آیا تغییر نظام برنامه‌ریزی شهری ایران امکان‌پذیر است؟

نیاز به تغییر در نظام‌های مدیریتی و برنامه‌ریزی در تمامی ابعاد و سطوح جامعه امروزی احساس می‌شود و نظام برنامه ریزی شهرها نیز از این قاعده مستثنی نیست.

به گزارش خبرنگار ایمنا، توجه به مراحل مختلف برنامه‌ریزی در مفهوم عام آن مشخص می‌کند یکی از مهم‌ترین گام‌ها در ارائه یک برنامه درست و مطلوب، بازنگری در روش و نوع برنامه ریزی است. این مرحله حتی از شناسایی وضع موجود و دریافت درست اطلاعات اولیه نیز اهمیت بیشتری دارد، زیرا چنانچه تمامی این اطلاعات در یک سیستم ناکارآمد و ناهماهنگ با شرایط زمانه قرار بگیرد، نه تنها نتیجه مطلوب به دست نمی‎‌آید، بلکه ممکن است برنامه کاملاً خلاف اهداف مورد نظر شکل گرفته و اجرایی شود.

بازنگری و تغییر در نظام‌های برنامه ریزی امری طبیعی در بسیاری از کشورهای جهان است، در این بین تغییر در نظام برنامه ریزی شهر و مدیریت شهری جایگاه ویژه‌ای دارد، زیرا بنیان شهرهای امروز ما حتی آنهایی که در سطح جهان مطرح نیستند به واسطه تغییرات درونی و بیرونی به شدت در حال دگرگونی است، البته میزان این تغییرات در هر جامعه و در هر کشور نسبت به دیگری تفاوت زیادی دارد، اما آنچه اهمیت دارد این است که نمی‌توان با برنامه‌هایی شهر را اداره کرد که با واقعیت‌های موجود همخوانی ندارد، امیر حسین شبانی، دکترای شهرسازی معتقد است: یکی از مهم‌ترین نکاتی که در برنامه ریزی طرح‌های شهری باید به آن توجه کرد، رابطه بین منطق هرکدام از این طرح‌ها در بررسی مسئله شهر است تا بتوان درک درستی از کارایی آن‌ها داشت.

وی می‌افزاید: هرچقدر این منطق، منطقی چند بعدی باشد و در عین حال سعی کند که خودش را با شرایط شهر و زیست شهری منطبق کند با چالش‌های کمتری روبرو می‌شود و می‌تواند به مسائلی که مدنظر بوده است، پاسخ دهد.

این دکترای شهرسازی عنوان می‌کند: چرخش پارادایمی در کشورهای توسعه یافته از سال‌های دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی به وجود آمد و نقش برنامه ریزی شهری را به عنوان یک مجموعه کامل از همه دستورالعمل‌ها برای پاسخ به مسئله شهر به سطح دیگری منتقل کرد.

شبانی ادامه می‌دهد: از آن زمان به بعد برنامه ریزی شهری به جای اینکه خودش را در قالب مداخله‌گر اصلی همه صحنه‌های شهر مطرح کند، تبدیل به واسطه یا میانجی‌گر اصلی در روابط شهری می‌شود در حالی که در زمان تسلط نگاه مهندسی، همه پاسخ‌ها مورد انتظار از یک نظام برنامه ریزی بود.

وی تصریح می‌کند: این موضوع به دلیل پیچیدگی‌های موجود در شهرها و شرایط زمانه به شدت مورد سوال قرار گرفت و با چالش‌های زیادی روبرو شد و برنامه ریزان شهری برای پاسخ به این گونه چالش‌ها دست به تغییر نقش خود زدند.

لزوم تغییر نقش برنامه‌ریز شهر

این متخصص شهرسازی خاطرنشان می‌کند: یکی از نکاتی که ما در برنامه ریزی راهبردی باید به آن توجه کنیم، جایگاه برنامه ریز در مناسبات و روابط بین ذی‌نفعان، نیروهای مؤثر در شهر و لایه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی شهر است، انتظار امروز ما از برنامه ریزی شهری تبدیل شدن به یک تسهیلگر روابط میان اجزای مختلف شهر است.

شبانی با بیان اینکه نیاز است درک درستی از مفهوم تسهیلگر یا میانجی‌گر روابط وجود داشته باشد، تاکید می‌کند: در این گونه طرح‌ها برخلاف قبل، در یک طرف برنامه ریز و در طرف دیگر شهر قرار ندارد بلکه برنامه‌های جدید به نحوی طراحی شده است که گویا برنامه‌ریز بخشی از شهر است که در درون مناسبات شهری قرار دارد.

وی می‌افزاید: تغییر نقش برنامه ریز موجب می‌شود درک درستی از مسئله برای وی ایجاد شود تا بتواند روندهای موجود را تسریع، تسهیل یا برخی مواقع متوقف و بازسازی کند.

این دکترای شهرسازی خاطرنشان می‌کند: با تعریف چنین نقشی از برنامه ریز در نظام‌های برنامه ریزی کشورهای توسعه یافته که نسبت به ما پیشرو بوده‌اند و قبلاً با بسیاری از چالش‌ها مواجه شده‌اند، باید انتظار داشت که طرح‌های راهبردی ساختاری نیز تغییر نقش برنامه ریزی شهری در مراحل تهیه و اجرا را به منظور پاسخ دهی بهتر این طرح‌ها داشته باشند.

شبانی ادامه می‌دهد: در غیر این صورت نمی‌توان انتظار داشت که نظام برنامه ریزی به تنهایی همه مسائل را بشناسد و آنها را به منظور پاسخ دهی و اجرا درک و تحلیل کند، ما نیاز به تغییر نگرش داریم تا بتوانیم به بسیاری چالش‌های پیش رو جواب متناسبی بدهیم.

وی اظهار می‌کند: تغییر نگرش‌ها باید برآمده از بستر فرهنگی اجتماعی جامعه شهری باشد و تبدیل به یک مطالبه شود تا بتواند در ارکان نظام برنامه ریزی و مدیریتی ما رسوخ کند، تا زمانی که توجهی نسبت به بسیاری از مسائل ابتدایی شهر و شهروندی نداشته باشیم و تبدیل به مطالبات شهروندی نشود، نمی‌توان انتظار تغییر را در یک نظام متمرکز بالا به پایین داشت.

این متخصص شهرسازی تاکید می‌کند: تغییر در چنین اشکالی از نظام مدیریت و برنامه ریزی خیلی سخت می‌تواند از بالا به پایین رسوخ کند، باید امیدوار بود با ورود جامعه به فصلی جدید و افزایش آگاهی‌های اجتماعی به وسیله ایجاد شبکه‌های گسترده اجتماعی و شبکه‌هایی که نقش آگاهی رسانی دارد، این فرآیند تسهیل شود.

نقش کلیدی رسانه‌ها در ایجاد تغییرات زمینه‌ای

شبانی می‌گوید: نقش رسانه‌ها و دیدگاه ما نسبت به نقش رسانه باید پر رنگ‌تر از قبل شود زیرا زمانی که جامعه ما آگاه باشد، خواسته‌های آگاهانه‌ای نیز از نظام‌های تصمیم گیر خواهد داشت.

وی تصریح می‌کند: نظام‌های تصمیم گیری و مدیریتی طی دهه‌ها شکل گرفته‌اند و به راحتی پذیرای تغییر نیستند بنابراین چنانچه قرار باشد تغییری در آنها اتفاق بیفتد، به سرعت ایجاد نمی‌شود؛ اما زمانی که آگاهی‌های عمومی و خواست‌های اجتماعی گسترده و تبدیل به یک جریان شود، می‌تواند آرام آرام خودش را در مجموعه و بدنه برنامه ریزی و مدیریتی رسوخ دهد و در این صورت است که می‌توان انتظار تغییر داشت.

این متخصص شهرسازی می‌گوید: بسیاری از اسامی در نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری ما تغییر کرده‌اند و در آینده نیز تغییر خواهند کرد اما چشم اندازی که از مسائل شهری وجود دارد نسبت به قبل تغییر فعالانه‌ای نکرده است.

شبانی عنوان می‌کند: وجود نیروهای متخصص دانشگاهی و فضای اجتماعی متعامل با رسانه‌ها، امکان تغییر را فراهم می‌کند اما تجربه ما از تغییرات اجتماعی نشان داده است که کوتاه مدت و کوتاه برد نیست و نیازمند صرف زمان است تا به تدریج بتواند اشکال نظام برنامه ریزی و مدیریتی و سپس محتوا را تغییر دهد.

وی ادامه می‌دهد: بررسی سیر تحولات سیاست‌های مداخله و مدیریت در شهرهای کشورهای اروپایی نشان می‌دهد تحولات اجتماعی و تغییر نگرش‌های اقتصادی، این جوامع را به سمت تغییر بنیان‌ها سوق داده است.

این متخصص شهرسازی با تاکید بر اینکه تغییر نقش برنامه ریزی پدیده نوظهوری نیست، عنوان می‌کند: چنانچه به نظام‌های مدیریت سنتی شهرهای کشور و بدنه شهرها توجه کنیم، متوجه می‌شویم رابطه بسیار به هم پیوسته و تنگاتنگی در نظام مدیریت سنتی کشور ما وجود داشته است.

شبانی می‌افزاید: این نظام‌ها در چهارچوب عرف، شرع و قوانین حاکم در طول تاریخ شهر شکل گرفته است، اما نظریه پردازی در این زمینه و تبدیل نظریه به یک مکتب فکری، آن چیزی است که در کشورهای غربی اتفاق افتاده و دقیقاً برآمده از تحولات و تغییر نگرش‌ها در بسترهای اجتماعی جامعه است.

وی خاطرنشان می‌کند: در این کشورها مشارکت اجتماعی تنها یک شعار و شو تبلیغاتی نیست بلکه مردم با تمام وجود درخواست‌های خود را از نظام مدیریتی شهری مطالبه می‌کنند و بر این اساس نمایندگانی وارد انجمن‌های شهری، مجلس و سایر نهادهای قانون گذار و تصمیم گیر می‌شوند.

این دکترای شهرسازی می‌گوید: نبود ثبات در مقیاس مدیریت و برنامه‌ریزی شهری، چالش اساسی برای اعمال تغییرات است، چنانچه ثباتی در نظام‌های اقتصادی و اجتماعی وجود نداشته باشد، جامعه تبدیل به یک جامعه کوتاه برد می‌شود که قابلیت برنامه‌ریزی در آن به شدت از نظر زمانی کوتاه مدت است و اعمال تغییرات اساسی دور از دسترس به نظر می‌رسد.

شبانی می‌افزاید: در حال حاضر جامعه ما در شرایطی قرار دارد که تحولات بسیار سریع و بدون برنامه‌ریزی‌های لازم در حال وقوع است، در عین حال نیاز است برای چنین تحولاتی در آینده و در بازه‌های بلند مدت یا میان مدت برنامه ریزی شود اما زمانی که نوسانات جدید از نظر اقتصادی و اجتماعی در کشور رخ می‌دهد، امید به تحولات بنیادین بسیار کاهش پیدا می‌کند.

وی تصریح می‌کند: ما در دورانی به سر می‌بریم که میزان سوالات و ابهامات به حداکثر رسیده است، چنانچه این دوره را بستر شکل گیری سوالات، پرسش‌ها و ابهامات نسبت به ساختارها در نظر بگیریم می‌توان انتظار بهره بردن از چنین شرایطی را نیز داشت، اما باید توجه داشت که وقوع تحول و تثبیت آن نیازمند وجود شرایطی خاص است.

کد خبر 434229

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.