به گزارش ایمنا، در روانشناسی رنگها به تاثیر رنگ در فضای شهری توجه شده است. به عنوان مثال وقتی رنگ خاکستری در ابعاد زیادی در فضای شهری مورد استفاده قرار بگیرد، میتواند باعث ایجاد بیتفاوتی روانی در افراد شود. وقتی افراد دچار بیتفاوتی شوند به مرور زمان خسته خواهند شد و در نهایت دچار ناامیدی میشوند. بنابراین میتوان گفت به مرور، تنشها و خستگیها باعث میشود اضطراب و افسردگی آنها بالا رود و گاهی اوقات دچار بیماریهای روانتنی (سایکوسوماتیک) شوند. بیماریهایی که منشا آن جسم آدمی نیست و روان آدمی است اما تاثیر آن بر روی جسم دیده میشود. این یادداشت که پیشتر در نهمین شماره مجله الکترونیک «شهرگاه» منتشر شده است، در ادامه میخوانید:
وقتی راجع به رنگها صحبت میکنیم، علاوه بر اینکه در روان اثر دارند بر روی یکسری ابعاد شهری هم میتوانند اثربگذارند به عنوان مثال بر روی حس گرما، سرما، درک دوری، نزدیکی و ابعاد بزرگی و کوچکی هم اثرگذار هستند. بنابراین اگر بخواهیم به طور کلی بگوییم رنگ میتواند زبان احساس باشد، اگر به درستی از آن استفاده شود مطمئنا زندگی شهری را سرزنده نگه میدارد.
درست است که همه حواس ما درگیر است ولی بیشترین حسی که درگیر میشود، حس بینایی و ادراک بصری است. رنگ نیز یکی از عناصر اصلی ادراک است و میتوانیم بگوییم رنگها نقش خیلی مهمی در روان ما دارند و اگر به درستی استفاده شود در احساس شادی فرد نیز اثرگذار است. اگر از رنگهادر زندگی شهری به درستی استفاده نکنیم و تنوع و حس سرزندگی در آن وجود نداشته باشد ناخواسته این رنگها باعث ایجاد بیتفاوتی میشود و وقتی انسانها بیتفاوت و بیانگیزه شوند مشارکت اجتماعی آنها نیز کم میشود.
کاربرد رنگ در فضای شهری با توجه به بافت شهر متفاوت است، رنگها در بافت تاریخی، اداری یا بافت مسکونی متفاوت است اما باید ترکیبی از رنگها در فضای شهر استفاده شود. متاسفانه چیزی که اکنون در بافت شهری شاهد آن هستیم بیشتر رنگ خاکستری است و با توجه به کاربردی که از رنگ مد نظرمان است، میتوانیم از رنگها به نحو صحیح استفاده کنیم. به عنوان مثال در معماری سنتی از رنگ فیروزهای خیلی استفاده شده است چون در شهرهایی که آفتاب زیاد است، رنگ آبی فیروزهای برای بهبود گرمازدگی به کار گرفته میشده و میتوانسته باعث شود تا اثر نور خورشید کاهش یابد. بنابراین بهتر است ترکیبی از رنگها در فضای شهری استفاده شود چون میتواند کمک کننده باشد و حس تنوع و سرزندگی را به شهر بدهد. اگر بتوانیم تلفیق طبیعت و رنگهایی که در طبیعت استفاده شده است را در محیط شهری به درستی داشته باشیم هارمونی ایجاد شده میتواند بر روی روان ما اثربخش باشد و قطعا بر روی کارکرد ما نیز اثرگذار خواهد بود.
از آنجا در خیلی از مواقع به کاربرد رنگ در فضای شهری توجهی نمیشود و از رنگها به درستی استفاده نمیشود، توصیه میشود سیاستگذاران شهری به تاثیر رنگها بر روی کارکرد شهروندان توجه کنند چون در غیراینصورت باعث میشود از سلامت روانشان دور باشند.
مریم رحیمی پور، دکترای روانشناسی
نظر شما