جنگ تحمیلی چگونه پایان یافت؟

واقعیت‌های موجود در یکی دو سال مانده به پایان جنگ تحمیلی هشت‌ساله به گونه‌ای رقم خورد که هم در سطح داخل کشور و هم در سطح نظام بین‌الملل ضرورت‌هایی برای خاتمه دادن به این جنگ به وجود آید، ضرورت‌هایی که نظام اسلامی را به سمت پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سوق داد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، سی‌ویکم شهریورماه سال ۱۳۵۹، رژیم بعث عراق یک جنگ نابرابر را با حمایت قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای علیه ایران آغاز کرد، جنگی که هزینه‌های زیادی برای نظام اسلامی نوپای ایران به دنبال داشت. در این جنگ نابرابر که هشت سال به طول انجامید، مردمان این سرزمین با اتکا به خدا و تبعیت از رهبری عالمانه و مقتدرانه امام خمینی (ره) و با جان‌فشانی رزمندگان اسلام، دفاع مقدسی را شکل دادند که در تاریخ این کشور بی‌نظیر بود، اما واقعیت‌های موجود در یکی دو سال مانده به پایان جنگ تحمیلی هشت‌ساله به گونه‌ای رقم خورد که هم در سطح داخل کشور و هم در سطح نظام بین‌الملل ضرورت‌هایی برای خاتمه دادن به این جنگ به وجود آید، ضرورت‌هایی که نظام اسلامی را به سمت پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سوق داد.

قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامه‌های شورای امنیت بود که در بیست‌وهفتم تیرماه سال ۱۳۶۶ برای پایان دادن به جنگ ایران و رژیم بعث صدام صادر شد، اما دولت جمهوری اسلامی ایران به دلیل بعضی ضعف‌ها و نقایص قطعنامه به مدت یک سال آن را نپذیرفت. پس از حمله عمدی ناو جنگی آمریکایی وینسنس به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران بر فراز خلیج فارس که ۲۹۰ مسافر آن شامل ده‌ها زن و کودک به شهادت رسیدند و بمباران شیمایی صدام در داخل عراق که منجر به قتل عام صدها هزار تن از مردم شد، مسئولان نظام اسلامی مصلحت را در پذیرش قطعنامه دانستند.

امام خمینی (ره) در بیست‌ونهم تیرماه سال ۱۳۶۷ پیامی درباره پذیرش قطعنامه منتشر کرد که به «نوشیدن جام زهر» معروف شد. امام (ره) در این پیام که به بهانه سالروز کشتار زائران ایرانی در مکه منتشر شد، به تشریح سیاست جدید جمهوری اسلامی در قبال جنگ تحمیلی و دلایل پذیرش قطعنامه پرداخت. در این پیام آمده است: «اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‌دیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری می‌کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش‌بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‌دانم و خدا می‌داند که اگر نبود انگیزه‌ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی‌بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود، اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود.

من در اینجا از همه فرزندان عزیزم در جبهه‌های آتش و خون که از اول جنگ تا امروز به نحوی در ارتباط با جنگ تلاش و کوشش نموده‌اند، تشکر و قدردانی می‌کنم و همه ملت ایران را به هوشیاری و صبر و مقاومت دعوت می‌کنم. در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمره خون‌ها و شهادت‌ها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفه شهادت بی‌خبرند و نمی‌دانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است، حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه‌ای وارد نمی‌سازد.» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۹۲)

همچنین رهبر کبیر انقلاب در پیام دیگری برای مسئولین نظامی و سیاسی که از سوی مرحوم حاج سیداحمد خمینی در تاریخ بیست‌وششم تیرماه سال ۱۳۶۷ قرائت شد، اما به صورت علنی منتشر نشد، درباره پذیرش قطعنامه ۵۹۸ فرمودند: «از هر کسی بهتر شما عزیزان می‌دانید که این تصمیم برای من چون زهر، کشنده است، ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتش‌بس را قبول می‌کنیم.»

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) نیز در خصوص دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸، بیانات متعددی داشته‌اند، ایشان که در آن زمان رئیس دولت جمهوری اسلامی بودند در خطبه‌های نماز جمعه تهران که در تاریخ یازدهم مردادماه سال ۱۳۶۸ ایراد شد، فرمودند: «امام عزیزمان آن وقتی که مصلحت دانست، قطعنامه را قبول کرد. ملاحظه نکرد که حالا من هفته قبل یا ده روز قبل یا یک ماه قبل، خود من چی گفتم. نه، تکلیف این است، مصلحت اسلام این است، کی چه خواهد گفت برای امام مطرح نیست.»

همچنین ایشان در اجتماع پر شکوه زائران مرقد امام خمینی (ره) در تاریخ چهاردهم خردادماه سال ۱۳۷۵ در خصوص دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ فرمودند: «قطعنامه را هم که امام قبول کرد، به خاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسئولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ روی او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمی‌کِشد و نمی‌تواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت.»

سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و معاون وقت این ستاد نیز در سال ۱۳۹۳ به مناسبت هفته دفاع مقدس در برنامه شناسنامه در خصوص دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ گفت: «به نظر من قطعنامه ۵۹۸ در تیرماه ۶۷ پذیرفته نشد و سابقه آن به دو سه سال قبل از آن باز می‌گردد؛ هنگامی که پشتیبانی لازم از رزمنده‌ها در جبهه صورت نگیرد یا باید نشست و شاهد انهدام کشور بود یا باید برای خاتمه جنگ تصمیم گرفت؛ این قشری‌نگری است که بگوییم فلان شخص دو خط نامه نوشت و گفت اگر فلان کارها را نکنید نمی‌شود جنگید و حضرت امام (ره) نیز در پی آن اقدام به پذیرش قطعنامه کردند. این مطلب با عقل سازگار نیست.

از سال ۶۵-۶۴ ضعف‌های ساختاری، زیر ساختی و اساسی ما در جنگ هویدا بود. قبل هم بود، اما دیگر عراقی‌ها به جایی رسیدند که به شدت قوی شدند؛ اتفاق فاو افتاد و عراق خطر را به جدیت احساس کردند، همه به حمایت از صدام برخاستند؛ اطلاعات موجود است، میزان تسلیحات و کمک‌هایی که به عراق در سال‌های ۶۵-۶۴ شد قابل قیاس با گذشته نیست.

عراقی‌ها با ۴۰۰ هواپیما و ۱۲ لشکر زمینی جنگ را آغاز کردند، این ۴۰۰ هواپیما در طول جنگ ساقط و ۱۲ لشکر منهدم شد. من مسئول شمارش اینها بودم. ولیکن در روزی که ما قطعنامه را پذیرفتیم، عراق ۷۰۰ هواپیمای روز دنیا را داشت و دارای ۵۶ لشکر بود. یک میلیون رزمنده داشت. ما با یک ارتش قدرتمند این گونه مواجه بودیم.

در مقابل چنین ارتش قدرتمندی هشت ما در گرو ۹ بود؛ حضرت امام (ره) اعلام می‌کردند جنگ جنگ تا پیروزی، آیا بدنه کشور به این نحو از جنگ پشتیبانی می‌کردند؟ و آیا جنگ به این نحو ادامه پذیر بود؟ حوادثی که در بهار ۶۷ اتفاق افتاد و بسیاری از سرزمین‌هایی که در طول جنگ موفق به تصرف آنها شده بودیم را دشمن باز پس گرفت، از جمله اتفاقاتی بود که برای آن تصمیم گرفته می‌شد؛ دشمن تا نزدیکی اهواز آمد و باید برای جنگ تصمیم گرفته می‌شد.

ما برای مقابله با سلاح‌های پیشرفته شیمیایی عراقی‌ها حتی ماسک به درد بخور نداشتیم؛ آن ماسک‌های موجود که در فیلم‌ها است نیز از بین ۱۵ عامل شیمیایی پاسخگوی دو سه عامل بود؛ آن ماسک‌ها به درد گاز اشک‌آور می‌خورد؛ وقتی گاز اعصاب می‌زدند، این ماسک‌ها عمل نمی‌کرد؛ بچه‌های ما همانند برگ خزان می‌ریختند؛ باید برای این اتفاقات تصمیم‌گیری می‌شد.»

پذیرش قطعنامه ۵۹۸ پایان یک دوران سخت برای مردم ایران بود، دورانی که هنوز زخم حاصل از آن داغ است و یادگارهای آن را در مراکز توان‌بخشی و بر روی ویلچرها می‌توان مشاهده کرد، هنوز هم هزاران آزاده، جانباز و خانواده شهید درد جنگ هشت‌ساله را با خود حمل می‌کنند.

کد خبر 588994

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.