دستانی که خاطره نقش می‌زند

شهرضا – هنر دست هنرمندان شهرضایی شاید در نوع خود کم نظیر و در برخی از رشته‌ها بی نظیر باشد اما برخی از انواع هنری در این شهرستان وجود دارد که پیوندی ناگسستنی با همه نسلها دارد و آثار هنرمندان آنها نقش خاطره را در یادها زنده می‌کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان شهرضا، هنرمند در هر کجا رود قدر بیند و در صدر نشیند چراکه آنچه او دارد لطفی از الطاف پنهانی خداوند است که بر دست و زبان و ذهن او جای شده است.
هنرمندان را عالمی است دیگر زیرا زبان و بیان و جوارج او در عالمی دیگر سیر می‌کند که ناگاه در هنر نقاشی طرحی و نقشی از سیمای بهشت موعود بر صفحه کاغذ می‌نشاند و یا دیده بر فرش نهاده و طرحی از عرش در آن می‌نگارد و یا با نغمه‌ای داوودی در هنر موسیقی روح را جلای دیگر می‌دهد و یا آنکه جانی دوباره به چوب بی جان می‌دهد و او را در کالبدی نو عرضه می‌کند.
هر منطقه از سرزمین هنرخیز ایران دستی بر آتش هنر داشته و تلاش کرده‌اند که در شاخه‌ای از هنر سرآمد اقران و امثال خود شوند و یا دست کم تلاش کرده‌اند که در میدان پررونق هنر ایران زمین، از دیگران عقب نمانند.
استان اصفهان دیار هنرمندان است که از نایین و نطنز و خور گرفته تا فریدن و لنجان و شهرضا و سمیرم و دهاقان و تا قلب تپنده و همیشه جاودان آن یعنی اصفهان، همواره مهمترین و پررونق‌ترین کانونهای هنری ایران را در خود جای داده است؛ اما در این میان شهرضا را قدر و منزلتی خاص در هنر است که هرچند به دلیل نزدیکی آن به شهر اصفهان، مواره سایه بلند این شهر و هنرمندان آن بر سر هنرمندان شهرضایی بوده و کمتر اجازه داده تا آوازه هنرمندان این دیار همپای هنرمندان اصفهانی عالم‌گیر شود، اما ذوق بی بدیل و استعداد شگرف مردمان شهرضا باعث شده تا در آسمان هنر ایران ستارگانی نیز به نام این دیار بدرخشد و صدای ساز غریبانه آنان در سمفمونی هنر استان اصفهان به خوبی به گوش رسد.
به جرأت می‌توان گفت همه انواع هنرهای دستی از خراطی و منبت و ساخت سازهای مختلف و خوشنویسی و فرش بافی و مفرش بافی و نمدمالی و چلنگری میناکاری و منبت، در این دیار هنرمندانی دارد که اثر دست کم نظیر آنها، چشم هر بیننده را خیره و زبان هر گوینده‌ای را به تحسین وادار می‌کند.
برخی از انواع هنری شهرضا در اوج کمال و رونق است اما بر برخی دیگر، باوجود کمال هنری، در هزارتوی غفلت مردم و مسئولان، گرد فراموشی نشسته تا آنجا که بیم انقراض آنها می‌رود.
در بازار پر رونق هنر و استعداد هنری شهرضایی‌ها شاید بتوان 2 هنر سفالگری و فرش بافی را به عنوان هنرهایی که همه مردم با آنها خاطرات زیادی دارند و آثار هنرمندان آنها برای همه نسلها آشنا و به یاد ماندنی است، نام برد.
سفالگرانی که خاک بی جان به هنر کیمیا کنند
شاید به جرأت بتوان گفت که هنر سفالگری سرآمد هنرهای شهرضایی‌ها است، پیر لوتی که در سال 1904 از قمشه (شهرضا) دیدن کرده است می‌نویسد: «قمشه و دهکده‌های اطراف آن از خاک تیره‌ی سرخرنگی ساخته شده، و همین خاک رس است که در این نواحی با آن همه گونه اشیا می سازند».
او از خانه‌ای که مهمانش شده چنین سخن می گوید: «همه جای شبستان با کاشی‌های آبی تزیین گشته... فنجان‌های میناکاری و ظروف زیبا طاقچه‌ اتاق‌ها را زینت می دهد...از پس دیوار باغ‌های محصور در هر زاویه و گوشه‌ای برجی با کاشیکاری آبی رنگ دیده می‌شود».

سفال شهرضا در دوران اسلامی و پیش از آن، به ویژه سفال پیش از اسلام، مثل دیگر هنرهای کاربردی و روزمره آگاهی چندانی از منابع نوشتاری فراهم نمی آید. به سبب کاوش نشدن منطقه به دست باستان شناسان، ارجاع به آرای آنان نیز ممکن نیست. متأسفانه اطلاعات به دست آمده از کاوش‌های غیر قانونی یا اتفاقی نیز به سرعت نابود می‌شود و نیاز به بررسی جامعی برای تبیین تاریخ این هنر در شهرضا را الزامی می‌کند.
«مسیح الله جمالی» نویسنده اثر ماندگار «تاریخ شهرضا» از صندوقی می نویسد که در سال 1335 به هنگام تخریب یک باغ جهت تأسیس راه شوسه یافته است. این صندوق حاوی یک اسکلت با تکه هایی سفال و یک کوزه‌ سالم بود که نامه‌ای درون آن قرار داشت. نامه که به زحمت خوانده می‌شده خبر از هجرت یک سفالگر قمشه‌ای به نام «اسفندیار» به هند در هنگام ایلغار مغول و سپس بازگشت او به وطن در ایام پیری می‌داد.

او همچنین از سفال های بسیاری سخن می‌گوید که در منطقه‌ «دشت آب روستای قمبوان شهرضا» از عمق5/3 متری زمین به دست آمده است؛ همچنین از تعدادی کوزه‌ی سفالگری پیش از اسلام که در روستای دادنگان یافت شده و کوزه‌ای که در «روستای وصف از توابع دهستان منظریه» کشف شده و یک کارگاه کوزه گری احتمالأ ساسانی، که در منطقه ی باباپیر از «روستای وصف» یافت شده است.

امروز هم باجود اینکه برخی کمبودها همچون نبود بازار مناسب فروش و عدم برندسازی مناسب باعث شده تا بازار هنر سفال شهرضا با کسادی رو به رو شود، اما انجام اقداماتی همچون برگزاری نمایشگاه چلچراغ هنر، افتتاح شهرک صنایع دستی، تجهیز مرکز فنی و حرفه‌ای شهرستان و اختصآص آن به مرکز تخصصی سفال، بازدید معاون پارلمانی سازمان میراث فرهنگی کشور از شهرضا و همچنین افتتاح نخستین ناحیه صنایع دستی کشور در شهرضا نقش به سزایی در رونق این هنر داشته و نوید بخش روزهای خوشی برای آن است.
سریر خاک نشینی که از فرش بوسه بر عرش می‌زند
فرش، این هنر دیرینه ایرانیان که زیبای زوال پذیر طبیعت را با طرح و نقشی بر تار و پود قالی جاودانه می‌کند، در هر بخش ایران نمودی خاص دارد.
هنر فرش بافی که نخستین گونه آن فرش «پازیریک» هخامنشی است در میان ایرانیان از جایگاهی خاص برخورار است؛ در آن زمان که بخش زیادی از مردم نواحی مختلف جهان خاک را فرش و چون را بستر خواب می‌کردند، ایرانیان بر دست بافته خویش آرمیده و با آن گل و ریاحین را میهمان منازل خود می‌کردند.
فرش بافی در استان اصفهان نیز از جایگاهی خاص برخوردار بوده و در هر بخش از این شهرستان بافندگان فرش تلاش می‌کردند تا ذوق بی نظیر و هنر بی بدیل خود را نشان دهند.

سابقه هنر فرش بافی در شهرضا به درستی معلوم نیست و آفت عدم ثبت تاریخچه هنر و صنایع مختلف، گریبانگیر این هنر بی نظیر نیز شده است اما بر اساس آنچه از ضواهر امر پیداست بافندگان حرفه‌ای فرش در این شهرستان نیز همزمان با دیگر مناطق کشور به فعالیت مشغول بوده‌اند.
در روزگاران نه چندان دور در هر خانه شهرضایی یک دار قالی وجود داشت اما امروز فرشهای ماشینی جای ان را گرفته و نتها در گوشه انباریها و زیرزمین‌ها بقایایی همچون دارهای شکسته و سایر ادوات قالی بافی قدیمی وجود دارد.
قالیهای منطقه اصفهان از نظر نقشه به سه دسته تقسیم می شود: قالیهای اصفهان و روستای پیرامون آن، قالیهای چهارمحال و بختیاری، قالیهای عشایری و ایلیات لری.
در این میان فرش شهرضا دارای ویژگی های عمومی فرش منطقه اصفهان است که از آن جمله می‌توان به «فارس بافت-فشرده بودن بافتی،نازک و کم دوام بودن آنها،اکثراً دو پوده هستند در نتیجه لول بافت هستند، رنگ پود نازک آبی آسمانی و رنگ پود کلفت سفید.» اشاره کرد.

در فرش شهرضا جنس تارها اغلب نخ ، پشم ، ابریشم پرز 80 درصد پشم و 20 درصد ابریشم و گل ابریشم و گل ابریشم و گلابتونی سر فرش گلیم بافت ریش ریشی است.
در برخی موارد چله های این نوع فرش سفید کمی مایل به کرم و تابیده و معمولاً 6لا یا 9لا می‌باشند و با پود کلفت  کرم یا سفید رنگ و پود نازک بافته می‌شود.
فرشها عموماً صاف و یکدست هستند اما در فرشهای خیلی نفیس گاهی شیرازه طبیعی عوض می شود و به دلیل ظرافت فرش شیرازه فتیله ای می خورد ، ریشه های قالی از پایین بسته و از بالا باز است، البته این نوع ویژگیها در فرش شهرضا عمومیت ندارد.

گاهی نیز از نقش ترنجی لوزی در ای نفرش به کار می‌رود البته محیط ترنج را اغلب خطوط دندانه دار شبیه به اره در بر می‌گیرد و در درون لوزی و درمرکز آن و گرداگرد گل چهار پر لوزیهای کوچکتر قرار دارند.
دوران طلایی هنر فرشبافی در شهرضا مربوط به حدود 120 سال قبل است که مهاجرانی با ورود به این شهر زمینه رونق فرشبافی را فراهم کردند.

اما شاید بتوان آثار دست استان حسین خدادادی را نقطه کمال هنر فرشبافی در شهرضا دانست، این استاد برجسته هنر فرشبافی ایران با خلق آثار بی نظیر «بوستان» و «گل و پروانه» به همگان ثابت کرد که باید فرش را از زیر پا برداشت و به نظاره نشست.02149/131/15
کانال اطلاع رسانی: https://telegram.me/imnanews
کد خبر 279155

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.