۲۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۴
مهدی نیکبخت، شاعری عاشق و مبارز

دف زدنش به استقبال آب در میان زاینده رود و رقص سماعش رفت، لبخندش که مثل موج از شتاب هر سنگ منتشر می‌شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در قاب‌های پراکنده دف، شعر و سماع می‌توان از او نام برد، یک بار از هفت گنبد نظامی گفت و تأثیر رنگ‌های هفت گنبد بر روان آدمی و اینکه هرروز هفته اگر فلان رنگ را بپوشیم انرژی خاصی از آن خواهیم گرفت و روزی دیگر با لباس سفید خود در زیر دهانه‌های سی و سه پل برای مردمی که به استقبال مایه حیات آمده بودند، دف زد.

مهدی نیکبخت متخلص به "بی تو" هنرمند و شاعر دف‌نواز اصفهانی که خاطرات زیبایی برای مردم در کنار زاینده رود بر جا گذاشته بود، روز دوشنبه (۱۹ خردادماه) دارفانی را وداع گفت. به گفته دوستانش او در هر زمینه‌ای فردی خاص بود. "بی تو" دف را بدون استاد یاد گرفت، اما در حد اعلا کار می‌کرد.

مهدی نیکبخت که در سال ۱۳۵۸ متولد شد در یک سالگی در تصادف بینایی یکی از چشمانش را از دست داد. او کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت داشت و لقب مبارز خستگی ناپذیر دف را بر دوش می‌کشید، همچنین پایه‌گذار کلاس‌های فلسفه برای کودکان و مبتکر حافظ درمانی بود.

نزدیکان او را با روحیه فولادین و مبارزه طلبش می‌شناختند. نیکبخت یک کتاب شعر چاپ کرد اما شرایطی برای تجدید چاپ فراهم نشد، البته فردی نبود که در جایی توقف کند، چراکه دوست نداشت درجایی ماندگار شود، او علاقه داشت در هر زمینه خلاق باشد.

نیکبخت چند صباحی در جزایر قشم و هرمز زندگی کرد، چراکه علاقه‌مند بود به شهرهای مختلف برود و برای مردم دف بنوازد و زمان باز شدن آب رودخانه در کنار زاینده رود نیز برای مردم دف می‌نواخت.

به قول مهدی "زشت و زیبا و بد و خوب چه فرقی دارند / ‏‬ از خودت هرچه به ذهنم بتراشی عشقی". او از این دنیا رفت و در قلب مردم اصفهان ردپایی از عشق بر جای گذاشت.

کد خبر 428048

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 2
  • سپهر US ۲۲:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۱
    17 3
    روحش شاد... در آرامش ابدی باشی بی تو جان ...
  • سام صرامی CH ۲۳:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۱
    9 1
    :(
  • امیر IR ۲۱:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۶
    1 0
    چه کسانی تحمل انسانهایی عاشق انسانیت را ندارند.انسان بودن سخت و و... این دف نواز عاشق در باغ ما به قتل رسید و من را برای همیشه شرمنده خانواده اش کرد. اما ما بدون اطلاع بودیم و بدون اجازه ما این عاشق عارف دوست داشتنی را به به باغ ما برده بودند. آروز دارم قاتل متوجه اعمالش شود گرچه هر خونی تلافی خونی را نمی کند.