دیپلماسی ایران در معادلات بین المللی

دولت ایران و دستگاه دیپلماسی کشور با تلاش و اقدامات دیپلماتیک گسترده در جهت خنثی سازی سیاست های قلدرمابانه آمریکا و دشمنان فرصت طلب منطقه، سعی در احقاق حقوق تصریح شده خود در توافق نامه بین المللی برجام دارد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در هفته های اخیر با اوج گیری رفتارهای خصمانه و رویکردهای کینه توزانه آمریکا نسبت به کشورمان و انتشار اخبار ضد و نقیض در خصوص اهداف آمریکا از ارسال ناوهای هواپیمابر به سوی خلیج فارس و همچنین آتش گرفتن تاسیسات نفتی شرکت های آرامکو عربستان، تحولات و تنش موجود میان ایران و آمریکا از سوی فعالان عرصه دیپلماسی جدی تر دنبال می شود.

سفر ظریف به روسیه، ژاپن و چین نشان از تلاش دستگاه دیپلماسی کشور برای تغییر نگاه ها به ایران در این دوره بحرانی خبر می دهد، در همین راستا با علی رضا محرابی، استاد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی تهران و تحلیلگر مسائل سیاسی، به گفت و گو نشستیم تا نظر وی را در مورد شرایط موجود و نیز راهکارهای بالقوه برای گذر از این دوران را جویا شویم؛

ایران جامعه جهانی را به خروج تدریجی از برجام تهدید کرده است، این تهدید را چگونه ارزیابی می کنید؟

برای پاسخ به این سوال باید ابتدا شرایط موجود را سنجید، در حال حاضر و در سیاست بین المللی نمی توان به ترامپ خوشبین بود، در معادلات بین المللی، وی و دستگاه دیپلماسی تصمیم گیرنده اش متأثر از لابی قدرت صهیونیست ها هستند، ترامپ طبق رویه خواسته شده لابی صهیونیستی عمل می کند؛ "آی پک"،"نتانیاهو" و "رژیم صهیونیستی" این رویه را از ترامپ می خواهند، این کلیت نشان دهنده یک نکته اساسی است که وی در معادلات نظام بین الملل و به خصوص در مباحث خاورمیانه تصمیم گیرنده نیست.  

همان طور که آقای ظریف گفته است یک لایه پنهان به نام "لایه بی" و یا "گروه بی" وجود دارد و فراتر از "لایه بی" و"لایه سی" همان آی پک یا لابی رژیم صهیونیستی است که سعی دارند با فشارهای زیاد در نظام بین الملل، ایران را وادار به یک مذاکره تمام عیار کنند. 

آمریکا و اسرائیل از موضوع هسته ای ایران به خاطر منافع خودشان استفاده می برند؛ آمریکا در سال گذشته از برجام خارج شد و امسال هم با تحریم نفت و فلزات و لغو معافیت کشورهای خریدار نفت ایران، در فضای بین المللی مشکلات و چالش ها را بر ضد ایران تشدید کرده است؛ در واقع این کشورها به دنبال واکنش جمهوری اسلامی ایران به عملکردهایشان هستند، آقای روحانی در مورد این موضوع با استناد به مواد ۳۶، ۴۶و ۴۷ برجام که روی آن تأکید داشت گفت که باید یک سری مسائل را تعلیق کنیم و ترامپ هم روی این موضوع تمرکز کرده و می گوید که این موضوع هسته ای نبوده و دامنه ای خیلی فراتر از موضوع هسته ای دارد. 

البته باید نسبت به خروج از برجام توجه جدی نشان داده شود، اما اگر معاهدات FATF و CFT  را به تصویب می رساندیم، خیلی زودتر به نتیجه می رسیدیم و اتحادیه اروپا و آمریکا نمی توانستند با بهانه عدم تصویب این لوایح، مکانیزم فشار مالی بر ایران را تشدید کنند، ولی متاسفانه جمهوری اسلامی ایران در تصویب این معاهدات به خوبی عمل نکرد و امروز کاملا فضای مالی دنیا علیه ایران بوده و این فشار حداکثری و جدی است

تحلیل شما در ریشه یابی علت بروز این مسائل باتوجه به بن بستها و چالش های امروز در عرصه سیاست بین الملل ایران چیست؟

گاهی ایران در مسائل دیپلماسی چند قدم عقب است، در مسائل دیپلماسی باید مساوی حریف حرکت و بازی کنید و یا باید یک قدم جلوتر باشید، ایران در معادلات و تحلیل مسائل بین المللی ضعف زیادی دارد و متاسفانه این موضوع فقط ویژگی مسئولان  کشور ما نیست؛ هند، پاکستان، عراق، ترکیه و... نیز در تحلیل سبک دیپلماسی خود با رقیبان پیش رو همیشه یک گام عقب تر هستند؛ در مباحث دانشگاهی نگاه فلسفی شمال و جنوب به نوع دیپلماسی کشورها مطرح می شود، کشورهای شمال دارای تاثیرات سیاسی و اقتصادی کارآ و به موقع هستند که فرصت ها را شناخته و بر طبق مصلحت و نیاز کشورشان با مسائل پیش آمده در سطح داخلی و خارجی، پاسخ های درست و لازم را ارائه می دهند که به طور قطع باید اروپا و آمریکا را در چارچوب کشورهای شمال دید؛ این کشورها همیشه دارای استراتژی و چندین قدم از کشورهای جنوب مثل ایران، عربستان، عراق و ترکیه....جلوتر هستند؛ باید به عنوان مثال از برنامه های چند کشور نام برد تا متوجه میزان جلو بودن استراتژی و دیپلماسی کشورهای شمال نسبت به کشورهای جنوب از جمله ایران شویم.

بیشتر بخوانید در:

راه‌حل برون رفت از بن‌بست‌های سیاسی

آمریکا برای سال ۲۰۵۰ سند امنیت ملی، برنامه و چشم اندازهایش را مطالعه و نوشته است که در بخش خاورمیانه و شمال آفریقا، مسائل مربوط به اقتصاد و حوزه دیپلماسی داخلی و خارجی آن چیست و باید چه واکنش هایی را نشان دهد؛ روس ها نیز با  پوتین برنامه و استراتژیشان را برای روسیه تا سال۲۰۳۰ نوشته و برطبق آن عمل می کنند؛ باید خاطر نشان کرد که چند کشور اسلامی مثل مالزی و اندونزی هم دارای برنامه و چشم انداز هستند؛ کشورهای آینده نگر برنامه هایی را برای آینده کشور خود ترسیم و آن را خیلی زود تبیین کرده و می نویسند، اما متاسفانه در ایران با مسائل حیاتی به گونه ای برخورد کرده، گویی به فکر منافع کشور خود نبوده و در بی خبری کامل به سر می برند.

کشورهای خاورمیانه یعنی ایران، عربستان، ترکیه ، عراق و... درگیر یک بازی و سیکل "گوندر فرانک و پل باران" بوده که در این سیکل و تسلسل، کشورها مدام در یک چرخه حرکت کرده و به نتیجه نمی رسند، این دو اقتصاددان که مدل درگیری چرخه و سیکل تسلسل را ارائه و تعریف کرده اند، معتقدند که بیکاری عاملی برای بی پولی، بی پولی عاملی برای بیماری و بیماری عاملی برای بیکاری است و کشورهای خاورمیانه از جمله ایران مدام در این چرخه حرکت می کنند.

در حالی که در دیپلماسی و سیاست خارجه باید جلوی این چرخه نا کارآمد را گرفت، که البته این چرخه و سیکل در منطقه خاورمیانه به خوبی نمایان است؛ امپریالیست در منطقه خاورمیانه به دنبال بهره برداری از نخبگان فکری ناکارآمد در درون سیستم های حکومتی و بهره برداری از آنها در شرایط بحرانی است.

حکومت ها باید همیشه در آستین خود افرادی را برای لابی گری داشته باشند و این افراد را از حکومت و سیاست دور نکرده باشند، تا بتوانند در وقت لازم از این افراد و لابی آنها استفاده لازم را ببرند، مثلا در آمریکا  هیچ وقت کارتر، رونالد ریگان، نیکسون، دیک چینی، بوش پدر و پسر و کلینتون را از اوضاع سیاسی کشور دور نمی کنند، این افراد نخبگان در سایه هستند که درخیلی موارد حرف ها و کارهایشان از روسای جمهور حاکم در آمریکا جلوتر است. 

مسئولان در حوزه سیاست باید در تحصیلات و مباحث دانشگاهی خیلی خوب آموزش ببینند چون مسئولان ایرانی به طور جدی در این حوزه ضعیف هستند، یعنی اگر مسئولین ما تفکر انتقادی در تفکر استراتژیک نداشته باشند، نمی توانند دیدگاه استراتژیک داشته باشند. تفکر انتقادی، هم از خود و هم از برنامه ها که دارای دو پاسخ مشخص است، بله یا خیر. وقتی جواب انتقاد" بله "باشد، باید به تخصیص منابع  توجه شود، وقتی که پاسخ "نه" بود، باید تغییر هدف و یا تعویض هدف کند.  

متاسفانه مسئولان ایرانی به ندرت این ها را می دانند؛ مثلا اگر از برخی مسئولان بپرسید تغییر هدف و یا تعویض هدف چیست، جواب این سوال را قطعا نخواهند دانست. آنها در یک بدنه دانشگاهی بحث های تئوریک دارند که در حکومت جایگاهی ندارد و اما مسئولانی در بدنه دولت قرار دارند که اصلا به قضایای پیش آمده  تئوریک نگاه نمی کنند.

باتوجه به پاسخ جامع شما در نگرش به دیپلماسی چه راهکاری را در شرایط فعلی پیشنهاد می دهید ؟

اشراف، دانستن و آگاهی به مسائل هر کشوری در هر مقطع از زمان بسیار ضروری و لازم است، در آمریکا یک استاد دانشگاه در حوزه مسائل دیپلماتیک و سردبیر نشریات سیاسی مثل اوباما، در مقطعی از زمان و تاریخ این کشور رییس جمهور آمریکا می شود، اوباما قبل از ریاست جمهوری سردبیر یک نشریه انتقادی سیاسی در آمریکا بوده است، وقتی که بنا بر مصلحت و مسائل کشور توانایی وی را شناختند، این فرد را برای مسند ریاست جمهوری کشور آماده کردند و یا ترامپ را با روحیه بازرگانی در رأس قدرت آمریکا قرار دادند که در معادلات قرن ورود و یا با تشدید فضای اقتصادی علیه چین و تشدید شرایط سنگین تحریم علیه ایران، سیاست و معادلات آمریکا را به پیش ببرد، وقتی که در آمریکا رییس جمهور انتخاب می کنند، با نگاهی به سیاست های داخلی و بین المللی است، ولی متاسفانه در ایران می شود گفت که انتخاب رییس جمهور تقریبا " یک شبه" است.

با توجه به تحریم های نفتی و فلزی آمریکا علیه ایران، آیا ما می توانیم تنگه هرمز را ببندیم؟ و چه سیاستی را باید در پیش بگیریم؟

به نظر من، ایران هرگز نمی تواند تنگه هرمز را ببندد چون این کار با دلایل موجه عملیاتی نیست، در نظام بین الملل، ایران با بستن تنگه هرمز باید توان مقابله لازم با اتفاقات احتمالی را داشته باشد، داشتن توان لازم هم مستلزم داشتن متحدینی است که با ایران همکاری داشته باشند، در حال حاضر ایران در نظام بین الملل متحد جدی ندارد، چین و روسیه هم متحدین و دوستان خیلی جدی و قابل اعتمادی برای ایران نیستند.

اگر در ایران جامعه پذیری نخبگان انجام شده بود، اگر جامعه پذیری نخبگان که به آنها نخبگان در سایه گفته می شود، در دانشگاه ها شکل گرفته بود، که متاسفانه با بد اخلاقی ها و ندانم کاری و بی سلیقگی ها نه تنها نخبگان در سایه را پرورش نداده ایم، بلکه با انواع تهمت های ناروا آنها را از حاکمیت جدا و از حوزه سیاست و دیپلماسی روشن دور کرده ایم؛ دراین شرایط بحرانی می توانستیم با کارکرد نخبگان و ارتباط آنها با نخبگان در سایه آمریکایی، وضعیت و شرایط بحرانی را به آرامش برسانیم. نخبگان آمریکایی خیلی علاقه مند به تشدید درگیری و جنگ نیستند، ارتباط با این جامعه در شرایط کنونی می توانست این فضا را تلطیف و منافع کشور را در نظر بگیرد.

نمی توانم با یک کد گذاری خیلی مشخص بگویم که باید چه کرد، ولی اگر جامعه پذیری نخبگان را درعرصه تعامل تعریف می کردیم، وزارت خارجه ایران کمی از این بدنه خشک و غیر منعطف بیرون می آمد؛ باید در کنار آقای ظریف ۲۰ نفر کارشناس خبره و مشاور کاردان و آگاه به امور نشسته باشند، نه این که ۲۰ نفر کنار وی مثلا از آقازادگان باشند که اصلا هیچ گونه کارایی ندارند. متاسفانه در برنامه های ظریف، افرادی که همراه وی هستند یا آقازاده و یا افرادی هستند که هیچ گونه سابقه کار دیپلماتیک ندارند و این یک فاجعه است.

باید در کنار ظریف اساتید دانشگاه نشسته وبه وی مشاوره دهند، ایران در سطح جهان حمایتگران خوبی ندارد، لابی های قدرتی که می توانستند سیاست ها را به نفع ایران تغییر دهند با بد سلیقگی ها از بین رفته اند.

منظورتان این است که باید با آمریکا سر میز مذاکره نشست ؟

با در دست داشتن دو استراتژی عقب نشینی و عقب روی؛ اگر در جایی که لازم  است عقب نروید و می توانید امتیاز بگیرید، پس باید این کار را انجام دهید چون اگر به استراتژی عقب نشینی روی بیاورید این امتیاز از دستتان می رود و این رویه بسیار خطرناک است .

کشورهای بزرگ و دارای قدرت هم در مواقعی دو استراتژی عقب روی و عقب نشینی را به خاطر حفظ منافع خود اجرا می کنند، روسیه و چین هم در مواقعی با آمریکا عقب روی می کنند که به ورطه عقب نشینی نیفتند. عدم تحرک مسئولان کار دستمان خواهد داد، چون آقای روحانی وتیم دیپلماسی اش باید روابطشان را در معادلات منطقه ای فعال کنند. متاسفانه در برجام ایران نتوانست تضمین های لازم را از آمریکا بگیرد و حال این که امکان دارد برجام دو و سه هم اتفاق افتد.

گفت و گو از: آناهیدبیدکانی بختیاروند-خبرنگار ایمنا

کد خبر 376250

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا نوروزي IR ۱۲:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۲/۳۱
    0 0
    مصاحبه بسيار خوب و مفيدي بود. مخصوصا بيان واژه جديد *عقب روي* و تفاوت آن با عقب نشيني كه به خوبي توسط استاد محرابي تبيين شد. مسئولين سياسي كشور مي توانند از همين واژه استفاده كنند و در جاهايي كه لازم است امتياز كوچك بدهند تا در نهايت بتوان امتياز بزرگتري گرفت. از سركار خانم بيدكاني كه به خوبي و با تسلط مصاحبه را به پيش برده صميمانه تشكر مي كنم . قطعا وجود چنين بانوان اندشمندي مي تواند به ارتقا فرهنگ جامعه كمك كنند. هم براي مصاحبه كننده و هم براي مصاحبه شونده آرزوي سلامتي و موفقيت بيشتر داريم.