معین التجار بوشهری؛ احیا کننده نام و هویت خلیج فارس

حاج محمدآقا بوشهری ملقّب به معین‌التجار و مشهور به حاج محمد دشتی، در سال ۱۲۳۸ ش در بوشهر تولد یافت. پدرش حاج محمدرحیم دهدشتی از تجار و اعیان بوشهر اصالتاْ از اهالی شهرستان کهگیلویه بود که به دلیل فقر و تنگدستی از دهدشت راهی بوشهر می‌شود.

به گزارش ایمنا، در آنجا ابتدا حجره‌ای راه اندازی می‌کند، ولی در انتها از تجار برجسته جنوب کشور می‌شود. حاج محمدآقا پس از انجام تحصیلات مقدماتی در حجره پدرش مشغول کار شد. پس از آنکه مدتی در نزد پدر خود به بازرگانی اشتغال داشت، ناگهان پدرش ورشکسته شد و کلیهِ دارایی او به دست طلبکاران افتاد و ناگزیر پدر و پسر جلای وطن کردند. حاج محمدآقا مدتی در نجف در حرم حضرت امیر به شغل کفش‌داری زوّار مشغول بود. سپس به بوشهر بازگشت و در دستگاه حاج محمدمهدی ملک التجار مشغول کار شد و اندوخته‌ای برای خود فراهم ساخت. در سال ۱۲۶۶ به بغداد رفت و حجره‌ای دایر نموده به کار تجارت پرداخت و تدریجاً کار بازرگانی او رونق گرفت. این گزارش را که پیش‌تر در «سیزدهمین شماره مجله الکترونیک شهر گاه» منتشر شده است، در ادامه می‌خوانید:

خواهر حاج محمد به ازدواج عبدالمحمد، ملک التجار بوشهری، از تجار قدرتمند و متنفذ ایران درآمده بود. وقتی حاج عبدالمحمد در سال ۱۲۶۹ قمری وفات نمود وارثی نداشت و نصف اموال و دارایی خود را به همسر خود، ملکی جان بخشید. به دلیل نفوذ و اقتدار محمدعلی ملک التجار دوم، برادرزاده حاج محمد، ملکی جان توان استفاده از دارایی موروثی را نداشت، از این رو تمام اموال و دارایی و میراث خود را به حاج محمدعلی معین التجار، برادرزاده خویش بخشید. پس از وفات محمدعلی ملک التجار در سال ۱۲۹۵ قمری، چون وی هم فرزندی نداشت، برادرزاده حاج محمدمهدی معروف به ملک التجار سوم فرزند حاج بابا صاحب، تاجر بوشهری جانشین وی شد. در همین زمان معین التجار به بوشهر آمد، از ملک التجار سوم، حدود چهارصد هزار روپیه سهم ملکی جان را گرفت و در کنار وی به امر تجارت پرداخت. به همراه ایشان به اروپا و مکه مکرمه و عتبات عالیات مسافرت نمود. در این سفرها دارایی زیادی به دست آورد و کم کم ثروتمند گردید. او قدرت اقتصادی بالایی پیدا کرد و عنوان شخصیت و مقام اقتصادی درجه اول بوشهر را صاحب شد.

معین التجار از همان ابتدا انسان دوراندیش و باکفایتی بود، چنانکه به نوشته سدیدالسلطنه «در عقل و حزم و تدبیر و کفایت و دوراندیشی از همگنان پیش و در وجود و فطانت از امثال و اقران بیش، از اشخاص درجه اول محسوب می‌شود، منصب سرتیپی و هزار تومان مواجب از دولت دارد و در بندرات ناصری مستعمرات دارند.»

معین التجار با هوش و ذکاوتی که داشت به مرور زمان قدرتمند شد و سرمایه زیادی به دست آورد و در سایه تلاش و کوششی مستمر در مدت هشت سال (۱۳۱۷ تا ۱۳۲۵ ق.) در شوال ۱۳۲۵ به مقام رئیس التجاری بوشهر رسید. او اقتصاد جنوب ایران را به طور کامل در دست گرفت، تا آنجا که به «سلطان اقتصاد جنوب» ملقب گردید. ثروت واقعی او در اطراف اهواز و خلیج فارس سر به یک میلیون تومان می‌زد.

معین التجار با قدرت بالای اقتصادی، تجارت داخلی و خارجی جنوب ایران را در دست گرفت و با هند و لندن رابطه تجاری برقرار ساخت. معین التجار که در عهد قاجار از جمله سرمایه داران تجاری نوظهور ایران محسوب می‌شد، در تشکیلات اقتصادی و سیاسی آن دوره و پس از آن، نفوذ و مشارکت فعال داشت.

یکی از نهادهای اقتصادی عصر ناصری «مجلس وکلای تجار» بود که در سال ۱۳۰۱ ق. در تهران تأسیس شد و بعد شاخه‌های آن، در همه ولایات گسترش یافت. این مجلس نخستین تشکل اقتصادی با خصلت سیاسی بود که پیش از مشروطیت از نمایندگان منتخب تجار و به ابتکار خود آنان به وجود آمده بود. در این مجلس خود شاه یا صدراعظم و نیز وزیر تجارت به همراه تجار بزرگ برای تصمیم‌گیری در مسائل مختلف شرکت می‌کردند که علاوه بر تهران در اکثر شهرهای بزرگ ایران شعبه داشت و گویا حکومت از آن مجلس حمایت می‌کرد.وکلای تجار خود را نماینده اراده مردم می‌دانستند و بر این باور بودند که وکلای مردم هستند و برخی از آنان چون معین التجار از وام دهندگان حکومت قاجار و از پیشگامان توسعه و ترقی مملکت محسوب می‌شدند و برای ایستادگی در مقابل زورگویی حکومت، شاخص بودند. گرچه رویکرد آنان بیشتر طبقه‌ای و به خاطر منافع خویش و طبقه شأن بود، ولی دستگاه کهنه حاکمیت را پذیرا نبودند. همچنین این بازرگانان به همبستگی صنفی خود حساس بودند و اعتقاد داشتند که اتفاق تجار «اتفاق است با جمیع ممالک محروسه به سبب اینکه رشته تجار به یکدیگر بسته بود.» با توجه به تسلط حکومت قاجار و دستگاه ظل السلطانی که با هرگونه تغییر و مخالفتی مبارزه می‌کرد، سرانجام مجلس وکلای تجار تعطیل شد، ولی «مجلس تجارت» بدون آنکه ماهیت رسمی وکلای تجار با آن اختیارات گسترده را داشته باشد، همچنان برقرار بود. با وجود این، رشته صنفی تجار از هم پاره نشد و بازرگانان، با هوشیاری اجتماعی به حیات اقتصادی و سیاسی خود ادامه دادند. برخی عناصر بانفوذ تجار مانند معین التجار با فعالیت در شرکت‌های تجاری که از این پس برپا داشتند، به مبارزه علیه استعمار غرب ادامه دادند.

معین التجار در دستگاه ناصرالدین شاه از قدرت و نفوذ زیادی برخوردار بود و توانست از این جایگاه خود استفاده کرده و امتیازات زیادی بگیرد که از جمله آنها امتیاز «کمپانی ناصری» بود که در ۷ رمضان ۱۳۰۷ ق / ۲۸ آوریل ۱۸۹۰ م. به او داد و وی را به ظاهر شریک در امتیاز کشتیرانی کارون کرد؛ چنان که بنا به نوشته لیتن: «آنچه که انگلستان توانست به دست آورد، موافقت شاه با مذاکرات مربوط به شناسایی آزادی کشتیرانی برای کلیه کشورهای دوست بود. اما قبل از اینکه این اجازه نامه منتشر شود، شاه به یکی از نزدیکانش یعنی حاجی معین التجار که مقیم تهران و از اهالی بوشهر بود، دستور تأسیس شرکت ایران ناصری را داد». بنابراین ناصرالدین شاه طی فرمانی مهم مفاد امتیازنامه کمپانی ناصری را تشریح و انگیزه واگذاری آن را در «آبادی و ترقی کشور» برشمرد و گفت: «از آنجا که سد اهواز از برابر عموم ملل آزاد شده، دولت ما نیز محض افتخار ملت ایران، بخش بالای سد تا شوشتر و دزفول را مخصوص رعایای دولت خودمان قرار داده و چون مقرب الخاقان، حاجی آقا محمد معین التجار، دارنده کمپانی ناصری بود این امتیاز به وی مفوض گردید.»

بدین روال جهت ساختن بنای بندر در خرمشهر (محمره) در ده هزار ذراع زمین متصل به گمرک خانه به رایگان در اختیار آن کمپانی نهاده شد، با شرایطی چند. اول اینکه حاجی با گماشتگان دولت انگلیس همکاری کند، یعنی مطابق نقشه کمپانی لینچ که از دیرباز امتیاز کشتیرانی در رودخانه کارون را داشت. البته کمپانی می‌بایست «از قرار ده یک و نیم در سال» به حاجی کرایه دهد. تعمیرات برعهده حاجی باشد، اما کار اسکله خرمشهر و ساختن آن را دولت قوی شوکت برعهده گیرد. برای اینکه کشتی‌ها در این «بندر مبارکه ناصری» لنگر اندازند و کارکنان کشتی‌ها به راحتی و سهولت در خشکی پیاده شوند، معین التجار می‌بایست یک اسکله، یک کاروانسرا و دکاکین به قدر ضرورت بسازد؛ در رابطه با مال‌التجاره کشتی‌ها، از بابت «بار، عدلی یک شاهی» و از بابت قماش، «عدلی صد دینار» بگیرند و البته «حجاج و زوار را معاف دارند»؛ کمپانی ناصری ملزم بود یک خط آهن به همراه تراموای هم بکشد تا کالاهای داخله و خارجه زودتر به مقصد برسند؛ از بندر ناصری تا شوشتر امتیاز آمد و شد کشتی‌ها در جهت حمل و نقل مال‌التجاره داخله و خارجه به حاجی واگذار شد. اگر کشتی کم می‌آمد، کمپانی برعهده می‌گرفت که بر عدد جهازات خود بیفزاید. نیز از خرمشهر تا بندر ناصری، کمپانی از مزیت دادوستد و شراکت با سایر کمپانی‌ها بهره مند شد؛ بنا شد بندر شلبلی که در دو فرسخی شوشتر و لنگرگاه کشتی‌ها بود لایروبی شود، زیرا به واسطه تل های ریگ که در رود کارون انباشته بود، کشتی‌ها به سختی رفت و آمد می‌کردند. همچنین کمپانی ناصری امتیاز ساختن راه شوسه از بندر شلبلی تا شوشتر را نیز از ناصرالدین شاه گرفت و بنا شد رفت و آمد این مسیرها را هموار سازد، خرابی‌ها را تعمیر کند و از بابت اجرت بار، از قرار خرواری ۲ قران بپردازد.

ده سال پس از تاریخ احداث بنا در بندر ناصری، می‌بایست همه حق الارض اسکله‌ها و مال‌التجاره به کمپانی ناصری برسد و کمپانی از قراری صدی پنج به دولت علیه مالیات بدهد؛ امتیاز معدن زغال سنگ هم که پیش از این مرحوم حسین قلی ایلخانی کشف کرد، به همین کمپانی واگذار گردید؛ شاه در پایان فرمان تاکید نمود که حاج محمد معین التجار حق واگذاری امتیاز به دیگری را ندارد، در صورتی که در همان ماه‌های نخستین، کمپانی ناصری با برادران لینچ شریک شد. پس هدف شاه این بود که معین التجار می‌بایست به همان شراکت بسنده کند و نیز هوای شراکت به سر دیگران راه ندهد. یکی از نتایج این قرارداد آن بود که کمپانی ناصری و برادران لینچ راه را برای امتیاز نفت شوشتر که همزمان بسته شد، هموار کردند.

کمپانی ناصری به مرور زمان قدرتمند شد، به طوری که حدود سال ۱۳۳۰ ق / ۱۹۱۱ م تعداد کشتی‌های آن به ۱۸ فروند رسید که بین بوشهر و جده رفت و آمد می‌کردند. از جمله اسامی کشتی‌های کمپانی می‌توان مظفری، همایون، خسرو، اسلامی، رحمان و حسینی را نام برد. یکی دیگر از کمپانی‌هایی که توسط معین التجار و با مشارکت عده‌ای از بازرگانان معتبر بوشهر در اوایل سده چهاردهم هجری قمری (۱۳۰۲/ ق .۱۸۸۳. م) برای انجام امور تجارت داخلی و خارجی، به خصوص تجارت با اروپا تأسیس شد، «کمپانی تجارتی ایران» بود که در ده هزار سهام از قرار هر سهم یکصد روپیه سکه و کلاً مبلغ ده لک روپیه یعنی یک میلیون روپیه و حدود سیصد و پنجاه هزار تومان سکه انتشار داد. این کمپانی در مجلس تجارت بوشهر به ثبت رسید. با توجه به امتیازاتی که معین التجار در دوره ناصری به دست آورد، از چنان قدرت اقتصادی و سیاسی برخوردار گردید که بر هیأت دولت نفوذ کامل پیدا کرد. او مانند مؤسسات اعتباری اروپا در سده‌های هجدهم و نوزدهم عمل پرداخت مواجب و مقرری مرسوم وزرا و رجال بزرگ مملکتی و درباریان را به کرات انجام می‌داد.

یکی دیگر از اقدامات معین التجار در اواخر عهد ناصری قراردادی بود که با کمپانی بوهن در سال ۱۳۱۳ قمری منعقد نمود. بر اساس آن قرارداد، املاک خود در بندر ناصری را که شامل حمام، اسکله، کاروانسرا، مسافرخانه، راسته بازار، انبارهای جلوی اسکله، خانه و اراضی دیگر بود، نزد کمپانی بوهن، در ازای ۱۲ هزار پوند انگلیسی، به وثیقه گذاشت و پس از پرداخت پول با تنزیل صدی پنج املاک را از قید رهن آزاد کرد.

دوره انقلاب مشروطه

معین التجار در دوره مظفرالدین شاه هم در تحولات سیاسی-اقتصادی ایران حضور فعالی داشت. در این زمان تجار سراسر کشور و از جمله بوشهر سعی کردند با اتحاد برای کسب منافع بیشتر با تصمیمات استبدادی حکومت مخالفت نمایند. از جمله یک بار در نیمه سال ۱۳۱۷ ق .۱۸۹۹ م. که حکومت در قوانین و تعرفه‌های گمرکی تغییراتی به این قرار ایجاد کرد که مالیات گمرکی را از صدی دو درصد به صدی پنج درصد برساند، تجار بوشهر با تجار شهرهای بزرگی چون تهران، مشهد، اصفهان، تبریز و شیراز همدست شدند و مخالفت خود را با این تعرفه جدید اعلام کردند. اگرچه سرانجام تجار، قوانین تعرفه‌ای جدید را پذیرفتند و تجار بزرگی چون معین التجار کالاهای خود را طبق تعرفه جدید از گمرک ترخیص کردند؛ ولی به خاطر حفظ منافع خویش هم که شده بود، با هم متحد و قبل از مشروطه حضور فعالی از خود به نمایش گذاشتند.

معین التجار در دوره مشروطه که از قدرت بالای اقتصادی و سیاسی برخوردار بود و به علت مخالفت با قوام الملک شیرازی در سال ۱۲۷۷ به تهران آمد و قریب سی هزار متر از باغ لاله زار را که امروز حد فاصل بین خیابان‌های سعدی جنوبی و لاله زار می‌باشد را از ناصرالدین شاه خریداری کرد و در آن چندین عمارت با شکوه بنیاد نهاد و کلیه اثاثیه و لوازم آن را از خارج وارد کرد و هر کدام از آن بناها را به یکی از فرزندان خود بخشید به طوری که در تهران هیچ بنایی به شکوه و زیبایی بناهای حاج معین التجار در آن تاریخ وجود نداشت.

یکی از نشانه‌های قدرتمندی و نفوذ بالای معین التجار در عصر مظفری این بود که همانند عصر ناصری در سال ۱۲۷۹ در سفر اول مظفرالدین شاه به اروپا، دوباره توانست امتیاز فروش خاک سرخ جزیره هرمز را از پادشاه بگیرد. به همین منظور، وی قسمتی از سرمایه خود را در معادن خاک سرخ سرمایه گذاری کرد و در این راستا، برای صدور و فروش کک و اکسید سنگ و خاک سرخ هرمز با شرکت‌های مختلف خارجی از جمله انگلیسی‌ها همکاری داشت. طبق گزارش‌های کاکس، معین التجار در ماه نوامبر ۱۹۰۵ م ./۱۳۲۳ ق. در حالی که یک مهندس انگلیسی به نام مک کرونیک او را همراهی می‌کرد، از اروپا وارد خلیج فارس شد. آنها از جزایر هرمز و قشم دیدن کردند. معین التجار در این زمان از وزیر مختار انگلیس خواست از ایستگاه انگلستان برای انبار کردن اکسید قرمز استفاده کند که با خواسته او موافقت نگردید.

پس از پیروزی انقلاب مشروطه و تشکیل مجلس شورا، معین التجار یکی از نمایندگان تجار بود که وارد مجلس اول (۱۷ مهرماه ۱۲۸۵ ش ./۱۷ اکتبر ۱۹۰۶ م) شد و از چهره‌های شاخص، متنفذ و شجاع مجلس به حساب می‌آمد. از اقدامات معین التجار که از نفوذ و درایت او حکایت دارد، مخالفت با لایحه دولت مبنی بر استقراض از دولت‌های روس و انگلیس است که طرح آن در روسیه و لایحه آن در انگلستان به تصویب رسیده بود.

ماجرا بدین قرار بود که در روزهای آغاز کار مجلس اول و در جلسه روز ۲۲ رمضان ۱۳۲۶ قمری مخبرالسلطنه از طرف مشیرالدوله صدراعظم، لایحه استقراض وام از روس و انگلیس را به مجلس آورد. اولین شرط پرداخت وام یاد شده این بود که دولت ایران آن را با نظر روس و انگلیس به مصرف برساند. دولت آزاد نبود که محل و مصرف این وام را تعیین نماید. قرار بود چهار کرور تومان (دو میلیون تومان) این وام در مدت بسیار کوتاهی به دولت ایران پرداخت شود. وثیقه این وام هم بسیار سنگین بود یعنی گمرکات شمال در اختیار دولت روس و پستخانه در اختیار دولت انگلیس قرار می‌گرفت و در قرارداد قید شده بود در صورتی که وثیقه وام انگلیس کافی نباشد، گمرکات بنادر خلیج فارس نیز ضمیمه پستخانه و تلگرافخانه شود. بهره وام هم از قرار صدی هفت پیش بینی شده بود.

پس از ارائه گزارش و دفاع از لایحه یاد شده توسط مخبرالسلطنه و مذاکرات نمایندگان پیرامون آن، صنیع الدوله، رئیس مجلس از طبقات مختلف نمایندگان نظرخواهی کرد. ابتدا از طبقه تجار رأی خواسته شد. حاج محمد معین التجار به نمایندگی تجار به ایراد سخنرانی پرداخت و مخالفت صریح خود را با آن لایحه اعلام کرد. قسمتی از سخنرانی وی بدین قرار است: «من مخالف این لایحه دولت هستم و مواد آن را مضر به حال کشور و مردم می‌دانم. من نمی‌دانم چرا اصولاً دولت مقروض است. شاهزاده اتابک افتخار می‌کرد و جمع و خرج دولت را تعدیل نموده و ششصد هزار تومان هم اضافه دارد که نزد تومانیانس گذاشته است. ما تا این درجه اتابک را دروغگو و بی اطلاع و یاوه سرا نمی‌دانستیم. باید دولت هزینه و درآمد سه سال اخیر را به مجلس بفرستد تا آن را از روی دقت رسیدگی کنیم. پس از رسیدگی اگر معلوم شود دولت بدهکار است و باید به او کمک شود البته باید ملت کار دولت را راه بیاندازد ولی نه آنکه از روس و انگلیس قرض کند، آن هم با این شرایط ننگین و سخت. ما نباید برای چهار کرور تومان مملکت را تسلیم خارجی‌ها کنیم.» پس از پایان یافتن سخنان معین التجار، همهمه و ولوله عجیبی در مجلس افتاد و سخنان او را مورد تأیید قرار دادند. سرانجام لایحه مزبور مورد تصویب قرار نگرفت و این اقدام از جمله خدمات مفید و مهم مجلس اول بود. در کتاب نارنجی که اسناد مربوط به وزارت خارجه روسیه است، در این زمینه چنین آمده: «حاج آقا محمد معین التجار بوشهری از بازرگانان سرشناس و آبرومند، نخستین کسی بود که با دریافت وام از روسیه مخالفت کرد.» از اقدامات مهم دیگر معین التجار در مجلس اول پس از مبارزه با لایحه استقراض از روس، تلاش در جهت تأسیس «بانک ملی» بود که سرانجام با همکاری سایر نمایندگان در جلسه روز هشتم شوال ۱۳۲۴ قمری تأسیس بانک ملی در صحن مجلس اعلام و در ذیحجه ۱۳۲۴ ق ./۱۹۰۵ م. فرمان تأسیس آن مشتمل بر دوازده فصل صادر گردید. شاید بتوان گفت معین التجار بوشهری پدر حمایت از کار و سرمایه ایرانی است و ایده پرداز و پدر معنوی نخستین بانک ایرانی که امروز به نام بانک سپه معروف است، آن هم با سرمایه ایرانی در راستای حمایت از تولیدات داخلی، معین التجار بوشهری است.

یکی دیگر از فعالیت‌های اقتصادی معین التجار گرایش به زمین داری و خرید املاک بود و برای کسب سود بیشتر، املاک زیادی را از استان فارس به خصوص منطقه ممسنی، استان خوزستان، بندرعباس و بوشهر خریداری نمود. اینکه چرا وی از عهد ناصری به بعد به زمین داری و مالکیت زمین گرایش پیدا کرد، به اوضاع اقتصادی ایران و جایگاه تجار در آن مقطع و تحولات سده نوزدهم اروپا برمی‌گردد؛ زیرا یکی از مشخصات عمده تجار در نیمه دوم سده سیزدهم هجری گرایش به زمین داری بود. با توجه به تحولات اقتصادی که در کشورهای صنعتی به وجود آمد، سرمایه گذاری اروپاییان در ایران بیشتر شد و این امر بر ساختار اقتصادی و سیاسی جامعه ایران نیز اثر گذاشت و تا اندازه‌ای ساخت اجتماعی ایران را تحت تأثیر قرار داد؛ از جمله اثرات آن، گرایش برخی از اقشار جامعه چون تجار، روحانیون و اعیان و اشراف به زمین داری بود. علل و عوامل گوناگونی در گرایش تجار از جمله معین التجار به زمین داری نقش داشت. نخستین عامل، تهیدست شدن بخش عمده‌ای از مردم و کشاورزان به علت قحطی سال‌های ۱۲۱۵-۱۲۸۸ قمری بود که در پی آن چون کار روی زمین برای مردم مقدور نبود، زمین‌های زیادی در معرض فروش قرار گرفت. عامل دوم این بود که تجار وقتی دریافتند توان مقابله با بازرگانان خارجی و شرکت‌های اروپایی را ندارند، به بخش کشاورزی روی آوردند. عامل سوم، سیاست فروش املاک خالصه در دوره ناصری بود که پس از آن در زمان مظفرالدین شاه نیز ادامه پیدا کرد. ناصرالدین شاه جهت خلاصی از تنگناهای اقتصاد سنتی، ایجاد تحولات جدید و دستیابی به پول نقد، به فروش املاک خالصه پرداخت؛ در نتیجه در حالی که زارعان قدرت خرید زمین را نداشتند، بازرگانان به جای هزینه کردن پولشان در جهت تجارت مملکت و ترویج کالاهای داخلی، به خرید آن املاک دست زدند تا هم در حفظ سرمایه خود بکوشند و هم با مشارکت مستقیم در تولید محصولات تجاری و مورد نیاز بازارهای جهان در تجارت بین‌المللی سهمی داشته باشند. عامل دیگر روی آوردن تجار به بخش زمین داری، به دست آوردن سود و منافع بیشتر بود؛ زیرا به دلیل کاهش ارزش پول، بسیاری از تجار برای حفظ سرمایه باقی مانده خود اقدام به خرید زمین و املاک کشاورزی نمودند و در این راستا باید به تولید محصولی می‌پرداختند که سودآوری بیشتری داشته باشد. با توجه به اینکه تراز بازرگانی ایران منفی بود، در نتیجه کشت فرآورده‌های کشاورزی نقدینه آفرینی که برای صادرات مفید بودند نظیر تریاک، توتون و پنبه به جای فرآورده‌های غذایی مانند گندم و سایر غلات رواج یافت. از دیگر تلاش‌های معین التجار در جهت گسترش تجارت خارجی و کسب سرمایه و درآمد بیشتر، ساخت تجهیز اداره گمرک بوشهر و انبارها و امکانات آن بود. به قول سدیدالسلطنه: «اداره گمرکی بوشهر از ابنیه معظم له است.» گمرک بوشهر که از املاک پردرآمد وی بود، در دوره قاجار در اجاره وزارت گمرک، وزارت مالیه و گاهی خزانه داری کل قرار داشت. همواره وی و بعدها در دوران پهلوی، فرزندانش این اجاره را دریافت می‌داشتند.

معین التجار در دوران استبداد صغیر، جنگ جهانی اول و قیام مردم جنوب- همانند درگیری‌های رئیس علی دلواری با انگلیسی‌ها- از آزادی خواهان و مبارزان ضد استبداد و استعمار پشتیبانی می‌کرد و در تحولات سیاسی و اقتصادی حضور فعال داشت. از جمله وقتی سیدمرتضی علم الهدی اهرمی، رهبر مشروطه خواهان بوشهر، کارگزار دولتی را از بوشهر اخراج و دو ماه اوضاع بوشهر را در دست گرفت و محمدعلی شاه که در این دوره خارج از پایتخت به سر می‌برد، نیز درصدد جلب توجه سید برآمد، زیرا وی پایگاه اقتصادی خوبی برای تأمین اهداف و مقاصدش بود و او را به لقب «نظام العلماء» ملقب نمود و ماهی پانصد تومان برای وی در نظر گرفت، این معین التجار بود که پیام محمدعلی شاه را به سیدمرتضی ابلاغ نمود.

یکی دیگر از اقدامات معین التجار در دوره محمدعلی شاه که حاکی از نفوذ او در سلطنت و مشارکت در تصمیمات کلان مملکت است، این بود که وقتی در ربیع‌الاول ۱۳۲۵ قمری، در مورد آمدن اتابک از خارج در مجلس بحث و گفت‌وگو وجود داشت و عده‌ای مخالف آمدن او بودند، معین التجار از مشوقان آمدن اتابک بود و او را برای آمدن تشویق می‌کرد. سرانجام هم اتابک به ایران آمد و در روز ۱۹ ربیع‌الاول به ریاست وزرایی منصوب و روز بیست و یکم همان ماه، هیأت وزرا را به مجلس معرفی کرد.

معین التجار در دوران جنگ جهانی اول نیز حضوری فعال در تحولات سیاسی- اجتماعی ایران داشت و در قیام جنوب، واسط بین سران قیام و مجلس شورای ملی و هیأت دولت بود. یکی از شواهدی که موید این مطلب است تلگرامی است که توسط رئیس علی دلواری از طریق معین التجار برای مجلس شورای ملی و وزارت مالیه فرستاده شده است. متن تلگرام چنین است:

«توسط حاجی محمد معین التجار، مجلس مقدس (ناخوانا)، وزارت جلیله داخله، وزارت جلیله مالیه ارشاد، در این اوقات که هر یک از ملل حسیه یا برای استعمال بزرگواری یا به جهت استقرار شرف قومی به بذل جان و مال به مبالغه و خودنمایی جاهد و ملت ایران به راحتی می‌گذرانند، سزاوار نیست تکمیل جزئی نواقص مالیه با مستعجلات مساعدت خارجی موکول و وطن مقدس خودمان را مرهون احسان اجانب ساخته در عوض به هرگونه تجاوزات جایز باشیم. خوب است اولیای دولت متبوع ما در این اوقات که همه افراد ملت کاملاً متذکر احوال وطن مقدس خود هستند، به وسایل موثره جلب حسیات عمومی فرموده باشد. این کمترین فدایی با تمام عشیره خود، دولت محبوب خود را استقبال کرده در این امر به اشیای تمام هستی خود مضایقه ندارد. البته که از توجهات فائقه آن ذوات مقدسه این ملت به دادن یک نوع امتحان وطن پرستی سزاوار شوند. جان نثار علی دلواری تنگستانی».

معین التجار در دوره سوم مجلس شورای ملی هم (۱۴ آذر ۱۲۸۸ تا ۳ دی ماه ۱۲۹۰ خورشیدی) از طرف مردم بوشهر به وکالت برگزیده شد. در این دوره هم از چهره‌های موجه و بانفوذ مجلس محسوب می‌شد و در مجلس جزءِ هیئت علمیه که رهبری آن با سیدحسن مدرس بود، قرار گرفت. پس از تعطیل مجلس سوم، بدون اینکه سمتی در دولت داشته باشد از ارکان ایران بود و غالباً دولت‌ها با او به مشورت می‌نشستند. از اقدامات عمده دیگر معین التجار در دوره احمدشاه، عضویت در حزب اعتدالیون بود. طبق اسناد خانواده انصاری، او به همراه افراد سرشناسی چون معاون الدوله غفاری، دهخدا، سیدصادق طباطبایی، معاضدالسلطنه، نصرت السلطان انصاری، مرتضی قلی خان نائینی و علی محمد دولت آبادی بابت عضویت بین سال‌های ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ قمری، مبالغی را به کمیته مرکزی حزب پرداخته بودند. وی چندین بار از طرف این حزب به عنوان کاندیدا معرفی شد، از جمله در ۱۶ برج سنبله سال ۱۳۳۵ قمری، در منزل حاجی محمدتقی بنکدار مجلس منعقد بوده و چند نفر صحبت کرده بودند مبنی بر اینکه ما که افراد فرقه اعتدال هستیم، باید سعی و تلاش کنیم که از اشخاص بانفوذ و صاحب قدرت مملکت برای وکالت انتخاب شود. از جمله کسانی که مدنظر آنان قرار داشت معین التجار بوشهری بوده است. معین التجار از افراد فرقه خود مبنی بر اینکه وی را قابل وکالت دانسته و انتخاب کرده‌اند، اظهار تشکر کرده و در مقابل افراد فرقه اعتدالیون سوگند خورد که اگر متحمل همه خسارت هم شود، باز نگذارد تا اکثریت کاندیدا را سایر فرقه‌ها ببرند.

از اقدامات مهم سیاسی، اقتصادی معین التجار در این دوره، مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹ میلادی بود، بدین قرار که وقتی احمدشاه برای بستن قرارداد ۱۹۱۹ به انگلستان سفر کرد و در سال ۱۲۹۸ وقتی وثوق الدوله، رئیس الوزراء قرارداد معروف خود را با انگلیسی‌ها منعقد نمود و موج مخالفت در تمام کشور بالا گرفت و حاج معین التجار بوشهری در جبهه ضد قرار داد بود و با تشکیل جلسات متعدد در منزل خود را به طور علنی قرار داد را مضر به حال مملکت می‌دانست.در گزارشی که وزیر مختار انگلیس به وزارت خارجه انگلستان فرستاده است، می‌نویسد: ((هیئت مخالفین قرارداد را دو تن از شخصیت‌های معروف پایتخت اداره می‌کنند که عبارتند از معین التجار بوشهری و حاج امام جمعه خوئی)).

در ملاقاتی که بین معین التجار و وثوق الدوله روی داد، صریحاً معین التجار قرارداد را بر ضد مصالح کشور دانست. سرانجام وثوق الدوله برای تحقق بخشیدن به قرارداد، به مجازات مخالفین پرداخت و پنج نفر از رجال کشور را به کاشان تبعید نمود. این پنج نفر عبارت بودند از معین التجار بوشهری، محتشم السلطنه، مستشارالدوله، ممتاز الدوله، ممتاز الملک. معین التجار و سایر رجال مدت هشت ماه در تبعیدگاه به سر بردند تا اینکه وثوق الدوله کناره‌گیری کرد و مشیرالدوله زمام امور را در دست گرفت و از تبعیدشدگان خواست تا به تهران بازگردند. به هنگام ورود این عده، قسمتی از بازار و خیابان‌ها را چراغانی کردند. ابراز احساسات مردم نسبت به معین التجار بیش از سایرین بود. در کودتای ۱۲۹۹ که عده‌ای به بند توقیف درآمدند، قرار بود معین التجار هم توقیف شود؛ ولی چون در منزل نبود، به جای او یکی از فرزندانش توقیف شد و معین التجار در تمام حکومت صد روزه سید، در اختفاءِ می‌زیست.

از اقدامات اساسی دیگر معین التجار در اوایل جنگ جهانی اول- همانند امین الضرب که از طبقه سرمایه دار نوظهور ایران بود- درصدد برآمد تا قسمتی از سرمایه خود را در صنایع ملی سرمایه گذاری نماید. به همین دلیل کارخانه ابریشم‌بافی امین الضرب را که حدود سیصد هزار تومان خرج برداشته بود، به مبلغ نود هزار تومان خریداری کرد، ولی او هم با توجه به مسائل و مشکلات بین‌المللی و داخلی نتوانست در این سرمایه گذاری موفق عمل کند، چراکه وسایل و امکانات لازم جهت سودآوری از این کارخانه را نداشت، لذا در تابستان ۱۳۳۴ قمری، مجبور به مذاکره با بانک استقراضی شد، ولی از نتیجه این مذاکرات اطلاعی در دست نیست. به هر حال نه معین التجار و نه امین الضرب قادر به راه اندازی این کارخانه نشدند. بنا به گفته رئیس بانک استقراضی در ۱۶ شعبان ۱۳۳۴ در عرض دو ماه، قسمت برق این کارخانه از کار افتاد و سرانجام نه معین التجار و نه امین الضرب و نه سایر تجار و سرمایه گذاران ایرانی قادر به رقابت با سرمایه گذاری‌های خارجی نشدند. به دلیل جریان سریع تحولات سیاسی ایران و تبدیل ایران به منطقه‌ای جنگی و از دست رفتن استقلال سیاسی به دلیل بی کفایتی پادشاهان، صنایع داخلی رو به انهدام و تخریب گذارد و طبقه سرمایه دار تجاری نوظهور هم که درصدد سرمایه گذاری قسمتی از سرمایه‌های خود در صنایع ملی بود، سقوط کرد.

معین التجار به دلیل قدرت و نفوذ سیاسی- اقتصادی بالایی که پیدا کرده بود، در نهادهای اقتصادی و سیاسی دوره احمدشاه نقش فعالی داشت، از جمله با تشکیل شورای عالی تجارت، وی به ریاست آن برگزیده شد. این شورا دارای شش نفر عضو از طرف تجار بود که به انتخاب خود آنان معین می‌شد و شش نفر عضو دیگر از طرف دولت تعیین می‌گردید. اعضا در کارهای اقتصادی کشور اظهارنظر می‌کردند و به رفع مشکلات تجاری مملکت می‌پرداختند. این شورا هفته‌ای یک بار تشکیل جلسه می‌داد. معین التجار همچنین در این مقطع عامل مصالحه و واسط بین تجار و سایر اصناف با دولت و مأموران دولتی بود.

یکی دیگر از اقدامات معین التجار در اواخر دوره قاجار- که باز هم نشان دهنده جایگاه سیاسی و اقتصادی اوست- این بود که ضامن برافراشته بودن پرچم ملی ایران در نقاط جنوبی محسوب می‌شد. او در ملاک خود- که تقریباً بیشتر قسمت‌های جنوبی ایران از خوزستان، بندرعباس، ممسنی و بوشهر را شامل می‌شد- بابت جلوگیری از جایگزینی پرچم بیگانگان به جای پرچم ملی ایران، سالانه مبلغی حدود یکصد تومان اجاره دریافت می‌کرد.

حوزه فرهنگ و معارف

شهر بوشهر یکی از نخستین شهرهای ایران است که مدارس علمی به سبک جدید در آن تأسیس شده است. مدرسه سعادت مظفری در سال ۱۳۱۷ قمری به همت احمدخان دریابیگی و تلاش و کوشش برادران سعادت (محمدحسن و عبدالکریم) تأسیس شد. حاج عبدالکریم معروف به «سعادت»، خود اولین رئیس رسمی معارف بوشهر بود. تجار بوشهری از همان ابتدا، از تأسیس مدرسه سعادت حمایت کردند و با ارشاد آنان و همکاری مردم خیر و معارف پرور، کار مدرسه رونق گرفت، به نحوی که در سال ۱۳۱۸ قمری تعداد دانش آموزان مدرسه به سیصد و پنجاه نفر بالغ شد. خانه‌ای که مدرسه در آن تشکیل شده بود، گنجایش این تعداد دانش‌آموز را نداشت، از این رو باز تجار مشکل مدرسه را حل کردند و قطعه زمین متعلق به معین التجار را به مدرسه اختصاص دادند. با کمک افراد خیر بنای جدید مدرسه در ۱۳۱۹ قمری احداث و مورد استفاده قرار گرفت. آنان، همه در تأسیس و هم در ادامه کار مدرسه بیشترین کمک را متقبل شدند، از جمله برای رفع مشکل مالی مدرسه، «انجمن وکلای مجلس» را به وجود آوردند که متشکل از سه نفر از تجار مسلمان و میرزا یانس ارمنی (معاون ایرانی گمرک بوشهر) بود. نفر پنجم هم فردی به نام سروش الملک بود که در سمت ریاست پستخانه قرار داشت. این مجلس هر هفته یک بار تشکیل می‌شد و از افراد فرهنگ دوست -به خصوص تجار- جهت رونق امور فرهنگی، آموزشی و مالی مدرسه دعوت به همکاری می‌کرد. اولین فردی که اعلام آمادگی کرد و بیشترین کمک مالی را به مدرسه نمود، حاج محمد معین التجار بود که ماهانه ده تومان و در کل سالی ۱۲۰ تومان به مدرسه کمک می‌کرد. کمک‌های وی سال‌های متوالی ادامه
پیدا کرد.

دوره پهلوی

بازرگانان نقش بارزی در روی کار آمدن رضا شاه داشتند. آنها در کنار روشنفکران و نویسندگان ایرانی به خصوص آنهایی که در خارج از کشور زندگی می‌کردند، به این نتیجه رسیدند که دیگر دولت ایلیاتی قاجار با تفکر عشیره‌ای خود نمی‌تواند در نظام بین‌المللی هماورد خوبی برای قدرت‌های خارجی باشد، علاوه بر این، توان ادای مطالبات مردم را پس از مشروطه دارا نیست، لذا خواستار روی کار آمدن دولتی متمرکز و قدرتمند بودند و آن هنگام که رضاشاه به عنوان چهره جدید حکومتی معرفی شد، از وی حمایت کردند. همزمان با نخست وزیری رضا شاه در منزل معین التجار جشن و شادمانی برپا شد و وی خطبه و اشعاری در مدح سردار سپه قرائت کرد.

معین التجار از جمله بازرگانانی بود که در روی کار آمدن رضاشاه تلاش کرد و در دهم ربیع‌الثانی ۱۳۴۴ قمری به همراه تجار مرکز، اعلامیه‌ای صادر و ضمن اعلام تحصن خود، خواهان همراهی تجار همه ایالات و ولایات در جهت براندازی حکومت قاجار و تأسیس مجلس مؤسسان و به سلطنت رسیدن رضاخان شدند.

معین التجار در دوره رضاشاه هم از توان مالی و نفوذ سیاسی برخوردار بود، چنانکه در سال ۱۳۰۴ خورشیدی موفق شد «شرکت شرق» را برای دادوستد با شوروی ایجاد کند و هنگامی که راه آهن شمال را می‌کشیدند، شرکتی به نام «شرکت طبری» تأسیس کرد، ولی پس از مدتی مورد خشم رضاشاه قرار گرفت و شرکت را از دست داد.

رضاشاه از تجار برای همراهی خویش در سرکوب عشایر نیز نهایت بهره را برد. بطوری که می‌توان ردپای حاج محمد دهدشتی (معین التجار) را در سرکوب قیام عشایر جنوب ملاحظه کرد او داعیه مالکیت دشت سرسبز ممسنی و مناطق کهگیلویه و بویراحمد را داشت.

پس از استقرار سلسله پهلوی، امتیازاتی که معین التجار داشت، همه لغو شد و او نیز فعالیت سیاسی را معطوف به فرزندان خود کرد و از دورهِ هفتم به بعد یکی از فرزندان وی مقام وکالت مجلس را داشت. معین التجار در زمان حیات خود ساختمان بزرگ و آبرومندی در بوشهر برای گمرک بنیاد نهاد.

خانواده معین التجار

معین التجار دارای چند فرزند بود. پسران ایشان عبارت بودند از؛ آقا محمدرحیم، آقا محمدرضا و آقا محمدجواد. پسر بزرگ معین التجار به نام محمدرحیم با لقب «معاون التجار» در سال ۱۳۳۵ خورشیدی به دلیل نامعلومی در تهران خودکشی کرد. وی در جوانی با دختر حاج محمدحسن امین الضرب ازدواج کرد. فرزند دوم او به نام محمدرضا در سال ۱۲۷۵ خورشیدی متولد شد. تحصیلات خود را در تهران و اروپا به پایان رساند. او کار دولتی نپذیرفت و در کنار پدرش به تجارت ابریشم پرداخت. پسر سوم معین التجار آقا محمدجواد معروف به امیرهمایون بود که در سال ۱۲۷۷ خورشیدی متولد شد. وی نفوذ و قدرت اقتصادی و سیاسی زیادی داشت. نماینده اول مردم تهران در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود. او که تحصیلات خود را در تهران و اروپا انجام داده بود، به زبان‌های فرانسه و انگلیسی تسلط داشت. با دختر حاج محمدحسین امین الضرب ازدواج کرد. او بیش از برادر دیگرش محمدرضا علاقه مند به امور سیاسی بود و ملقب به «شاهزاده سوداگر» از فرزندان معین التجار از همه مشهورتر همین امیر همایون بوشهری بود.

معین التجار پنج داماد داشت که همگی از خاندان‌های متنفذ و متمول زمان خود بودند. ۱- علی اکبر ناظم التجار، ۲- میرزا محمدعلی خان ملک التجار بوشهری، پسر حاج محمدمهدی ملک التجار سوم، ۳- سید حسین خان آصف الملک، ۴- محمد آقا جواهری، ۵- حسن آقا، پسر حاج حسین آقا امین الضرب.

موقوفه معین التجار بوشهری

حاج محمد معین التجار بوشهری طی یک فقره وقف‌نامة مورخ ۱۳۲۲ ق بخشی از املاک خود واقع در شهرستان ممسنی فارس را به موارد مشخصی اختصاص داد که اصلی‌ترین آنها کمک به سادات مستحق و تأمین مخارج مهمان‌خانه‌ای به نام خودِ واقف در نجف اشرف است که اختصاص به زائران عتبات عالیات دارد. تعداد رقبات این موقوفه در سال ۱۳۸۳ بالغ بر ۱۱۷۲۱ رقبه با درآمدی حدود ۵/۱ میلیارد ریال بوده که به خوبی می‌توان حدس زد چه شماری از مستمندان از این عوائد بهره‌مند شده و این موقوفات چه تأثیری بر کاهش فقر و توزیع ثروت در جامعه دارد.

کتب

نخستین کتابی که در مورد خلیج فارس نوشته شده مربوط به معین التجار بوشهری در سال ۱۲۸۵ هجری قمری است که در این کتاب مطالب خوبی را در مورد خلیج فارس و اسنادی در این زمینه آورده است که به حق می‌توان گفت این شخصیت ایرانی با این اقدام ارزنده در زمینه چاپ اولین کتاب در زمینه خلیج فارس و همچنین دیگر اقدامات وی در بر افراشته کردن پرچم ایران در نقاط جنوبی و اسناد و قرار دادهای های وی با دولت قجر در عهد ناصری، مظفری در زمینه واگذاری امتیاز خاک جزیره هرمز و دیگر جزایر خلیج فارس از جمله جزایر سه‌گانه، می‌توان گفت معین التجار بوشهری "پدر خلیج فارس و تثبیت کننده نام خلیج فارس و مالکیت آن بر کشور جمهوری اسلامی ایران"
است.

آثار تاریخی به جامانده (ثبت شده / ارزشمند) معین التجار

کاروانسرای معین التجار یا سرای معین التجار:

این کاروانسرا یکی از بناهای بافت قدیم اهواز که قدمت آن به اواخر دوره قاجاریه باز می‌گردد. این بنا توسط بازرگان بوشهری حاج محمد تقی معین التجار و با همکاری محمد حسن خان سعد الدوله کنار پل سفید و مشرف به ساحل رودخانه کارون ساخته شده است. اما در زمینه این کاروانسرا ۲ روایت متفاوت وجود دارد:

" روایت اول:

سرای معین التجار، یکی از بناهای ارزشمند بافت قدیم اهواز، سرای بازرگان سر شناس بوشهری حاج محمد تقی معین التجار است که در دوره قاجاریه با همکاری محمد حسن خان سعد و الدوله در ساحل رودخانه کارون بنا شد.

معین تاجر بوشهری در ابتدای شکل‌گیری بندر ناصریه وارد شهر اهواز می‌شود و در ساحل رود کارون دفتر کار خود را تأسیس کرده در کنار آن حمام، بازار، باغ و مسجدی احداث می‌نماید که این مسجد از کنار رودخانه تا حدود خیابان کاوه و بیمارستان امام «ره» (بیمارستان جندی شاپور) امتداد می یافته است. تاجر بوشهری با ساخت این سرا و کشیدن یک رشته خط آهن از کنار رودخانه تا محل مسجد حاج رئیس (معروف به مسجد سر سچه) مال‌التجاره ای را که از خرمشهر به وسیله کشتی به بندرگاه اهواز وارد می‌شود با واگن‌های اسب کش تا این محل انتقال می‌داد و سپس با استفاده از خط آهن شرکت نفت تا محل اهواز قدیم حمل کرده و در آنجا پس از تخلیه به وسیله کشتی به محلی به نام شلیلی در سه فرسنگی شوشتر می‌رساند. از سال ۱۳۰۷ تا سال ۱۳۳۲ کشتی‌های تجاری بار خود را در سرای تاجر بوشهری تخلیه می‌کردند. تا چند سال قبل سرا به صورت غرفه- غرفه و یا به عنوان انبار مورد استفاده قرار می‌گرفت تا اینکه در سال ۱۳۷۴ بر اثر آتش سوزی بخش اعظم آن از بین رفت و بیشتر ستون‌ها و سقف دچار آسیب دیدگی شدید شد. بازار معین معروف به ساباط مانند بازارهای سنتی سایر شهرهای ایران مسقف و گنبدی شکل است. این عمارت با شماره ۲۱۵۸ و به عنوان بازار قدیمی در فهرست آثار ملی ثبت شده است.

روایت دوم:

این کاروانسرا کنار پل سفید و در بافت قدیمی اهواز قرار گرفته است و در دوره قاجار که کار کشتیرانی تجاری در رودکارون از خرمشهر به اهواز و بالعکس رونق یافته، شخصی به نام معین التجار که یک بازرگان سر شناس بوشهری بود این کاروانسرا و ساباط را با همکاری شخصی به نام محمد حسن خان سعد و الدوله بنا نمود. ناصرالدین شاه قاجار در سال ۱۳۰۶ هجری قمری به منظور پیشرفت کار بازرگانی، کارون جنوبی را که از اهواز تا به دریا راه داشت برای کشتی رانی بیگانگان آزاد ساخت."

منزل قدیمی معین التجار (معین زاده):

در شهرستان شوشتر در انتهای خیابان امام شرقی – محله درب عباس و جنب مقام عباس قرار دارد. منزل قدیمی معین زاده معروف به معین التجار از منازل قدیمی و با ارزش شوشتر و متعلق به معین زاده از تا جران مشهور شوشتر بوده است. در دهه چهل شمسی تبدیل به دبیرستان پسرانه امیر کبیر (اردشیر) شده و قبل از آن اداره دارایی شهرستان بوده و هم اکنون نیز به عنوان مدرسه غیر انتفاعی در اختیار اداره آموزش و پرورش است.

منزل معین التجار به صورت تک ایوانی و دوره ساز در دو طبقه ساخته شده است، درب و پنجره‌های چوبی و چند مورد ارسی داشته که اکنون بخشی از آنها سالم است. بنا در سال‌های گذشته تفکیک و تبدیل به ۳ قسمت مجزا شده است. بخش اصلی آن در حال حاضر اختصاص به مدرسه غیر انتفاعی دارد. روبروی این بنا طویل‌ترین ساباط شوشتر قرار دارد. تزئینات به کار رفته شامل آجر کاری بر سطوح دیوارها (نقوش گیاهی و هندسی) گچبری مشبک به صورت نورگیر بالای سر درب با نقوش گره چینی- آلت و لقط بندی‌هایی بر روی در بهای اورسی مزین به نقوش گره می‌باشد.

آثار خیر بوشهری

"مورخان عرب یکی از بزرگان ایران بنام حاج آقا محمد بوشهری‌ «معین التجار»، از حکومت عراق امتیاز آب نجف را گرفت، تمام ادوات و لوله‌ها را خریداری کرد، شاعران بنام عرب اشعار غرائی در این باره سرودند که در کتاب‌های ادبی‏ و تاریخی عرب ثبت و منتشر شده است.

حاج معین بوشهری کارخانه چراغ برق در نجف تأسیس کرد، حرم مرتضوی‏ و صحن شریف و مساجد را مجانی چراغان نمود، به قول مؤلف کتاب تاریخ ماضی النجف‏ و حاضرها فضای حرم امیر مؤمنان ایران طلای نجف، صحن حیدری مانند ستارگان‏ درخشان نورباران شد، این کار اساسی در تاریخ بیست و دوم جمادی الثانی ۱۳۴۷ هجری انجام شد، آب شیرین فرات هم تا کنار دیوار نجف رسید.

جشن‌های باشکوهی در نجف گرفتند، شاعران نامی اشعاری سرودند، میرزا احمد خواهرزاده حاج معین بوشهری متولی و متصدی آب و برق نجف شد (وفات ۱۳۶۷ ه)

حاج محمد علی بوشهری رئیس التجار خوزستان در این کارهای نیک شریک‏ حاج معین بوشهری بود و سهم بسزایی داشت و لوله‏کشی آب کربلا هم از اوست. سقاخانه‏های‏ عمومی و مجانی در کربلا دایر کرد، در اثر این لوله‌کشی‌ها گردبادها و خاشاک‌ها آب‏ را فاسد نمی‌سازد مخزن بزرگی از آب تعبیه شد تا مردم آب بردارند و بی‌نوایان از آب مجانی بهره‌مند شوند.

در جمادی الاولی ۱۳۵۲ ه. ق لوله‏کشی در نجف آغاز شد در جمادی الثانی همان سال آب لوله‏کشی به صحن حیدری رسید، دکان‌ها، مغازه‌ها و خانه‌ها از آب فرات سیراب می‌شوند.

شاعران و ادیبان بنام عرب اشعاری در مدح حاج معین بوشهری و رئیس التجار خوزستان سرودند که از شاهکارهای ادبیات معاصر عرب بشمار می‌رود و در کتاب‌های ادبی‏ و تاریخی چاپ نجف و بغداد ثبت است.

نگارنده این سطرها از پارسیان و اوتاد نجف اشرف بارها شنید که حکایت‏ کردند مرا که: حاج معین بوشهری می‌گفت: در عالم رؤیا حضرت امیر مؤمنان علی (ع) را زیارت کرد که در کنار حوض کوثر جام آب را بوی داد تا به مردم نجف آب دهد، مدت‌ها در این اندیشه بود و تعبیر آن را نمی‌دانست؟؟! پارسایان و اوتاد نجف رؤیای‏ او را تعبیر کردند که آب نجف را تأمین سازد، فرخنده رؤیا و نیکو تعبیری بود، همین کار نیک را به یادگار گذاشت.

در نجف اشرف نگارنده ناچیز این سطرها بارها شنید که مردم آن دیار می‌گفتند رئیس التجار بوشهری و حاج معین بوشهری مورد توجه شاهنشاه رضاشاه پهلوی‏ بودند، از کار خوب آنان که در نجف و کربلا آب و برق را تأمین کردند شاهنشاه ایران‌ شادمان بود و گاهی با حاج معین بوشهری شوخی می‌کرد."

برگ آخر

معین التجار سرانجام پس از فراز و نشیب‌های فراوان و تلاش‌های مستمر سیاسی و اقتصادی در دوره رضاشاه و در سال ۱۳۱۲ در تهران وفات نمود.

بعد از مرگ حاج معین التجار بوشهری وضع زندگی اولادان آن مرحوم مثل زمان پدرشان چندان رضایت بخش نبود. در حیات آمد و شد زیاد داشتند، حتی حاج معین التجار اغلب حضور رضا شاه حاصل می‌کرد و در سلام‌ها و اعیاد جز معمرین و صدرنشین‌ها بود. ولی بعد از مرگش وضع به کلی عوض شد. فرزندان به فکر افتادند همان وضع زمان پدر را داشته باشند به تصور آنکه پدر مقام و نزدیکی به رضاشاه را با پول خریداری کرده بود، آن‌ها هم در صدد برآمدند مخارجی کرده و در این راه پول به مصرف برسانند. غافل از آنکه پدرش از سال‌ها تجارت و کسب شهرت برای خود ایجاد شخصیت کرده بود. به هر حال دو نفر اولادان آن مرحوم با این فکر با یدالله خان اسلحه دار باشی که از نزدیکان و محارم رضا شاه و جز نوکران قدیم بود، تماس گرفته و با او آشنایی رفت و آمد پیدا کردند. بعد از طرح دوستی موضوع نزدیکی با مقامات مخصوصاً رضاشاه را در میان می‌گذارند، یک صد هزار تومان برای او و ده تومان هم به خودشان بدهند تا واسطه نزدیکی فرزندان بوشهری شود؛ ولی رضاشاه از این موضوع ناراحت می‌شود و دستور بازداشت آن‌ها را می‌دهد بعد از رسیدگی به وسیله مأمورین قضائی در آخرین مرحله رضاشاه به وسیله وزیر عدلیه و دادستان آن‌ها را احضار می‌کنند و پس از سرزنش و نصیحت مورد عفو قرار داده و پرونده را خاتمه یافته تلقی می‌کنند.

کد خبر 456260

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.