کتاب مژه هاي سوخته

  • روایتی از تدبیر شهید کلاهدوز برای حفظ کردستان

    فرهنگروایتی از تدبیر شهید کلاهدوز برای حفظ کردستان

    «کلاهدوز گفت: تا تو جمع و جور کنی، من دو فروند هواپیمای سی -۱۳۰ می‌فرستم، اصفهان. صفوی گفت: باشه من نیروها را آماده می‌کنم، اما تردید داشت، کلاهدوز بتواند در این مدت کوتاه هواپیما فراهم کند. به گمانش خیلی زود برسند، ظهر شده، با این حال از کلاهدوز بدقولی و تأخیر ندیده بود.»