به گزارش خبرگزاری ایمنا، فال گرفتن از دیوان حافظ، رسمی است که قدمت آن به اندازه آئین یلدا است و در طول چند قرن چنان با این شب درآمیخته که امروز تصور یلدا بدون حافظ، برای بسیاری از خانوادههای ایرانی ممکن نیست. بررسی چرایی این پیوند، نیازمند نگاهی تاریخی، ادبی و فرهنگی است؛ نگاهی که فال حافظ را نه یک خرافه، بلکه پدیدهای اجتماعی و معنایی تحلیل میکند.
حافظ شیرازی، شاعر قرن هشتم هجری، در طول حیات خود و بهویژه پس از مرگش، جایگاهی بیمانند در فرهنگ ایرانی یافته است. دیوان او تنها یک اثر ادبی نیست؛ بلکه متنی چندلایه است که در آن، اخلاق، عرفان، نقد قدرت، رندی، امید، تردید و پرسش از سرنوشت انسان بههم گره خوردهاند. همین چندمعنایی بودن اشعار حافظ، یکی از دلایل اصلی اقبال عمومی به فال گرفتن از دیوان او است. پژوهشگران ادبی بارها تأکید کردهاند که شعر حافظ، بهگونهای سروده شده که مخاطب میتواند خود را در آینه آن ببیند، بیآنکه شاعر معنایی واحد و بسته را تحمیل کند.
رسم فال حافظ، بهطور مشخص از دوره صفویه به بعد در منابع تاریخی و سفرنامهها دیده میشود؛ دورانی که دیوان حافظ بهطور گسترده در میان اقشار مختلف جامعه رواج یافت و از محدوده نخبگان ادبی خارج شد. در این دوره، مردم بهتدریج به خواندن اشعار حافظ در موقعیتهای خاص زندگی، از جمله تصمیمگیریها و آئینها، روی آوردند. این گرایش، نه به دلیل باور به غیبگویی شاعر، بلکه به سبب اعتمادی بود که جامعه به حکمت و ژرفای کلام او داشت.

پیوند فال حافظ با شب یلدا، ریشه در معنای مشترک این دو دارد. یلدا، شبی است که در فرهنگ ایرانی نماد انتظار، صبوری و امید به روشنایی است. فال حافظ نیز، در تجربه زیسته مردم، بیش از آنکه پاسخ قطعی بدهد، نوعی گفتوگوی درونی ایجاد میکند؛ مکالمهای میان انسانِ در تردید و متنی که سرشار از اشارات اخلاقی و انسانی است. در بلندترین شب سال، انسان ناخودآگاه به معنا، دلگرمی و نشانه نیاز دارد و شعر حافظ، با زبان نرم و چندپهلو، این نیاز را پاسخ میدهد.
از منظر مردمشناسی، فال حافظ نوعی آئین جمعی است. معمولاً بزرگتر خانواده یا فردی که صدای خوشخوانتری دارد، دیوان را میگشاید و شعر را با صدای بلند میخواند. این خوانش جمعی، لحظهای مشترک میسازد که در آن، افراد نهتنها به شعر گوش میدهند، بلکه برداشتها، خندهها، تأملها و حتی اختلافنظرهای خود را با یکدیگر تقسیم میکنند. همین فرآیند، فال حافظ را از یک کنش فردی به تجربهای اجتماعی تبدیل میکند.
نکته مهمی که در منابع معتبر ادبی و فرهنگی بر آن تأکید شده، این است که فال حافظ هرگز در سنت ایرانی بهعنوان پیشگویی قطعی آینده تلقی نشده است. حتی در میان مردم، عباراتی مانند «حافظ نیت تو را خوانده» بیشتر جنبه استعاری دارد تا اعتقادی. فال، در اصل، بهانهای برای تأمل و بازاندیشی است؛ فرصتی برای دیدن مسئله از زاویهای دیگر، نه نسخهای الزامآور برای عمل.

شب یلدا، بهعنوان شبی که خانوادهها گرد هم میآیند و روایت، شعر و خاطره در آن جایگاه ویژه دارد، بستر مناسبی برای حضور حافظ فراهم کرده است. همانگونه که قصهگویی، شاهنامهخوانی و نقل خاطرات در این شب رواج داشته، فال حافظ نیز در امتداد همین سنت شفاهی و فرهنگی قرار میگیرد. حافظ، در این میان، نقش راوی دانایی را ایفا میکند که نه حکم میدهد و نه داوری میکند، بلکه پرسش میگشاید.
در دوران معاصر، با وجود تغییر سبک زندگی و فاصلهگرفتن نسلها از متون کلاسیک، فال حافظ در شب یلدا همچنان پابرجا مانده است. این تداوم، نشاندهنده ظرفیت بالای شعر حافظ برای ارتباط با انسان امروز است؛ انسانی که همچنان با پرسشهایی درباره آینده، انتخاب و معنا روبهرو است. فال حافظ، در این معنا، پلی است میان سنت و اکنون؛ پلی که بدون اجبار، امکان گفتوگو را فراهم میکند.
فال حافظ در شب یلدا، نه جستوجوی پاسخهای غیبی، که تلاشی برای شنیدن صدای معنا در دل تاریکی است. در شبی که انسان ایرانی قرنها است آن را به انتظار نور میگذراند، گشودن دیوان حافظ، گشودن پنجرهای به تأمل، امید و خرد جمعی است. یلدا میگذرد، اما این گفتوگوی آرام میان انسان و شعر، همچنان ادامه دارد؛ گفتوگویی که راز ماندگاری حافظ در فرهنگ ایران را روشنتر از هر پیشگوییای نشان میدهد




نظر شما