به گزارش خبرگزاری ایمنا، قصهگویی و خواندن داستانهای کودکانه، فراتر از یک فعالیت سرگرمکننده، بهعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای تربیتی و آموزشی در دوران کودکی شناخته میشود. پژوهشهای حوزه روانشناسی رشد و علوم تربیتی نشان میدهد مواجهه مستمر کودکان با داستان، نقش مهمی در رشد شناختی، زبانی، عاطفی و اجتماعی آنها ایفا میکند و میتواند مسیر آینده فردی و اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
در دنیای امروز، تنوع گسترده داستانها و قصههای کودکانه این امکان را فراهم کرده است که مفاهیم گوناگونی از جمله ارزشهای اخلاقی، مفاهیم علمی، مهارتهای زبانی و حتی آموزشهای غیرمستقیم خواندن و نوشتن، به شیوهای جذاب و قابل فهم به کودکان منتقل شود.
تقویت مهارتهای زبانی و گفتاری
کودکان در جریان شنیدن داستان، با واژگان متنوع، ساختارهای زبانی جدید و شیوههای صحیح بیان آشنا میشوند. این مواجهه مداوم، بهصورت ناخودآگاه دایره لغات کودک را گسترش داده و توانایی او را در بیان احساسات و افکار افزایش میدهد. استفاده از لحنهای متفاوت و صداپردازی برای شخصیتهای داستان نیز به درک بهتر کودک از آهنگ کلام، تأکید و مهارتهای ارتباطی کمک میکند.
نهادینهسازی ارزشهای اخلاقی و اجتماعی
آموزش مفاهیمی همچون مهربانی، صداقت، صبر و مسئولیتپذیری از طریق نصیحت مستقیم، به طور معمول تأثیر پایداری بر کودکان ندارد. در مقابل، داستانها با ایجاد همذاتپنداری میان کودک و شخصیتهای قصه، زمینه درک عمیقتر این ارزشها را فراهم میکنند. کودک در خلال روایت، پیامد رفتارهای درست و نادرست را مشاهده کرده و بهتدریج آنها را در زندگی واقعی خود بازآفرینی میکند.
آشنایی غیرمستقیم با مفاهیم علمی
ارائه مفاهیم علمی در قالب داستان، یکی از مؤثرترین روشها برای علاقهمند کردن کودکان به علم است. زمانی که موضوعات به ظاهر پیچیدهای همچون طبیعت، فضا، هواشناسی یا بدن انسان در قالب روایتهای ساده و داستانمحور بیان میشود، کودک بدون احساس فشار آموزشی، با علم آشتی کرده و کنجکاوی او تحریک میشود.
تقویت تفکر انتقادی و مهارت حل مسئله
داستانهایی که در آنها شخصیت اصلی با چالشها و مشکلات مختلف روبهرو میشود و برای عبور از آنها به تفکر و تصمیمگیری متوسل میشود، الگوی مناسبی برای کودکان فراهم میکنند؛ چنین روایتهایی به کودک میآموزد که مشکلات بخشی طبیعی از زندگی هستند و میتوان با صبر، تفکر و خلاقیت برای آنها راهحل یافت؛ مهارتی که در بزرگسالی نقشی تعیینکننده خواهد داشت.
رشد خلاقیت و قدرت تخیل
داستانهای تخیلی و فانتزی، زمینهساز پرورش تخیل و تفکر خلاق در کودکان هستند. توانایی رویاپردازی و اندیشیدن فراتر از چارچوبهای موجود، از مؤلفههای اصلی نوآوری در جوامع امروزی محسوب میشود. بعضی از پیشرفتهای علمی و فناوری، ریشه در تخیل و ایدههایی دارد که روزگاری تنها در داستانها مطرح شدهاند یا تنها به ذهن خطور کردهاند.
آشنایی با فرهنگها و زبانهای گوناگون
مطالعه داستانهایی با خاستگاههای فرهنگی متفاوت، ذهن کودک را نسبت به تنوع فرهنگی و زبانی گشودهتر میکند. چنین کودکانی در آینده، پذیرش بیشتری نسبت به تفاوتها خواهند داشت و مهارت همزیستی مسالمتآمیز با دیگران در آنها تقویت میشود.
تقویت مهارت شنیدن و تمرکز
گوش دادن به داستان، بهویژه داستانهای بلندتر، به کودک میآموزد با تمرکز بیشتر شنونده باشد؛ این مهارت که یکی از پایههای اصلی یادگیری در نظام آموزشی است، بهتدریج و از طریق قصهگویی در کودک تقویت میشود.
نقش هنر قصهگویی در اثربخشی آموزش
قصهگویی مؤثر، نیازمند انتخاب مناسب داستان، زمانبندی درست و شیوه بیان جذاب است. استفاده از لحنهای متنوع، ابزارهای کمکآموزشی مانند عروسک یا شعر، و توجه به علایق کودک میتواند علاقه او به کتاب و داستان را بهطور چشمگیری افزایش دهد. تعادل در طول داستان نیز اهمیت دارد؛ داستان نباید آنقدر کوتاه باشد که فرصت درگیری ذهنی کودک را از بین ببرد و نه آنقدر طولانی که موجب خستگی او شود.
در مجموع، قصهگویی و خواندن داستانهای کودکانه یکی از قدرتمندترین و کمهزینهترین ابزارهای تربیتی به شمار میرود. سرمایهگذاری زمانی والدین و مربیان در این حوزه، نهتنها به رشد همهجانبه کودک کمک میکند، بلکه زمینهساز شکلگیری نسلی آگاهتر، خلاقتر و مسئولیتپذیرتر در آینده خواهد بود.




نظر شما