قطعنامه ۵۹۸ و برجام؛ دو تصمیم ناگزیر

قبول قطعنامه ۵۹۸ یک نقطه تحول در تاریخ حیات سیاسی جمهوری اسلامی بود، اقدامی که امام خمینی(ره) پس از پذیرش آن فرمودند جام زهر را نوشیدم؛ امضای معاهده برجام نیز با شروط مندرج در آن می توانست راهی بی دغدغه برای حذف تحریم ها و پیشرفت ایران باشد که با خروج آمریکا از این توافق، این معادلات تغییر کرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، امسال در سی و یکمین سالگرد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و چهارمین سال پذیرش برجام از طرف ایران هستیم، تلاقی این دو رویداد تاریخی در تیرماه، بخش بین الملل سرویس سیاسی ایمنا را بر آن داشت تا به پرسش از علل ضرورت پذیرش قطع نامه ۵۹۸ و نیز امضای برجام بپردازد و این مهم را که هر دوی این معاهدات چه تاثیرات مستقیم و غیر مستقیمی بر مناسبات سیاسی و بین المللی ایران داشته را با تنی چند از کارشناسان حوزه روابط و حقوق بین الملل به گفت‌وگو بنشیند که در ادامه می خوانید:

علی امیدی، تحلیلگر مسائل بین المللی در مورد روند پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل و دلائل نپذیرفتن آن در ابتدای مطرح شدنش به خبرنگار ایمنا گفت: پذیرش قطعنامه برای بسیاری از افرادی که در صحنه جنگ حضور داشتند، از جمله خود من که در آن مقطع سرباز بودم، غیر قابل باور بود. وقتی که قطعنامه توسط ایران پذیرفته شد، با سایر هم قطارانم فکر می کردیم حتما اشتباهی رخ داده و یا توطئه‌ای برای پذیرفتن این قطعنامه در کاربوده است؛ البته وضعیت و شرایط جنگ و خیلی از کمبودها و نواقص تسلیحات نظامی، جنگ را فرسایشی کرده بود، اما به زعم بسیاری ایران در کمال نا باوری و در زمانی این قطعنامه را پذیرفت که برای اکثر مردم تعجب آور بود.  

ایران هرگز نتوانست خسارت جنگی از عراق دریافت کند

وی اظهار کرد: زمانی قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد که ایران بیشترین تاکید را بر شناخته شدن عراق به عنوان متجاوز جنگی به خاکش داشت، هدف  ایران از این اصرار و پا فشاری در شناختن شدن عراق به عنوان کشور متجاوز به خاکش و شروع کننده جنگ این بود که باید عراق تبعات حقوقی و خسارات ناشی از جنگ را پذیرفته و خسارات و زیانها را به ایران پرداخت کند، بدین دلیل ایران برنده جنگ و مشمول دریافت خسارت جنگی شناخته می شد، ولی متاسفانه ایران هرگز نتوانست خسارات جنگی خود را از عراق دریافت نماید.

ابتکار مرحوم هاشمی رفسنجانی تشکیل کمیسیونی برای معرفی آغاز گر جنگ

امیدی یاد آورشد: طبق آنچه که در قطعنامه ۵۹۸ آمده بود، باید کمیسیونی از طرف دبیر کل سازمان ملل تشکیل می شد تا آغازگر جنگ را معرفی کند، که این بند بیشتر بر اساس ابتکار مرحوم هاشمی رفسنجانی بود، در دنیای سیاست، استدلالی مطرح است که آغاز جنگ توسط سیاست مداران است ولی حتما پایان جنگ توسط سیاست مداران آغاز گر جنگ نیست و این داستان در مورد جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق هم صدق می‌کند که آغازگر جنگ، رژیم عراق بود و آن ها به طور متوسط و یا همیشه انتظار آتش بس را داشتند، چون در مقاطعی اوضاع جنگ به نفعشان نبود. جنگ ایران و عراق هشت سال به درازا کشید و ما شاهد شهادت، مجروح شدن و جانباز شدن تعداد بسیاری از جوانان برومند ایرانی بودیم.

این تحلیلگر مسائل سیاسی خاطر نشان کرد: «براساس استدلالی در فلسفه تاریخ که می گوید: حوادثی که اتفاق می افتد و مجموعه عللی که باعث آن حوادث می شوند، اجتناب ناپذیر بوده و مجموعه‌ای از علل تامه یک حادثه را به وجود می آورند،» جنگ تحمیلی هم مشمول این فلسفه تاریخی است که مجموع عواملی باعث فرسایشی و طولانی شدن جنگ تحمیلی شد؛ باید از این تجربه های تاریخی استفاده کرد و تصمیمات خوبی برای حال و آینده امنیت و سیاست خارجه کشور گرفته شود، ولی اگر قرار باشد این حادثه هم مثل هزاران حادثه تاریخی به مانند شکست کشورها تکرار و به حیطه فراموشی سپرده شود، این هم می تواند تابع این اصل تاریخی باشد که ضرر و زیان ناشی از آن همیشه گریبانگیر مردم خواهدبود.

ایران باید بعد از فتح "فاو" قطعنامه را می پذیرفت

وی در پاسخ به این سوال که چرا منتقد زمان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران هستید گفت: ایران باید بعد از فتح "فاو" قطعنامه ۵۹۸ را می پذیرفت، هر چند عده ای معتقدند که بعد از فتح خرمشهر ایران باید قطعنامه ۵۹۸ را می پذیرفت ولی  پذیرش قطعنامه در آن مقطع زمانی که هنوز بخش‌های زیادی از خاک ایران تحت کنترل نیروهای عراقی بود، چندان منطقی به نظر نمی رسد، اما ایران باید در زمان طلایی‌ای که "فاو" را فتح کرد برای پذیرش قطعنامه اعلام آمادگی می کرد تا با ابتکار عمل خود و سازمان ملل، کشورهای ثالث میانجی گر آتش بس می شدند و پایان جنگ هشت ساله اعلام می شد.

شاید در آن زمان فکر رهبران جمهوری اسلامی ایران این بوده که بعد ازفتح "فاو" شرایط بهتری به وجود خواهد آمد و ایران می تواند عراق را شکست داده  و رزمندگان ایرانی در بغداد رژه باشکوهی بروند، ولی بهترین زمان پذیرش قطعنامه بعداز فتح  "فاو" بود که ای کاش درآن زمان قطعنامه پذیرفته شده بود.

نادیده گرفتن حقوق ایران بعد از حمله به کویت

این تحلیلگر مسائل بین المللی با توجه به اینکه پذیرش قطع نامه ۵۹۸ نکات مثبت و نکات منفی زیادی دارد، افزود: در تمام مفاد این قطعنامه، تدابیر پایان مخاصمه پیش بینی شده بود و اینکه باید کمیسیون حقیقت یابی مشخص شده تا آغاز گر جنگ را اعلام و تبعات حقوقی بعدی را بدست آورد. همه این چیدمان های خوب دارای یک مشکل اساسی بود،  مشکلی بزرگ که به صورت کلی در راستای اجرایی شدن قطعنامه های شورای امنیت وجود دارد و آن این که برای اجرا و تکمیل مفاد قطعنامه باید نظر قدرت های بزرگ و پنج کشور دائم عضو شورای امنیت را جلب کرد، ولی متأسفانه علاوه بر ان مشکل اساسی، دو سال بعد از اینکه این قطعنامه توسط ایران پذیرفته شد؛ عراق، کویت را اشغال و جنگ تحمیلی هشت ساله اش با ایران تحت شعاع جنگ کویت قرار گرفته و حقوق ایران در جنگ  با عراق کاملا نادیده گرفته شد.  

گزارش دبیر کل سازمان ملل از جنگ عراق علیه ایران بایگانی شد

امیدی یاد آور شد: طبق بررسی ها خسارات و آسیب های ناشی از جنگ تحمیلی در حدود هزار میلیارد دلار بوده است، اما در اجرایی شدن آن قطعنامه، این مشکل وجود دارد که هنوز اراده سیاسی قدرت های بزرگ جهت اجرا شدن مفاد این قطعنامه وجود ندارد، بعد از اینکه دبیر کل وقت سازمان ملل آقای خاویار پرز دکوئیار، کمیسیون حقیقت یاب را مشخص و عراق را آغازگر جنگ معرفی کرد، گزارش وی در بایگانی سازمان ملل به فراموشی سپرده شد.

این همان نقطه ضعف قطع نامه های شورای امنیت است که تا اراده سیاسی قدرت های بزرگ جمع نشود، قطعنامه ها حالت اجرایی پیدا نمی کنند. همانطوری که برجام توسط قطعنامه شورای امنیت تأیید و تصویب شد ولی با تصمیم سیاسی آمریکا، اراده ای برای تدوام و اجرایی شدنش پیدا نکرد.

درقطعنامه ۵۹۸ کشورهای غربی و آمریکا اراده سیاسی لازم را برای تدوام و تکمیل قطعنامه ازخود نشان ندادند، گرچه تا کنون همه نگاه ها به قطعنامه منفی بوده ولی باید گفت که تنها نگاه مثبت به این قطعنامه این بود که در چهارچوب محترمانه‌ای راه برون رفت ایران از جنگ را فراهم کرد.  

رابطه ایران وآمریکا بر فراز یک رابطه بد

این تحلیلگر مسائل سیاسی افزود: ایران کشوری مستقل و دارای جهت گیری سیاسی خاصی است و چون قدرت های بزرگ جهان از جهت گیری سیاسی ایران خوششان نمی آید، در نتیجه در عرصه های بین المللی هم از ایران حمایت به عمل نمی آورندایران کشوری مستقل و دارای  جهت گیری سیاسی خاصی است و چون  قدرت های بزرگ از جهت گیری سیاسی ایران خوششان نمی آید، در نتیجه در عرصه های بین المللی هم از ایران حمایت به عمل نمی آورند.؛ رابطه ایران و کشورهای غربی به ویژه آمریکا و انگلیس، از اول انقلاب تا کنون، رابطه قابل توجهی نبوده و این وضعیت همواره با فراز و نشیب های زیادی ادامه داشته و اکنون هم بر فراز یک رابطه بد هستیم، پس نمی‌توان انتظار داشت که شورای امنیت از منافع ایران در برجام و یا قطعنامه ۵۹۸ حمایت کند، به همین دلیل است که این دو قطعنامه و توافق به چنین وضعیتی دچار شده‌اند. کشورهای غربی نمی‌خواهند ایران یک کشور قوی باشد و اینکه تا کنون ایران در قعطنامه آتش بس جنگ و توافق نامه برجام موفق نبوده، مشمول چنین نگاهی از طرف سیاستمداران غربی به ایران است، از این جهت و تا این لحظه، سرنوشت این دو سند به اصطلاح بین المللی، به هم شباهت دارد.

با تکیه بر اصل حکمت و بر اساس مصلحت، در مورد برجام و قطعنامه ۵۹۸ تصمیم گرفته شد

بشیر اسماعیلی، تحلیلگر مسائل بین المللی نیز پیرامون پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و علل این پذیرش از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به خبرنگار ایمنا گفت: به طور کلی دوره های تاریخی سیاست خارجی ایران قابل مقایسه و انطباق با همدیگر نیستند، چرا که شرایط و مقتضیات زمانی خاصی که باعث شکل گیری و به وجود آمدن یک واقعه می‌شوند، منحصر به فرد و تکرار ناپذیرند، اما گاهی در تحلیل تاریخی مشابهت هایی در اصول و مبانی دیده می شود که برای مقایسه قابل توجه است؛ وقتی که در خصوص دو برهه تاریخی پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ و برجام گفت‌وگو می شود، باید به مبنای سه اصل حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران یعنی عزت، حکمت و مصلحت استناد کرد که با تکیه بر اصل حکمت و بر اساس مصلحت، در مورد برجام و قطعنامه ۵۹۸ تصمیم گرفته شده است.

البته نمی توان گفت بین اصول سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران کدام یک مهمتر است، ولی حکمت معیار و ترازوی بین عزت و مصلحت است که بین این دو توازن برقرارکرده که  بر هم خوردن توازن میان این سه اصل، برای منافع کشور بسیار مخرب خواهد بود، بنابراین باید برای هر سه اصل اهمیت مساوی قائل شد. 

مصلحت اندیشی نباید در تضاد با عزت ملی باشد

وی در پاسخ به این سوال که گرایش افکار عمومی در سیاست خارجی به سمت مصلحت اندیشی تمایل دارد یا خیر گفت: بایستی در جواب دادن به این سوال سنجش دقیق تری انجام گیرد تا اندازه و گرایشات افکار عمومی معین و مشخص شود، ولی ممکن است مردم تحت فشارهای ناشی از تحریم و به موازات آن، تبلیغات بعضی از جریانات رسانه ای، گرایشات نرم و قابل انعطافی در سیاست خارجی داشته باشند، اما بر اساس آنچه در تاریخ ما وجود دارد این است که بسیاری از تنش ها به سیاست خارجی ایران تحمیل شده و این اتفاق ناشی از موقعیت ژئوپولتیک کشور ما در منطقه است. ایران در طی دو قرن گذشته شروع کننده هیچ جنگ و تنشی در منطقه نبوده ولی به طور مداوم جنگ و تجزیه سرزمینی به ما تحمیل  شده است، بنابراین همسایگان و قدرت های فرا منطقه‌ای هستند که ایران را وادار به اتخاذ سیاست های باز دارنده می کنند، اما سیاست های  مصلحت اندیشی تا جایی قابل قبول است که عزت ملی را خدشه دار نکند. حفظ شان و منزلت در برابر بیگانگان، یک اصل انکار ناپذیر در هویت تاریخی ایرانیان است که منحصر به دوران بعد از انقلاب اسلامی هم نیست، بنابراین بین ایران با کشورهایی مثل عربستان یا ژاپن تفاوت های آشکاری وجود دارد که آنها رفاه اقتصادی را با منزلت ملی معامله کرده و کشورشان به پایگاه‌های نظامی آمریکا تبدیل شده است.

برجام یک پدیده خاکستری در سیاست خارجی ایران

اسماعیلی در پاسخ به اینکه چگونه می توان پذیرفتن برجام را از نظر کارایی و تاثیرگذاری آن در پیش برد اهداف جمهوری اسلامی تحلیل کرد، گفت: "برجام" یک پدیده خاکستری در سیاست خارجی ایران است که باید نقاط مثبت و منفی آن را توامان دید. یکی از مهمترین دستاوردهای برجام کمک به منزوی شدن آمریکا در مقابله با ایران بود، چنان که در حال حاضر هم از طرف اتحادیه اروپا فشار زیادی به ایران وارد می شود و پیش از برجام هم اتحادیه اروپا،   شورای امنیت و حتی در برهه‌ای چین و روسیه همراه سیاست های آمریکا شده بودند؛ اما امروز آن اتحاد سابق وجود ندارد.  

مهمترین نقطه ضعف برجام این بود که ضمانت اجرای تعهدات را در طرف مقابل به وجود نیاورد

این تحلیل گر مسائل بین المللی خاطر نشان کرد: در حالی که ایران خیلی عجولانه خواسته های غرب را انجام داد، غربی ها با وجود دوازده گزارش مساعد از آژانس بین المللی انرژی اتمی، اطمینان خاطر حاصل کردند که ایران فعالیت های هسته ای ندارد، تحریم ها را شدت بیشتری دادند.

 اما ایران همچنان از معدود جریان های مقاوم در عرصه سیاست خارجی است که در دریای متلاطم یکجانبه گرایی آمریکا، بر خلاف جریان آب به شنا کردن ادامه می دهد. البته این امر با مقاومت تمام عیار نظام سلطه در جهان روبرو بوده که هزینه های سنگین آن را برای مردم کشور شاهدیم، با وجود این، هویت ملی ایرانیان همواره بر مبنای مقاومت در برابر انقیاد و مقاومت در برابر قدرت فائقه دوران شکل گرفته است؛ چیزی که در تاریخ کهن ایرانیان، اساطیر و سیره و منش شخصیت های مذهبی مورد احترام مردم ایران به وضوح قابل مشاهده است.

گفت‌وگو از: آناهید بیدکانی بختیاروند - خبرنگار سرویس سیاسی ایمنا

کد خبر 382716

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.