دردسر زندگی مجردی باعث نابودی زندگی یک زوج شد

به گزارش ایمنا، این زوج هفته گذشته دادخواست جدایی خود را به دادگاه خانواده تهران ارائه کردند. مرد جوان وقتی روبه‌روی قاضی قرار گرفت، درخصوص علت درخواست طلاق خود، گفت: سه سال است که با صنم ازدواج کرده‌ام. خواهر صنم در یک آپارتمان نزدیک خانه ما زندگی می‌کرد. او از پدر و مادرش جدا شده و به‌صورت مجردی زندگی می‌کرد. من هم مشکلی با این موضوع نداشتم تا اینکه چند وقت پیش خواهرزنم مجبور شد خانه‌اش را تخلیه کند. او به‌دنبال خانه می‌گشت تا اینکه همسرم پیشنهاد داد، خانه‌ای در آپارتمان ما بگیرد. من از همان ابتدا مخالف بودم که خواهرزنم همسایه ما شود اما همسرم اصرار کرد و در نهایت خانه طبقه پایین ما را اجاره کرد. از وقتی به آپارتمان ما آمده، یک روز خوش نداریم؛ این دختر مرتب مهمانی می‌گیرد. هر بار به خانه ما می‌آید و موادغذایی برمی‌دارد. همیشه هم بهانه‌اش این است که مهمان دارد.

وی افزود: مرتب سر و صدای مهمانی از خانه‌اش شنیده می‌شود. ما از دست او آسایش نداریم. از طرفی غیرت من هم قبول نمی‌کند که خواهرزنم تنها زندگی کند و همیشه در خانه‌اش افراد متفاوت رفت‌وآمد کنند. همسر من در این آپارتمان زندگی می‌کند و بیشتر اوقات هم تنها است. معلوم نیست این افرادی که به خانه خواهرزنم می‌روند، چه کسانی هستند. بارها سعی کردم با همسرم سر همین مسئله صحبت کنم اما او هر بار جبهه‌گیری می‌کند و می‌گوید که به ما ربطی ندارد و در زندگی خواهرم دخالت نکن. در صورتی‌که این اسمش دخالت نیست. چند سال خواهرزنم تنها زندگی می‌کرد و من در زندگی‌اش دخالت نمی‌کردم اما او حالا مدتی است که باعث آزار و اذیت ما شده و من نمی‌توانم سکوت کنم. وقتی در آپارتمان ما زندگی نمی‌کرد، من هم نمی‌دانستم که در خانه‌اش چه خبر است اما حالا هر روز شاهد رفت‌وآمدهای او هستم و برایم سخت است که سکوت کنم.

در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: همسرم بهانه‌گیری می‌کند. او از اول در مورد خواهرم فکرهای درستی نمی‌کرد. چون خواهرم تنها زندگی می‌کند، همیشه با طعنه و کنایه در مورد او حرف می‌زند. حالا که همسایه ما شده، بیشتر بهانه‌گیری می‌کند. هر شب با من دعوا راه می‌اندازد که چرا به خواهرت تذکر نمی‌دهی. در صورتی‌که زندگی خواهرم، به من هیچ ارتباطی ندارد، حتی من هم وقتی تنها است و دوستانش آنجا نیستند به خانه‌اش می‌روم. در هیچ‌کدام از مهمانی‌هایش هم شرکت نکردم اما مهبد گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست و فقط می‌خواهد حرف خود را بزند. از خودخواهی‌ها و کوته‌فکری‌هایش خسته شدم و دیگر تحمل رفتارهایش را ندارم و برای همین می‌خواهم برای همیشه از او جدا شوم.

در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند اما وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست با یک مشاور خانواده مشورت کنند.

منبع: رکنا