به گزارش خبرگزاری ایمنا، اصفهان، شهری با مسائل پیچیده، چندلایه و گاه فرساینده، بیش از هر زمان دیگری نیازمند نگاههای ترکیبی، واقعگرا و در عین حال تحولخواه است؛ نگاهی که بتواند میان آرمانها و محدودیتها، میان مطالبهگری و امکان اجرا، پلی قابل عبور ایجاد کند.
در شهری که مدیریت آن تنها به اجرای پروژهها خلاصه نمیشود و هر تصمیم شهری میتواند بر محیطزیست، کیفیت زندگی شهروندان، منابع آب، حملونقل و حتی هویت تاریخی آن اثرگذار باشد، گفتوگو با چهرههایی که هم تجربه اجرایی و هم مسئولیت نظارتی داشتهاند، اهمیت ویژهای پیدا میکند.
سید امیر سامع، نایبرئیس شورای ششم اسلامی شهر اصفهان و رئیس کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری این شورا، از جمله مدیرانی است که این دوگانه «اجرا و سیاستگذاری» را از نزدیک لمس کرده است.
او پیش از حضور در شورا، سالها در بدنه اجرایی مدیریت شهری فعالیت داشته و اکنون در پنجمین سال عضویت در شورای اسلامی شهر، در جایگاهی قرار دارد که باید میان واقعیتهای اجرایی، الزامات قانونی و مطالبات عمومی توازن برقرار کند؛ توازنی که دستیابی به آن، هم جسارت و هم واقعبینی میطلبد.
در گفتوگو با آقای سامع سعی کردیم فراتر از کلیگوییها، به سراغ پرسشهای بنیادین مدیریت شهری اصفهان برویم؛ از نسبت نظارت شورا با اجرای شهرداری و چالشهای تصمیمگیری گرفته تا سرنوشت آب باران، پساب، فضای سبز، آلودگی هوا و حقابه زایندهرود؛ موضوعاتی که هر یک بهطور مستقیم با آینده این کلانشهر گره خوردهاند.
آنچه در ادامه میخوانید، حاصل گفتوگوی خبرنگار ایمنا با سید امیر سامع، نایبرئیس شورای اسلامی شهر اصفهان بهمنظور واکاوی چالشها، تجربهها و راهبردهای مدیریت شهری اصفهان در دوره ششم شورای اسلامی شهر است.

ایمنا: آقای سامع، شما در پنجمین سال حضور در شورای اسلامی شهر اصفهان هستید و پیش از آن نیز سابقه اجرایی طولانی در مدیریت شهری بهویژه در حوزه خدمات شهری و محیطزیست داشتهاید؛ با اتکا به این تجربه دوگانه، ارزیابی شما از نسبت میان سیاستگذاری و نظارت شورا و اجرای شهرداری چیست؟
سامع: بهطور طبیعی برای هر موضوعی، مبتنی بر شناخت، اهداف، رویکردها و ارزشها نیازمند هدفگذاری و برنامهریزی هستیم و ذیل این برنامهها نیز مجموعهای از اقدامات، طرحها و پروژهها تعریف میشود. در مدیریت شهری و بهطور کلی در هر دستگاهی از جمله دستگاههای اداری، انتظامی و قضائی لازم است بر اساس ارزشهای دینی و انقلابی و هویتی که داریم هدفگذاریهای صحیح و شایسته انجام دهیم، وضعیت موجود را بشناسیم و برای آن برنامه داشته باشیم.
بخشی از این فرایند در حوزه سیاستگذاری و بخش دیگر در حوزه اجرا قرار میگیرد؛ برنامههای راهبردی نیز تلاش کردهاند این بخشها را در یک نظام سلسلهمراتبی در کنار یکدیگر قرار دهند؛ در این چارچوب میتوان گفت حوزه هدفگذاری، سیاستگذاری و برنامههای بلندمدت بیشتر در بخش قانونگذاری نمود پیدا میکند که شورای اسلامی شهر نیز از مصادیق آن است، زیرا شوراها بهعنوان رکن چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در کنار سه رکن دیگر شناخته میشوند.
در مرحله اجرا، راهبردها با بخش اجرایی به اشتراک گذاشته میشود و بهصورت مستمر مورد ارزیابی و دریافت بازخورد قرار میگیرد و سپس از سطح راهبرد به پروژه و اقدام میرسد، بنابراین این حوزهها دارای فصل مشترک هستند و نمیتوان آنها را بهطور کامل از یکدیگر تفکیک کرد؛ هر فردی که در سیستم اجرایی فعالیت میکند، دستکم بهعنوان یک شهروند میتواند درباره اهداف، سیاستها و ارزشها اظهار نظر و مطالبهگری داشته باشد.
از سوی دیگر حتی فردی که در شورای اسلامی شهر فعالیت میکند، نمیتواند نسبت به اجرا بیتفاوت باشد و باید بازخوردها را دریافت کند، زیرا ممکن است بعضی اهداف بلندپروازانه، غیرواقعی یا دستنیافتنی باشند یا بعضی دیگر نیازمند همت، تلاش و جسارت برای اجرا باشند که این انرژی باید به سمت عمل هدایت شود.
سیاستگذاری و اجرا یک مجموعه بههمپیوسته با فصلهای مشترک هستند؛ چه در شهرداری و چه در مقام شهروند افراد میتوانند در این فرایند نقش داشته باشند و در نظام شورایی، اعضای شورا نیز باید شنونده این دیدگاهها باشند؛ فردی که در نظام شورایی یا بخش سیاستگذاری فعالیت میکند، باید تا سطح اجرا حضور داشته باشد، بازخوردها و نظرات مردم را مشاهده و بررسی کند و بیشک این حوزهها را نمیتوان از هم جدا دانست و افرادی که تجربه فعالیت در هر دو بخش را داشتهاند، میتوانند این مجموعه را بهصورت کاملتر درک کنند.
این تجربه میتواند به شکلگیری درک جامعتری از فرایند سیاستگذاری تا اجرا منجر شود، هرچند میزان تحقق این درک به عوامل شخصی نیز وابسته است، اما در مجموع میتواند یک مجموعه منسجم و قابل اتکا را شکل دهد.
ایمنا: از نگاه شما امروز چه فضایی بر تعامل نظارت و اجرا در مدیریت شهری اصفهان حاکم است؟ فضای همراهی، مطالبهگری یا احتیاط؟
سامع: اگر قائل به این هستیم که شعارهای درستی دادهایم و این شعارها مبتنی بر ارزشها بوده است و خود را پیرو امام راحل و مقام معظم رهبری میدانیم، این نگاه تحولخواهانه، تحولآفرین و همراه با امید و نشاط باید همواره وجود داشته باشد و هر فردی به آن توجه کند؛ در کنار این موضوع واقعنگری نیز امری مثبت و ضروری است، از اینرو این دو نگاه میتوانند در کنار یکدیگر و در قالب یک مجموعه منسجم قرار گیرند.
من اساساً با کمکاری، بیحوصلگی، محافظهکاری و کوتاه دیدن اهداف مسئله دارم و معتقدم هر کسی که در حوزه اجرا فعالیت میکند، باید نگاه بلندمدت و افقدار داشته باشد. هر مدیری که خود را مدیر مینامد، باید با هدف غلبه بر مشکلات وارد میدان شود، چراکه هیچ کاری بدون چالش انجام نمیشود، حتی دشمنان ما نیز برای رسیدن به اهداف خود یکشبه به نتیجه نمیرسند و برنامهریزیهای متعدد انجام میدهند؛ این قاعدهای است که خداوند متعال در عالم قرار داده و بر اساس آن، نظامی علی و معلولی بر جهان حاکم است.
در این نظام هرچه اهداف ارزشمندتر و همسو با اهداف خلقت و نظام هستی باشند، مسیر رشد و تعالی را طی میکنند و هر آنچه خلاف این نظام باشد، محکوم به سقوط است؛ بر همین اساس اعتقاد دارم هر فردی که وارد عرصه کار میشود، باید آماده رویارویی با چالشها و مشکلات باشد، آنها را با روی باز بپذیرد، رو در رو با مسائل قرار گیرد و از دل همین مشکلات، راهکار استخراج کند تا بتواند کار را به پیش ببرد.
ایمنا: در این پنج سال، کجا بیشترین چالش را تجربه کردید؟ جایی که احساس کردید ابزارهای نظارتی شورا برای حل مسئله کافی نیست یا فرایند اجرا مقاومت میکند؟
سامع: مدلی که برای اداره شهر در نظر گرفته شده، یعنی مدل شورایی و شهرداری مدل درستی است؛ این مدل این امکان را فراهم میکند که افراد در شهر زندگی کنند، در کنار مردم باشند، با آنها ارتباط داشته باشند و مشکلات را از نزدیک ببینند، از سوی دیگر قانونگذار برای شورای اسلامی شهر بهعنوان نمایندگان مردم اختیارات مشخصی تعریف کرده است، بهگونهای که اعضا میتوانند وارد حوزه برنامه و بودجه شوند، با استفاده از اختیارات قانونی برای موضوعات مختلف بودجه تنظیم کنند، فرایند تعریف کنند و قواعد و مصوبات لازم را به تصویب برسانند؛ از این منظر این نظام را یک نظام کامل میدانم.
چالش اصلی به اعتقاد من در جایی شکل میگیرد که برخی افراد درک درستی از موقعیتی که در آن قرار دارند، ندارند و نسبت به نعمتی که در قالب مسئولیت و اختیارات به آنها واگذار شده، شناخت دقیقی ندارند؛ بیشترین چالشها در همین نقطه بروز میکند؛ جایی که افرادی مسئولیتی را پذیرفتهاند، اما یا نگاه کوتاهمدت دارند، یا همت کافی ندارند، یا خیلی زود در رویارویی با مشکلات خسته میشوند، یا تعهد لازم را ندارند و یا از نظر تخصص و دانش با ضعف روبهرو هستند، بنابراین بیشترین چالشها از این جنس است.
تغییر دولتها در بازههای چهارساله اگر بدون یک نخ تسبیح و پیوستگی باشد، هر بار میتواند کشور را به سمتی متفاوت سوق دهد
البته بهطور کلی با مجموعهای از مشکلات روبهرو هستیم که بخشی از آن ناشی از شرایط و تحولات جهانی است؛ چالشهای متعددی وجود دارد از جمله تقابل آشکار و صریح دشمنان انقلاب با نظام و انقلاب اسلامی و بحرانهای اقتصادی که در سطح جهان و در داخل کشور وجود دارد؛ در کنار این موارد بخشی از مشکلات به ضعف در برنامهریزی برمیگردد.
تغییر دولتها در بازههای چهارساله اگر بدون یک نخ تسبیح و پیوستگی باشد، هر بار میتواند کشور را به سمتی متفاوت سوق دهد. این وضعیت شبیه دریایی متلاطم است که تلاطم آن به پیرامون نیز سرایت میکند؛ اگر موج مثبت باشد، اثر مثبت دارد و اگر منفی باشد، پیامدهای منفی به همراه خواهد داشت، بنابراین بخشی از چالشها، چالشهای بیرونی است، اما با وجود همه این مسائل، معتقدم اختیارات مناسبی در اختیار مدیریت شهری قرار دارد تا بتواند یک مجموعه کامل از برنامهریزی تا اقدام را طراحی و اجرا کند.
ایمنا: آیا موردی بوده که تصور میکردید با ورود شورا و ابزارهای نظارتی، مسئله حل میشود، اما در عمل به نتیجه نرسید؟ چرا؟
سامع: شهر اصفهان از سال ۱۳۸۵ وارد فرایند برنامهریزی منسجم شده و نخستین برنامه پنجساله خود را در همان سال تدوین کرده است؛ بنده نیز این توفیق را داشتهام که از همان ابتدا در این فرایند حضور داشته باشم و این مسیر هر پنج سال یکبار تداوم پیدا کرده است. در حال حاضر نیز برنامه ۱۴۱۰ در دستور کار قرار دارد که عصارهای از تجربیات برنامههای گذشته است؛ هم از منظر توجه صحیح به ارزشهایی که باید در شهر دنبال شود، هم از حیث نگاه همهجانبه، و هم از نظر بهرهگیری از دیدگاه نخبگان و نظرات مردم. این برنامه نگاهی منسجم به اسناد بالادستی، از جمله الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دارد.
در دل این برنامه راهبردهایی تعریف شده و برای هر راهبرد شاخصهایی در نظر گرفته شده است، همچنین تلاش شده است این بار اهداف بهصورت کمی تا افق ۱۴۱۰ برش داده شود. بعضی از این شاخصها عملیاتی و بعضی دیگر شاخصهای پیامدی هستند و بر این اساس، یک مدل مشخص تعریف شده است.
چالشها بیشتر در مرحله تحقق بعضی از این مؤلفهها بروز میکند؛ بهعنوان مثال در حوزه تأمین درآمد، بهویژه در پروژههایی همچون قطار شهری، موضوع تورم و افزایش هزینهها اهمیت زیادی دارد؛ از سوی دیگر در بعضی بخشها همچنان ناچار به استفاده از فناوریهای خارجی هستیم که خود یک چالش محسوب میشود.
در عین حال در بعضی حوزههای شهری، با نگاهی که شورای اسلامی شهر داشته این چالشها برطرف شده و فناوریهای داخلی، تولید داخل و شرکتهای فناورانه وارد میدان شدهاند و توانستهاند مشکلاتی را در حوزههایی همچون پسماند و پساب حل کنند، اما در بخشهایی همچنان چالش وجود دارد.
بخشی از این مسائل به محدودیت اعتبارات و تأثیر تورم بازمیگردد و بخشی دیگر به نیازهای فنیای مربوط است که هنوز وابسته به واردات است، هرچند در این حوزه نیز اتفاقات مثبتی رقم خورده است؛ در همین راستا، یکی از راهکارها تنظیم قراردادهای جدید بوده است؛ از جمله قراردادی که در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ با شرکت مپنا منعقد شد.
ارزش این قرارداد حدود ۶۰۰ میلیون یورو است که معادل تقریبی ۶۰ هزار میلیارد تومان امروز برآورد میشود؛ این قرارداد با یک شرکت ایرانی دانشبنیان و فناور منعقد شده که هم سرمایه و هم فناوری را تأمین میکند؛ در مقاطعی، گزینه همکاری با شرکتهای خارجی از جمله شرکتهای چینی، مطرح بود، اما تجربه نشان داده است که شرکتهای خارجی در ازای تأمین منابع مالی، شرط خرید تجهیزات و فناوری از کارخانهها و شرکتهای خود را مطرح میکنند؛ بهعنوان مثال برای تأمین قطار یا سیستمهای کنترلی الزام به خرید از همان کشور را دارند.
این قرارداد با مپنا دو ویژگی مهم دارد؛ نخست تأمین منابع مالی قابل توجه توسط یک شرکت ایرانی و دوم بومی بودن فناوریها است؛ این امر زمینهای فراهم میکند تا توانمندیهای داخلی از جمله در حوزه ساخت قطار شهری، سیستمهای کنترلی و اتوماسیون توسعه پیدا کند و این فناوریها در سایر شهرهای کشور نیز مورد استفاده قرار گیرد، به این معنا چالش محدودیت منابع مالی و فناوری میتواند به فرصتی برای خلق راهکارهای جدید تبدیل شود.
این قرارداد اکنون در مسیر اجرایی خود قرار دارد و با وجود پیچیدگیهای بانکی و نیاز به ورود بانکها و گرفتن مجوزها، رها نشده است؛ بانک شهر بهعنوان متولی، پیگیری ایجاد کنسرسیوم بانکی را برعهده گرفته و این موضوع با همراهی مپنا، مدیریت شهری و نمایندگان مجلس دنبال شده است، بنابراین این مسیر باز شده و در حال پیشرفت است؛ طبیعی است که در هر هدفگذاری، ممکن است به نتیجه ایدهآل و کامل نرسیم، اما میتوان به دستاوردهای میانی دست پیدا کرد و در گامهای بعدی مسیر را تکمیل کرد.
در کنار این موارد گاهی قوانین موجود نیز همراهی لازم را ندارند؛ اگر قرار است مدیریت شهری و شوراها برای شهر برنامهریزی کنند، مسئول باشند و پاسخگو، به نظر میرسد فرایندهای قانونگذاری باید با جدیت بیشتری اصلاح و دنبال شود؛ بهعنوان مثال شهرداریها در حوزه نیروی انسانی، استخدام، حقوق و دستمزد و جذب نیروهای جوان، متخصص و کارآمد با مشکلات جدی روبهرو هستند؛ در نهایت یکی دیگر از چالشهای مهم، کندی فرایندها است.
در بعضی کشورها تصمیمگیریها با سرعت بیشتری انجام میشود و منابع نیز همزمان به میدان میآید، اما در شرایط ما این کندی میتواند اجرای پروژهها را با دشواری و تأخیر روبهرو کند؛ موضوعی که در بعضی پروژههای شهری نیز قابل مشاهده است.

ایمنا: آیا سابقه اجرایی شما موجب شد در جایگاه نظارتی، سختگیرتر باشید یا واقعبینتر؟ این تجربه به نظارت کمک کرد یا محدودیت ایجاد کرد؟
سامع: بهنوعی همیشه به شناخت کامل موضوع قائل هستم و اینکه وقتی فردی وارد یک حوزه میشود، اطلاعات خود را کامل کند و تخصص لازم را داشته باشد.
موفقترین مدیران کسانی هستند که نظام سلسلهمراتبی را رعایت کرده و تجربه، تخصص و شناخت کافی نسبت به چالشهای موضوعی دارند؛ بهعنوان مثال در شهرداری افرادی داریم که حدود ۱۵ سال پیش بهصورت یک کارشناس ساده قرارداد موقت وارد شدهاند و هماکنون مدیرکل شدهاند؛ این افراد با داشتن تجربه، دانش و شناخت از مسائل، عملکرد موفقتری دارند، بنابراین معتقدم هر کسی که مسئولیت میپذیرد، باید این ویژگیها را داشته باشد.
نکته دوم این است که واقعبینی اهمیت دارد؛ کسی که تجربه کار اجرایی دارد میداند وقتی هدفگذاری برای کاری نمره ۱۰ است، با فراهم کردن تمام تمهیدات، ممکن است به نمره ۷ برسیم و این هم قابل قبول است؛ علاوه بر رعایت قواعد و ضوابط و واقعبینی، تعامل و همکاری نیز در مدیریت شهری اهمیت دارد.
کار در شهر با همکاری و تعامل و نوعی رفاقت جلو میرود، همچنین شاید جالب توجه باشد که با افرادی که بیشترین سختگیری را میکنم، بیشترین رفاقت را نیز دارم، چرا که ضمن تأکید بر انجام درست کار، همکاری، همافزایی و رفاقت نیز از عناصر مهم در پیشبرد امور محسوب میشوند.
ایمنا: در شهر اصفهان آب باران چه سرنوشتی پیدا میکند؟ آیا دفع میشود یا برنامهای جدی برای جمعآوری، ذخیره و استفاده مجدد از روان آبها وجود دارد؟
سامع: همانطور که میتوان یک ساختمان را برای مقاومت در برابر زلزلههای مختلف طراحی کرد، در طراحی شبکههای شهری نیز باید بر اساس سناریوهای مختلف برنامهریزی کنیم؛ ساخت یک ساختمان مقاوم در برابر زلزله ۲۰ ریشتری بهطور اقتصادی به صرفه نیست، چرا که هزینه آن حدود ۵۰ برابر یک ساختمان معمولی خواهد بود، به همین شکل در طراحی شهر باید با توجه به احتمال وقوع بارندگیهای شدید و تغییرات اقلیمی، شبکهای مقاوم و هوشمند ایجاد کنیم؛ بهعنوان مثال روز گذشته در عرض شش ساعت حدود ۳۵ میلیمتر باران بارید، در حالی که کل بارندگی سالانه اصفهان حدود ۹۰ تا ۱۰۰ میلیمتر است و این نشان میدهد که الگوهای گذشته بارندگی بههم ریخته و باید راهکارهای متناسب اندیشیده شود.
از سال ۱۴۰۱ برنامهای تحت عنوان استحصال آبهای سطحی تدوین شده است که اکنون به یک الگوی کامل تبدیل شده و شامل شبکهای است که آبهای سطحی را جذب میکند؛ در این طرح کانالها به مادیها و رودخانه متصل شدهاند و برکهها و گورابها بهعنوان مخازن طبیعی آب پیشبینی شدهاند؛ بهعنوان مثال برکه باغ رضوان با حجم حدود ۶۰ هزار متر مکعب نمونه موفقی از این طرح است و میتوان گفت شهر به حدود ۱۰ تا ۲۰ برکه از این نوع نیاز دارد؛ طراحی بوستانهای طبیعی نیز بهگونهای است که این فضاها در دوره بارندگی آب را جذب کنند و پس از خشک شدن، محیط زیست جانوری و گیاهی خود را حفظ کنند، همچنین استفاده از چاههای جذبی اهمیت ویژهای دارد.
در حال حاضر حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار چاه جذبی در شهر اصفهان وجود دارد که باید حفظ شوند و در برنامه جدید حدود ۱۶ هزار چاه جذبی جدید پیشبینی شده است؛ اجرای کامل این برنامه طی چهار سال، نیازمند حداقل ۱,۰۰۰ میلیارد تومان بودجه (با توجه به قیمتهای سال گذشته) است، با این حال شهرداری باید بین اولویتهای مختلف از جمله شبکههای سطحی، اتوبوسرانی، فضای سبز و اقدامات فرهنگی تعادل برقرار کند و برای بودجه سال جاری حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان اختصاص داده شده است؛ برای سال آینده نیز این برنامه باید تقویت شود و یک سبد متنوع از اقدامات همچون آسفالتهای نیمهتراوا و سطوح اسفنجی پیشبینی شود؛ در نهایت حفظ باغچهها، فضای سبز و مادیها نقش بسیار مهمی در جذب طبیعی آب دارند و این اقدام علاوه بر بهرهوری، موجب تقویت تابآوری شهر در برابر بارندگیهای شدید میشود.
در حال حاضر حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار چاه جذبی در شهر اصفهان وجود دارد که باید حفظ شوند
هر جایی که باغچه، فضای سبز و شرایط طبیعی بستر شهر حفظ شده، آب باران نفوذ پیدا میکند و این بسیار مفید است؛ یکی از ویژگیهای باغچههای طولی خیابانها در اصفهان این است که آب جذب زمین میشود و این مزیت در بسیاری از شهرهای دیگر ایران دیده نمیشود؛ در اصفهان بهطور تقریب در هر خیابان باغچههای طولی وجود دارد که هم برای فضای سبز شهر مفید هستند و هم از منظر محیط زیستی اهمیت دارند.
با این حال در مناطقی که ساخت و ساز انجام شده و خانه ساخته شده، مسئولیت بخشی از جمعآوری آب باران بر عهده مردم است؛ هر خانهای باید آب پشتبام خود را به چاه جذبی هدایت کند، اما واقعیت این است که درصد قابل توجهی از مردم این کار را انجام ندادهاند، بنابراین همه ما در قبال مطالباتی که داریم، مسئولیتهایی نیز داریم؛ خیابانهایی که ساخته میشود، باید کانالهایی برای هدایت آب سطحی داشته باشند که این آب به چاه جذبی یا مخازن هدایت شود و در نهایت بتواند وارد مادیها و انهار شده و به بستر طبیعی آب و سفرههای زیرزمینی برسد.
طرح جامع استحصال آبهای سطحی سه سال پیش مصوب شده و تاکنون دنبال میشود؛ در حال حاضر حدود ۳۰ هزار چاه جذبی در شهر وجود دارد؛ بهعنوان مثال در پروژه پل صاحب روضات شبکهای از چاههای جذبی ایجاد شده است و در تمام پروژههای جدید این موضوع دیده میشود، بنابراین مدیریت شهری از این مسئله غافل نبوده است، اما برای استفاده بهینه از آب باران، ذخیرهسازی و هدایت آن به سمت بستر طبیعی خاک و سفرههای آب زیرزمینی همچنان جای کار و بهبود وجود دارد.
ایمنا: با توجه به وسعت و اهمیت فضای سبز اصفهان، مدل سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری چگونه طراحی شده و چه چالشهایی در هماهنگی نیروهای متخصص وجود دارد؟
سامع: میتوانم بگویم مدل سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری اصفهان، مدل موفقی برای اداره شهر است. این سازمان با حدود ۳۰ تا ۴۰ نیروی متخصص، مدیریت بیش از ۴۰۰۰ هکتار فضای سبز شهری را بر عهده دارد که در کشور شاخص است.
در این مدل سازمان دارای برنامهریزی و نظارت عالی است و بهطور کلی ساختار آن درست و کارآمد طراحی شده است، با این حال اضافه کردن نیروهای متخصص به قراردادها اگرچه مفید است، اما گاهی تقسیم وظایف موجب میشود بعضی کارها خرد شده و چالش و ناهماهنگی ایجاد شود؛ اگر نیروهای متخصص به کار گرفته میشوند، نباید هر فرد تنها بخشی از کار را ببیند؛ بهعنوان مثال یکی فقط خاک را، دیگری فقط آب را و فرد دیگری فقط آفتها را بررسی کند، زیرا در این صورت کار کامل روی زمین میماند، بنابراین نیاز به هماهنگی دقیق و منسجم بین بخشهای مختلف وجود دارد.
در حال حاضر اقدامات جدیدی در شهر در حال اجرا است که این فرایندها مستند میشوند، به این شکل که بازدیدها و گزارشها به ناظر مقیم اطلاع داده میشود، سازمان نامه مینویسد و پیگیری میشود که کار انجام شده است یا خیر؛ این روند هم در خدمات شهری و هم در حوزه فضای سبز بهصورت برنامهریزی شده و مستند در حال انجام است و میتواند هماهنگیها را به شکل قابل توجهی افزایش دهد.
ایمنا: در طول این پنج سال حضور در شورا، در تصمیمگیریها با چه نمونههایی از تعارض منافع روبهرو شدید و چگونه این مسائل مدیریت شد؟
سامع: اگر این منافع عمومی باشد، اهمیت دارد، بهعنوان مثال شورای اسلامی شهر نرخ کرایه تاکسی را تصویب میکند؛ از یک سو مردم انتظار دارند حملونقل عمومی ارزان باشد و استفاده از آن آسان باشد و از سوی دیگر رانندگان نیز هزینههای تعمیر و نگهداری و افزایش قیمتها را مطرح میکنند؛ اینجا تعارض منافع وجود دارد، منافع عمومی مردم در مقابل منافع شغلی رانندگان تاکسی؛ این تعارض شخصی نیست، اما مدیریت آن اهمیت دارد و ساختارهایی باید فراهم شود تا امکان حمایت از طرفین ایجاد شود، همچون ارائه نرمافزار، کاهش هزینههای پشتیبانی و خدمات توسط سازمان تاکسیرانی.
مثال دیگر مربوط به خدمات شهری است؛ اگر تعرفهها پایین باشد بودجه سازمانها کاهش پیدا میکند و برعکس؛ بهعنوان مثال بودجه سال جاری سازمان خدمات موتوری ۱۵۰ میلیارد تومان برای خرید ماشین جدید پیشبینی شده است، اما اگر تعرفهها افزایش پیدا نکند، تورم موجب میشود این بودجه اثر خود را از دست بدهد؛ در حوزه اتوبوسرانی بودجه بهرهبرداری ۱,۵۰۰ میلیارد تومان است که تنها ۳۰۰ میلیارد آن از بلیت فروشی تأمین میشود و مابقی، ۱,۲۰۰ میلیارد تومان یارانه شهرداری است.
بهزودی معضل چندین ساله ساماندهی ریختهگران حل میشود
قاعده ما این است برای اقداماتی که بیشترین نفع را برای مردم و شهر دارند، کمترین هزینه به مردم تحمیل شود و در بخشهایی که درآمدها متعلق به استفادهکنندگان خاص است، منابع بیشتری دریافت شود؛ این نگاه در دوره کنونی شورای اسلامی شهر تقویت شده است؛ بهعنوان مثال برای ساختمانهای دو طبقه با متراژ ۵۰۰ متر هیچ عوارضی دریافت نمیشود و با افزایش طبقات، میزان عوارض متناسب با فشار به زیرساختها و تأثیر بر منظر شهری افزایش پیدا میکند.
در زمینه نوسازی ناوگان، بهتازگی ۴۰ اتوبوس برقی به ناوگان شهر اصفهان اضافه شد و سن ناوگان کاهش پیدا کرد و خودروهای قدیمی از رده خارج میشوند؛ اقدامات مشابهی در سیستم آتشنشانی نیز انجام شده است، همچنین برای ساماندهی ریختهگران، زمین اختصاص پیدا کرده و جلسات مربوطه برگزار شده است و بهزودی این معضل چندین ساله حل خواهد شد، بنابراین نظام برنامهای که همهجانبه است، اهداف کمی تعریف کرده و در همه سطوح اعمال میشود، موجب شده کار دقیقتر، مفیدتر و مؤثرتر انجام شود و مسئولان پاسخگو باشند؛ این یکی از مزیتهایی است که در این دوره رخ داده است.

کاهش آلودگی هوا یک شبه امکانپذیر نیست و باید بهصورت تدریجی اقدامات انجام شود
ایمنا: چرا آلودگی دست از سر اصفهان برنمیدارد؟
سامع: اعداد و ارقام این موضوع مشخص است و ممکن است اختلاف چند درصدی وجود داشته باشد، اما به هر صورت کیفیت خودروها، شبکه مدیریت حملونقل، سیستمهای نرمافزاری و ایجاد سفر همه نقش دارند؛ وقتی زیرساختها فراهم نباشد و افراد مجبور باشند سفر کنند، میزان سفر ایجاد شده افزایش پیدا میکند و مدیریت آن محدود است، همچنین کیفیت خودروها، اتکا به سوختهای فسیلی و شبکه معابر و زیرساختها همچون پلها و تقاطعها بخشی از این موضوع را تشکیل میدهند.
بخش دیگر مربوط به صنایع است؛ از صنایع کارگاهی داخل شهر گرفته تا صنایع غیرمجاز در حاشیه و شهرکهای صنعتی پیرامون، همه نقش دارند و خود ما نیز بهعنوان مصرفکننده در این موضوع سهم داریم؛ گاهی اوقات با محاسبه سهم آلایندگیها، بهعنوان مثال میگویند فلان صنعت ۷۰ درصد یا بخش حملونقل ۳۰ درصد در آلودگی مؤثر هستند، اما مهمتر این است که هر بخش بتواند سهم خود را با برنامهریزی کاهش دهد و روند ادامهدار باشد.
در این دوره مدیریت شهری لایحه ۲۰ بندی برای کاهش آلودگی هوا از سال ۱۴۰۱ تصویب شده و اکنون همه سازمانها در ردیف بودجه خود منابعی برای این موضوع دارند. کاهش آلودگی هوا یک شبه امکانپذیر نیست و باید بهصورت تدریجی، حتی چند درصد هم که شده در ماه اقدامات انجام شود تا بعد از چند سال نتایج ملموس باشد.
در برنامهها شاخصهایی تعریف شده است؛ اتوبوسرانی، خدمات شهری و آتشنشانی وظایف خود را میدانند و عملکرد آنها پایش میشود؛ در بخش زیرساخت، پروژههای مهم همچون رینگ چهارم بهطور تقریب ۱۴ کیلومتر آن انجام شده و به محض رفع مشکل راهآهن، ادامه مسیر تا بزرگراه شهید دستجردی تکمیل خواهد شد؛ راهاندازی این رینگ موجب کاهش ترافیک، مصرف سوخت و افزایش ایمنی حملونقل خواهد شد.
از سال ۱۴۰۰ تعداد اتوبوسهای فعال شهر حدود ۶۰۰ دستگاه بود و هماکنون این عدد به بیش از ۹۰۰ دستگاه رسیده است؛ برنامهریزی شده تا سال آینده تعداد اتوبوسها به ۱۲۰۰ برسد؛ در بخش قطار شهری نیز فاز نخست خط دوم مترو در حال پیشرفت است و بودجهها به خوبی تزریق میشود و اتفاقات خوبی در تأمین قطار در حال رخ دادن است، همچنین سامانههای نرمافزاری همچون برنامه کاربردی «اصرو» که زمانبندی حرکت اتوبوسها را نمایش میدهد، در دسترس شهروندان قرار دارد؛ این سامانه شبکه نرمافزاری نقشه کاملی از تمام اتوبوسها ایجاد کرده و به شهروندان امکان میدهد زمان حرکت اتوبوسها را مشاهده و برنامهریزی کنند، که این یک اقدام مهم در مدیریت حملونقل شهری محسوب میشود.
ایمنا: با وجود سالها طرح، جلسه و وعده، مسئله آب اصفهان همچنان حل نشده؟
سامع: بخشی از این موضوع مربوط به تغییرات اقلیمی بوده و بخشی دیگر ناشی از افزایش مصرف است؛ اصفهان در گذشته شهری با ۵۰۰ هزار نفر جمعیت بوده و امروز جمعیت آن افزایش و شبکه آبرسانی تا محدودههای وسیعتری گسترش پیدا کرده است؛ از سوی دیگر برداشت آب از بالادست افزایش پیدا کرده است و به جرئت میتوان گفت حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب برداشت میکنند، بنابراین فشار زیادی ایجاد شده و اقدامات خارج از عرف صورت گرفته است. مدیریت این مسائل بر عهده وزارت نیرو، دولت و بخشی هم مدیریت شهری است.
برای حل این مشکلات سه تا چهار پروژه تعریف شده است که یکی از مهمترین آنها پروژه انتقال آب دریا به اصفهان بود. با وجود تبلیغات برخی که ادعا میکردند این پروژه تمام مشکلات را حل میکند، واقعیت این است که پروژه انتقال آب از دریا یک اقدام راهبردی و بسیار مهم است و نمونه آن در بسیاری از کشورهای جهان اجرا شده است؛ بنابراین اقدام انجامشده از اهمیت بالایی برخوردار است و به نظر من اقدامات مثبت این چند سال، امیدواری را افزایش داده است.
نقش شهید رئیسی در این پروژه بسیار کلیدی بود؛ هم در مجوزدهیها و هم در حمایتها نقش بیبدیلی داشتهاند، اگرچه برخی بخشهای دولت با این پروژه موافق نبودند، اما شهید رئیسی مجوزها را صادر کرد، همچنین مدیریت قبلی و فعلی استان و شورای اسلامی شهر پای کار بودهاند و امیدوارم این پروژهها بتوانند بخشی از مشکلات آب اصفهان را حل کنند.
ایمنا: رینگ پساب شهر اصفهان در چه مرحلهای قرار دارد؟ بهتازگی اشاره کردهاید که برخی کشاورزنما بر سر سفره پساب آمدهاند؛ ماجرا چیست؟ آیا شرکت آب منطقهای سهم پساب شهرداری را بهطور کامل تحویل میدهد یا همچنان چالش حقوقی و اجرایی وجود دارد؟
سامع: نظام فضای سبز شهر اصفهان که بخشی از آن باقیمانده باغات پیشین است، از جمله باغ چهارباغ، قوشخانه و پارک شهید رجایی، همچنان باقی مانده و حق طبیعی آنها از رودخانه حفظ شده است؛ ما این موضوع را فراموش نمیکنیم و شهر اصفهان از نظر مادیها، انهار و فضای سبز یک پشتوانه قانونی و شرعی دارد که باید مطالبه شود، با این حال در مواقعی که آب رودخانه به میزان کافی نرسد یا خود ما برداشت اضافه داشته باشیم، نیاز به جایگزین داریم که بخشی از آن با بازیافت آب شهری انجام میشود.
شهرداری طی سالهای گذشته مدلی برای مدیریت ۳ هزار لیتر در ثانیه پساب یا حدود ۷۰ تا ۸۰ میلیون متر مکعب در سال طراحی کرده است، که پیشتر همه این میزان از رودخانه تأمین میشد؛ ما همچنان پیگیر تأمین ۵۰ میلیون متر مکعب از رودخانه هستیم و این موضوع در جدول تخصیص منابع و مصارف قرار گرفته و رها نمیشود.
پساب باید بین کسانی که حق قانونی دارند، از جمله کشاورزان و شهرداری توزیع و برای مصارف مورد نظر استفاده شود
مادیها و انهار حفظ شدهاند و کف آنها از سیمان یا مسدود شدن جلوگیری شده است تا بستر طبیعی باقی بماند؛ این اقدام موجب سیراب شدن درختان چندصدساله، جلوگیری از فرونشست و حفظ میراث تاریخی و طبیعی شهر اصفهان میشود.
همزمان شهرداری از پساب بازیافت شده نیز استفاده میکند؛ این پساب علاوه بر مدیریت شهری، برای جلوگیری از فرونشست زمین و حفظ فضای سبز نیز بهکار گرفته میشود و قراردادهای مربوطه پیشتر منعقد شدهاند؛ تلاش ما بر این است که میزان اعداد و حجم آب بازیافتی را افزایش دهیم.
در این میان کشاورزان نیز حق دارند از آب به میزان حقابه خود استفاده کنند، اما در شمال شهر برخی افراد بدون مجوز اقدام به برداشت پساب میکنند؛ در جلسات متعدد تأکید شده که استان باید در این زمینه ورود کرده و بررسی لازم را انجام دهد تا پساب بین کسانی که حق قانونی دارند، از جمله کشاورزان و شهرداری توزیع و برای مصارف مورد نظر استفاده شود.
ایمنا: حقابه زایندهرود را چگونه باید از شعار به یک مطالبه عملی و قابل تحقق تبدیل کرد؟ نقش شورا و مدیریت شهری در این مسیر دقیقاً چیست و کجا به بنبست میخورد؟
سامع: زایندهرود تنها یک مسئله استانی نیست؛ این رود هویت مرکز فلات ایران است؛ هر کسی که زایندهرود را بشناسد و جریان آن در چند استان و تأثیرش بر حوضه آبریز مرکز فلات ایران را در نظر بگیرد، میداند که این رود دیگر محدود به یک شهر یا یک استان نیست؛ زایندهرود هویت یک تمدن است و همه مردم ایران میدانند که اتفاقات مربوط به میراث تاریخی، میراث طبیعی و دانشمندان و علما در این حوزه، سرمایه و دارایی ملی محسوب میشود و اختصاصی به یک شهر نیست.
وقتی مسئله را بهصورت ملی ببینیم، حل آن راحتتر میشود و مشکلات شهرها و روستاهای دیگر نیز باید مورد توجه قرار گیرد؛ بهعنوان مثال اگر خط انتقال آبی ساخته شود، اما روستای مجاور دچار مشکل آب شرب شود، کوتاهی انجام شده است و اولویت باید با رفع نیاز آن روستا باشد.
گفتوگو از: راضیه کشاورز، مهدی مردانی




نظر شما