عشق شناسی بدون انسان‌شناسی محقق نمی‌شود

استاد فلسفه دانشگاه اصفهان گفت: هر نوع عشقی، عقلانیت و شریعت خاص خود که همان بایدها و نبایدها هستند را دارد. عشق مستلزم فعالیت است و عشق در انسان انفعالی نیست، بلکه انبوهی از فعالیت‌ها را در بردارد. بنابراین حرکت، مستلزم داشتن مسیر جهت است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، سید مهدی امام‌جمعه روز سه‌شنبه_اول شهریورماه_ در سلسله نشست‌های درس‌گفتار «ملاصدرا و نقش عشق و زیبایی در نظام خانواده و جامعه» با موضوع ملاصدرا و تلازم عشق با شریعت و عقلانیت اظهار کرد: دو نوع عشق داریم که یکی واقعی و دیگری کاذب است. عشق واقعی همان عشق انسانی است و عشق کاذب به‌نوعی همان عشق حیوانی است. ملاصدرا همه انواع عشق را در سه قسمت اکبر، اوسط و اصغر تقسیم‌بندی کرده که عشق اکبر همان عشق به خداوند متعال و فنای در عشق به معبود است.

وی افزود: این خاصیت عشق از نوع اکبر است که عاشق را نسبت به معشوق در یک‌مرتبه یا یک‌منزل متوقف نمی‌کند. درواقع عاشق همواره دنبال این است که همه منازل و مراتب را طی کند تا به وصال (فنا) برسد.

استاد تمام دانشگاه اصفهان تصریح کرد: عشق اوسط نیز همان عشق به خداوند باواسطه است. تدبر، کشف زیبایی و آنچه درواقع از جمل و جلال الله در این عالم به ودیعه گذاشته‌شده و در منظر و مرآی ما قرار داده‌شده است در تعریف این نوع عشق می‌گنجد.

وی اضافه کرد: عشق اصغر همان عشق آدمیان به یکدیگر است. عشق انسان به انسان از حیث تجلیات جمال و جلال خداوند در آدمی است. انسان فطرتا به زیبایی علاقه و عشق خاصی دارد و مجمعی از زیبایی‌های ظاهری، معنوی، باطنی و اخلاقی در او است.

امام‌جمعه گفت: اگر به دنبال این باشیم که عشق را در عالم انسانی بشناسیم، باید ابتدا انسان را بشناسیم و بدانیم بدون انسانی شناسی دقیق و جامع نمی‌توان به عشق شناسی درست و دقیق رسید. انسان یک تفاوت اساسی با غیر انسان دارد و آنچه انسان را از غیر او متمایز می‌کند این است که اختلافات افراد انسانی اختلافات سطحی، ظاهری و عرضی نیست.

تحولی که تنها مختص انسان است

وی افزود: انسان جوهره واحد نیست و انواع مختلفی را تحت عنوان نوع و واقعیت انسان می‌تواند در بربگیرد. این نوع اختلافی که در آدمیان هست در هیچ‌یک از انحاء دیگر موجودات نیست. در انسان این ویژگی وجود دارد که می‌تواند از صورت و فعلیت کنونی که دارد به‌صورت و فعلیتی دیگر متحول شود تغییر کند.

استاد تمام دانشگاه اصفهان با اشاره به اینکه به تعداد افراد بشر صورت‌های انسانی هم داریم، اظهار کرد: آدمی است که می‌تواند از پست‌ترین حیوانات به اعلی مراتب وجود و حتی عالم ملکوت و کمال راه یابد و بالا رود. بنابراین عشق‌ها متفاوت‌اند؛ برخی سقوط می‌کنند در رتبه بهائم، نفسانیات و حیوانات که از آن به نفس شهوانی تعبیر می‌شود و برخی در مرتبه درندگان جای می‌گیرند که از آن به نفس غضبیّه تعبیر می‌شود.

وی بابیان این نکته که انسان از هر جنس و نوعی که باشد در حقیقت معشوق و معبودی شبیه آن جنس بری خودش دارد، گفت: شریعت و عقلانیت در همین موارد رقم می‌خورد. آنچه ملاصدرا در چهار قرن قبل درباره انسان‌شناسی گفته نیز در فلسفه امروز به‌ویژه از نگاه اگزیستانسیالیستی یا هستی‌گرایی به آن توجه شده و این یعنی انسان خود مجود خویش را رقم می‌زند و حضور در یک چهارچوب نیست.

امام‌جمعه اضافه کرد: طبقه‌بندی در همه گروه‌ها و اشیا وجود دارد اما درباره انسان، طبقه‌بندی ندریم چراکه انسان، شخص است و شینی است. هر فردی از افراد بشر را باید در یک طبقه جای داد و دانست که انسان نوع واحدی ندارد. این انسان‌شناسی مبتنی بر مبانی فلسفه است و ملاصدرا ثابت کرده آگاهی، اندیشه، ایمان، رفتار، عشق و علاقه‌های انسانی عرضی عارضی بر جوهر و گوهر انسان نیست بلکه این‌ها همه در وجود آدمی و واقعیت او، نقش جوهری دارند.

وی افزود: واقعیت و حقیقت جدا از روح عالم نیست و در بسیاری از بحث‌های ملاصدرا این بیان‌شده که عمل انسان، نحو وجود انسان را رقم می‌زند. درواقع اراده انسان و نیت او در رقم زدن علم و عمل، عشق و علاقه او نقش دارد و همین‌جا است که ملاصدرا می‌گوید: انسان بااراده خود می‌تواند تولد جدیدی برای خود رقم بزند.

تولدی دیگر

این محقق در حوزه فلسفه اجتماعی و تفکر جامعه‌شناختی تصریح کرد. در سنت اسلام بابیان اینکه در مکتب ملاصدرا دو ولادت ثانویه و ثالثه وجود دارد، انسان بدون اراده خویش یک‌بار متولد می‌شود اما بعدازآن‌هم می‌تواند با تکیه‌بر اراده خویش متولد شود. سقراط می‌گفت من یک ماما هستم، یعنی دیگران را متولد می‌کنم آن‌هم از راه و مسیری که خودش می‌دانست.

وی ادامه داد: در طبایع انسانی محبت نسبت به آنچه در دار وجود است به ودیعه گذاشته‌شده است. در نگاه ملاصدرا به جنس بشر یعنی زن یا مرد بودن او اشاره نشده و آمده که هردوی این‌ها می‌توانند ثبات ملکوتی خود را تقویت کنند و ارتقا یابند.

امام‌جمعه اظهار کرد: هر نوع عشقی، عقلانیت و شریعت خاص خود که همان بایدها و نبایدها هستند را دارد. عشق مستلزم فعالیت است و عشق در انسان انفعالی نیست، بلکه انبوهی از فعالیت‌ها را در بردارد. بنابراین حرکت، مستلزم داشتن مسیر جهت است.

وی تصریح کرد: شریعت در عشق راهی است که عاشق طی می‌کند تا به معشوق خویش برسد و همین نیز مستلزم فعالیت، آن‌هم در مسیر راستایی است که به وصال معشوق منتهی می‌شود. همین‌جا است که شریعت عشق خودش را نشان می‌دهد و عاشق در همین مسیر به دنبال حفظ این سیر است. طبیعی است که انحراف در مسیر او را از محبوبش دور می‌کند بنابراین مراقبه و حفاظت نیز مستلزم عقلانیت است.

استاد فلسفه دانشگاه اصفهان افزود: عاشق در حال امتحان از طرف معشوق است. راه در این سیر از سوی معشوق و نه از طرف عاشق ارائه می‌شود. عاشق در اینجا کاشف است و بنیان‌گذار و عامل راه نیست و این معشوق است که راه را نشان می‌دهد.

به گفته وی، عشق در همان مرحله اول وقوع عشق، با این سوال که چه چیزی نظر معشوق را جلب می‌کند مواجه است. در اینجا هم شریعت عشق و هم عقلانیت عشق رقم می‌خورد. همچنین در هیچ‌کدام از انواع عشق کاذب و غیر کاذب یا انسانی و غیرانسانی، همواره محبوب و معشوق متبوع بوده و عاشق تابع است. قوام و بقای عشق نیز وابسته به همین معادله به‌ظاهر ساده است. دربیانی دیگر تابع مساوی با عاشق و معشوق مساوی با متبوع است.

تبعیت لازمه عشق ورزیدن

امام‌جمعه ادامه داد: درواقع لازمه حب و عشق ورزیدن، تبعیت است. هر نوع عشقی هم بایدها و نبایدهایی دارد که همه آن‌ها از سمت معشوق تعیین می‌شوند و این مسیر و راهی است که عاشق می‌واند سپری کند تا با این تلاش بتواند در جوار محبوب ساکن شود.

وی اظهار کرد: هر گوشه از ابعاد شخصیتی چه از نوع شهوت یا معنویت را که انسان در خود تقویت کند و به آن خو بگیرد، خودبه‌خود محبوب او نیز از همان جنس خواهد بود. او بعد از رسیدن به محبوب و در مرحله دوم باید با ممارست و مشاکلت راه و مسیر را دنبال کند. در این مرحله عاشق تلاش می‌کند شباهت‌ها با معشوق را بیشتر کند و باز در همین ممارست و مشاکلت است که عقلانیت و شریعت نیز رقم می‌خورد.

این استاد و محقق در حوزه فلسفه اجتماعی اظهار کرد: هنگامی‌که پاس شریعت به عشق‌باز می‌شود پای معنویت و حسابگری نیز به میان می‌آید. شریعت در عشق انسانی کوی محبت است و این ما هستیم که آدرس را می‌گیریم و خودمان نمی‌توانیم آدرس درست کنیم.

وی بابیان اینکه در عشق ایستایی وجود ندارد، تأکید کرد: جنب‌وجوش و حتی خروش، مستلزم حرکت در این مسیر است. حرکت در انسان ارادی است و تصمیم‌گیری، گزینش، انتخاب و سپس شناخت بایدها و نبایدها نیز به میان می‌آید.

به گزارش ایمنا، چهارمین جلسه از سلسله نشست‌های درس‌گفتار «ملاصدرا و نقش عشق و زیبایی در نظام خانواده» به همت دفتر تبلیغات اسلامی، به دو صورت مجازی و حضوری در سالن اجتماعات این دفتر در اصفهان برگزار شد.

کد خبر 599054

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.