روایت جنگ و جنایت و امیدی به صدا

آبادانی‌ها پس از سقوط خرمشهر سخت‌ترین دوران را پشت سر گذاشتند، زیر فشار بی امان بعثی‌ها این صدای امید رادیو نفت ملی آبادان بود که مردم را امیدوار نگه داشت، این صدای امید روی موج ۱۱ شصت تنظیم شده بود و این فیلم روایت مردان و زنانی است که صدای امید را زنده نگه داشتند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، فیلم با تخریب شروع می‌شود، چند تن از سپاهی‌ها به رادیو نفت ملی آبادان آمدند و در حال تخریب تجهیزات و حمل آرشیوها هستند که ناگهان رئیس رادیو سر می‌رسد. رئیس جلو تخریب می‌ایستد و اجازه نمی‌دهد که صدای رادیو قطع شود، در این چند ساعتی که به علت تخریب برخی تجهیزات صدای رادیو قطع‌ها ده‌ها بار تلفن زنگ می‌خورد و مردم دلیل اینکه موج ۱۱ شصت چیزی پخش نمی‌کند را جویا می‌شوند.

رسانه در زمان جنگ ابزار بسیار مهمی برای حفظ روحیه مردم و ادامه جنگ است. رسانه در کنار تجهیزات نظامی، یک توپ قدرتمند و عامل پیروزی در بسیاری از جنگ‌ها بوده. در دوران جنگ تحمیلی رادیو اساسی‌ترین رسانه و صدا بود، چراکه مردم در آن زمان با صدای آن خو گرفته بودند ضمن اینکه قطعی‌های مکرر برق اجازه تماشا دائم تلویزیون را نمی‌داد.

فیلم سینمایی "آبادان ۱۱ شصت" به سراغ یک خرده روایت بسیار جذاب از جنگ رفته و داستان چگونگی روشن ماندن صدای رادیو نفت آبادان پس از سقوط خرمشهر و حملات ارتش بعث عراق برای اشغال آبادان را به تصویر می‌کشد. روایتی ناب از دل دوران دفاع مقدس که مقدس‌ترین دفاع را توسط زنان و مردان غیرنظامی و بدون تجهیزات روایت می‌کند. از جهت داستان فیلم منحصر به فرد است، زیرا برای اولین بار به نقش و کارکرد رسانه در دوران جنگ می‌پردازد.

چشم و امید مردم آبادان به صدایی است که از موج ۱۱ شصت بر می‌خیزد، این مردم تمام اخبار و اطلاعیه‌ها را از همین موج می‌گیرند و در نهایت همین رادیو با اعلام خبری نادرست عراقی‌ها را گول زده و کمی از فشار حملات کم می‌کند. امیدی که رسانه در دل مردم ایجاد می‌کند اهمیت بالایی دارد، اما روایت ناامیدان و مطلعانی که امید را در رادیو پخش می‌کنند بسیار جذاب‌تر به نظر می‌رسد.

اغراق بیش از حد، نقطه ضعف فیلم

آبادان ۱۱ شصت را مهرداد خوشبخت ساخته، این کارگردان آبادانی پیش‌تر سه فیلم دیگر ساخته بود اما آخرین ساخته او بهترین نیز است. از نقاط قوت فیلم می‌تواند به راوی‌گری و کارگردانی بسیار خوب آن اشاره کرد که علی‌رغم اینکه بیشترین زمان فیلم در یک ساختمان می‌گذرد، تماشاگر خسته نشده و در عین حال حس و حال جنگ را نیز احساس می‌کند.

نکته دیگری که در فیلم بسیار به چشم می‌آید استفاده از تصاویر آرشیوی است که به خوبی بر روی سکانس‌ها نشسته و به روایت داستان کمک بزرگی کرده. این تصاویر ناب از آبادان در دوران جنگ تحمیلی با کات‌های به‌جا درست در جایی که مخاطب کمی از فیلم فاصله می‌گیرد، توجه‌ها را بر می‌انگیزد و بار دیگر حواس‌ها را به سمت فیلم می‌برد.

با این حال فیلم عاری از نقاط ضعف نیست، یکی از بزرگترین نقدهایی که به فیلم می‌توان وارد کرد نحوه به پایان رسیدن آن و اغراق بیش از حدی که در برخی صحنه‌ها وجود دارد. شخصیت‌هایی چون "موسیو" که در عهد طاغوت رئیس رادیو بوده و حالا برای کمک بار دیگر به ساختمان رادیو آمده هم ضعف‌هایی دارد. این شخصیت عجیب داستان که گویی رویین‌تن بوده و هر بار خطر از بیخ گوشش می‌گذرد، با بازی حسن معجونی معلوم نیست آن وسط چه می‌کند و یا نماینده کدام قشر است.

دیگر شخصیت پرداخت نسبتاً خوبی داشته‌اند، اما علی‌رغم طرح خوب فیلم، فیلمنامه و شخصیت پردازی نیاز به کار بیشتر داشته است. نقش اول این فیلم را علیرضا کمالی بازی کرده، پیش از این کمتر دیده بودیم این بازیگر به عنوان نقش اول یک فیلم سینمایی مهم حاضر شود. کمالی در این فیلم بازی قابل قبولی ارائه داده و می‌توان انتظار داشت نام او را در بین نامزدهای کسب بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره دید.

نسخه نهایی فیلم را در اکران عمومی ببینید

مهرداد خوشبخت در نشست خبری فیلم آبادان ۱۱ شصت گفته بود "این نسخه نهایی فیلم نبود، همین الان رسیده بود و صدا و تصویر کامل نبود اما با این اوصاف به غیر از ۲۰ دقیقه آخر فیلم دیگر بخش‌ها برگرفته از واقعیت بود. قرار بود فیلم واقع گرا باشد و به واقعیت نزدیک شود. حتی باید بگویم تصاویر آرشیوی که در فیلم وجود داشت به سختی به دست آمدند و سعی کردیم همه را به صورت مستند پیدا کنیم."

وی ادامه داد: "صدای آقای صدر هاشمی (گوینده رادیو) را در فیلم داریم که از حضور ارتش صدام در آبادان می‌گوید در حالی که در چند کیلومتری او حضور دارند و به مردم می‌گوید مقاومت کنند و در این حالت مردم حتی با چاقوی میوه‌خوری که در خانه داشتند به جنگ رفتند."

خوشبخت درباره اینکه چرا این فیلم را سرمایه گذاری مؤسسه اوج ساخته، توضیح داد: "دوران تیر و ترقه و جنگ و خاکریز و خمپاره گذاشته است و این بار باید مقاومت مردم را نشان می‌دادیم. من فیلمساز نظام نیستم و دنبال سرمایه بودم تا فیلمی درباره مقاومت مردمی بسازم. سازمان اوج پولش برای سپاه است ولی فیلمی ساخته که در آن این اتفاقات رخ می‌دهد و هیچ مشکلی در آن نیست. در این بازاری که همه از حال و موضوعات اجتماعی مانند اعتیاد و فساد صحبت می‌کنند یک فضایی ایجاد شده که به گذشته می‌پردازد. ما گذشته را رها کرده ایم درحالی که باید از آن درس گرفت. این فیلم برای سازمان اوج است اما در آن حزب اللهی تندرو داریم، ویگن و محمدرضا شجریان صدایشان پخش می‌شود و افراد با دغدغه‌های مختلف کنار هم حضور دارند."

آبادان ۱۱ شصت را ملی بدانید

در دورانی که رسانه‌ها رخوتی برای کار ندارند و حال و روز رسانه خوب نیست. در دورانی که شبکه‌های اجتماعی جای رسانه‌های جمعی را گرفته‌اند و مفهومی به نام رسانه مردمی وجود ندارد؛ آبادان ۱۱ شصت به روایتی از یک رسانه پرداخته که در گوشت و خون مردم جا داشت و تنها رابط بین مردم و فرماندهان جنگ بود. حماسه کوی ذوالفقار آبادان که توسط مردم این شهر رغم خورد این رادیو نفت ملی آبادان نقش اساسی داشت. حتی به دلیل قطعی بی سیم‌ها فرماندهان جنگ از طریق این رادیو کدهایی برای یکدیگر ارسال می‌کردند.

جدیدترین ساخته مهرداد خوشبخت جهت گیری ندارند و سعی کرده از هر قشری یک نماینده در فیلم داشته باشد تا بسیج مردمی را به رخ بکشد. به دور از اینکه چه اندازه این فیلم در ارسال پیام‌های خود موفق عمل کند، باید آن را به عنوان یک فیلم ملی دانست. سینمای ایران به فیلم‌های ملی به دور از جهت گیری سیاسی و تنها با روایت خرده داستان‌هایی چون چگونگی زنده ماندن موج ۱۱۶۰ در محاصره آبادان نیاز دارد.

کد خبر 409407

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.