ضرغامی :آمده‌ام زیر میز بزنم !

عزت الله ضرغامی که تاکید دارد مستقل از احزاب وارد رقابت های۱۴۰۰ شده است، می گوید لیستی تهیه کرده و «آمده زیر میز بزند»، مدیریت روحانی را «ریموتی»می خواند، منتقد فیلترینگ اینستاگرام است، برای اقتصاد «بسته غذایی» و برای سیاست خارجه «اقتصادی بودن سفیران» را در اولویت می داند.

به گزارش ایمنا، روزنامه خراسان نوشت: حدود هفت سال از پایان مدیریت عزت ا… ضرغامی بر صداوسیما می‌گذرد اما شاید معروف‌ترین رئیس تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی ایران را بتوان او دانست که در ۱۰ سال ریاست اش تحولات مهمی را در حوزه محتوایی و شکلی ایجاد کرد و مهم‌ترین پروژه اش دیجیتال کردن است که توانست به قولی مردم را از پشت بام‌ها پایین بیاورد و همه را از شر آنتن‌های هوایی پر دردسر راحت کند. در کنار اینها ایجاد شبکه‌های تخصصی را نیز پای او نوشته‌اند که مخاطبان زیادی را به خود جذب کرد. اما صداوسیمای ضرغامی در نگاه بسیاری به ویژه سیاسیون اصلاح طلب به یک تلویزیون بسته با نگاهی جناحی نیز معروف بود که کمترین تریبون را به آن‌ها داد. صداوسیمایی که اگر چه خود ضرغامی می‌گوید دعواهای زیادی با احمدی نژاد داشته اما متهم است که بیشتر حامی او و سیاست‌هایش به شمار می‌رفت.

ضرغامی البته از خاتمی هم به عنوان یکی از کسانی که به او تشر زده یاد می‌کند و مثالش را بخش خبری ۲۰:۳۰ می‌داند. ضرغامی همچنان با روحانی مشکل دارد و با ریموتی خطاب کردن مدیریت وی، از احمدی نژاد به عنوان یک رئیس جمهور پر کار یاد می‌کند و می‌گوید: آمده‌ام زیر میز بزنم. او لیستی را آماده کرده که ما را به یاد لیست معروف احمدی نژاد که در جیبش ماند، می‌اندازد و….

ضرغامی این روزها در ساختمان دفتر معروفش در خیابان پاستور که پاتوق صبحانه خوری بسیاری از سیاسیون دو جناح بوده، سخت مشغول کار است و سودای رسیدن به چند قدم آن طرف تر یعنی نهاد ریاست جمهوری را دارد. او می‌گوید با برنامه است و برای اقتصاد بسته غذایی و برای سیاست خارجه اقتصادی بودن سفیران را در اولویت می‌داند. همچنان از سیاست‌هایش در برابر حجاب و موسیقی در صداوسیمایش دفاع می‌کند اما می‌گوید برخی نظراتش به ویژه در حوزه موسیقی به روز شده است.

حاصل دو ساعت و نیم گفت‌وگوی ما با مرد فرهنگی عرصه سیاست را در ادامه بخوانید:

شما در سال ۱۳۸۳ رئیس سازمان صداوسیما شدید و از آنجا چهره مهندس ضرغامی در جامعه شناخته شد. چطور شما ناگهان رئیس صداوسیما شدید؟ لابی خوبی داشتید یا توانمندی خاصی داشتید؟

با اینکه من در هیچ گمانه زنی نبودم و هیچکدام از رسانه‌های این طرفی و آن طرفی اسم من را مطرح نمی‌کردند، البته تعمدی هم بود که به خاطر جناح بندی‌هایی که داشتند مطرح نمی‌کردند، ولی من یقین داشتم که رهبری من را انتخاب می‌کنند، چون ایشان را می‌شناختم و می‌دانستم که ارزیابی دقیقی از شرایط موجود، توانمندی‌های مدیران و سوابق مدیران دارند. به همین دلیل من در همان شش ماه اول در صداوسیما، چون کاملاً آماده و آشنا بودم کجا می‌روم، بسیاری از کارهایی را که فکر می‌کردم بر زمین مانده، انجام دادم. مثلاً خبر ۲۰:۳۰، البته آن ۲۰:۳۰ که من راه انداختم، یک فضای دیگری بود، شاید یکی از بهترین مدافعان آقای خاتمی رئیس جمهور وقت بود، با اینکه علیه خودشان کم مطلب نمی‌رفتیم، ولی همه استقبال کردند که این بخش خبری کمی از این حالت رسمی و خشک بیرون بیاید.

در دوره شما شبکه‌های تلویزیونی زیادی در صداوسیما ایجاد شد، اما چطور شد شبکه‌های خارجی فارسی زبان بخش بزرگی از مخاطبان داخلی ما را جذب کردند؟ یعنی صداوسیما با آن حجم کارمند و بودجه نتوانست به نوعی در برابر همه‌گیری ماهواره مقاومت داشته باشد. فکر می‌کنید ضعف کجا بود؟

معمولاً یک اشتباهی در ارزیابی‌ها صورت می‌گیرد، آن اشتباه این است که اگر فناوری‌های جدید و پدیده‌های نو به روابط اجتماعی مردم پا می‌گذارند، تصور می‌کنیم یک رقیب اگر خواست می‌تواند بر همه آن‌ها غلبه کند، این طور نیست، وقتی یک پدیده خدمت محور بود و سرویس داد، جایگاه خودش را باز می‌کند.ما درباره ماهواره با مردم خیلی تماس داشتیم، می‌گفتند وقتی شما سریال‌های پربیننده تری دارید، برنامه‌های ورزشی خوبی دارید، یا حتی ایام تعطیلات نوروز و تابستان برنامه‌های ویژه‌ای داشتیم، به خصوص در زمانی که شبکه‌های موضوعی را راه اندازی کردم، نگاه مردم به ماهواره کمتر می‌شود.ابتدای ورود من شبکه‌های تلویزیون هفت شبکه آنالوگ بود، آن هم با سیستمی که باید دائم بالای پشت بام می‌رفتید و آنتن را تنظیم می‌کردید، سه شبکه را خوب می‌گرفت، آینه بود، چهار شبکه دیگر شما باید تصویر دوتایی می‌دیدید و مردم اذیت می‌شدند. وقتی شبکه دیجیتال را آوردم با همه مشکلاتی که داشت، جواب داد و مردم استقبال کردند. من اولین کسی بودم که احساس کردم مردم دیگر شبکه‌های عمومی نمی‌خواهند، مردم نمی‌خواهند از صبح که می‌نشینند تا شب ۱۰ بار اخبار و سخنرانی‌های تکراری ببینند، برنامه‌های رسمی مورد تأیید نظام را ببینند، حزب اللهی‌ها هم نمی‌خواهند، می‌گویند یک بار صبح دیدیم، تمام شد. بنابراین من شبکه‌های تخصصی یا موضوعی را آوردم، وقتی شبکه آی فیلم را آوردم، وقتی شبکه پویا را که فقط پویانمایی بود، آوردم، اول تابستان بود و خانواده‌ها گرفتار بودند که چگونه باید بچه‌ها را جمع کنند، سی دی‌های مختلف مبتذل بسیاری کنار خیابان‌ها بودند، شبکه‌های کارتونی ترکیه هم در ماهواره بودند، اصلاً یک تحولی شد، مردم خیلی تماس گرفتند و تشکر کردند. شما بروید خروجی این کار را از آقای جهرمی وزیر ارتباطات سوال کنید، آقای جهرمی هر چه سخنرانی می‌کند، هر جا با من صحبت دارد دعا می‌کند، چون بچه کوچک دارند.

بله ما خودمان هم داریم.

شما هم همین طور هستید. آقای محمدی این شبکه می‌توانست نباشد، ما امکان فنی آن را نداشتیم. ولی من احساس می‌کردم مردم الان شبکه پویا می‌خواهند، پویانمایی می‌خواهند، اما زمان را از دست نمی‌دادیم، چون مدیریت جهادی را مستقیم از خود رهبری شنیده بودیم.

آقای ضرغامی، زمانی که رئیس صداوسیما بود، احساس می‌شد صداوسیما بیشتر در اختیار یک جناح سیاسی خاص است و وقتی خارج شد به دنبال آزادی بیان و صبحانه خوری با طیف‌های سیاسی متفاوت رفت. این موضوع را چطور می‌خواهید توجیه کنید؟

آن رفتاری که از من در طول سال‌های اخیر دیدید، رفتار اصلی من است بنابراین وقتی من در صداوسیما بودم، ارتباط من با همه جریان‌های سیاسی در سطح گسترده برقرار بود و چیزی تغییر نکرده است. الان که خیلی از این گفت‌وگوها را انجام می‌دهم، آن‌ها را رسانه‌ای نمی‌کنم اما اینکه شما منظورتان این باشد که من در زمانی که رئیس صداوسیما بودم، باید در هر شرایطی هر فرد و هر صحبتی را بتوانم عیناً منتشر کنم، چنین چیزی امکان پذیر نیست و ربطی به ضرغامی ندارد، آن بخش که به رفتار خود من مربوط می‌شود، رفتار من همیشه همین طور بوده است یعنی این گونه ملاقات‌ها را من همیشه داشتم، در زمانی هم که رئیس سازمان بودم این ملاقات‌ها را داشتم. بنابراین نفس ارتباط با رفتار هیچ فرقی نکرده است اما اگر فکر کنید هر کسی در هر شرایطی و راجع به هر موضوعی می‌تواند بیاید و در رسانه رسمی یک کشور مطالبی را بگوید، نه ضرغامی و نه هیچکس دیگری به خاطر مجموعه قواعدی که بر کشور حاکم است چنین امکانی پیدا نمی‌کند، ربطی به هیچ جریان سیاسی خاصی ندارد البته ضرغامی با شعار چندصدایی، با شعار حضور سلیقه‌ها و نگاه‌های مختلف سیاسی کارنامه قابل توجهی دارد که هزینه هم داده‌ام. در حوزه سیاسی خیلی وقت‌ها با دوستان سیاسی که نظرات تندی درباره قرائت رسمی نظام داشتند و من باید آن‌ها را پاسداری می‌کردم، در آن جایگاه با آن‌ها هماهنگ می‌کردیم که بیایند اما راجع به یک موضوع دیگری حرف‌های خود را مطرح کنند. بعضی مواقع گوش می‌کردند و می‌آمدند و موفق از آب درمی‌آمد. بعضی مواقع توجه نمی‌کردند و ما باید گرفتاری‌های بعد از آن را تحمل می‌کردیم.

در همین موضوع سیاسی به نظر می‌رسد معاونت سیاسی یک تافته جدا بافته از صداوسیماست و وقتی یک رئیسی می‌آید مجبور است در چارچوب و در حوزه سیاسی قواعدی را که آن‌ها می‌گویند رعایت کند. حتی بعضی‌ها معتقدند که خط سیاسی صداوسیما از خارج می‌آید و رئیس سازمان خیلی تأثیر ندارد، این را چقدر قبول دارید؟

زمانی که من بودم اصلاً چنین حالتی وجود نداشت و من بر تمام بخش‌های مختلف سازمان و تحت مدیریتم اشراف کامل داشتم. معاونانی که منصوب کرده بودم کاملاً با من هماهنگ بودند و هیچکس اجازه دخالت در کارهایی را که به معاونت‌ها مربوط می‌شد، نداشت. اگر مطلبی دستگاه‌های رسمی داشتند که واقعاً بود و لازم بود به خود من انتقال می‌دادند و من تصمیم‌گیری می‌کردم. خیلی وقت‌ها هم که به طور رسمی ما را به یک سمتی هدایت می‌کردند ولی تصمیم من این نبود. ایستادگی و نگاه خودم را اجرا می‌کردم. زمانی که من آمدم بسیاری از معاونت‌ها از جمله معاونت سیاسی را تغییر دادم و آدمی را که خودم می‌خواستم، گذاشتم و در طول زمانی که بودم با من هماهنگی کامل داشتند.

در دوره‌ای گفته شد آرشیو غنی صداوسیما سرقت شده و شبکه‌های ماهواره‌ای از همان آرشیو علیه کشورمان استفاده می‌کنند. در این باره توضیح می‌دهید؟

این یکی از دروغ‌های بزرگ است که ما هر چه گفتیم آن کسانی که مدعی هستند بیایند و توضیح بدهند کسی توضیحی نداد. یک خبری را شخصی از قول یک فردی در وزارت اطلاعات مطرح کرد که یک کارمند صداوسیما از کشور خارج می‌شده و یک فلش حاوی یک سری از فیلم‌های آرشیو همراهش بوده است و بعد او را گرفتند، فلش را ضبط و برخورد کردند و تمام شد، این کل خبر است و با فضاسازی که انجام شد کاملاً متفاوت بود. من گفتم همین الان وزارت اطلاعات بیاید اعلام کند چون اولین بار آقای آشنا این موضوع را مطرح کرد و کار خوبی نبود. کمی هم من از آقای آشنا بعید می‌دانستم که این طور کار کنند. بعدها به نحوی توجیه کردند یعنی همین حرف‌ها را چون ما با ایشان رفیق هستیم به ایشان گفتم و توجیهاتی داشتند. من همان موقع گفتم وزارت اطلاعات که متخصص این کار است البته در این دولت فرض بر این است که همه امنیتی هستند به جز وزیر اطلاعات، اما وزیر اطلاعات اگر امنیتی نیست، مجموعه آن‌ها که امنیتی است. بیایند توضیح بدهند که این را از چه کسی گرفتند؟ کدام کشور رفته؟ که البته همه اینها خلاف بود، اگر هم باشد در حد یک تخلف بوده است. اصلاً یکی از کارهای بزرگ من که همه تحسین کردند این بود که من در آرشیو را به روی همه باز کردم. من آرشیو را نجات دادم چون هر جا می‌خواستند یک فیلمی نشان دهند می‌گفتند محرمانه است مثلاً شما می‌خواستید دفاعیات خسرو گلسرخی را که خیلی چیز خوبی بود نشان دهید، می‌گفتند امکان ندارد، اینها محرمانه هستند. شما تظاهرات چپی‌ها در دانشگاه تهران را نشان دهید. می‌گفتند نمی‌توانیم، اینها ضد جمهوری اسلامی است، من همه اینها را نشان دادم و چقدر استقبال شد.

شما در دوره مدیریت خودتان در صداوسیما به حمایت تمام قد از احمدی نژاد معروف شدید و این تفاوت را خیلی‌ها حس می‌کردند، با آن اوایل کار شما که در زمان آقای خاتمی بود و اواخر کار شما که با آقای روحانی همزمان شد. الان از آن همه حمایت پشیمان نیستید؟ اگر برگردید رئیس صداوسیما شوید باز هم همان قدر از دولت آقای احمدی نژاد حمایت می‌کنید؟

من در سال اول با آقای خاتمی کارکردم و آقای خاتمی راضی بودند و چند بار اعلام کردند.

به طور علنی آقای خاتمی اعلام کردند؟

بله اگر خواستید من یک قسمت از فیلم قضاوت آقای خاتمی را به شما می‌دهم در مراسم رسمی مدیران ما در نشست افق رسانه. آقای خاتمی از من یک تعریف مهمی داشت اما آقای احمدی نژاد چنین تعریفی راجع به من نکرده البته آقای خاتمی یک سال بود. آقای احمدی نژاد هشت سال بود و یک دوره بسیار طولانی از مدیریت من با آقای احمدی نژاد همراه شد. شاید یکی از نکاتی که در ذهن شماست اتفاقاً همین طولانی بودن همزمانی است. یک دوره طولانی که ما اختلافات زیادی داشتیم. آقای احمدی نژاد تصور می‌کرد صداوسیما یک رفتار خاصی باید داشته باشد و ما آن رفتار را نداشتیم. دعوا بالا گرفت و رسانه‌های طرفدار احمدی نژاد شروع به کوبیدن من کردند و تا امروز این کار را می‌کنند. شخصیت‌هایی خلق شدند مثل خانم فاطمه رجبی که معجزه هزاره سوم را نوشت. اینها تمام وقت پای کار ضرغامی آمدند و به ضرغامی فحش می‌دادند چون می‌گفتند شما با احمدی نژاد بد هستید. این دعوا آن قدر بالا گرفت که دفتر رهبری دخالت کرد. آنجا جلسات گذاشتند و دعوای ما را حل کردند. آنجا گفتند نصف شما درست می‌گوئید و نصف آن‌ها درست می‌گویند. پس ما یک چنین سابقه‌ای با آقای احمدی نژاد داشتیم. جلسه دولتی نبود که من بروم و دعوایم نشود. بله چون نگاه‌مان نگاه حاکمیتی است تا زمانی که رئیس جمهور در چارچوب نگاه رسمی حاکمیت فعالیت و کار می‌کند، حمایت می‌کنیم. آقای احمدی نژاد کار می‌کرد، آقای روحانی کار نمی‌کند. صبح تا شب در تلویزیون است، تابه حال هیچ وقت سابقه نداشته مثلاً هیئت دولت را زنده پخش کنند. من هیچ وقت این کار را نکردم اما شما الان این را نگاه کنید. از بس ایشان مدیریتشان ریموتی است من گفتم هر کسی یک بار با آقای روحانی تماس بگیرد، جزئی از سوابق مبارزاتی خواهد بود. این غلو نیست، اگر یک وزیری در طول این هشت سال هشت بار با آقای روحانی صحبت کرد، سوابق مبارزاتی‌اش تکمیل است. حالا شما با آقای احمدی نژاد مقایسه کنید. آقای احمدی نژاد کار می‌کرد حالا اگر این تکه از من را پخش کنید همه می‌گویند دوباره ضرغامی از احمدی نژاد تعریف می‌کند اما احمدی نژاد می‌دوید، از این روستا به آن روستا، ما عقب می‌ماندیم، چه بگویم دروغ بگویم؟ انتقادهای من به آقای احمدی نژاد سر جای خودش است. خود ایشان می‌دانند و هر بار که رفتیم با یکدیگر بحث‌های چالشی کردیم البته الان مدت‌های طولانی است که یکدیگر را ندیدیم.

این شایعات که می‌گویند با احمدی نژاد جلسه گذاشتید، درست است؟

همه اینها را تکذیب می‌کنم، ما یک سال می‌شود که یکدیگر را ندیدیم. ما هیچ وقت راجع به انتخابات با یکدیگر صحبت نکردیم. من اگر بخواهم ایشان را ببینم فکر می‌کنم بعد از انتخابات بهتر است تا هیچ شایعه‌ای شکل نگیرد. آقای روحانی که رئیس جمهور شد، من در آن یک سال هر کاری توانستم برای وی انجام دادم. خود ایشان می‌داند. اصلاً آقای روحانی من را تشویق کرد یعنی من برای یک پروژه بزرگ مثل یارانه‌ها که ثبت نام مجدد بود، این کار را با همه وجود برای ایشان انجام دادم و ایشان خیلی تشکر کرد. حتی ما یک سری کسری بودجه داشتیم و از محلی که در اختیار خودشان بود ۱۰۵ میلیارد تومان کسر بودجه ما را جبران کرد اما من بارها گفته‌ام اگر آقای روحانی زمان جنگ بود، یک پروژه خودکفایی جنگ راه نمی‌افتاد. من به عنوان کسی که از فعالان پروژه‌های صنایع خودکفایی بودم و اولین پروژه تولید انبوه موشکی را راه اندازی کردم به شما می‌گویم، همین پیام‌رسان نشان داد که آقای روحانی اصولاً اهل این نیست که یک پروژه بزرگ ملی را پشتیبانی کند ولی آقای احمدی نژاد بود.

شما گفتید رئیس جمهور در چارچوب نظام باشد، اگر غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور دیگری ۱۱ روز خانه نشینی می‌کرد برخورد صداوسیما همین طور بود؟ خیلی راحت با آن کنار می‌آمد؟

صداوسیما معمولاً در اتفاقاتی از این دست برخوردهای مدبرانه دارد و یک تدبیری به خرج می‌دهیم که کشور به حاشیه نرود. دشمن می‌خواهد کشور به حاشیه برود، ما نمی‌گذاریم به حاشیه برود. برای همین با ما بد می‌شوند. اگر احساس شود افراد برجسته یک رفتار خاصی دارند که آن رفتار را شاید باانگیزه اینکه یک تأثیری روی افکار عمومی گذاشته شود انجام بدهد، این صداوسیماست که با پختگی و با تدبیر مدیریت و آن مسئله را منتفی می‌کند نه اینکه دائم روی آن متمرکز شود و مطرح کند که آن مسئله به چالش اصلی مردم بدل شود. من مطلع و یکی از بازیگران این صحنه بودم که موضوع حل شود. کشور ظرفیت بعضی رفتارهای این گونه را نداشت. همزمان که حل می‌شد، دولت هم با حضور معاون اول تشکیل می‌شد و وزیران هم سر کار خود بودند، بله اگر طولانی می‌شد و یک تحول دیگری اتفاق می‌افتاد آن وقت ما وظیفه خودمان را انجام می‌دادیم ولی با همین تدبیری که انجام دادیم اصلاً اتفاق خاصی نیفتاد و مسیر اجرایی کشور در همان خط متن و نه حاشیه توانست ادامه یابد.

شما عضو شورای عالی فضای مجازی هستید و قصد نامزد شدن در انتخابات را دارید. نظر شما درباره فیلترینگ چیست؟

من نظرم را راجع به فیلترینگ بارها اعلام کردم. بعضی از مخالفت‌هایی که با من می‌شود و دستگاه‌های رسمی نظام به من حمله می‌کنند به دلیل این است که موضع من یک موضع روشنی در باره فیلترینگ است مثلاً در باره اینستاگرام من به طور رسمی اعلام کردم که با فیلترینگ اینستاگرام مخالف هستم، آسیب‌های آن را می‌دانم، اشکالات آن را می‌دانم حتی الان اینستاگرام چند سال است به گونه‌ای من را فیلتر کرده که از یک عدد ثابتی دنبال کننده‌های من بیشتر نشود اما معتقدم امروز بخش زیادی از مردم با اینستاگرام کار می‌کنند. من مطلع هستم، می‌بینم صفحات را که یک جوانی که به برکت این دولت تدبیر و امید کاری ندارد، رفته و یک صفحه راه اندازی کرده تا صنایع دستی بفروشد، من گفتم مخالف فیلترینگ اینستاگرام هستم. بقیه هم که یک شوخی بزرگ است. ما می‌گوئیم توئیتر فیلتر است، همه تشریف دارند. من درباره تلگرام جزو اولین کسانی بودم که صفحه خودم را بستم اما همه برگشتند، تمام نهادهای رسمی حزب اللهی و انقلابی مدعی هم برگشتند. آقا یک به یک برمی‌گشتید، یک تدبیری به خرج می‌دادید، در و همسایه نگاه می‌کنند. ما شیپور را از سر گشاد می‌زنیم، فیلتر می‌کنیم اما مافیای فیلترشکن داخل حکومت کار می‌کند، مافیای وی پی ان داخل حکومت کار می‌کند. می‌گوئیم اشکالی ندارد، ما فیلتر کردیم تا بچه نرود تصویر بد ببیند اما کارشناس فیلترشکن آن بچه است. بچه می‌رود برای مادربزرگ فیلترشکن می‌گذارد.

در حوزه سیاست خارجی برنامه شما چیست؟ به خصوص با موضوع برجام چه کار خواهید کرد؟

موضوع سیاست خارجی در واقع عشق و نفرت نیست. ما باید بر اساس منافع ملت تصمیم‌گیری کنیم البته طبق قانون اساسی آرمان‌های خودمان را باید با جدیت تعقیب کنیم. کارنامه برجام در طول این سال‌ها بهترین آینه است برای اینکه چه اتفاقی افتاد و تدبیر ما در ادامه این مسیر باید چه باشد. ببینید مهم‌ترین مسئله ما رفع تحریم‌ها بود. رفع تحریم‌ها یک مسئله است، دور زدن تحریم‌ها یک مسئله است، خنثی سازی تحریم‌ها یک مسئله است که به نظر من تنها راه حل پایدار و جدی برای حل مشکل تحریم که خود به خود گفت‌وگو و مذاکرات را در هر سطحی با هر کشوری و در هر حوزه‌ای که انجام می‌شود می‌تواند تقویت کند، داشتن ارزش افزوده است. یعنی شما باید قدرتمند بروید بنشینید و مذاکره انجام دهید. روابط خارجی باید آزاد باشد. یک برادری نقل می‌کرد از دوستان وزارت خارجه که مسئولیت داشت، می‌گفت اول این دولت، حالا می‌توانند آقای ظریف تکذیب کنند، می‌گفت لیست سفیران را برای همه جای دنیا نوشتیم و این لیست به دفتر رئیس جمهور رفت، برای اینکه تأیید شود. آقای حسین فریدون این لیست را گرفت و تمام آن را زیر و رو کرد و گفت قبول نیست، یعنی یک فرد تمام محاسبات وزارت خارجه را کنار گذاشت.

برنامه اصلی شما که برای مردم محسوس باشد و بدانند که برنامه عزت ا… ضرغامی برای حل مشکل اصلی کشور که اقتصاد و معیشت است چیست؟

بله امروز مهم‌ترین مسائل کشور مسائل اقتصادی و معیشتی است، در اولویت‌های مسائل اقتصادی برای من امنیت غذایی مهم‌ترین است، امنیت غذایی یعنی اینکه مردم زنده بمانند و بتوانند به یک سبد حداقل نیازهای اقلام اساسی دسترسی داشته باشند. البته طوری طراحی می‌شود که مردم خیال شأن راحت باشد. گوشت و مرغ و روغن و برنج و ۱۰ تا ۱۱ قلم اساسی برای آن‌ها فراهم است. یارانه‌های نقدی که من در ذهنم است، ادامه همین سیستم یارانه‌هاست حتی باید متناسب با تورم اینها افزایش داشته باشد اما عمده نگاه من برای اینکه تورم ایجاد نشود_ چون این پول نقدی که می‌دهیم تورم پشت آن ایجاد می‌شود_ سبد کالاست. منتها سبد کالا نه مثل این دولت که سال اول توزیع کرد و آن افتضاح به بار آمد. من تصاویر آن زمان را فقط در دولت نشان دادم، از من تشکر کردند و آقای نوبخت بر اساس همین تصاویر از مردم عذرخواهی کرد. البته من به تازگی دیدم که تکرار می‌شود و مثل اینکه این دولت هنوز توجیه نیست. چند وقت پیش گفتم توزیع را یا از مهندس موسوی یاد بگیرید در دوران هشت سال دفاع مقدس یا از آقای احمدی نژاد در دولت قبل. توزیع یک راه دارد. من اگر می‌گویم سبد کالا، به این معنا نیست که در خانه‌ها را بزنیم و سبد کالا بدهیم یا یک جایی صف ببندند.

منظور شما کوپن است؟

کارت اعتباری است. ببینید الان کوپن هم اصلاح شده و سهمیه شما محفوظ است، مراجعه می‌کنید و سهمیه خودتان را می‌گیرید.

شما به تازگی چند بار راجع به زیر میز زدن صحبت کردید. منظور شما چیست و فکر نمی‌کنید اگر شما زیر میز بزنید چند سال طول می‌کشد تا اوضاع درست شود و مشکلات به زودی حل نمی‌شود؟

زیر میز زدن کاملاً روشن است که چه اتفاقی می‌افتد. ساختار ناکارآمد و پوسیده و در خیلی از حوزه‌ها فاسد و مافیایی جلوی هرگونه اصلاحات را گرفته است. رهبری می‌فرماید اژدهای هفت سر است، اژدهای حذف، انحصار، رانت و رشوه و قدرت‌های خاص برای دادن مجوزها، پنهان کاری و… من فهرست اینها را درآوردم یعنی به خصوص در هر حوزه‌ای که ما مشکل داریم، مسائل خاص آن را درآوردم. باید با اینها مبارزه شود، اگر مبارزه نشود و شما بهترین طرح‌ها را داشته باشید به نتیجه نمی‌رسید. ببینید این شبکه فاسد متأسفانه از تقاطع اصحاب ثروت و قدرت ایجاد شده است. سابق این طور نبود. اینها تقاطع پیدا کردند و اژدهای هفت سر شدند. ما امروز با یک پدیده عجیب و غریب مواجه هستیم. ظاهراً میزها را می‌چینند و می‌گویند همه چیز در جای خودش است. بعد که می‌خواهید کار کنید می‌بینید همه محاسبات شما درست است ولی کار جلو نمی‌رود. تعبیر من زدن زیر میز است یعنی ما این بازی را نمی‌خواهیم. ما دیگر باید این بازی را عوض کنیم. ما باید این ساختار پوسیده و فاسد را نابود کنیم. به کمک چه کسی؟ به کمک مردم، به کمک جریان‌های دانشجویی، با دمپایی نمی‌توان زیر میز زد، کفش محکم کوهنوردی می‌خواهد، کفش محکم کوهنوردی یعنی حمایت مردم و تشکل‌های دانشجویی. متأسفانه بسیاری از سیاسیون ما که امروز در همین انتخابات‌ها فعال می‌شوند و بازیگری می‌کنند، خودشان دانسته یا ندانسته، بخشی از این صحنه قدرت و ثروت هستند که به هزار دلیل حداقل نمی‌توانند بازیگری مثبت داشته باشند. اتفاقاً اصلاح طلب و اصولگرا ندارد. همه سر این سفره هستند و حاضر نیستند دست از منافع خودشان بردارند.

به هر صورت شما زیر میزهایی می‌زنید که یک عده آدم سال‌هاست روی آن میزها کار می‌کنند. تیمی که می‌خواهید بچینید خیلی مهم است. حداقل از آن آدم‌هایی که به این میزها وابسته‌اند یا منافعی دارند، نباشند.

بله، کسانی که تمام وجود آن‌ها حمایت از آقای روحانی بوده و در جلسات دفاع کردند و تمام حیثیت خودشان را برای آقای روحانی گذاشتند معلوم است اینها کم کم باید کنار بروند، اگر معنای حرف شما این است که فقط جوان‌ها را می‌خواهید بیاورید پس آن تجربیات چه می‌شود؟ پاسخ شما روشن است. من بسیاری از مدیران باتجربه حزب اللهی، انقلابی، خدمتگزار و ولایی را می‌شناسم که در این سیستم‌ها در سال‌های اخیر حذف شدند و رفتند و هیچکس سراغی از آن‌ها نگرفت. اینها آدم‌های توانمندی هستند و من آن‌ها را برمی‌گردانم.

شما به حکم رهبر انقلاب عضو دو شورای عالی هستید. اگر بخواهید وارد انتخابات شوید آیا از ایشان اجازه می‌گیرید؟

ما دو شورای فکری داریم البته من با آن‌ها فعال برخورد می‌کنم اما مسئولیت اجرایی ندارم. رهبری یک مسئولیتی را به من دادند که من عرض کردم اگر شما می‌فرمایید تکلیف من است قبول می‌کنم ولی اگر برعهده خودم می‌گذارید ترجیح می‌دهم کار فکری انجام دهم که ایشان بزرگواری کردند.

چه پستی بود؟

کمیته امداد امام خمینی (ره) قبل از آقای فتاح.

پس نیازی به اجازه نمی‌بینید؟

اینکه از ایشان اجازه گرفته شود که ما هنوز زمان داریم اما تا آن جایی که من می‌دانم رهبری موضع‌گیری نمی‌کنند و برعهده فرد می‌گذارند.

کد خبر 489149

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.