من به خاطر رویاهایم بر کابوس‌ها غلبه کردم!

جوناس سالک پزشک آمریکایی که به علت ریشه کن کردن فلج اطفال در دنیا شناخته شده است، در سال ۱۹۵۲ از حق امتیاز واکسنی که خودش کشف کرده بود، چشم پوشی کرد و آن را به مردم بخشید و این‌گونه ثروتی بالغ بر ۷.۵ میلیارد دلار را نپذیرفت.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، جوناس ادوارد سالک در ۲۸ اکتبر سال ۱۹۱۴ در نیویورک سیتی متولد شد. وی فرزند ارشد یک زوج مهاجر روسی- یهودی به نام دنیل و دورا سالک بود که سه پسر داشتند. جوناس به عنوان اولین عضو از خانواده که به کالج رفته بود، مدرک پزشکی خود را از دانشکده پزشکی دانشگاه نیویورک در سال ۱۹۳۹ دریافت کرد و به عنوان یک پزشک متخصص در بیمارستان "مونت سینای" مشغول به کار شد.

در سال ۱۹۴۲، سالک تحت یک بورس پژوهشی برای بهبود کیفیت واکسن آنفلوانزا به دانشگاه میشیگان رفت. او خیلی زود به مقام استادیار بخش "بیماریهای مسری" دست یافت. جوناس پس از مدتی به دوست و مربی خود، توماس فرانسیس جونیور در دانشگاه نیویورک پیوست؛ توماس که رئیس بخش بیماری‌های مسری در دانشکده تازه تاسیس بهداشت عمومی میشیگان بود به جوناس روش بهبود و گسترش واکسن را آموخته بود.

در سال ۱۹۴۷، سالک به عنوان مدیر "آزمایشگاه تحقیقاتی ویروس" در دانشکده پزشکی پیتزبورگ منصوب شد. با کمک مالی بنیاد ملی فلج اطفال که در حال حاضر به عنوان بنیاد نقص‌های مادرزادی ناشناخته مارس دیمز شناخته می شود، سالک شروع به ارتقاء تکنیک‌هایی کرد که به تولید واکسنی منتهی شد که ترسناک‌ترین بلای آن زمان یعنی بیماری فلج اطفال را محو کرد.

بر خلاف نظر جامعه علمی آن زمان، جوناس سالک معتقد بود واکسن تولید شده که از «ویروس کشته شده فلج اطفال» تشکیل شده، می تواند بدون خطر آلودگی، مصونیت در برابر ابتلا به این بیماری را ایجاد کند. سالک این واکسن را به داوطلبانی که بیماری فلج اطفال نداشتند از جمله خودش، مسئول آزمایشگاهش، همسر و فرزندانش تزریق کرد. بدن همه آنها پادتن‌های ضد فلج اطفال تولید کردند و واکنش های منفی نسبت به واکسن نداشتند.

در سال ۱۹۵۴، آزمایشی ملی روی میلیون‌ها کودک ۶ تا ۹ ساله به عنوان پیشگامان واکسن فلج اطفال آغاز شد. در تاریخ ۱۲ آوریل سال ۱۹۵۵، نتایج این‌گونه اعلام شد: «واکسن بی خطر و موثر بود». تا دو سال قبل از اینکه واکسن به طور گسترده در دسترس عموم قرار بگیرد، متوسط ​​تعداد موارد فلج اطفال در ایالات متحده، بیش از ۴۵ هزار مورد بود که تا سال ۱۹۶۲، این تعداد به ۹۱۰ مورد کاهش یافت. اگرچه او به مانند یک معجزه گر مورد ستایش قرار گرفت، اما سالک هرگز این واکسن را به نام خودش ثبت نکرد و هیچ پولی از کشف خود به دست نیاورد، بلکه ترجیح داد این واکسن به طور گسترده توزیع شود.

تأسیس دومین موسسه مطالعات زیستشناسی در لاجولا در سال ۱۹۶۳، دومین پیروزی سالک بود. او با کمک مالی ۲۰ میلیون دلاری از بنیاد ملی علوم و مارس دیمز مورد حمایت قرار گرفت. سالک که سالهای آخر عمرش را برای جستجوی یک واکسن علیه ایدز سپری کرد و در سن ۸۰ سالگی درگذشت، جمله معروفی از خود به جای گذاشته که نشان از بلندپروازی‌های وی دارد؛ "من هم رویا داشتم و هم کابوس، ولی به خاطر رویاهایم بر کابوس هایم غلبه کردم."
 

کد خبر 352301

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.