به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، تراکم شهری همزمان یک فرصت و یک چالش برای شهرهای معاصر است. تراکم بالا میتواند به پویایی اقتصادی، تبادل فرهنگی و توسعه حملونقل پایدار کمک کند، اما در عین حال مشکلاتی چون ازدحام، کمبود فضای سبز، فشار بر زیرساختها و کاهش کیفیت زندگی را به همراه دارد. ابزارهای سنتی برنامهریزی شهری قادر به پاسخگویی به پیچیدگیهای تراکم نیستند و همین امر ضرورت استفاده از فناوریهای پیشرفته و سازوکارهای مشارکتی را برجسته میکند. شهرهای پیشرو در جهان برای مقابله با این چالشها، مجموعهای از راهبردهای نوآورانه طراحی شهری را به کار گرفتهاند که بر فناوریهای نوین، مشارکت شهروندان و نظریههای جدید طراحی استوار است.
واقعیت ترکیبی و رابطهای کاربری ملموس
یکی از نوآوریهای مهم در حوزه طراحی شهری، استفاده از پلتفرمهای واقعیت ترکیبی است. این فناوری محیط واقعی از جمله ماکتها، نقشهها و مدلهای فیزیکی را با لایههای دیجیتال همچون تصاویر سهبعدی، دادههای تحلیلی و شبیهسازیها ترکیب میکند تا افراد بتوانند همزمان با دیدن و لمس کردن مدلهای شهری، اطلاعات دیجیتال مرتبط را نیز مشاهده کنند.
نمونه برجسته این رویکرد، پلتفرم CityScopeAR است که در دانشگاه MIT توسعه یافته است و سه عنصر کلیدی را در کنار هم قرار میدهد:
رابطهای کاربری ملموس یعنی افراد میتوانند با جابهجا کردن بلوکها یا قطعات فیزیکی روی یک ماکت شهری، تغییرات را اعمال کنند.
واقعیت افزوده که دادههای دیجیتال مثل تراکم جمعیت، جریان ترافیک یا مصرف انرژی بهصورت تصویری روی همان ماکت نمایش داده میشود.
شبکههای توزیعشده امکان اتصال چندین کاربر از مکانهای مختلف به یک پروژه مشترک وجود دارد.

به این ترتیب، CityScopeAR یک فضای مشارکتی ایجاد میکند که در آن متخصصان شهری و شهروندان عادی میتوانند بهطور همزمان در فرایند طراحی و تصمیمگیری دخالت داشته باشند. برای مثال اگر در یک محله قرار است ارتفاع ساختمانها تغییر کند یا مسیرهای حملونقل بازطراحی شوند، افراد میتوانند اثر این تغییرات را در لحظه روی مدل ببینند: چه میزان سایه ایجاد میشود، جریان پیادهروی چگونه تغییر میکند و مصرف انرژی چه تفاوتی خواهد داشت.
این فناوری در شهرهایی مثل بوستون و آندورا آزمایش شده و نشان داده است که مشارکت عمومی را افزایش میدهد، تصمیمگیریها را شفافتر میکند و موجب میشود مدیریت تراکم شهری نه فقط بر اساس نظر کارشناسان، بلکه بر پایه نیازها و خواستههای واقعی مردم انجام شود.

تجربه بوستون در بازطراحی تراکم و جریانهای شهری
شهر بوستون، پایتخت ایالت ماساچوست در ایالات متحده آمریکا، یکی از نخستین مکانهایی بود که پلتفرم CityScopeAR بهویژه برای تحلیل جریانهای پیادهروی و تغییرات کاربری زمین در مناطق پرتراکم مرکز شهر مورد استفاده قرار گرفت. ماکتهای فیزیکی از بلوکهای شهری ساخته شدند و هر بلوک قابلیت جابهجایی داشت. شهروندان میتوانستند این بلوکها را تغییر دهند؛ ارتفاع ساختمانها را افزایش یا کاهش دهند و مسیرهای خیابانها را تغییر دهند. در همان لحظه، لایههای دیجیتال روی ماکت با استفاده از واقعیت افزوده بهروزرسانی میشدند و دادههای مرتبط نمایش داده میشد: تراکم جمعیت در هر بلوک، جریانهای حرکتی پیادهروها، سایهاندازی ساختمانها و تأثیر آن بر فضاهای عمومی، مصرف انرژی و تهویه طبیعی. این دادهها از طریق حسگرهای شهری، پایگاههای داده حملونقل و مدلهای شبیهسازی به سیستم وارد میشدند. الگوریتمهای تحلیل جریان و مدلهای پیشبینی حملونقل در پسزمینه اجرا میشدند تا تغییرات اعمالشده توسط کاربران را در لحظه محاسبه کنند.
یکی از ویژگیهای مهم سامانه واقعیت ترکیبی در بوستون، قابلیت بازخورد فوری بود. بهعنوان مثال، اگر شهروندان ارتفاع یک ساختمان را افزایش میدادند، سیستم بلافاصله نشان میداد که این تغییر چه اثری بر جریان نور خورشید در خیابانهای اطراف دارد و چگونه مسیرهای پیادهروی تحت تأثیر قرار میگیرند. این بازخورد فوری موجب شد شهروندان درک عمیقتری از پیامدهای تصمیمات شهری پیدا کنند.
این پلتفرم از یک شبکه توزیعشده بهره میبرد که امکان اتصال چندین کاربر از مکانهای مختلف را فراهم میکرد؛ نهتنها افراد حاضر در کارگاههای شهری، بلکه شهروندانی که از راه دور به سیستم متصل بودند نیز میتوانستند در فرایند مشارکت داشته باشند. دادهها از طریق سرورهای ابری پردازش میشد و با استفاده از پروتکلهای سبک ارتباطی، به دستگاههای کاربران ارسال میشد.

نتایج این پروژه در بوستون عبارت است از:
افزایش مشارکت شهروندان: تعداد افراد غیرمتخصصی که در جلسات طراحی شهری شرکت کردند، بهطور چشمگیری بیشتر شد. پیشتر این جلسات بیشتر در اختیار کارشناسان و مدیران بود، اما با اجرای این پلتفرم ترکیبی، شهروندان عادی هم توانستند مدلها را لمس کنند و تغییرات را ببینند.
تصمیمگیری شفافتر: وقتی تغییرات ارتفاع ساختمان و مسیر خیابانها روی ماکت اعمال میشد، سیستم بلافاصله اثر آن را روی جریان نور، سایهاندازی، مسیرهای پیادهروی و حتی مصرف انرژی نشان میداد. این بازخورد فوری موجب شد تصمیمات پشت درهای بسته گرفته نشود، بلکه همه اعضای شهر ببینند چه پیامدی دارد.
اعتماد عمومی بیشتر: شهروندان احساس کردند صدای آنها شنیده میشود و نظرشان در طراحی شهری اثرگذار است. این تجربه اعتماد به سازمانهای مدیریت شهری را افزایش داد، زیرا مردم دیدند که دادهها و فناوری بهطور بیطرفانه پیامدها را نشان میدهد.
کیفیت بالاتر طرحها: طرحهای نهایی که با مشارکت عمومی و بازخورد لحظهای شکل گرفتند، در عین کارآمدتر بودن از نظر فنی، با نیازهای واقعی مردم سازگارتر بودند. برای مثال مسیرهای پیادهروی به گونهای طراحی شدند که جریان طبیعی حرکت مردم حفظ شود و ازدحام کاهش پیدا کند.
ایجاد زبان مشترک بین متخصصان و مردم: فناوری توانست شکاف زبانی و مفهومی میان کارشناسان و شهروندان را پر کند. به جای بحثهای انتزاعی، همه اعضای شهر تغییرات را روی مدل دیدند و درباره آن گفتوگو کردند.
نتایج پروژه نشان داد که فناوری میتواند مشارکت عمومی را به سطحی جدید ارتقا دهد که شهروندان نهتنها بهعنوان ناظران، بلکه بهعنوان بازیگران فعال در فرایند طراحی شهری حضور داشته باشند. به این ترتیب، تصمیمگیریهای شهری شفافتر میشود و اعتماد عمومی به سازمانهای مدیریت شهری افزایش پیدا میکند.

استفاده آندورا از مدل واقعیت ترکیبی برای مشارکت گسترده شهروندان
شهر آندورا، پایتخت کشور کوچک و مستقل آندورا در جنوبغربی اروپا که در رشتهکوههای پیرنه میان فرانسه و اسپانیا قرار دارد، یکی از مکانهایی بود که پلتفرم CityScopeAR را برای مشارکت عمومی در تصمیمگیریهای شهری به کار گرفت. برخلاف بوستون که تمرکز بر جریانهای پیادهروی و تغییرات کاربری زمین بود، در آندورا هدف اصلی استفاده از این پلتفرم ایجاد گفتوگوی گسترده میان متخصصان و شهروندان درباره آینده توسعه شهری بود.
ماکتهای فیزیکی از بخشهای مختلف شهر ساخته شد و هر بخش با دادههای دیجیتال مرتبط بود. شهروندان میتوانستند با جابهجایی قطعات ماکت، سناریوهای مختلف توسعه شهری را آزمایش کنند. برای مثال: افزودن ساختمانهای جدید در مناطق خاص، تغییر مسیر خیابانها و حملونقل عمومی و ایجاد یا حذف فضاهای سبز و پارکها. سیستم بلافاصله اثر این تغییرات را با استفاده از واقعیت افزوده نمایش میداد. دادههای دیجیتال شامل اطلاعاتی درباره کیفیت هوا، سطح سروصدا، مصرف انرژی و تراکم جمعیت بود که از طریق حسگرهای محیطی و پایگاههای داده شهری جمعآوری و در مدلهای شبیهسازی پردازش میشد.
این پلتفرم در آندورا بهگونهای طراحی شده بود که کاربران غیرمتخصص نیز بتوانند بهراحتی با آن تعامل کنند. رابطهای کاربری ملموس به شهروندان اجازه میدادند بدون نیاز به دانش تخصصی، تغییرات را اعمال کنند و نتایج را ببینند. این ویژگی موجب شد مشارکت عمومی گستردهتر شود و افراد بیشتری در فرایند تصمیمگیری دخالت داشته باشند.

یکی از نوآوریهای مهم در آندورا، استفاده از شبکههای توزیعشده برای مشارکت غیرمتمرکز بود که امکان اتصال گروههای مختلف شهروندان از نقاط مختلف شهر را فراهم میکرد. به این ترتیب، تصمیمگیریها نهتنها در سطح مرکزی، بلکه در سطح محلی نیز انجام میشد و هر محله میتوانست دیدگاههای خود را ارائه دهد.
آندورا از مدلهای تجزیه و تحلیل فراگیر استفاده کرد که دادههای پیچیده را در قالبهای بصری ساده و قابلفهم نمایش میدادند. این مدلها به شهروندان کمک کردند تا پیامدهای تصمیمات خود را بهتر درک کنند. برای مثال، اگر یک محله تصمیم به ساخت ساختمانهای جدید میگرفت، سیستم نشان میداد که این تغییر چه اثری بر کیفیت هوا و سطح سروصدا خواهد داشت.
پلتفرم CityScope Andorra یک مدل سهبعدی واقعیت افزوده از کل کشور ایجاد کرد که دادههای پیچیده شهری همچون حملونقل، تراکم جمعیت، مصرف انرژی را بهصورت لحظهای روی ماکت فیزیکی نمایش میداد. این پروژه در بازطراحی یک منطقه نوآوری در آندورا لا ویا به کار رفت و توانست بیش از ۲۰ سناریوی مختلف توسعه شهری از تغییر کاربری زمین تا افزودن فضاهای سبز و مسیرهای حملونقل عمومی را شبیهسازی کند.
دادههای جمعآوریشده شامل اطلاعات کامل از رفتار ساکنان و گردشگران بود. آندورا سالانه بیش از ۷۰۰ هزار بازدیدکننده دارد که در مدل واقعیت ترکیبی لحاظ شد تا اثر حضور گردشگران بر تراکم و حملونقل بررسی شود. دولت توانست با استفاده از این پلتفرم، کاهش ۱۵ تا ۲۰ درصدی زمان سفر در سناریوهای حملونقل عمومی را شبیهسازی کند و نشان دهد که افزودن مسیرهای جدید اتوبوس و وسایل نقلیه سبک خودران میتواند فشار ترافیکی را کاهش دهد.
کارگاههای این پلتفرم بیش از ۳۰۰ شهروند آندورا را در فرایند تصمیمگیری دخالت دادند. این میزان مشارکت در مقایسه با جلسات سنتی برنامهریزی شهری که کمتر از ۵۰ نفر شرکت میکردند، جهشی چشمگیر محسوب میشد. دولت آندورا اعلام کرد که استفاده از این پلتفرم در بازطراحی منطقه نوآوری میتواند حدود ۱۰ درصد صرفهجویی در هزینههای زیرساختی ایجاد کند، زیرا تصمیمات مبتنی بر داده و شبیهسازی دقیقتر بودند. نتیجه استفاده از سامانه واقعیت ترکیبی در آندورا نشان داد که فناوری میتواند شکاف میان متخصصان و مردم عادی را پر کند. شهروندان احساس کردند که صدای آنها در تصمیمگیریهای شهری شنیده میشود و همین امر موجب افزایش اعتماد عمومی و تقویت حس تعلق به شهر شد.





نظر شما