فریناز زرینمکان در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: از اواخر دهه هفتاد میلادی که موضوع مدیریت شهری به صورت علمی مطرح شد، نحوه یکپارچه کردن فرایند مدیریت شهر نیز یکی از دغدغههای مهم اندیشمندان بوده است.
وی افزود: پژوهشگران این حوزه علاوه بر تلاش در جهت شناسایی ابعاد و زوایای مدیریت شهری و ارائه تعریفی سیستماتیک از آن، با توجه به ضعفها و مشکلات ناشی از تفرقهای متعدد کالبدی و مدیریتی موجود در شهر، به دنبال راهی برای ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بیشتر در مدیریت شهری بودند.
مدیر هماهنگی و نظارت امور مناطق و سازمانهای شهرداری اصفهان با بیان اینکه در اوایل دوره مدرنیته در شهرهای اروپایی سیاست شهری به معنای فرآیند با قاعدهای از گردآوری اطلاعات و تصمیمسازی به منظور تدارک امنیت ثبات و رونق برای اداره شهر بود، تصریح کرد: بیشتر مطالعات انجام شده تاکنون به سیاستگذاری عمومی پرداخته و اندیشمندانی که قصد مطالعه سیاست شهری را داشتهاند، لاجرم به حوزه علوم سیاسی و مطالعه قدرت و یا بررسی نحوه فعالیت و تأثیرگذاری ذینفعان مختلف بر سیاستگذاری در شهرها پرداختهاند؛ چرا که در ابتدا سیاست شهری در قالب سیاستهای عمومی دولت در محدوده شهرها تعریف میشد.
وی ادامه داد: پس از آن این ایده مطرح شد که سیاست شهری به دنبال جواب مجموعهای از سوالات است؛ سوالاتی همچون اینکه چرا مجموعه خاصی از مسائل شهری در یک برهه زمانی مد نظر سیاستگذاران شهری قرار میگیرد.
زرینمکان با بیان اینکه مطالعات نشان داده که ساختار قدرت در اجتماعات محلی مبتنی بر قدرت نخبگان سیاسی و اقتصادی که از حلقههای فرادست شهر به حساب میآیند در حوزههایی همچون شرکتهای محلی بانکها و مؤسسات سرمایه گذاری است، گفت: این استدلال در رابطه با حلقه فرادست با نظریههای جدیدتر درباره ساختار قدرت نخبگان در اجتماع محلی جایگزین شد که از آن جمله نظریه ماشین رشد و نزدیک نظریه رژیم شهری است.
وی تاکید کرد: برای ایجاد یکپارچگی در حوزههای مختلف سیاستی نظیر رشد اقتصادی اجتماعی و زیست محیطی (توسعه پایدار شهری) سیاستهای سطوح مختلف ملی، منطقهای و شهری سیستمهای جدید برنامهریزی مورد توجه است؛ البته در موضوع سیاست گذاری شهری شناسایی بازیگران و ذینفعان مختلف بسیار مهم است.
سیاستها در مدیریت شهری ایران یکپارچه نیست
مدیر هماهنگی و نظارت امور مناطق و سازمانهای شهرداری اصفهان با بیان اینکه حکمروایی شهری فرایندی است که بر اساس کنش متقابل میان سازمانها و نهادهای رسمی اداره شهر از یکسو و نهادهای غیر رسمی جامعه مدنی یا عرصههای عمومی از طرف دیگر شکل میگیرد، اظهار کرد: امروزه واژه «مدیریت شهری» در شهرها مفهوم ویژهای ندارد که بر اساس آن جایگاه و نظام خاص اداره شهر را در ذهن تداعی کند؛ بهعبارتدیگر سامانههای مدیریتی شهرها از حداقل ساختارهای نظاممند و متناسب با نیازهای امروزی شهرها برخوردار است.
وی افزود: نیازهای وسیع شهروندان در همه زمینهها از یکسو و سیاستهای متفاوت و گاه متضاد دستگاههای خدمات رسان شهری برای پاسخگویی به این نیازها از سوی دیگر، فضایی را فراهم آورده که به دلیل ناهماهنگی دستگاهها و چرخه نیمهکامل اداره شهر، اثربخشی سیاستها را به حداقل ممکن کاهش داده است.
زرینمکان با بیان اینکه مدیریت یکپارچه شهری به معنای اتخاذ یک رویکرد کل نگر و طراحی سازوکارهایی جهت پیگیری رویکرد مذکور در مدیریت شهر است، گفت: به منظور تحقق یکپارچگی، شناسایی عوامل مؤثر بر یکپارچگی و تفرق در مدیریت شهری ضروری است.
وی تصریح کرد: امروزه سیاستها در مدیریت شهری ایران یکپارچه نیست؛ به عنوان مثال در برنامه راهبردی اصفهان ۱۴۰۵ سیاستها و اهدافی تدوین میشود، اما سازمانهای زیرمجموعه شهرداری بدون توجه به برنامههای بالادستی، برنامههای مدون شده خود را دنبال میکنند و از این رو برنامهها در حد برنامه باقی میماند در حالی که میتوان سیاست هر سازمان را با سیاستهای کلان شهرداری هماهنگ و همسو کرد.
مدیر هماهنگی و نظارت امور مناطق و سازمانهای شهرداری اصفهان گفت: ضرورت تحقق مدیریت یکپارچه شهری از این جهت است که در شهرهای بزرگ، سالانه هزینههای زیادی به دلیل ناهماهنگی دستگاههای اجرایی، به شهروندان تحمیل میشود.
وی ادامه داد: میتوان با سیاستهایی همچون تدوین و تنقیح سیاستهای کلیدی درون سازمانی بین سازمانی و فراسازمانی، هماهنگی و همسوسازی سیاستها و خط مشیهای سازمانها و مناطق با سیاستهای شهرداری، تبیین و جاریسازی سیاستها در سطوح مختلف، ارزیابی و نظارت بر اجرای خط مشیها و سیاستهای اتخاذی ارکان سیاستگذاری مدیریت شهری از تعبیه شدن سیاستهای جزیرهای جلوگیری کرد.
نظر شما