۳۰ تیر ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۰
چیدمان فضایی شهر

انتخاب واژه‌ «چیدمان فضا» برای توصیف انگیزش‌ها و رفتارهای اجتماعی و فرهنگی درون شهر به تعریف، خلق و ایجاد فضا و تغییرات آن در طول زمان بازمی‌گردد. در برخورد با پدیده‌ پیچیده‌ای مانند شهر، مدل‌سازی برای شناخت این پدیده لازم است.

به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس مقاله‌ای از علی اسعدی کارشناس ارشد شهرسازی، پس از انقلاب صنعتی، عوامل مؤثر بر شکل‌گیری شهرها چنان متعدد و متنوع شد که دیگر روش‌های هنری رایج پاسخ‌گو نبود و ضرورت استفاده از روش‌های نوین در طراحی شهرها را اجتناب‌ناپذیر کرد. در چنین شرایطی ابزار رایانه و قابلیت آن برای درنظرگرفتن تأثیر عوامل متعدد به صورت هم‌زمان، توجه طراحان را به خود جلب کرد و تحقیقات به منظور یافتن راهکارهایی برای استفاده از این ابزار در طراحی شهرها آغاز شد.

در دوره معاصر روش‌های مختلفی برای تحلیل فضاهای شهری به کار گرفته شده است. یکی از روش‌هایی که چند دهه‌ای است مورد توجه معماران و طراحان شهری قرار گرفته، رهیافت اسپیس سینتکس است که نگاهی متفاوت به فضا را فراهم می‌آورد. این تئوری، نظریه‌ای است که نگاهی نو به فضا و مکان در شهر دارد. انتخاب عبارت «اسپیس سینتکس» برای توصیف انگیزش‌ها و رفتارهای اجتماعی و فرهنگی درون شهر، به تعریف، خلق فضا و تغییرات این تعریف در طول زمان بازمی‌گردد. این بستر تحلیل آن بخش از فعالیت‌های بشری را که به صورت گزینشی و اختیاری انجام می‌شود، برعهده می‌گیرد و روشی است که حتی معماران و طراحان برجسته‌ای مانند «نورمن فاستر» و «ریچارد راجرز» را وادار به استفاده از آن کرده است.

اگر به فضای شهری تنها از بعد کالبدی بنگریم، درواقع فضای فیزیکی شهر را مد نظر قرار داده‌ایم؛ از این رو فضای فیزیکی یک سیستم شهری، ساختمانی در سه بعد (هندسه اقلیدسی) است که پدیده‌های درون آن را می‌توان در قالب مفاهیمی مانند نقطه (خرده‌فروشی، مدرسه، بیمارستان)، خط (خطوط ارتباطی)، سطح (زمین، محله، ناحیه) و حجم (ساختمان‌ها) بررسی کرد.

درنظرگرفتن فضای شهری بدون فرآیندهای اجتماعی که در آن رخ می‌دهد، امری نادرست است. بسیاری از اندیشمندان اهمیت بیشتر را به فضای اجتماعی داده‌اند تا فضای کالبدی، همچون لفوور که به تعریف فضای اجتماعی می‌پردازد؛ بنابراین سازماندهی محیط و جامعه، همچنین الگوهای شهرها و مناطق، به فضای تولید و نقش آن در باز تولید شکل‌گیری اجتماعی-اقتصادی وابسته‌اند.

ساخت فیزیکی باید کارکرد منسجم فرآیند اجتماعی را تسهیل کند، اما فضا به‌طورمطلق قابل انطباق و سازگاری با این فرآیند نیست و نیازهای اجتماعی نیز از طرف دیگر با هر شکلی از فضا سازگار نیست؛ بنابراین توجه به بعد اجتماعی فضا در راستای اهمیت دادن به ساختار فضایی می‌تواند ما را در خلق فضاهای موفق شهری یاری کند.

در هر شهر، اگرچه عناصری وجود دارد که به مرور زمان دستخوش تغییر می‌شود، اما اجزایی هستند که در درازمدت، ثابت باقی می‌مانند و نقش مهمی در تعیین شکل آن شهر دارند. وقتی به عنوان شهرساز یا مردم عادی به یک سکونت‌گاه انسانی می‌نگریم، آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد، شناخت شکل آن سکونت‌گاه است؛ یعنی نیاز داریم که تصویر روشنی از شکل آن شهر را در ذهن داشته باشیم و بتوانیم به خوبی آن را تبیین و ارائه کنیم.

«ساختار شهر» و «ساخت اصلی شهر» مفاهیمی است که به این مهم (درک شکل کلی شهر) کمک می‌کند، مفاهیم و دغدغه‌هایی که می‌توان گفت از آخرین کنگره سیام، به طور رسمی گروهی از معماران و شهرسازان را با خود همراه کرده است. به نظر می‌رسد شناخت درست آنچه امروز تحت عنوان «ساخت اصلی شهر» از آن یاد می‌شود، بتواند به شناخت شکل شهر کمک کند.

واژه ساختار شهر طیف وسیعی از اشیای ساخته شده و مصنوع یا طبیعی را به ذهن انسان متبادر می‌کند. ساختار مفهومی پیچیده است که دریافت آن نیازمند کاوش عمیق و ژرف در ابعاد گوناگون است، اما در یکی از تعاریف که عمومیت بیشتری در رشته‌های مختلف درمورد ساختار دارد ساختار به عنوان چارچوبی از قوانین و نحوه ارتباط عناصر و اجزا تلقی می‌شود. به واسطه این تعریف در حوزه‌های علمی مختلف این نحوه ارتباط به صورت رشته‌ای از قانون‌مندی‌ها سعی در کنترل پاره‌ای از رفتارها دارد به عنوان مثال در علوم اجتماعی این نحوه ارتباطات و قوانین به رفتارهای اجتماعی می‌پردازد.

یکی از ابتدایی‌ترین و آسان‌ترین راه‌های درک مفهوم ساختار شهر استفاده از قیاس و به‌کارگیری این تکنیک در چارچوب فضایی آشنا با ذهن انسان است که از این طریق می‌توان به درکی مناسب از مفهوم ساختار رسید. ساختار فضایی شهر مجموعه‌ای مرکب از یک ستون فقرات و شبکه‌ای به هم پیوسته از کاربری‌ها و عناصر مختلف و متنوع شهری است که شهر را در کلیت آن انسجام می‌بخشد و تار و پودش در همه گستره شهر تا انتهایی‌ترین اجزای آن یعنی محله‌های مسکونی امتداد می‌یابد.

این مجموعه، شالوده سازمان فضایی_کالبدی شهر و اجزای داخلی آن بوده و مبین خصوصیات کلی شهر است و سایر ساختمان‌ها در شهر همانند پرکننده‌ها، بینابین بخش‌های اصلی این شبکه را می‌پوشاند. ساختارگراها بر این اعتقاد بودند که همراه با عملکرد باید ساختار فضاها را نیز در نظر گرفت. از دیدگاه آنان اصل ارتباط یکی از اصول مهمی است که به فضاها ساختار می‌بخشد. با ایجاد ساختار در فضاهای شهر می‌توان به شکل‌دهی فعالیت‌های ارتباطی و جریاناتی که در درون فضاها اتفاق می‌افتد، اقدام کرد. از دیدگاه ساختارگرایان اصل ارتباط یکی از اصول مهمی است که به فضاها ساخت می‌بخشد. با ساخت دادن به فضاهای شهر می‌توان به شکل دهی فعالیت‌های ارتباطی و جریاناتی که در درون فضاها اتفاق می‌افتد اقدام کرد.

برای تأثیر بر رشد شهر، شهرساز باید ابتدا ایده روشنی از ساختار شهر داشته باشد تا از این طریق فرآیند عمران شهری به جریان درآید. یکی از الگوهای مدنظر ساختارگرایی در شهرسازی، الگوی سازمان‌دهی عناصر اصلی شهر است که در آن به ویژگی انعطاف‌پذیری و رشد شهر به صورت توأم توجه می‌شود. پیرامون این دیدگاه تلاش برای تعیین شکل شهر را مردود دانسته و این نظریه را مطرح کردند که معماران و شهرسازان تنها باید قسمت‌های اصلی شهر را برنامه‌ریزی و طراحی کنند و سایر قسمت‌ها توسط شهروندان ایجاد شود. آنها تنها به طراحی ساختار اصلی شهر اقدام و قسمت‌های دیگر را به حال خود رها می‌کردند.

تحلیل فرآیندهای توسعه اجتماعی و اقتصادی در ارتباط با ساختار و فرم فضایی شهر نیاز به روش‌هایی دارد که بتواند به پیچیدگی‌های کالبدی_فضایی پاسخ دهد و به شناخت و درک ساختار و فرم فضایی شهرهای امروزی کمک کند. از جمله نظریه‌ها و روش‌هایی که به مطالعه ساختار و پیکربندی فضای شهری می‌پردازد، نظریه چیدمان فضا است. چیدمان فضا، مجموعه‌ای از نظریه‌ها و روش‌هایی است که به پدیدارشناسی فضا می‌پردازد و می‌توان از آن به عنوان یکی از مهمترین روش‌های ریخت‌شناسی فضا نام برد. ترتیب فضایی به عنوان هسته اصلی تحلیل‌های فضایی، مفهومی است که بر اساس نظریه‌های گراف به وجود آمده است؛ در این روش سیستم‌های فضایی نه بر اساس روش‌های معمول هندسی بلکه بر اساس توپولوژی فضایی آنها تحلیل می‌شوند.

انتخاب واژه «چیدمان فضا» برای توصیف انگیزش‌ها و رفتارهای اجتماعی و فرهنگی درون شهر، به تعریف، خلق و ایجاد فضا و تغییرات آن در طول زمان بازمی‌گردد. در برخورد با پدیده‌ی پیچیده‌ای مانند شهر، مدل‌سازی برای شناخت این پدیده ضروری است. آن چیزی که در مقوله شهرسازی بسیار با اهمیت است، بحث فضا به عنوان زبان مشترک شهر است. فضا و روابط پیچیده آن در بسیاری از موارد نه تنها تاثیرپذیر نیستند بلکه تأثیرگذار نیز هستند.

کد خبر 589745

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.