندگی نزدیکان دایره یک و دوی خود را بررسی می‌کند که زندگی مشترک بسیاری از آنها به طلاق آنها ختم شده است، دچار نوعی ترس و واهمه نسبت به ازدواج می‌شود که در اصطلاح جامعه‌شناسی گاموفوبیا یا ازدواج‌هراسی نامیده می‌شود.

شریفی‌یزدی با اشاره به راهکارهای کاهش نرخ طلاق در جامعه، تصریح می‌کند: در بعد کلان، کاهش نرخ طلاق در جامعه به شدت منوط به اصلاح وضعیت اقتصادی است و مهم‌ترین و بزرگ‌ترین راهکاری که در حال حاضر جامعه نیازمند آن است، بهبود شرایط اقتصادی محسوب می‌شود، افزایش آموزش مهارت‌های زندگی به جوانان نیز از راهکارهای میان‌مدت کاهش نرخ طلاق در جامعه محسوب می‌شود.

لزوم آموزش جوانان برای جلوگیری از ازدواج‌های هیجانی و احساسی

وی ادامه می‌دهد: جوانان باید مهارت‌های زندگی را مانند مهارت استقلال، مسئله‌یابی، حل مسئله، گفت‌وگو، نقد کردن و نقدپذیری یا تصمیم‌گیری را در مدرسه، دانشگاه و قبل از ورود به زندگی مشترک بیاموزند تا قبل از رسیدن به مرحله طلاق، توان رفع کردن مشکل پیش آمده را داشته باشند.

این جامعه‌شناس با تاکید بر لزوم گسترش فرهنگ استفاده از مشاوره و خدمات مشاوره‌ای در حوزه خانواده، تصریح می‌کند: افراد باید بیاموزند هنگامی که توان رفع مشکلی را ندارند به مشاوران امر خانواده مراجعه کنند و از آنها بهره بگیرند، به عنوان راهکارهای کوتاه‌مدت کاهش نرخ طلاق باید از ازدواج‌های هیجانی و احساسی جلوگیری شود.

طلاق عاطفی؛ طلاقی مغفول مانده

وی با بیان اینکه بیش از ۵۰ درصد طلاق‌ها برای ازدواج‌هایی است که زوجین زیر ۲۵ سال سن دارند، ادامه می‌دهد: انتخاب سن مناسب برای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک از راهکارهای مهم کاهش نرخ طلاق محسوب می‌شود، افزایش چشم‌وهم‌چشمی‌ها، تشریفات و سختی‌های فرایند ازدواج نیز در بازه‌های زمانی اخیر، تبدیل به یکی از دلایل افزایش طلاق در جامعه شده است.

شریفی‌یزدی با بیان اینکه یکی از معضلات موجود در مباحث اقتصادی، مسکن است، خاطرنشان می‌کند: اگر ازدواج آسان در فرهنگ جامعه نهادینه شود، به افزایش راحتی زندگی و کاهش طلاق، می‌انجامد، لازم است بدانیم جامعه تنها درگیر طلاق رسمی نیست و بخش بسیار بزرگی از جامعه تحت تأثیر طلاق خاموش یا عاطفی است؛ آمار مشخصی از طلاق عاطفی منتشر نمی‌شود و به همین علت افراد آن طور که باید به پیامدهای این نوع طلاق اهمیت نمی‌دهند.

کد خبر 631832

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.