شاخص‌های دخیل در تعیین سلسله مراتب فضاهای شهری

فضاهای شهری به عنوان بستر ظهور و بروز روندها و فرآیندهای شهری و به عنوان مکانی برای حضور و فعالیت شهروندان، نقش مهمی در شکوفایی و رونق شهر دارد و از این منظر باید سلسله مراتب، همچنین کارکرد هریک از عرصه‌های شهر به درستی تبیین و تعیین شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، یکی از مهمترین وظایف طراحان شهری، تعیین شاخصه‌های متناسب برای ساخت فضاهای شهری است به نحوی که این فضاها بهترین عملکرد را داشته باشد، بتواند نیازهای شهروندان را مرتفع کند و رضایت خاطر آنان را فراهم آورد.

در این خصوص مسائل دیگری همچون امنیت، حس تعلق، سطح تعاملات اجتماعی و حضور پذیری نیز مطرح است. به علاوه طراحی متناسب فضاهای شهری موجب شده است تا بسیاری از معضلاتی که امروزه در زمینه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست‌محیطی دست به گریبان شهرها شده است، به آسانی قابل حل باشد.

تاریخ شهرهای گذشته ما نشان از آن دارد که طراحی شهری و تعیین شاخصه‌های دخیل در ساخت عرصه‌های شهر، دقیق و متناسب با ساختار جامعه آن زمان شهر بوده است؛ البته نحوه طراحی بافت‌های قدیم شهرهای ما خود گواهی بر این موضوع است.

این مسئله امروزه در طراحی و برنامه‌ریزی شهری تا حد زیادی مورد بی‌توجهی قرار گرفته است و همین امر در کنار تغییرات گسترده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، زمینه را برای بروز ناهنجاری‌های اجتماعی و ایجاد معضلات و مسائل شهری در حوزه‌های مختلف فراهم کرده است، لذا لزوم تبیین این شاخصه‌ها ضروری به نظر می‌رسد.

در گفت‌وگویی با حسن سجادزاده، دکترای طراحی شهری، نحوه تقسیم‌بندی عرصه‌های شهری و شاخص‌های دخیل در تعیین سلسله مراتب فضاهای شهری را مورد بررسی قرار دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

فضاهای شهری به چند دسته قابل تقسیم است؟

برای طراحی متناسب فضاهای شهری، ابتدا باید شاخص‌های طراحی این فضاها مشخص شود و بدین منظور حتماً باید انواع فضاهای شهری را در سطح شهرها شناسایی کنیم؛ فضاهای شهری به عمومی، نیمه عمومی، خصوصی و نیمه خصوصی تقسیم می‌شود.

مقیاس و حوزه بندی هرکدام از این فضاها موجب شده تا آنها ویژگی‌ها و کارکردهای متفاوتی داشته باشند که به طور کلی در سلسله مراتب تقسیم بندی فضاها در شهرهای ایران، زمینه و بسترهای فرهنگی اجتماعی بیشتر مدنظر است به نحوی که حریم‌ها بر این اساس تعیین و به صورت مشخص به دو دسته عمومی و خصوصی تقسیم می‌شود.

در فرهنگ ما نیز ساختار فضاهای مسکونی و ساختار فضاهای شهری و محله‌ای، این سلسله مراتب وجود دارد تا حس سکونت و آرامش اتفاق بیفتد؛ مهمترین هدف تقسیم بندی فضاهای شهر این است که بتواند آرامش را برای ساکنان شهرها به ارمغان بیاورد و حس تعلق نسبت به شهر و محل سکونت را افزایش دهد.

ملاک این تقسیم‌بندی چیست؟

در ابتدا باید ساختار و مقیاسی که قرار است در مورد آن صحبت کنیم مورد توجه قرار گیرد؛ اگر در مورد یک منزل مسکونی صحبت کنیم، عرصه خصوصی و نیمه عمومی یک تعریف مشخص دارد و چنانچه محل بحث ما بافت محله‌ای است، تعاریف در خصوص عرصه خصوصی و نیمه عمومی کاملاً متفاوت است.

فضاهای شهری معمولاً از فضاهای خصوصی (منازل مسکونی) آغاز می‌شود و به راسته‌ها و کوچه‌ها می‌رسد که معمولاً عرصه‌های نیمه خصوصی هستند؛ بعد از آن به خیابان‌ها و دسترسی‌های میان بافت و فضاهای مسکونی می‌رسیم که نیمه عمومی هستند و سپس با گذر از فضاهای نیمه عمومی به میدان‌ها و عرصه‌هایی از شهر می‌رسیم که کاملاً عمومی است.

تقسیم‌بندی اجتماعی در هرکدام از عرصه‌های شهری ذکر شده متفاوت است؛ به طور مثال محلات قدیمی شهرهای ایرانی دارای ویژگی‌هایی بوده که برای مردم محل در آن زمان، فضایی خصوصی محسوب می‌شده است، بنابراین نمی‌توان ساختار مشخصی برای فضاهای خصوصی و یا عمومی تعیین کرد زیرا مقیاس یا تناسب فضاها نسبت به عمومی یا خصوصی بودن فضاها، کاملاً متفاوت است.

فضاهای خصوصی و عمومی شهر هرکدام چه ویژگی‌هایی دارد؟

به طور کلی در فضاهای خصوصی بر اهلیت فضا تاکید بسیاری می‌شود و استفاده‌کنندگان نیز ساکن آن فضا هستند، اگر بخواهیم تعریف نسبتاً کاملاً از فضای خصوصی در شهر داشته باشیم، باید میزان سکونت و تردد را مورد بررسی قرار دهیم.

عموماً سکونت در این فضاها بیشتر و پررنگ‌تر است به نحوی که این فضاهای شهری به عنوان عرصه‌ای خصوصی در شهر تعریف و شناخته می‌شود و مالکیت‌ها، نحوه سکونت، مدت سکونت و مدت تملک، همگی شاخص‌هایی است که در تعیین یک عرصه خصوصی مورد توجه قرار می‌گیرد.

یکی از ترفندهای طراحی شهری به منظور ایجاد عرصه‌های خصوصی که در گذشته مورد توجه بوده، احداث معابر و کوچه‌های بن بست است. اما عرصه‌های عمومی، فضاهایی از شهر است که در آن همه اقشار جامعه اعم از کودکان، سالمندان، بانوان، جوانان، گردشگران و سایر گروه‌ها حضور و فعالیت داشته باشند.

نحوه طراحی متناسب فضاهای عمومی به حضور پذیری و امنیت بیشتر شهروندان کمک می‌کند در حالی که امروزه بسیاری از شاخص‌ها به منظور طراحی این فضاها در نظر گرفته نمی‌شود.

مبنای این تقسیم‌بندی در کشور ما با کشورهای توسعه یافته غربی چه تفاوت‌هایی دارد؟

در کشورهای توسعه یافته ویژگی‌ها و کیفیت محیطی مهم‌تر از ویژگی‌های اجتماعی است در حالی که در کشور ما بیشتر از جنبه اجتماعی و فرهنگی به عرصه‌های خصوصی و عمومی شهر نگاه می‌شود؛ با این حال سلسله مراتب فضاهای شهری در این کشورها نیز مورد توجه است، اما آنقدر که بحث غریبه و آشنا در فرهنگ ما از اهمیت زیادی برخوردار است، لزوماً در فرهنگ کشورهای توسعه یافته اهمیت ندارد که این خود در تعیین سلسله مراتب فضاهای شهری بسیار مؤثر است.

تعیین این عرصه‌ها با توجه به زمینه‌های جغرافیایی کشورمان، بیشتر بار فرهنگی دارد؛ البته برای ما مهم است در عرصه‌هایی که تعریف می‌شود، مسائل اجتماعی و فرهنگی رعایت شود در حالی که در کشورهای توسعه یافته مبنای تعیین عرصه‌های شهری بیشتر انسانی و روان‌شناسانه است.

به واسطه این دیدگاه روان‌شناسانه، زندگی جمعی خانوادگی که به خصوص در گذشته در میان خانواده‌های شهری رواج داشته است، مورد قبول نیست و به نوعی دخالت در حریم خصوصی محسوب می‌شود، اما در فرهنگ کشورهای توسعه یافته و از منظر روان‌شناسانه زمانی که ما از حریم صحبت می‌کنیم، بیشتر نگاه و مرزبندی فیزیکی مورد توجه است.

در فرهنگ ما بیشتر نگاه محرمیت مورد توجه است و این نگاه محرمیت صرفاً به دلیل تضاد جنسی نیست، بلکه حجب و حیا، تعارفات نیز مورد توجه بوده که به نوعی حریم سلسله مراتبی است.

در فرهنگ ما کوچکی، بزرگی و پیشکسوتی نسبت به فرهنگ‌های دیگر اهمیت زیادی دارد و لذا تعریف اجتماعی در تعیین عرصه‌های عمومی و خصوصی پررنگ‌تر از تعاریف روان‌شناسانه یا تعاریف فیزیولوژیکی است؛ بنابراین در چنین شرایطی معتقدم باید در طراحی فضاهای شهری دیدگاه متن محور مورد توجه باشد.

گفت‌وگو از: بهناز عرب‌زاده- خبرنگار سرویس شهرهای ایران خبرگزاری ایمنا

کد خبر 534871

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.