نان بخرید، کتاب بخوانید و لبخند بزنید..

نان سنگک از پیش از اسلام و دوران ساسانیان آمده باشد و یا حاصل تعامل شاه عباس با شیخ بهایی بوده باشد، آنچه مسلم است نانی ایرانی است و بنابه نوشتۀ موجود در برهان قاطع «نوعی از نان است که روی سنگ ریزه‌های گرم بپزند».

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، «نان سنگک برادران احمدی» نام آشنایی است که شهروندان شاهین شهر و حتی اندکی دورتر آن را بخوبی می شناسند. در بخش دوم از مجموعه گزارش‌های «لذت خوراک سنتی» به «نان سنگک برادران احمدی» در خیابان طالقانی، تقاطع خیابان بعثت و خیابان اقبال لاهوری آمدم. مرتضی و علی‌اکبر احمدی از ۱۳ مهرماه ۱۳۹۰ «نان سنگکی برادران احمدی» را در مکانی که متعلق به مسجدالزهرا است افتتاح کرده و به پخت و عرضۀ نان سنگک مشغول هستند. با مرتضی احمدی، یکی از مردان تنورهای مثلثی که حاصل کارشان خوشمزه‌ترین نان مثلثی دنیاست، گفتگو کردم. از جمله ویژگی های جالب توجه در نانوایی این برادران، نصب یک کتابخانه کوچک در گوشه ای از مغازه شان است که ایده درخشان و قابل توجهی ازسوی این نانوایان خوش ذوق است...

چه مدت است که در حرفه نانوایی فعالیت دارید؟

من از سال ۸۲ تاکنون تقریباً ۱۵ سال است که به نانوایی مشغول هستم.

چگونه به حرفۀ نانوایی وارد شدید؟

من علاوه بر علی اکبر دو برادر بزرگتر دارم که هردو در محدوده پل شهرستان نانوایی نان سنگک دارند، من هم سال ۸۲ برای آموزش به نزد برادرم رفتم و کار را یاد گرفتم اما هدفم برای ورود به این شغل چیز دیگری بود و برای اینکه بتوانم هزینه‌مان را تهیه کنم آمدم و این قصد را نداشتم که نانوایی شغل همیشگی‌ام باشد اما ماندگار شدم. در ادامه به خدمت سربازی رفتم و بعد از بازگشت در خیابان میرزاطاهر اصفهان به مدت ۴ سال در یک نانوایی نان سنگک مشغول بودم.

الان ساکن شاهین شهر هستید؟

من سال ۹۱ در این شهر ساکن شدم.

چه شد که تصمیم گرفتید بصورت مستقل این نانوایی را اداره کنید؟

پیش از اینکه این نانوایی را در شاهین شهر راه بیندازیم همراه با برادرم علی‌اکبر در اصفهان کار می کردیم ولی مسئولیتی بجز وظیفه مشخصی که در پختن نان به ما واگذار می‌شد را نداشتیم. من دوست داشتم خودم مسئولیت داشته باشم، چون مردم دید خوبی نسبت به نانوا نداشتند و دوست داشتم کاری کنم که دیدشان عوض شود و بگویم که نانواها هم می توانند اول باشند، دیده شوند و شاید خیلی بهتر از آدمهای دیگر مشاغل فعالیت کنند. به این ترتیب کار ما ادامه پیدا کرد تا اینکه از سال ۱۳ مهرماه ۱۳۹۰ این نانوایی را که درواقع متعلق به مسجدالزهرا است و ما اجاره کرده ایم راه انداختیم و این‌بار کل مسئولیت نانوایی را تنها من و برادرم علی اکبر به عهده داشتیم.

یکی از ایده های شما در این نانوایی تابلویی هست که روی دیوار نصب کردید و جمله های آموزنده نوشته اید. این ایده چطور ایجاد شد؟

اولین کاری که کردیم یک تابلوی کوچک بر روی قسمتی از دیوار این نانوایی نصب کردیم و بر روی آن حدیث یا جمله های آموزنده را می نوشتیم، درواقع می خواستم ببینم مردم استقبال می کنند یا خیر، اما استقبال مردم باعث شد که من ایده هایم را ادامه بدهم. بعد تابلو را بزرگ‌تر کردیم و به جایی رسید که حتی مردم خودشان مطلب می آورند که روی تابلو بنویسیم.

ایدۀ کتابخانه نیز در ادامۀ هدفتان برای تغییر نگرش مردم نسبت به حرفۀ نانوایی ایجاد شد؟

یک بنده خدایی این پیشنهاد را ارائه داد که در نانوایی بخشی را برای کتاب اختصاص دهیم هرچندکه در ذهن خودم بود ولی این را هم می‌دانستم که ایرانی‌ها زیاد اهل کتاب‌خواندن نیستند، ما هم نمی خواستیم بقول معروف برای کلاسِ کار آن را انجام بدهیم و می‌خواستیم واقعا به درد بخورد. خلاصه با یک ام‌دی‌اف کار هماهنگ کردیم و آمد و کتابخانه کوچکی در این نانوایی ساخت و حدود ۲۰ جلد کتابی را که خودمان داشتیم در آن چیدیم و بعد مشتری‌ها هم خودشان کتاب آوردند. تا ۵ ماه خیلی استقبال نمی‌شد ولی حالا حدود ۲۰ درصد مشتری هایمان کتاخوان شده اند و کتابها را به امانت می برند.

شما کتابخوان هستید؟

بله. دنبال مطالب خاص می گردم. فرصت ندارم که بصورت مداوم کتاب بخوانم ولی خیلی مطالعه کردن را دوست دارم و مطالبی که من روی تابلوی این نانوایی می نویسم از مطالعه است و معمولاً بخش هایی از کتابها را گلچین می کنم و به مرور می نویسم.

مردم ایران کتابخوان نیستند. به نظر شما قیمت کتاب مهم ترین عامل برای نخریدن و نخواندن کتاب است؟

علت اصلی این است که بر روی موضوع کتابخوانی فرهنگسازی نمی شود. من فکر می کنم افکار مردم دنبال حاشیه ها و چیزهای غیرضروری است و اینطور عادت کردند یا عادتشان داده اند. گاهی اینجا افرادی می آیند و می گویند آقا فلان کتاب را یک هفته‌ای می توانم ببرم؟ من هم به او می گویم ببر و هر موقعی که خواندی بیاور و حتی دوست داشتی یکسال کتاب را نگه دار و هروقت خواندی آن را بازگردان. درواقع هنوز فرهنگ کتابخوانی جانیفتاده و مردم دنبال چیزهایی هستند که ضرورت ندارد.

صندوق مهربانی نان چه حکایتی دارد؟

تعدادی مشتری داشتیم که می‌آمدند و قیمت نان را می پرسیدند و وقتی می گفتیم ۸۰۰ تومان مکثی می کردند و می رفتند و برای ما جای سوال می‌شد که چرا می رفتند، ما تنها قیمت نان را گفته بودیم و بدون شک اگر می گفتند که پول ندارند حتماً نان را به آنها می‌دادیم. کم کم به این فکر افتادیم که صندوق مهربانی نان را راه بیندازیم. البته شخصی این را پیشنهاد داد که آیا ما می توانیم برای افراد نیازمندی که نمی توانند نان بخرند در اینجا پول بگذاریم، گفتم نه اصلاً نیاز نیست این کار را بکنید شما هر کسی را می شناسید بفرستید ما خودمان نان را به او می دهیم. اما بعد دیدیم که شدنی نبود چون این افرادِ با عزت نفس به نوعی خجالت می‌کشیدند که بیایند و در صف جلوی بقیه نان را بگیرند؛ به همین دلیل این صندوق را راه انداختیم. خیلی فکر کردیم که روی این صندق چه چیزی بنویسیم یعنی نامش را چه بگذاریم که هم اسم قشنگی باشد و هم به کسی برنخورد. دیوار مهربانی که راه افتاد نام صندوق مهربانی به ذهنم رسید و روی صندوق نوشتیم «صندوق مهربانی نان». به محض اینکه صندوق را گذاشتیم مشتری‌ها سوال کردند و برایشان توضیح دادیم و حدیثی همراه با معنی اش در کنار صندوق گذاشتیم به این مضمون که «هر کدام از ما می تواند نیازمندی را بر سر سفره خود میهمان کند». لازم نیست حتماً افطاری بدهیم یا غذا نذر کنیم، از خیلی راهها می توان به نیازمندان کمک کرد و دست روی آن کسی گذاشت که واقعاً نیاز دارد.

مردم در صندق مهربانی نان پول می گذارند و شما این پول را صرف تهیه نان سنگک برای نیازمندان می‌کنید. درسته؟

ابتدا بعد برای پیدا کردن نیازمندان مشکل داشتیم به همین دلیل با دو خیریه که هردو در شاهین شهر هستند، یکی انجمن خیریه بیماران خاص که در محله خودمان در نزدیکی نانوایی قرار دارد و یکی هم خیریه جواد الائمه در خیابان فردوسی هماهنگ کردیم. اول می خواستند صندوق زیر نظر خودشان باشد یعنی زیر نظر خیریه ها اما ما قبول نکردیم و گفتیم صندوق زیرنظر مشتریانمان و مردم است و آنها باید اعتماد کنند و بدانند چه خبر است، حتی اگر کسی بیاید من درِ صندوق را هم برایش باز می کنم تا ببیند داخل صندوق چه خبر است. از این رو به خیریه ها گفتیم که شما نیازمندان را به نانوایی بفرستید و یا اینکه ما به شما نان می دهیم و شما بین نیازمندان توزیع کنید؛ به این ترتیب انجمن خیریه بیماران خاص کاغذی را با مهر و امضای خیریه به نیازمندان می دهد که روی آن نوشته شده مثلاً سه عدد نان، افرادی که این برگه را از این خیریه دریافت می کنند به این نانوایی می آیند و برگه را به ما می دهند و ما بدون اینکه مشتری‌ها متوجه بشوند به آنها نان می دهیم. خیریۀ جواد الائمه نیز هر روز صبح می آید و تعداد ۳۰ تا ۴۰ نان و یا هرچقدر که در صندوق جمع شده و ما از عهده اش برمی آییم نان می‌برد و خودشان بین نیازمندان توزیع می کنند. به این صورت دیگر نیاز نیست که نیازمندان به اینجا بیایند و بقیه ببینند که چرا پول نمی دهند و خجالت بکشند. خدا را شکر که استقبال خوبی هم شده است و از دی ماه سال قبل که طرح صندوق مهربانی نان شروع شد تا الان حدود ۵ تا ۶ میلیون تومان بدست آمد که با در نظر گرفتن قیمت هر عدد نان ۸۰۰ تومان فقط برای خیریۀ جوادالائمه هزینه شد و البته همراه با هزینه ای که به انجمن خیریه بیماران خاص اختصاص داده شد خیلی بیش از این مبلغ در صندوق جمع شده است.

شما به مشتری هایتان به جای کیسه های پلاستیکی، کیسه های پارچه ای پیشنهاد داده و ارائه می کنید. این ایده چطور ایجاد شد؟

مردمی که برای تهیه نان در صف می ایستند از همه قشری هستند و اکثراً اطلاعاتی درباره نگهداری نان ندارند، من حتی روی یک بَنر نحوۀ نگهداری از نان سنگک را نوشتم و در نانوایی نصب کرده ام اما باز هم کار خودشان را می کنند و نایلون را می گیرند و نان را سریع تا می کنند و همانطور داغ در نایلون می گذارند و بعد می گویند نان کیفیت نداشت یا می گویند من نان داغ می خواهم. من دیدم که زورمان به آنها نمی رسد اما به خودمان می رسد به همین دلیل جایگزین کردن کیسه های پارچه ای با نایلون ها را در ذهن داشتم و صحبت هایی برای این ایده هم کرده بودیم تا اینکه گوش به گوش این حرف به یک خانمی رسیده بود و پیش ما آمد و گویا دنبال کاری می گشت و گفت من خیاطی بلدم و می توانم کیسه های پارچه ای را برایتان آماده کنم و به این ترتیب این خانم کیسه های پارچه ای را برایمان می دوزد که هم به لحاظ بهداشتی مناسب است، هم صرفه جویی می شود و هم با استفاده از این کیسه ها به محیط زیست توجه می شود. امیدواریم استفاده از کیسه های پارچه ای بجای نایلون کم‌کم نهادینه شود. با این وجود اگر مشتریان از ما پلاستیک هم بخواهند به آنها می دهیم اما برایشان توضیح می دهم که این پلاستیک با مواد غیربهداشتی ساخته می شود اما یکسری متوجه می شوند و یکسری هم نه، ولی خوشبختانه کیسه های پارچه ای دارد جا می افتد و ما قصد داریم روی پارچه ها چاپ هم به اسم نانوایی خودمان بزنیم. گاهی برخی از هم صنفی ها هم می آیند و می گویند برای چه کسی این کار را می کنید و چه کسی می بیند، اما همین که مشتری های خودمان ببینند برایمان بس است. ما حتی بدون اتو لباس کارمان را نمی پوشیم. کاش مسئولین اهمیت می دادند تا همکاران من هم تشویق بشوند و این اقدامات را انجام بدهند. بارها شده که مشتریانمان می آیند و می گویند که فلان نانوایی اصلاً بهداشت را رعایت نمی کند و یا اصلاً لباس هایشان تمیز نیست. اما اگر یک نانوایی که کارش را درست انجام می دهد تشویق بشود دیگر کسی نمی گوید برای چه کسی این کار را می کنید!

نان سنگک ها یا نان ساده ارائه می کنند یا همراه با کنجد سیاه. شما دانه های گیاهی دیگری نیز اضافه می کنید؟

بله. من همیشه دنبال این هستم که درجه یک باشیم. در نان سنگک برادران احمدی هفت نوع نان سنگک پخته می شود. نان سنگک همراه با شنبلیله، نان سنگک همراه با کنجدسفید، نان سنگک همراه با کنجدمشکی، نان سنگک همراه با رازیانه، نان سنگک همراه با سیاه دانه، نان سنگک همراه با سبوس گندم که همه اینها براساس خاصیتشان انتخاب شده اند و طعم خوبی هم دارند و هر کسی هم بخواهد برایش توضیح می دهیم، ضمن اینکه نان خشک و برشته را هم اخیراً اضافه کرده ایم که برای بیماران دیابتی مناسب است.

نان مناسب بیماران دیابتی چه ویژگی دارد؟

حدود یکماه است که پخت این نوع نان سنگک را شروع کرده ایم و تقریباً مردم هم استقبال می کنند. برای پخت این نوع نان باید نان را سه مرتبه در کوره بچرخانیم که کاملاً خشک می شود. بیشترِ نانوایی ها این کار را انجام نمی دهند یا اگر انجام می دهند می گویند باید انعام من را بدهی و آن چیزی که اسمش نان سنگک برشته باشد را عرضه نمی کنند بلکه نان را می سوزانند و درآخر هم می گوید همین است! ولی ما بصورت اساسی انجام می دهیم و چون وقت بیشتری می بَرَد هر فردی هر تعدادی که بخواهد باید مثلاً صبح سفارش بدهد تا عصر آماده شود ...

از شغلتان راضی هستید؟

ما راضی هستیم، عاشق کارمان هستیم. هرچندکه فضا کم است و خیلی کارها که در ذهنم است را نمی توانیم انجام بدهیم ولی شاید در آینده پیش بیاید. فقط یکسری مشکلات هست که پیچ این مشکلات در دست افراد دیگری است و متأسفانه هیچ کاری برای ما انجام نمی دهند. مثل قضیه آرد و همچنین قضیه اجارۀ این نانوایی. این مغازه در مالکیت مسجد است و فشار زیادی برای اجاره بر روی ما وجود دارد، من فکر می کردم چون هیئت امنای این مسجد آدمهای مذهبی هستند و حداقل با توجه به اینکه این نانوایی دیگر ثابت شده و مشخص است، کمی در مورد اجاره با ما کنار بیایند اما متأسفانه فقط اجاره را می بینند و هرموقع دیر می شود سریع اعلام می کنند و تهدید می کنند که اگر نمی خواهید بسلامت! بحث اجاره واقعاً دیگر قابل حل نیست چون ما خیلی صحبت کردیم اما نشد و اگر می دانستم چنین است هیچ موقع در این مکان نمی ماندم، اما من اینجا خیلی زحمت کشیدم، با وجودی که مسیر دسترسی این نانوایی راحت نیست اما مشتری ها از گز و حتی اصفهان نیز برای تهیه نان سنگک به این نانوایی می آیند و همه مشتری های ما خاص هستند. من خیلی زحمت کشیدم تا به جایی رسیدیم که حالا مشتری هایمان را بصورت همیشگی داریم و به خاطر اینهمه زحمت هم که شده در این مکان می ایستیم.

شبهایی بود که نانها اضافه می آمد و من می بردم سر خیابان و تا ساعت ۱۰ و ۱۱ شب به مردم می فروختمشان درحالی که هیچ نانوایی این کار را نکرده است و همه اینها نشان می دهد که ما عاشق کارمان هستیم و این کار برای ما خیلی با ارزش است و هدفمان این است که نان درجه یک و باکیفیت را به مردم ارائه کنیم هرچندکه با وجود مشکلی مثل آرد هنوز نتوانسته ایم آن نانی را که کیفیت کاملی داشته باشد عرضه کنیم ولی تلاش می کنم و متأسفم افرادی که می توانند کاری انجام دهند هیچ کاری انجام نداده اند.

درباره آرد نیز مشکل وجود دارد. من دوست داشتم بهترین نان را می پختم و بدست مردم می‌دادم اما ما چون دولتی هستیم بالاجبار باید از کارخانه ای که برایمان مشخص شده آرد بخریم و آرد هرطور باشد باید نان را بپزیم و بدهیم دست مردم! تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که از تجربه خودمان استفاده می کنیم تا لااقل در پخت نان، بهترین را ارائه کنیم. درواقع باید بگویم حدود ۹۰ تا ۱۰۰ درصد آردهایی که به نان سنگکی های شاهین شهر می رسد بی کیفیت است و ما با تجربه خودمان آن آرد را شبیه نان می کنیم. ما زیر نظر اتحادیه هستیم و بحث آرد را خیلی با اتحادیه مطرح کردیم اما نتیجه ای نداده است.

چند نفر در این نانوایی کار می کنند؟

از ابتدا فقط من و برادرم بودیم اما مدتی هست که یک بنده خدایی هم فقط برای نظافت با ما کار می کند. البته نانوایی احتیاج به تعداد بیشتری دارد ولی اجارۀ این مغازه سنگین است و این فشار را بر ما گذاشته که تحمل کنیم.

قیمت نان سنگک در نان سنگکی برادران احمدی چقدر است؟

نان سنگک معمولی و نان سنگک همراه با انواع دانه های گیاهی در نان سنگک برادران احمدی ۸۰۰ تومان است، ولی نان برشته و خشک مخصوص بیماران دیابتی چون باید سه مرتبه در کوره بچرخد که هم کار می بَرَد و هم باید رویش وقت گذاشته شود به همین دلیل ۱۰۰۰ تومان می شود ولی ارزش دارد.

شما و برادرتان چند سال دارید؟

من اول فروردین ماه ۱۳۶۶ متولد شده ام و برادرم علی اکبر اول دی ماه ۱۳۶۸ متولد شده است.

اهل کدام نقطه اصفهان هستید؟

اهل فریدن هستیم.

برادرتان چند سال است که در حرفۀ نانوایی مشغول است؟

۸ سال.

ازدواج کرده اید؟

من بله. سال ۹۱ ازدواج کردم.

تا چه مرحله ای تحصیل کردید؟

هردو دیپلم داریم.

پدرتان هم نانوا بودند؟

نه، کشاورز بود. من بطور اتفاقی به نانوایی وارد شدم البته دو برادر بزرگم نانوا هستند و از طرف دیگر ما در روستایی ساکن بودیم که اکثراً سنگک‌کار هستند.

کدام روستا؟

روستای قوهَک که از روستاهای داران در شهرستان فریدن است.

چرا اتفاقی وارد حرفه نانوایی شدید، یعنی هدف اصلی‌تان چه بود؟

من در شاخه هنر، رشتۀ موسیقی را دوست داشتم اما شرایط فراهم نبود. با خودم گفتم کار کنم و پول دربیاورم و بعد موسیقی را بصورت آزاد آموزش ببینم و بروم در رشته ای که خودم دلم می خواهد. هنر را یاد گرفتم ولی نانوایی را نتوانستم رها کنم و ماندم. سال ۸۳  یک مقدار پول دستم آمد و رفتم در مجتمع پارک اصفهان آموزش دیدم، آموزشم که تمام شد وقت خدمتم شد و خلاصه در سطح خیلی حرفه ای نشدم چون فرصت نشد. ازطرفی موسیقی خیلی جای کار دارد اما درحدی شدم که بتوانم آموزش بدهم. سال ۸۸ تا ۹۰ روزهای جمعه پنج شنبه یا بین هفته در خانه های افرادی که متقاضی آموزش بودند کلاسهای خصوصی می‌گذاشتم و بعد که ازدواج کردم دیگر فرصت نشد که به کسی آموزش بدهم و فقط درحد اینکه خودم را در خانه سرگرم کنم ماند. بیشتر هم کیبورد کار می کنم.

نان سنگک را چطور می شود حداقل یک هفته نگه داشت تا بیات نشوند؟

اتفاقاً من به مشتری‌ها نگاه می کنم و مشخص است که کدامیک دوست دارند نان را بخوبی نگهداری کنند. خیلی‌ها همینطوری نان را سریع داخل پلاستیک می گذارند و نحوه نگهداری از نان را نمی دانند. برای نگهداری از نان به مدت چند روز و حتی یکماه و گاهی بیشتر، نان را باید داخل فریزر گذاشت تا تازه بماند. نان سنگک نیمه حجیم است و باید آن را بعد از خرید به چند قسمت تقسیم و آن را خنک کرد. البته نیاز به بادزدن ندارد. بعد چند تکه نان را باید روی هم بگذاریم درحدی که در فریزر تا مغزش هم یخ بزند اما نباید تعداد زیادی نان روی هم گذاشت یعنی در هر کیسه پلاستیک، تعدادی از بُرش‌های نان سنگک را قرار دهیم و درنهایت آن را در فریزر قرار می دهیم و نیم ساعت قبل از مصرف، آن مقداری که می خواهیم مصرف کنیم را خارج می کنیم و در هوای خانه می‌گذاریم تا باز شود و یا اگر عجله داریم روی درِ کتری یا شوفاژ می گذاریم تا گرم شود، به این ترتیب عین روز اول نانی تازه می شود. اما اگر نان را در یخچال بگذاریم زود بیات می شود. اگر هم خواستیم نان را یکروزه مصرف کنیم می توانیم آن را در سفره هم نگهداری کنیم. تنها در فریزر می توان نان را تا یکماه و حتی بیشتر نگهداری کرد.

از «نان سنگک برادران احمدی» خارج می‌شوم درحالی که نان سنگک در دستم است و بوی نان تازه ذهنم را به سمت تاریخ هدایت می‌کند... شاطر سید جواد، شاطر محمد قمی، شاطر سید داود روغنی، شاطر عباس صبوحی قمی، شاطر سیدجمال، شاطر غلامرضا، شاطر آقا حسین، شاطر میر ابوالقاسم، شاطر میرآقا، و مردان تنورهای مثلثی ایران روحتان شاد و خداقوت برادران احمدی...

این گزارش را با شعری از شاطرعباس صبوحی قمی به پایان می‌بَرَم:

من اگر رندم و قلاشم، اگر درویشم

هر چه ام عاشق رخسار تو کافر کیشم

خواهمت تا که شبی تنگ در آغوش کشم

چه غمم از خطری صبح در آید پیشم

من همان «شاطر» عشقم که به تو شرط کنم

گر کشم دست ز دامان تو نادرویشم

گفتگو و عکس از شیرین مستغاثی

کد خبر 319234

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.