نقش الگوهای هویتی در شهرسازی

در جوامع با قدمت تاریخی، الگوهایی شکل گرفته است که ریشه در عمیق‌ترین لایه‌های ضمیر ناخودآگاه و آگاهی جامعه دارد و شکل‌دهنده و هدایت‌کننده بسیاری از ارزش‌ها، رفتارها، انتظارات و ترجیحات قومی و فرهنگی است. این مدل‌ها و الگوها حتی در شکل دادن به نظام فضاهای شهری و سکونتگاهی تاثیر غیرقابل انکاری دارد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در زمانه‌ای که متخصصان با نخبه‌گرایی افراطی شهروندان را حتی از شناخت خودشان هم محروم کرده‌اند، وقتی که شهروندان دیگر حتی ساده‌ترین مدل‌ها و الگوهایی را که زمانی به طور تلویحی بخشی از زندگی روزمره آنان محسوب می‌شد را نمی‌شناسند، لازم است انگاره‌ها و الگوهای تاریخی و بومی به دقت و به طور علمی، تبیین و تصریح شود به گونه‌ای که بتوان آن‌ها را دوباره در قالبی تازه و در عین حال صریح به اشتراک گذاشت و برای عموم مطرح کرد.

جایگاه الگوهای فرهنگی در تاریخ ملل

در جوامع با قدمت تاریخی زیاد، الگوهایی شکل گرفته است که ریشه در عمیق‌ترین لایه‌های ضمیر ناخودآگاه و آگاهی جامعه دارد و شکل‌دهنده و هدایت‌کننده بسیاری از ارزش‌ها، رفتارها، انتظارات و ترجیحات قومی و فرهنگی است. این مدل‌ها و الگوها حتی در شکل دادن به نظام فضاهای شهری و سکونتگاهی و ارزش‌گذاری به کلیت آن سهم غیر قابل انکاری دارد. این الگوها و معیارهای قومی و فرهنگی که دیرینه تاریخی و کهن نیز دارد، در عین محدودیت در قلمروی خاص، بیکران و نامتناهی هستند. تجربیات علمی و سوابق تحقیقاتی نشان می‌دهد که در یک جامعه شهری و سکونتگاهی خاص، الگوهای کهن و یا الگوهای بروز شده که از بازپیرایی الگوهای قدیم نشأت گرفته است، می‌تواند تأثیر بسزایی در فضا و مکان داشته باشد.

آسیب سنت‌گریزی افراطی و ماشینی شدن جوامع

متأسفانه در دنیای ماشینی امروز بسیاری از ساخت و سازها کورکورانه و مبتنی بر نگاه صرف اقتصادی و بی‌توجه به ارزش‌های انسان و بدون تأثیر پذیرفتن از الگوهای کهن، داستان‌ها و روایت‌هایی که شهر را روایت‌مند می‌کند، بنا شده است؛ به همین دلیل شاهد ایجاد فضاهایی هستیم که خالی از هرگونه هویت و تعلق خاطر به شهر است. به گفته "آندره مال‌رو" فرهنگ، میراث و یادگار شرف و حیثیت همه مردمان جهان است، اما این حیثیت و شرف تنها در قالب شکل و کلام که آفرینندگان به آن بخشیده‌اند قابل شناخت است، این در حالی است که شهرها و شهرسازی امروز می‌تواند با تحقق معنی قدسی و جاودانگی بنای الگوهای فضایی را مبتنی بر الگوهای رفتاری و فرهنگی ترسیم کند و بسازد. در واقع برای تبدیل فضاهای تهی به فضای بَرین و مبتنی بر الگوهای اصیل قومی و فرهنگی در شهرها، باید جایگاه فرهنگ را به عنوان نور و عامل رهایی دهنده‌، در علم شهرسازی و بنای شهرهای امروزی احیا کنیم؛ البته این امر جز با استفاده و ترویج الگوهای اصیل و الگوپذیری در شهرها محقق نمی‌شود، این در حالی است که شمار الگوها الگوهای قابل پذیرش و قابل تدوین در شهرها، اعم از الگوهای مکانی و انسانی بسیار است.

رابطه شهرسازی و ارزش‌های انسانی

امروزه شهرها به شدت از الگوهای انسانی متأثر شده است، اما تأثیرپذیری و تأثیرگذاری الگوهای انسانی بر شهر صرفاً در حد فضاسازی‌های موقت متوقف شده است به همین دلیل این موضوع نتوانسته در تحقق شهرسازی و کالبد شهری تأثیر داشته باشد.

"پیرسانسو" در کتاب "بوطیقای شهر" اینگونه مطرح می‌کند که شهرهای امروزی متأثر از شهروندان است و شهر نیز تأثیرگذار بر شهروندان خواهد بود، آنچه که بر شهرهای امروزی تأثیر می‌گذارد در آینده شهروندان از آن متأثر می‌شوند و شهر نیز بر آن‌ها اثر می‌گذارد؛ این بدان معنی است که اگر کالبد و فضای بدون روح در شهر محقق شود، شهر در آینده حرفی برای گفتن به شهروندان نخواهد داشت، لذا راه برون رفت از این تنگنا، بدون شک تأثیرپذیری فضا و الگوهای مکانی از جریان‌های حاکم و شهر است، الگوهایی که می‌تواند شهر را از نور و ظلمت به سمت کمال دانایی نور و پختگی حرکت دهد که در طول تاریخ نیز جزو آرمان‌های بوده است. لازم به یادآوری است که شهرسازی و فضاهای مکانی در گذشته مبتنی بر الگوهای مکانی و فضایی بوده است و بنا یا معمار در گذشته در طراحی مکان‌های شهری از این الگوها استفاده می‌کرد، اما شهرسازی امروزی مبتنی بر تأثیر ماشین و افراط و بی‌رویه در پارادایم ماشینیسم است و به همین دلیل نتوانسته رابطه مدنی و مدنیت و شهروند و شهر را ایجاد کند و به نوعی از هویت و تاریخ و فرهنگ انسانی بازگشته است.

این همان موضوعی است که در ابتدا نیز بدان اشاره شد و تأثیر الگوها و فرهنگ انسانی و مکانی را بر شهر نشان می‌دهد؛ الگوهایی که انسان‌ها امروز از آن بهره می‌برند و در آینده مگر در زمان سالگردها، نمی‌توانند از آن استفاده کنند و کم‌کم به فراموشی سپرده می‌شود، حال آنکه شهر مبتنی بر تفکر هویت می‌تواند از آن‌ها استفاده کند. خلاقیت معماران و شهرسازان و هنرمندان می‌تواند بستر لازم برای اجرای روش‌ها و فضاهای تلفیقی در مکان‌های شهری را ایجاد کند تا تطبیقی از انسان فضا و مکان ایجاد شود که شهر را به سمت کمال، هدایت کنند.

یادداشت از: حامد اخگر، دکترای شهرسازی

کد خبر 465252

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.