کرونا و زندگی هنرمندانه ما /۲

اغلب مردم دنیا قرن‌هاست که از زندگی عادی عاری از خلاقیت، تکراری، ملال آور و از در خویش ماندگی گرفتار رنج و عذابند، تنها گروهی از پیشروان و برگزیدگان بشر بوده‌اند که توانسته‌اند با ابتکار و نو آفرینی و شکستن بنیان‌های کهنه به زندگی خویش و دیگران معنا و تحول بخشند.

ما از خداوندی پرتو گرفته‌ایم که در آیه ۲۹ سوره الرحمن، خود را خالقی می‌داند که" کل یوم هو فی شأن" یعنی در همه روزها و لحظه‌ها در حال انجام کاری تازه است و سزاست که وجود ما نیز که از کانون نور او پرتو گرفته نشانی از تابش خالق داشته باشد تا این گونه رشته ارتباط‌مان برقرار بماند.

در ادبیات اصطلاح آشنایی زدائی( De familiarization) ) یکی از وجوه رستاخیز کلمات در محور زبان‌شناسی است که نخستین بار توسط ویکتور شکلوفسکی درسال ۱۹۷۱ در مقاله‌ای با عنوان " هنر به مثابه تکنیک" مطرح شد، وی از پدیدآورندگان مکتب شکل گرایی روس است که یکی از مهمترین نظریه‌های این مکتب به شمار می‌آید، از نظر وی کلمات در هنجار عادی گفتار، مرده اند و هیچ تشخص ویژه‌ای ندارند، هنر شاعر این است که به این کلمات مرده جان می‌بخشد و علاوه بر ایجاد شعریت در کلام خود، سبب لذت ادبی مخاطب می‌شود.

بیشتر بخوانید:

کرونا و زندگی هنرمندانه ما/۱

با توجه به تعریف استاد والا مقام، دکتر شفیعی کدکنی از شعر: "شعر حادثه‌ای است که در زبان روی می‌دهد و در حقیقت، سراینده شعر با اثر خود عملی روی زبان انجام می‌دهد که خواننده میان زبان شعری او و زبان روزمره و عادی تمایزی احساس می‌کند که می‌توان آشنایی زدائی را در خدمت این تمایز قلمداد کرد.

شعر زندگی هر یک از مردم جهان هم، نیازمند آشنایی زدائی و عملیاتی است که بین رفتارهای روزمره و عادی و کنش و جلوه هنرمندانه، تمایز ایجاد کند.

قرار بود که بهار در زندگی ما چنین کارکردی داشته باشد و بهانه‌های بسیار دیگری که از آن غفلت کرده‌ایم و کمتر تمایزی بین زندگی عادی و هنرمندانه ما ایجاد کرده است فرآیندی که در مسیر زندگی حقیقی و دلپذیر بسیار نیازمند آن هستیم.

آزادگان و محصورینی که سال‌ها در اسارت بوده‌اند و به اجبار از زندگی عادی فاصله گرفته‌اند می‌توانستند در حسرت آنچه از دست داده اند، زانوی غم به بغل گیرند و به سوگ بنشینند و عمر بی‌بازگشت خود را تلف کنند یا طرح دیگری برای شیوه زندگی خود بیافرینند و با گذر از زندگی عادی هنرمندانه زندگی کنند.

ما نیز در این روزهایی که مجبور شده‌ایم به خاطر کرونا فعالیت‌های اجتماعی و عادی خود را محدود کنیم و در خانه بمانیم درست شرایط آنها را پیدا کرده‌ایم. باید قبول کنیم که می‌توانیم با هدر دادن لحظه‌ها، نعمت‌های گذشته را آرزو کنیم یا هنرمندانه الگوی دیگری برای زندگی خود بیابیم کاری کنیم که با آشنایی‌زدایی از رفتارهای معمول، زندگی خویش را مؤثرتر و زیباتر نمائیم.

همه اصول و قراردادهایی که در زندگی خود به آن وابسته شده‌ایم، سلوک انحصاری ما در مسیر گذران عمر نیستند حالا وقت آن است که" فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم". وقت آن است که توانایی‌های نهفته خود و جامعه را شکوفا سازیم؛ وقت آن است که طلوعی و شهودی در چگونگی زندگی خود به وجود آوریم.

سال‌ها در سعی بین خانه، محل کار، تحصیل، تدریس، تفریح و غیره عمر گرانمایه را سپری کرده‌ایم، سال‌ها آزادانه خیلی از رفتارهای معمول را انجام داده‌ایم، سال‌ها به مسئولیت‌های بهداشتی و مراقبتی توجه لازم نکرده‌ایم و با نعمت سلامت، امنیت جسمی و روحی بی‌اهمیت برخورد کرده ایم، سال‌ها بشر به علم و پیشرفت‌های خود بالیده و مغرور آن شده، درآمدهای طبیعی را حق خود دانسته‌ایم و تصوری از نبودنش نداشته‌ایم.

سال‌ها نسبت به خواب و خوراک معمول‌مان کم توجه بوده‌ایم، سال‌ها رفتن به جلسات، جشن‌ها، آئین‌ها، همایش‌ها، ورزشگاه‌ها، سالن‌های هنری، مراکز تفریحی، دشت و دمن، زیارت، عبادت، سیاحت، مسافرت، معاشرت، کسب و کار و درآمد، رقابت را حق بلافصل خود دانسته‌ایم و آن را در تار و پود زندگی خود تنیده‌ایم.

کد خبر 417640

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.