به گزارش خبرنگار ایمنا، معصومه ابراهیمی شامگاه چهارشنبه در ششمین نشست از سلسله نشستهای مسئله فولکلور و فرهنگ عامه در ایران امروز در عصار خانه شاهی به ارتباط میان فولکلور و غذا پرداخت و اظهار کرد: فولکلور به معنای میراث اجتماعی انسانهاست؛ میراث اجتماعی یک سرزمین است و این مکان تاریخی که در آن حضور داریم بخشی از فولکلور اصفهان است.
وی ادامه داد: فولکلور تعریف گستردهای دارد و در ۱۰۰ سال گذشته به اجماعی در تعریف آن نرسیدهایم و علت آن هم محدوده و قلمروی عظیم فولکلور است.
رییس موسسه عصر انسان شناسی افزود: همه اقدامات روزمره ما در طول زندگی با فولکلور درارتباط است و در جهانی هستیم که نمیتوانیم بی نیاز از فولکلور باشیم، فولکلور مربوط به دنیای کهن نیست و در تمام اعصار وجود داشته است.
وی با بیان اینکه فولکلور به شاخههای متعددی تقسیم میشود، افزود: هر صنف و گروهی فولکلور خاص خود را دارند و فولکلور به ادبیات شفاهی محدود نمیشود.
ابراهیمی افزود: حدود ۱۰۰ سال است که جوامع جهانی نسبت به فولکلور خود حساس شدهاند و نسبت به جمع آوری و ثبت و ضبط آن همت به کردهاند و ارزش دانستهاند و در کشورهای مختلف به صورت کتابهای مرجع و دایره المعارف درآمده است.
در ایران نمیتوان محدودهای برای فولکلور تعیین کرد
وی با تاکید بر اینکه در ایران اقیانوسی از فولکلور وجود دارد که حد و حصر ندارد و نمیتوان محدودهای برای فولکلور در ایران تعیین کرد، گفت: فولکلور در ایران گنجینهای دست نیافتنی و دست نخورده است که میطلبد هر کدام از پژوهشگران روی یکی از زوایای فولکلور در ایران فعالیت کنند.
رییس موسسه عصر انسان شناسی اظهار کرد: اولین بار در ایران صادق هدایت نام فولکلور را در آثارش به کار برد و توضیح داد که فولکلور ملل از چه اهمیتی برخوردارند و او را میتوان پدر علم فولکلور در ایران دانست.
وی اضافه کرد: متاسفانه درگذشته در ایران قشر رسمی یعنی ادبا و دانشمندانی که از جنبه رسمی با مباحث علمی سروکار داشتند پرداختن به فولکلور را جزو خرافات و پدیدهای خالی از فایده میدانستند، هنوز هم فولکلوریستها کم و بیش دچار چنین مشکلاتی در مطالعات خود هستند و مدام باید کار خود را به بقیه ثابت کنند.
ابراهیمی تصریح کرد: بعد از صادق هدایت، کتابهای زیادی درباره فولکلور توسط مترجمان، ترجمه شد و به تبع آن کتابهای گستردهای درباره فولکلور و فرهنگ مردمان شهر و روستا و عشایر ایران توسط پژوهشگران بومی نوشته شد و ضرورت پرداختن به فولکلور را درک کردند.
وی افزود: نقصی که در کشور ما وجود دارد این است که پژوهشگران ما غالباً دست به ثبت و ضبط گزارش میزنند ولی از ارائه یک تحلیل مبتنی بر سند عاجز هستند و نبودن تحلیل، خلائی است که در این زمینه احساس میشود.؛ در دیگر کشورها رشتهای به نام فولکلور وجود دارد ولی در ایران به عنوان رشته علمی شناخته نمیشود.
فولکلور معادل فارسی ندارد
رییس موسسه عصر انسان شناسی به یکی دیگر از مشکلاتی که فولکور در ایران دارد پرداخت و گفت: نداشتن معادل فارسی کلمه فولکلور از جمله مشکلات است و نتوانستهایم واژهی مناسبی برای معادل فارسی آن بیابیم.
وی ادامه داد: اولین نسلی که این واژه را به کار بردن معادل کلمه فولکلور را "دانش توده" یا "فرهنگ عوام" خواندند ولی این کلمات به عوام نسبت داده میشد خواص فولکلور را از خود دور میدانستند و به همین دلیل این کلمات مناسب نبودند.
ابراهیمی تاکید کرد: به طور خلاصه فولکلور، ناظر به بینش و جهان بینی انسان دورانهای کهن تا انسان کنونی و روانشناسی اندیشه او درباره فلسفه، دین، علوم، نهادهای اجتماعی، تشریفات و جشنها، هنرهای عامیانه و ادبیات شفاهی است که در این تعریف وجه گسترده و عام فولکلور مدنظر بوده است.
وی به قلمروهای فولکلور پرداخت و گفت: اولین قلمرو باورها و اعتقاداتی است که مردم دارند و اشیا مخلوق و مصنوع بشر و روح و نفس دنیای ماورایی، معجزات و کرامات و غیب گویی و سحر و ساحری و طب و طبابت است، قلمرو دوم، آداب و رسوم مربوط به نهادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مشاغل و پیشهها و گاه شماری و تقویم و جشنها و بازیها و سرگرمیها است و قلمرو سوم، افسانهها، ترانهها، داستانها و چیستانها است که با بررسی این سه قلمرو به این نتیجه میرسیم که تمام ابعاد زندگی را فولکلور دربرگرفته است.
رییس موسسه عصر انسان شناسی تشریح کرد: اهمیت فولکلور به ایجاد حس همبستگی و تقویت روحیه صلح جویی است و مطالعه آن باعث میشود که مردم نقاط مختلف به روحیههای مشترکی که دارند پی ببرند و این شباهتها و روحیههای مشترک انسانها را به یکدیگر نزدیک میکند.
فولکلور نیروهای درونی و التهابات نهادهای اجتماعی را آزاد میکند
وی ادامه داد: فولکلور میتواند نیروهای درونی و التهاباتی که در نهادهای اجتماعی وجود دارد را آزاد کند و یک نوع آرامش به آنها تزریق کند که باعث استحکام بین نهادهای اجتماعی میشود و مهمتر از همه فولکلور میراث اجتماعی است و مطالعه آن باعث حفظ این میراث میشود.
ابراهیمی با بیان رابطه بین فولکلور و غذا گفت: انسانها با دو مفهوم از خوردنیها روبه رو هستند و تفاوتی بین غذا و خوراک قائل میشوند. غذا مربوط به انسان طبیعی و زیستی است و فرهنگ در آن وارد نشده و انسان را از مرگ ناشی از گرسنگی نجات میدهد و صرفاً برای رفع گرسنگی به کار میرود، یعنی غذا فقط یک مفهوم بیولوژیک و زیستی است. که در این مفهوم انسان مانند حیوانات و دیگر جانداران برای بقای خود غذایی میخورد که چگونگی این غذا نیز اهمیتی ندارد.
وی افزود: خوراک یک پله بالاتر از خوردنی برای نجات از گرسنگی است، خوراک انسان را به عرصه فرهنگ میکشاند و انسان طی شرایط و ضوابطی آن را انتخاب میکند و با آداب و آیین و مناسک و اعتقاداتی که دارد آن را طی فرایندی به نام "آشپزی" میپزد و آماده میکند و آن را طبق آدابی میخورد.
رییس موسسه عصر انسان شناسی با اشاره به تاریخ زندگی انسان اظهار کرد: سرچشمه غذا به هفت میلیون سال پیش برمی گردد. در آن زمان، انسانوارهها گیاهخوار بودند و از ریشههای درختان، برگها و دانهها تغذیه میکردند؛ حدود دو میلیون سال پیش انسانها ویژگیهایی کسب کردند و به تدریج تکامل یافتند.
وی ادامه داد: انسانها شکارچی بودند اما شکارچی بودن انسان متفاوت با حیوانات شکارچی بود و هیچ یک از ابزار شکار را به صورت فطری نداشت. مغز انسان و رشد آن برای تفکر به انرژی بیشتری نیاز داشت، گیاه دیگر او را سیر نمیکرد و برایش کافی نبود.
ابراهیمی اضافه کرد: انسان تنها موجودی است که در طول تاریخ توانسته است، شرایط زیستی و زندگی خود را تغییر بدهد و از گیاهخواری به گوشت خواری روی آورده است.
انسان فرهنگی برای خوردن، انتخاب میکند
وی به بررسی کاملتر رابطه بین خوراک و فرهنگ پرداخت: انسان بیولوژیک بدون هیچ گونه قیدی، همه چیز میخورد ولی انسان فرهنگی برای خوردن، انتخاب میکند و فرهنگ تعیین میکند که چه چیز خوردنی است و چه چیز خوردنی نیست.
رییس موسسه عصر انسان شناسی با تاکید بر اینکه تمام امور مربوط به انسان به وسیله فرهنگ مشخص میشود و ضوابط تعیین میکند، افزود: در همه جوامع غذاهای حلال و حرام داریم؛ در غذاهای مجاز و حلال فولکلور بسیار زیاد است و غذاهای حرام و غیر مجاز بخشی از فولکلور را به خود اختصاص داده است که در همه جوامع و ادیان وجود دارد که شرایط جامعه و دین بر غذا و حلال و حرام بودن آن کنترل دارند و فولکور گستردهای به وجود میآورند.
اجاق نشانه تداوم نسل بشر بوده است
وی به اهمیت بحث اجاق در تاریخ زندگی انسان پرداخت و گفت: اجاق سرآغاز آشپزی است و طبقات اجتماعی به خاطر مفهوم اجاق به وجود آمد، اجاق خانواده را به وجود آورد و اقدامهای تشکیل خانواده و تصمیمات مهم در خانواده، پیرامون اجاق شکل میگرفته است.
ابراهیمی تصریح کرد: تعیین وظایف مردها و زنها در نزد اجاق شکل میگرفته و اجاق نشانه تداوم نسل بشر بوده و زنان چون با اجاق درارتباط بودند مقدس بودند، اجاق اقوام و تیرهها را دور خود جمع میکرده است.
وی به اهمیت خوردن در هویت انسان اشاره کرد: در همه جوامع جملهای رایج است که میگوید"ما همانی هستیم که میخوریم" و این جمله به معنای این است که خوردن هویت انسان را آشکار میکند. غذا یک عنصر هویت دهنده است و زبانی گویاست که چیستی هویت فرد را آشکار میکند.
ابراهیمی افزود: نهاد خانواده به خاطر همسفرگی به وجود آمده است و گفتگویی هنگام هم سفره شدن شکل میگرفته که باعث تداوم روابط میشده است و غذا و همسفرگی سرآغاز عشق و نوع دوستی و پیوند در خانواده است.
وی ادامه داد: گاهی اوقات علاوه بر مسائل دینی، مسائل سیاسی و اقتصادی وارد فرهنگ غذایی میشود و فلکلور گستردهتری شکل میدهند. رقص و موسیقی و غذا سه ضلع یک مثلثاند و هر کدام دوتای دیگر را به ذهن میآورد و این سه همنشین یکدیگرهستند.
نوع غذایی که میخوریم معماری ما را شکل میدهد
رییس موسسه عصر انسان شناسی تاکید کرد: تجلی غذا در جنبههای مختلف فرهنگ هویداست و نوع غذایی که میخوریم معماری ما را شکل میدهد.
وی در خصوص مفهوم فراغذا گفت: در آداب و مناسک کشور ما مفهوم فراغذا یا فوق غذا وجود دارد؛ غذایی ممکن است از نظر مواد کیفی فاقد کیفیت باشد اما از جهت همنشینی آن با یک امر مقدس متبرک شده و از یک غذای معمولی به فوق غذا مبدل شده است.بسیاری از غذاهای معمولی با المانهای مذهبی و غیر مذهبی مقدس ترکیب شده و فوق غذا را به وجود میآورد.
وی به ویژگی مهم غذا اشاره کرد و گفت: به طور کلی چیزی که ما را از دیگران جدا میکند غذاست، غذا وجه افتراق و تمایز ما نسبت به دیگران است و در همه جوامع هم وجود دارد.
نظر شما